English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 105 (6 milliseconds)
English Persian
illigal character کاراکتر غیرقانونی
Other Matches
illegal غیرقانونی
extra legal غیرقانونی
extralegal غیرقانونی
illegality غیرقانونی
lawlessness غیرقانونی
illegalize غیرقانونی دانستن
unlawful حرام غیرقانونی
sequestration توقیف غیرقانونی
wrongful پرغلط غیرقانونی
traffic تجارت غیرقانونی
kangaroo courts دادگاه غیرقانونی
blocking سد راه غیرقانونی
kangaroo court دادگاه غیرقانونی
larceny تصرف غیرقانونی
illegally بطور غیرقانونی
trafficked تجارت غیرقانونی
traffics تجارت غیرقانونی
trafficking تجارت غیرقانونی
illegal move حرکت غیرقانونی شطرنج
pound breach هتک حرز یا ورود غیرقانونی به چراگاه
hacks تجزیه کردن سیستم کامپیوتری به دلایل غیرقانونی
hacked تجزیه کردن سیستم کامپیوتری به دلایل غیرقانونی
hack تجزیه کردن سیستم کامپیوتری به دلایل غیرقانونی
crc character کاراکتر CRC
esc کاراکتر گریز
control character کاراکتر کنترلی
blank character کاراکتر تهی
global character کاراکتر سراسری
enquiry character کاراکتر پرس و جو
character code رمز کاراکتر
character generator مولد کاراکتر
character per inch کاراکتر دراینچ
check character کاراکتر مقابلهای
escape character کاراکتر گریز
character per second کاراکتر درثانیه
optical character کاراکتر نوری
numeric character کاراکتر عددی
null character کاراکتر تهی
characters دخشه کاراکتر
sync کاراکتر همگام
character recognition تشخیص کاراکتر
sync character کاراکتر همگام
character دخشه کاراکتر
magnetic character کاراکتر مغناطیسی
metacharacter فوق کاراکتر
outlawing یاغی شمردن غیرقانونی اعلام کردن ممنوع ساختن
outlaws یاغی شمردن غیرقانونی اعلام کردن ممنوع ساختن
superstitious uses مخارجی که برای امور مذهبی غیرقانونی صرف شود
floater کسی که درچند محل بنحو غیرقانونی رای بدهد
outlaw یاغی شمردن غیرقانونی اعلام کردن ممنوع ساختن
outlawed یاغی شمردن غیرقانونی اعلام کردن ممنوع ساختن
print control character کاراکتر کنترل چاپ
lsc کاراکتر با کمترین ارزش
ocr شناخت کاراکتر نوری
nongraphic character کاراکتر غیر گرافیکی
figure shift کلید یا کد مبدل کاراکتر
negative acknowledge character کاراکتر تصدیق منفی
illigal character کاراکتر غیر مجاز
form feed character کاراکتر تغذیه فرم
dot matrix character کاراکتر ماتریس نقطهای
communication control character کاراکتر کنترل ارتباطی
blank character کاراکتر جای خالی
caracter addressable کاراکتر نشانی پذیر
character based program برنامه مبتنی بر کاراکتر
error control character کاراکتر کنترل خطا
aknowledge character کاراکتر مورد قبول
cps Second Per Characters کاراکتر بر ثانیه
enq character ENQuiry کاراکتر پرس و جو
fully formed character کاراکتر تمام شکل یافته
accuracy control character دخشه یا کاراکتر کنترل دقت
variable length character encoding رمزگذاری کاراکتر با طول متغیر
special character علامت ویژه کاراکتر مخصوص
ampersand کاراکتر & است که بجای and بکار می رود
ack Character Ackowledge کاراکتر مورد قبول
type bar تمام کاراکترها در یک مجموعه کاراکتر معین
pad character کاراکتر میانگیر برای پر کردن فصای خالی
micr بازشناسی کاراکتر با جوهرمغناطیسی Recognition InkCharacter agnetic
elite type یک اندازه تحریر که دوازده کاراکتر را در هر اینچ تحریرقرار میدهد
blanking نشان ندادن یک کاراکتر یا ترک یک فضا در صفحه نمایش
typematic هر کاراکتر صفحه کلید که تاوقتی بر ان فشار وارد میشود تکرار می گردد
code level تعداد بیت هایی که برای نمایش یک کاراکتر معین بکارمی روند
pirated کپی از نرم افزار یا موضوع دیگر که حق کپی دارد که غیرقانونی انجام شود
pirate کپی از نرم افزار یا موضوع دیگر که حق کپی دارد که غیرقانونی انجام شود
pirates کپی از نرم افزار یا موضوع دیگر که حق کپی دارد که غیرقانونی انجام شود
pirating کپی از نرم افزار یا موضوع دیگر که حق کپی دارد که غیرقانونی انجام شود
optical character recognition تشخیص نوری دخشه تشخیص کاراکتر نوری شناسایی نوری دخشه بازشناسی نوری دخشه بازشناسی کاراکتر نوری
pirates ایجاد کپی از کارهای دارای حق کپی غیرقانونی
pirated ایجاد کپی از کارهای دارای حق کپی غیرقانونی
pirating ایجاد کپی از کارهای دارای حق کپی غیرقانونی
infringement ایجاد کپی غیرقانونی از کتاب که حق کپی دارد
infringements ایجاد کپی غیرقانونی از کتاب که حق کپی دارد
pirate ایجاد کپی از کارهای دارای حق کپی غیرقانونی
wand دستگاه نوری دستی که میتواند برچسبهای کدگذاری شده کدهای میلهای و کاراکتر را خوانده و معرفی کند
wands دستگاه نوری دستی که میتواند برچسبهای کدگذاری شده کدهای میلهای و کاراکتر را خوانده و معرفی کند
framing error خطایی که در اثر عدم موفقیت و خرابی دستگاه پذیرش دربازشناسی صحت بیتهایی که تشکیل یک کاراکتر را میدهندپیش می اید
backslash کاراکتر ASC II که در MS DOS برای نشان دادن ریشه دایرکتوری دیسک مثل C: یا مسیر دیگر به کار می روند
prompts کاراکتر یا پیامی که توسط کامپیوتر ارائه میشود تامشخص کند که اماده پذیرفتن ورودی صفحه کلید است اعلان
prompt کاراکتر یا پیامی که توسط کامپیوتر ارائه میشود تامشخص کند که اماده پذیرفتن ورودی صفحه کلید است اعلان
prompted کاراکتر یا پیامی که توسط کامپیوتر ارائه میشود تامشخص کند که اماده پذیرفتن ورودی صفحه کلید است اعلان
asynchronous transmission اطلاعات در فواصل زمانی بدون قاعده و نامنظم به وسیله قراردادن یک بیت شروع قبل از هر کاراکتر ویک بیت خاتمه پس از ان انتقال می یابند
typeover توانایی یک چاپگر تماسی درضربه زدن بیش از یکبار به کاراکتر و در نتیجه ایجاد اثردرشت و برجستهای از ان روی نسخه چاپی تایپ روی مطلب
framing یک فرایند ارتباطات که تعیین میکند کدام گروه از بیتهاتشکیل یک کاراکتر را میدهدو کدام گروه کاراکترها یک پیام را نمایش میدهد
negative acknowledgement کاراکتر کنترلی که ترمینال گیرنده در انتقال اطلاعات برای ترمینال فرستنده صادرمیکند تا اعلام کند که یک اشتباه انتقال در اخرین بلوک اطلاعات ارسال شده وجوددارد
cyclic redundancy check بررسی افزونگی چرخهای کاراکتر بررسی و کنترل افزونگی چرخهای
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com