English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 202 (2 milliseconds)
English Persian
gas cable کابل گازی
gas impregnated cable کابل گازی
Other Matches
drop cable بخشی از کابل که آداپتور یکایستگاه کاری را به کابل شبکه اصلی وصل میکند.
duct لولهای که حاوی کابل هایی است که اطراف یک گروه کابل یک پوشش محافظ قرار دارد
times آزمایشی که خرابی کابل را با ارسال سیگنال روی کابل و اندازه گیری زمان برگشتن آن می سنجند
timed آزمایشی که خرابی کابل را با ارسال سیگنال روی کابل و اندازه گیری زمان برگشتن آن می سنجند
time آزمایشی که خرابی کابل را با ارسال سیگنال روی کابل و اندازه گیری زمان برگشتن آن می سنجند
TDR آزمایش برای یافتن محل خطای کابل , ارسال یک سیگنال روی کابل و بررسی مدت زمان برگشت آن
ethernet شبکه پیاده سازی شده با استفاده از کابل looxial ضخیم و گیرنده / فرستنده برای اتصال به شاخههای کابل قابل سرویس دهی در مسافت دور
T connector اتصال Coa xial به شکل حرف T که دو کابل باریک loaxial را با دو شاخههای BNC بهم وصل میکند و اتصال سومی برای کابل دیگر یا کارت واسط شبکه ایجاد میکند
BNC connector متصل کننده فلزی استوانهای شکل با هسته مسی که در انتهای کابل Coaxial قرار دارد و برای اتصال کابل ها به هم اسفاده میشود و با فشار دادن و چرخاندن استوانه فلزی دور دو سوزن قفل کنند و و صل میشود
localtalk استاندارد شبکه سافت Apple که لایه فیزیکی مثل سیستم کابل یا اتصالات را که در شبکه Apple Talk استفاده میشود را ساخته است . شبکه داده را روی کابل unshield pair-tuisted منتقل میکند
pneumatic گازی
gas filled گازی
gaseous گازی
gas engine موتور گازی
gas equilibrium تعادل گازی
gas light چراغ گازی
gas filled capacitor خازن گازی
gas welding جوشکاری گازی
gas filled lamp لامپ گازی
gas lamp o. light لامپ گازی
moped موتور گازی
gas phase فاز گازی
gas lights چراغ گازی
gasometry تجزیه گازی
gas detector اشکارساز گازی
fuel gas سوخت گازی
thypatron لامپ گازی
gas phase حالت گازی
gas alarm اژیر گازی
gas bearing یاتاقان گازی
gas bomb بمب گازی
gas chromatography کروماتوگرافی گازی
gas compound ترکیب گازی
gas cut برش گازی
gas burner مشعل گازی
gas fuel سوخت گازی
gas filled relay رله گازی
gaseous electronics الکترونیک گازی
nebulosity حالت گازی
gas tube لامپ گازی
gas laser لیزر گازی
gas hearth کوره گازی
gas hearth اتشدان گازی
gas furnace کوره گازی
gas flame چراغ گازی
gas flame لامپ گازی
gasiform گازی شکل
gas filled rectifier یکسوکننده گازی
internal combustion turbine توربین گازی
gas lamps لامپ گازی
hydropneumatic گازی روغنی
gas ligther فندک گازی
gas filled photocell فتوسل گازی
cable assembly مجموعه کابل و پیچ مجموعه کابل
gas discharge relay رله تخلیه گازی
gas lights نور یا روشنایی گازی
gas film لایه یا قشر گازی
air furnace کوره یا بوته گازی
hydropneumatic دستگاه گازی روغنی
bunsen gas burner چراغ گازی ازمایشگاه
gas filled valve لامپ الکترونی گازی
gas light نور یا روشنایی گازی
gas engine blower دمنده موتور گازی
regenerative gas furnace کوره گازی رژنراتیو
throttle hand lever اهرم دستی گازی
gas filled tube لامپ تخلیه گازی
plasma display panel صفحه نمایش گازی
three shaft توربین گازی با سه شفت
gas discharge arrester برقگیر تخلیه گازی
gas degeneration فساد تدریجی گازی
throttle twist grip دستگیره موتور گازی
gas cutting برشکاری گازی [مهندسی]
gas discharge lamp لامپ تخلیه گازی
gas coal ذغال سنگ گازی
regenerative gas firing سوخت گازی رژنراتیو
gas case hardening سخت گردانی پوسته گازی
propane پارافین گازی و مشتعل هیدروکاربنی
gas burner اجاق گازسوز کوره گازی
gas plasma display صفحه نمایش پلاسمای گازی
bunging بخشی از طاق کوره گازی وهوایی
bunged بخشی از طاق کوره گازی وهوایی
bung بخشی از طاق کوره گازی وهوایی
