Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (11 milliseconds)
English
Persian
sunday punch
کاراترین ضربه در بوکس
Other Matches
straight blow
ضربه مستقیم در بوکس
blow with the open glove
ضربه با دستکش باز بوکس
low blow
ضربه بوکس خطا به پایین تراز کمر
rightsizing
فرایند جابجایی ساختار فناوری اطلاعات یک شرکت به کاراترین سخت افزار. اغلب به معنای جابجایی از شبکه مبتنی بر mainfrome به شبکه بر پایه pc
hitting
ضربه به توپ یا حریف ضربه بدنی به حریف برای خروج او از بازی ضربه
hits
ضربه به توپ یا حریف ضربه بدنی به حریف برای خروج او از بازی ضربه
hit
ضربه به توپ یا حریف ضربه بدنی به حریف برای خروج او از بازی ضربه
punt
ضربه با پا باانداختن توپ بزمین و ضربه زدن پیش ازتماس ان با زمین
punts
ضربه با پا باانداختن توپ بزمین و ضربه زدن پیش ازتماس ان با زمین
punted
ضربه با پا باانداختن توپ بزمین و ضربه زدن پیش ازتماس ان با زمین
impluse response
پاسخ ضربه رفتار ضربه تابع انتقال ایمپولز
boxes
بوکس
boxing
بوکس
box
بوکس
pugilism
بوکس
bouts
مسابقه بوکس
box wrench
اچار بوکس
straight left
چپ مستقیم در بوکس
knuckle-duster
پنجه بوکس
boxer
بوکس باز
knuckle-dusters
پنجه بوکس
brass knuckles
پنجه بوکس
box spanner
اچار بوکس
knuckle-dusters
بوکس باز
knuckle-duster
بوکس باز
knuckle duster
بوکس باز
boxing gloves
دستکش بوکس
knuckle duster
پنجه بوکس
pugilism
بوکس بازی
boxing ring
رینگ بوکس
stablemate
هم تیمی بوکس
ring
رینگ بوکس
bout
مسابقه بوکس
boxing glove
دستکش بوکس
punching bag
کیسه شن تمرین بوکس
punching bags
کیسه شن تمرین بوکس
gyms
محل تمرین بوکس
manager
مدیر مسابقه بوکس
sparring match
مبارزه تمرینی بوکس
sparring partner
یار تمرینی بوکس
heavy bag
کیسه شن تمرین بوکس
knock out
با مشت یا بوکس ازپادراوردن
headharness
کلاه تمرین بوکس
headguard
کلاه تمرین بوکس
head gear
کلاه تمرین بوکس
big bag
کیسه شن تمرین بوکس
savate
بوکس همراه با لگد
speedbag
گلابی تمرین بوکس
gym
محل تمرین بوکس
punch ball
گلابی تمرین بوکس
rope
طناب رینگ بوکس
roped
طناب رینگ بوکس
managers
مدیر مسابقه بوکس
ropes
طناب رینگ بوکس
straight right
راست مستقیم در بوکس
stop
استوپ داور بوکس
stopped
استوپ داور بوکس
kick boxing
بوکس همراه با لگد
stops
استوپ داور بوکس
stopping
استوپ داور بوکس
cross
ضربه هوک پس از ضربه حریف
crosses
ضربه هوک پس از ضربه حریف
crossest
ضربه هوک پس از ضربه حریف
crosser
ضربه هوک پس از ضربه حریف
bell
زنگ در پایان هر روند بوکس
to burn rubber
بوکس و باد کردن چرخ
make-weights
سر وزن رسیدن در بوکس وکشتی
bells
زنگ در پایان هر روند بوکس
make weight
سر وزن رسیدن در بوکس وکشتی
to peel off
[tires]
بوکس و باد کردن چرخ
road work
دویدن جادهای در تمرین بوکس
make-weight
سر وزن رسیدن در بوکس وکشتی
slugfest
بوکس بدون تاکتیک صحیح
stance
طرزایستادن در مقابل حریف بوکس کارگاه
canvases
پرده نقاشی کف رینگ بوکس یا کشتی
put away
ابشار پرتاب به خارج رینگ بوکس
peizefight
مسابقه حرفهای بوکس باجایزه نقدی
