Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (11 milliseconds)
English
Persian
ballistic efficiency
کارایی بالیستیکی گلوله یاجنگ افزار بازده بالیستیکی
Other Matches
ballistic match
تطابق شرایط بالیستیکی خورند بالیستیکی
trajectory shift
انحراف مسیر سهمی گلوله ازمسیر استانداد بالیستیکی
ballistic coefficient
ضریب زاویه بالیستیکی ضریب تاثیر بالیستیکی
ballistic wind
باد بالیستیکی
ballistic trajectory
منحنی بالیستیکی
ballistic missile
موشک بالیستیکی
ballistic conditions
شرایط بالیستیکی
ballistic missiles
موشک بالیستیکی
curve
منحنی نمودار بالیستیکی
ballistic director
هدایت کننده بالیستیکی
curving
منحنی نمودار بالیستیکی
bow wave
موج بالیستیکی جلو
curves
منحنی نمودار بالیستیکی
ballistic area
منطقه افت بالیستیکی
differential ballistic wind
باد بالیستیکی فرضی
thor
نوعی موشک یک مرحلهای اتمی بالیستیکی برد متوسط
titan
نوعی موشک دو طبقه قاره پیمای بالیستیکی مجهز به کلاهک اتمی
titans
نوعی موشک دو طبقه قاره پیمای بالیستیکی مجهز به کلاهک اتمی
recuperation
تجدید کردن روغن وسیله یاجنگ افزار
benchmark problem
کار یا برنامه بررسی اعتبار کارایی سخت افزار یا نرم افزار
benchmarks
برنامه بررسی کارایی نرم افزار یا سخت افزار یک سیستم
benchmark
برنامه بررسی کارایی نرم افزار یا سخت افزار یک سیستم
fine tune
تنظیم خصوصیات و پارامترهای نرم افزار و سخت افزار برای افزایش کارایی
customising
فرایند تغییر یک قطعه از نرم افزار یا سخت افزار همه منظوره جهت بالا بردن کارایی ان
customize
فرایند تغییر یک قطعه از نرم افزار یا سخت افزار همه منظوره جهت بالا بردن کارایی ان
customized
فرایند تغییر یک قطعه از نرم افزار یا سخت افزار همه منظوره جهت بالا بردن کارایی ان
customised
فرایند تغییر یک قطعه از نرم افزار یا سخت افزار همه منظوره جهت بالا بردن کارایی ان
customizing
فرایند تغییر یک قطعه از نرم افزار یا سخت افزار همه منظوره جهت بالا بردن کارایی ان
customizes
فرایند تغییر یک قطعه از نرم افزار یا سخت افزار همه منظوره جهت بالا بردن کارایی ان
customises
فرایند تغییر یک قطعه از نرم افزار یا سخت افزار همه منظوره جهت بالا بردن کارایی ان
teleprinters
واسط ترمینال یا ترکیب نرم افزار و سخت افزار لازم برای کنترل کارایی یک ترمینال
teleprinter
واسط ترمینال یا ترکیب نرم افزار و سخت افزار لازم برای کنترل کارایی یک ترمینال
tweaked
تنظیمهای کوچک برنامه یا سخت افزار برای افزایش کارایی
tweak
تنظیمهای کوچک برنامه یا سخت افزار برای افزایش کارایی
tweaking
تنظیمهای کوچک برنامه یا سخت افزار برای افزایش کارایی
tweaks
تنظیمهای کوچک برنامه یا سخت افزار برای افزایش کارایی
agent
نرم افزار کارایی و اطلاعات آماری را درباره ایستگاههای کاری به مدیریت مرکزی شبکه ارسال میکند
agents
نرم افزار کارایی و اطلاعات آماری را درباره ایستگاههای کاری به مدیریت مرکزی شبکه ارسال میکند
stand-off
برتری رزمی جنگ افزار فاصله لازم برای نفوذ گلوله ثاقب در لحظه عمل کردن
stand off
برتری رزمی جنگ افزار فاصله لازم برای نفوذ گلوله ثاقب در لحظه عمل کردن
stand-offs
برتری رزمی جنگ افزار فاصله لازم برای نفوذ گلوله ثاقب در لحظه عمل کردن
MSX
استاندارد سخت افزار و نرم افزار برای کامپیوترهای خانگی که می توانند از نرم افزار متغیر استفاده کنند
to fall to
شروع بخوردن یاجنگ کردن بخوردن افتادن
sensing