high frequency gas discharge breakdown شکست تخلیه گازی فرکانس بالا
bungs بخشی از طاق کوره گازی وهوایی
gas cycle reactor راکتور با مدار گردش گازی مسدود
intakes مقداراب یا گازی که با لوله گرفته و جذب میشود
intake مقداراب یا گازی که با لوله گرفته و جذب میشود
variable stator توربین گازی با چند ردیف تیغه استاتور
hot plate چراغ خوراک پزی برقی یانفتی ویا گازی
ozone نوعی اکسیژن ابی کمرنگ گازی و تغییر گرای
hot-plate چراغ خوراک پزی برقی یانفتی ویا گازی
hot-plates چراغ خوراک پزی برقی یانفتی ویا گازی
oxygen bottle محفظهای برای نگهداری اکسیژن گازی تحت فشار زیاد
coma پوشش گازی که هسته یک ستاره دنباله دار یا کومت رادر بر میگیرد
igneous magma مواد مذاب و گازی داخل زمین که در اثر تبلور و سخت شدن
comas پوشش گازی که هسته یک ستاره دنباله دار یا کومت رادر بر میگیرد
cable کابل
cable assembly کابل
cabled کابل
cable clip پل کابل
cable head سر کابل
cabling کابل
Kabul کابل
own ship's course bus کابل او اس سی
underground cable کابل زیرزمینی
flat cable کابل تخت
stranded conductor کابل تک لایی
single core کابل یک رشتهای
single core cable کابل یک رشتهای
starter cable کابل استارتر
single core cable کابل یک سیمه
gas filled cable کابل گاز
welding lead کابل جوش
gas impregnated cable کابل گازدار
extensions کابل خرطومی
flat cable کابل پهن
flexible cable کابل خم پذیر
trunk line cable کابل ارتباط
extension کابل خرطومی
coaxing کابل هم محور
coaxes کابل هم محور
coaxed کابل هم محور
coax کابل هم محور
trunk cable کابل ارتباطی
clipped مفصل کابل
twin cable کابل دو قلویی
clip مفصل کابل
cords کابل واکسیل
single conductor cable کابل تک لایی
cord کابل واکسیل
stranded wire کابل تک لایی
sheathed cable کابل زرهی
long distance cable کابل ارتباطی
telecommunication cable کابل ارتباطی
low capacitance cable کابل با فرفیت کم
low loss cable کابل با تلفات کم
main cable کابل اصلی
measuring cable کابل سنجش
microphone cable کابل میکروفن
multi conductor cable کابل افشان
multicore cable کابل افشان
ribbon cable کابل نواری
outgoing cable کابل خروجی
power cable کابل قدرت
light weight cable کابل سبک
sheating of cable پوشش کابل
junction cable کابل اتصال
wiring کابل کشی
leads کابل هادی
lead کابل هادی
mains cable کابل شبکه
four core cable کابل چهاررشتهای
greenfield conductor کابل گرینفیلد
grid lead کابل شبکه
hoisting cable کابل بالاکش
hook cable کابل قلاب
sockets کفش کابل
ignition cable کابل احتراق
sheave ریل و کابل
intermediate type submarine cable کابل ساحلی
quadoed cable کابل چهارسیمه
duplex wire کابل دو سیمه
cable accessory وسایل کابل
cable clamp بست کابل
three core cable کابل سه رشتهای
cable box اتاقک کابل
coaxial cable کابل هم محور
cable block قسمت کابل
cable block مجموعه کابل
trunk cable کابل ترانک
bunched cable کابل چندلایی
coaxial cable کابل هم مرکز
caoxial cable کابل کواکسیال
cable cleat بست کابل
cablet کابل کوچک
cable grip چنگال کابل
cable guard نگهدارنده کابل
clips مفصل کابل
cable distribution head مقسم سر کابل
cable connector دو شاخه کابل
suspension cable کابل معلق
cable shield لوله کابل
cable accessory قطعات کابل
come along clamp بست کابل
cable way مسیر کابل
cable support بست کابل
coaxial line کابل هم محور
tag line کابل اتصالی
telegraph cable buoy بویه کابل
subscriber's cable کابل اتصال
telephone cable کابل تلفن
subscriber's cable کابل مشترک
b.x. conductor کابل ب ایکس
armored cable کابل مسلح
dead end eye قلاب کابل
anti induction cable کابل ضد القا
anchor line cable کابل لنگر
duplex cable کابل دو سیمه
supply cable کابل تغذیه
telegraph cable کابل تلگراف
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com