stances
طرزایستادن در مقابل حریف بوکس کارگاه
attendance of a doctor
حضور پزشک روی رینگ بوکس
canvas
پرده نقاشی کف رینگ بوکس یا کشتی
box
بوکس بازی کردن سیلی زدن
boxes
بوکس بازی کردن سیلی زدن
neutral corner
گوشههای رینگ بوکس درموقع استراحت
sclaff
ضربه چوب به زمین و سپس به گوی بجای ضربه مستقیم به گوی
ring stool
چهارپایه مخصوص استراحت بین روندهای بوکس
marquis queensberry rules
مجموعه قوانین و مقررات بوکس که در سال 6781میلادی وضع شد
round
روند بوکس برابر 3 دقیقه زمان مسابقه تکواندو
roundest
روند بوکس برابر 3 دقیقه زمان مسابقه تکواندو
apron
چمن کوتاه اطراف سوراخ گلف قسمتی از کف رینگ بوکس
aprons
چمن کوتاه اطراف سوراخ گلف قسمتی از کف رینگ بوکس
shank
ضربه زدن به توپ با قوزک یاکنار پا ضربه زدن به گوی باعقب چوب گلف یا بدنه ان قسمتی از لنگر که طناب به ان وصل شود قسمتی از قلاب ماهیگیری بین سوراخ وانحنا
placekick
ضربه به توپ کاشته شده ضربه کاشته
sole trap
ضربه با کف پا
sole of the foot kick
ضربه با کف پا
impact
ضربه
surge
ضربه
butting
ضربه با سر
surged
ضربه
sole kick
ضربه با کف پا
surges
ضربه
slugger
ضربه زن
double kick
دو ضربه پی در پی
shock proof
ضد ضربه
interrupter
ضربه گر
impluse
ضربه
head
ضربه با سر
brunt
ضربه
mishit
ضربه بد
tit
ضربه
shocks
ضربه
shock
ضربه
hacked
ضربه
shocked
ضربه
hack
ضربه
pulsed
ضربه
impulse
ضربه
impulses
ضربه
pulse
ضربه
hacks
ضربه
pushes
ضربه
pushed
ضربه
push
ضربه
impacts
ضربه
shockproof
ضد ضربه
kicks
ضربه
kicks
ضربه با پا
kicking
ضربه
antiknock
ضد ضربه
shot
ضربه
kicking
ضربه با پا
kicked
ضربه
kicked
ضربه با پا
blow
ضربه
blows
ضربه
kick
ضربه
shots
ضربه
bonks
ضربه بر سر
bonking
ضربه بر سر
bonked
ضربه بر سر
left
ضربه چپ
tits
ضربه
thud
ضربه
thudded
ضربه
bonk
ضربه بر سر
thudding
ضربه
thuds
ضربه
yee jupkki
ضربه پا
whang
ضربه
pops
ضربه
popped
ضربه
collision
ضربه
pop
ضربه
stroke
ضربه
collisions
ضربه
flapped
ضربه
strokes
ضربه
butt joint
ضربه
stroking
ضربه
flap
ضربه
strikeless
بی ضربه
stroked
ضربه
kick
ضربه با پا
flaps
ضربه
dubs
ضربه کم جان
axial runout
ضربه محوری
slats
ضربه شدید
lollipop
ضربه اسان
ignition pulse
ضربه احتراق
dubbed
ضربه کم جان
dub
ضربه کم جان
cherries
ضربه ناموفق
lash
ضربه شلاق
lollipops
ضربه اسان
slat
ضربه شدید
cherry
ضربه ناموفق
lashed
ضربه مژگان
lashed
ضربه شلاق
jarred
ضربه زدن
shock waves
موج ضربه
lashes
ضربه مژگان
jars
ضربه زدن
coinage
ضربه سکه
lashes
ضربه شلاق
horryo chagi
ضربه کشش پا
shock wave
موج ضربه
exhaust stroke
ضربه خروجی
backheader
ضربه با عقب سر
whiff
ضربه ناموفق
lash
ضربه مژگان
inside kick
ضربه با روی پا
impact acceleration
شتاب ضربه ای
clump
ضربه سنگین
clumped
ضربه سنگین
clumping
ضربه سنگین
clumps
ضربه سنگین
shock
ضربه تکان
initial thrust
ضربه اصلی
four
ضربه 4 امتیازی
six
ضربه 6 امتیازی
impact effect
اثر ضربه
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com