Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 128 (7 milliseconds)
English
Persian
fully formed characters
کاراکترهای چاپی
Other Matches
magnetic characters
کاراکترهای مغناطیسی
idle characters
کاراکترهای عامل
universal character set
مجموعه کاراکترهای جهانی
ascii character set
مجموعه کاراکترهای اسکی
ocr
تشخیص کاراکترهای نوری
extended character set
مجمگعه کاراکترهای توسعه یافته
reverse video
کاراکترهای تیره بر روی زمینه نمایش روشن تصویرمعکوس
magnetic ink character reader
دستگاه ورودی که مستندات چاپ شده با کاراکترهای جوهر مغناطیسی را می خواند
mick reader
دستگاه ورودی که مستندات چاپ شده با کاراکترهای جوهر مغناطیسی را می خواند
pads
ناحیهای از مس مسطح روی یک تخته مدار چاپی که محل اتصال سیمهای تشکیل دهنده مدار بوده و به وسیله ان انتقال میان سیمی از یک طرف تخته مدار چاپی به طرف دیگر صورت می گیرد پر کردن فیلدی از داده بافضای خالی دفترچه یادداشت
pad
ناحیهای از مس مسطح روی یک تخته مدار چاپی که محل اتصال سیمهای تشکیل دهنده مدار بوده و به وسیله ان انتقال میان سیمی از یک طرف تخته مدار چاپی به طرف دیگر صورت می گیرد پر کردن فیلدی از داده بافضای خالی دفترچه یادداشت
typeball
یک عنصر ضربه زننده ماشین تحریر که شامل تمام کاراکترهای قابل استفاده میباشد
magnetic ink character recognition
تشخیص کاراکترهای جوهرمغناطیسی بازشناسی کاراکتربا جوهر مغناطیسی دخشه شناسی مرکب مغناطیسی
zone bits
بیتهای مخصوصی که درکنار بیتهای عددی برای نمایش کاراکترهای الفبایی بکار میروند
letterpress
چاپی
typographic
چاپی
printouts
نتیجه چاپی
pamphlets
رساله چاپی
pamphlet
رساله چاپی
letter
حرف چاپی
letters
حرف چاپی
printed matter
مواد چاپی
billhead
بروات چاپی
printed matter
اوراق چاپی
printed circuit
مدار چاپی
printed wiring
سیمکشی چاپی
letter press
مواد چاپی
infusion of tea
دم کردن چاپی
hard copy
نسخه چاپی
etched circuit
مدار چاپی
editorially
بطور چاپی
printout
نتیجه چاپی
misprints
غلط چاپی
printed
مواد چاپی
misprints
اشتباه چاپی
prints
عکس چاپی
prints
مواد چاپی
misprint
غلط چاپی
printed
عکس چاپی
print
مواد چاپی
misprint
اشتباه چاپی
print
عکس چاپی
library edition
چاپی که درخودکتابخانه باشد
soft copy
نسخه غیر چاپی
hard-copy output
نسخه
[خروجی]
چاپی
small print
حروف چاپی ریز
printed circuit board
تخته مدار چاپی
letterpress
وابسته بحروف چاپی
to pull a proof
نمونه چاپی دراوردن
typal
شبیه حروف چاپی
ampersand
علامت چاپی & به معنای "و"
misprints
غلط چاپی کردن
misprint
غلط چاپی کردن
script font
فونت چاپی شبیه به دستخط
printouts
نسخه چاپی نتیجه نهایی
mother board
برد مدار چاپی اصلی
colour hard copy device
اسباب نسخه چاپی رنگی
letterheads
عنوان چاپی بالای کاغذ
hard copy
نسخه ملموس خروجی چاپی
printout
نسخه چاپی نتیجه نهایی
letterhead
عنوان چاپی بالای کاغذ
letter head
کاغذیکه نشان چاپی دارد
lebrary edition
چاپی از کتاب که در خورکتابخانه باشد
motherboard
تخته مدار چاپی اصلی در سیستم
billhead
کاغذی که شبیه برات چاپی است
face value
<idiom>
عکس چاپی روی پول ،تمبر،...
print hand
دستخطی که مانندچاپ یاحروف چاپی باشد
rolling press
الت فشاری برای دراوردن نمونههای چاپی
past performances
سوابق چاپی نتایج مسابقات اسب یا گرگ
pcb
Board Circuit Printed تخته مدار چاپی
margins
فضای خالی اطراف بخشی از متن چاپی
margin
فضای خالی اطراف بخشی از متن چاپی
hair stroke
خط نازک بالا یا پایین حروف نوشته یا چاپی
Proof – reading.
غلط گیری (تصحیح مطا لب چاپی وغیره )
print letters
دستخطی که مانند چاپ یاحروف چاپی باشد
rs c
استاندارد صنعتی برای مخابره غیر همزمان داده سری میان دستگاههای ترمینالی مجموعهای از استانداردهادر ارتباطات داده که کاراکترهای مکانیکی والکتریکی مختلفی را برای رابط بین کامپیوترها ترمینالها و تلفیق و تفکیک کننده ها مشخص میکند
sic
علامت چاپی بمعنی عمدا چنین نوشته شده
line drawing
خطوط جامدی که برای خط کشی در صفحه چاپی بکارمیرود
line drawings
خطوط جامدی که برای خط کشی در صفحه چاپی بکارمیرود
galley
نمونه ستونی و صفحه بندی نشده مطالب چاپی
proofroom
اطاق غلط گیری نمونه هایی چاپی مطبعه
secret ballot
ورقه رای مخفی دارای اسامی چاپی کاندیداها
linocut
چاپی که بوسیله کلیشه روی مشمع ایجاد میگردد
special handling
ارسال مطبوعات واوراق چاپی بوسیله پست سریع السیر
galley proof
نمونه ستونی مطالب چاپی که هنوز صفحه بندی نشده
on screen
که روی صحفه نمایش نشان داده میشود و نه به صورت چاپی
on-screen
که روی صحفه نمایش نشان داده میشود و نه به صورت چاپی
sick
علامت چاپی بمعنی عمدا چنین نوشته شده برانگیختن
ascender
مسیر یک حرف که بالای خط اصلی حروف چاپی قرار دارد.
sickest
علامت چاپی بمعنی عمدا چنین نوشته شده برانگیختن
populated board
یک تخته مدار چاپی که حاوی تمام مولفه ها الکترونیکی خود میباشد
slip sheet
صفحه سفیدی که بین دوصفحه چاپی دیگر قرار داده شده
print shop
بسته گرافیکی ساده که چندین خدمت چاپی را بخوبی انجام میدهد
controller
وسیله اصلی در چاپگر که خروجی را از کامپیوتر به دستورات چاپی ترجمه میکند
controllers
وسیله اصلی در چاپگر که خروجی را از کامپیوتر به دستورات چاپی ترجمه میکند
expansion board
برد مدار چاپی برای افزایش قابلیتها و توابع به سخت افزار کامپیوتر
formats
مرتب کردن متن به طوری که به صورت چاپی روی کاغذ فاهر شود
format
مرتب کردن متن به طوری که به صورت چاپی روی کاغذ فاهر شود
micro
ریز کامپیوتری که قط عات آن روی یک تخته مدار چاپی مجزا قرار دارند
micros
ریز کامپیوتری که قط عات آن روی یک تخته مدار چاپی مجزا قرار دارند
universal
سیستم کدگزاری میلهای چاپی استاندارد برای مشخص کردن محصولات در یک مغازه
prospectuses
شرح چاپی درباره شرکت یا معدنی که برای ان باید سرمایه جمع اوری شود
prospectus
شرح چاپی درباره شرکت یا معدنی که برای ان باید سرمایه جمع اوری شود
bar code
دادهای که به صورت مجموعهای از خطهای چاپی با پهنای مختلف نمایش داده شده است
bar codes
دادهای که به صورت مجموعهای از خطهای چاپی با پهنای مختلف نمایش داده شده است
bar graphics
دادهای که به صورت مجموعهای از خطهای چاپی با پهنای مختلف نمایش داده شده است
microcomputer
تخته مدار چاپی اصی سیستم که بیشتر قط عات و اتصالات برای تختههای جانبی و... را دارد
overstriking
توانایی یک چاپگر نسخه چاپی برای ضربه مکرر زدن به کاراکتربه منظور تولید حالت نمایانتری از ان
rat's nest
یک ویژگی در سیستمهای طراحی مدار چاپی که به استفاده کننده اجازه میدهدتا تمام اتصالات میان مولفه ها را ببیند
back plane
یک برد مدار چاپی PCB که شامل حفره هایی است که سایر بردها می توانند بازاویههای صحیح در ان جای بگیرند
ion deposition
فناوری چاپ که از نوک چاپی استفاده میکند که نشانه هایی می کشد تا تصویری ایجاد شود که toner را جذب کند
expansion unit
وسیلهای که به یک کامپیوترمتصل بوده و دارای سوکتهای اضافی است تا درون انها تخته مدارهای چاپی بتوانند قرار گیرند
coding
صفحه چاپی مخصوص که برنامه نویس دستورات کد گذاری نوعی برنامه را می نویسد
duodecimo
کتابی که یک ورق ان یک دوازدهم ورق بزرگ چاپی باشد
twelvemo
کتابی که یک ورق ان یک دوازدهم ورق بزرگ چاپی باشد
spooler
برنامه یا دستگاه جانبی که به کامپیوتر اجازه میدهد تا به هنگام انجام کار دیگر نسخه چاپی روی چاپگر تولید کندجمع کننده
print
دستگاه زیراکس دستگاه کپی مواد چاپی
printed
دستگاه زیراکس دستگاه کپی مواد چاپی
prints
دستگاه زیراکس دستگاه کپی مواد چاپی
peripheral slots
شکافهای خالی که دربعضی کامپیوترها قرار دارندتا کارتهای مدار چاپی بتوانندبرای بالا بردن قابلیتهای سیستم بدون اصلاح سخت افزار مجهز شوند
turnaround document
متن چاپی از کامپیوتر و ارسال به کاربربرگردانده شده با کاربر با یادداشتها جدید یا اطلاعات روی آن که توسط متن خوان قابل خواندن است
linecut
صفحه چاپی که فقط روی ان خط کشی شده باشدوبرای خط کشی کاغذ وغیره بکارمیرود و block lineوengraving line نیز نامیده میشود
typeover
توانایی یک چاپگر تماسی درضربه زدن بیش از یکبار به کاراکتر و در نتیجه ایجاد اثردرشت و برجستهای از ان روی نسخه چاپی تایپ روی مطلب
type
حروف چاپی حروف چاپ
typed
حروف چاپی حروف چاپ
types
حروف چاپی حروف چاپ
optical
فرآیندی که اجازه میدهد حروف چاپی یا نوشته شده به صورت نوری تشخیص داده شوند و به کد قابل خواندن توسط ماشین تبدیل شوند که وارد کامپیوتر می شوند به کمک حرف خوان نوری
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com