تخمین محل اصابت گلوله به زمین مشاهده ترکش گلوله
trends
مسیرانحراف گلوله در برد که معمولا باعث گذارخوردن گلوله میشود
misses
موفق نشدن عدم اصابت گلوله به هدف خطای گلوله
missed
موفق نشدن عدم اصابت گلوله به هدف خطای گلوله
trend
مسیرانحراف گلوله در برد که معمولا باعث گذارخوردن گلوله میشود
miss
موفق نشدن عدم اصابت گلوله به هدف خطای گلوله
sabot
کمربند گلوله حلفه تمرکز یا وسیله ثبات گلوله در مسیر بوش استقرار لوله جوفی
vendors
سخت افزار یا نرم افزاری که با سخت افزار یا نرم افزار فروشنده دیگر هم کار میکند
vendor
سخت افزار یا نرم افزاری که با سخت افزار یا نرم افزار فروشنده دیگر هم کار میکند
frangible bullet
گلوله غیر فلزی بی استحکام گلوله نرم
fire ball
گلوله انفجاری گوی اتشین اتمی گلوله
clues
گلوله کردن بشکل کلاف یا گلوله نخ درامدن
clue
گلوله کردن بشکل کلاف یا گلوله نخ درامدن
ogive
ورم تمرکز گلوله رومی گلوله
systems
هر گروه از سخت افزار یا نرم افزار یا وسیله جانبی و... که با هم کار می کنند
system
هر گروه از سخت افزار یا نرم افزار یا وسیله جانبی و... که با هم کار می کنند
target market
بازاری که سخت افزار یا نرم افزار مخصوصا برای ان طراحی شود
configurations
روش تنظیم و نصب سخت افزار و نرم افزار سیستم کامپیوتری
configuration
روش تنظیم و نصب سخت افزار و نرم افزار سیستم کامپیوتری
features
تابع یا توانایی خاص یا طراحی از نرم افزار یا سخت افزار
featured
تابع یا توانایی خاص یا طراحی از نرم افزار یا سخت افزار
link
اتصال یا وصل کردن دو قطعه سخت افزار یا نرم افزار
feature
تابع یا توانایی خاص یا طراحی از نرم افزار یا سخت افزار
test
قطعه مخصوص که نرم افزار با سخت افزار را آزمایش میکند
diagnose
ثیرات خطا روی سخت افزار یا خطایی درنرم افزار
tested
قطعه مخصوص که نرم افزار با سخت افزار را آزمایش میکند
featuring
تابع یا توانایی خاص یا طراحی از نرم افزار یا سخت افزار
diagnosed
ثیرات خطا روی سخت افزار یا خطایی درنرم افزار
diagnosing
ثیرات خطا روی سخت افزار یا خطایی درنرم افزار
compatibility
توانایی دونرم افزار یا سخت افزار برای کارکردن باهم
tests
قطعه مخصوص که نرم افزار با سخت افزار را آزمایش میکند
pseudo random
سخت افزار یا نرم افزار تولید کننده اعداد تصادفی
flexibility
توانایی سخت افزار یا نرم افزار برای تط ابق با موقعیتها یا کارهای مختلف
stations
نرم افزار و سخت افزار در مشخصات FDDJ که حاوی اطلاعات کنترل هستند
disaster recovery plan
طرح یک واکنش به هنگامیکه خطری نرم افزار و سخت افزار را تهدید میکند
stationed
نرم افزار و سخت افزار در مشخصات FDDJ که حاوی اطلاعات کنترل هستند
canonical schema
نوعی پایگاه داده ها که مستقل از نرم افزار یا سخت افزار موجود است
station
نرم افزار و سخت افزار در مشخصات FDDJ که حاوی اطلاعات کنترل هستند
documentation
اطلاعات یانموادرهایی که شرح توابع و استفاده و عمل سخت افزار یا نرم افزار می دهند
man machine interface
سخت افزار و نرم افزار طراحی شده برای ارتباط ساده تر کاربر با ماشین
portability
گسترده به طوری که سخت افزار یا نرم افزار در سیستمهای مختلف قابل استفاده باشند
ergonomics
بخشی از طراحی نرم افزار یا سخت افزار تا برای استفاده مناسب و امن شود
hacks
تجربه کردن نرم افزار و سخت افزار کامپیوتری
off the shelf
محصول سخت افزار یا نرم افزار با تولید انبوه
hack
تجربه کردن نرم افزار و سخت افزار کامپیوتری
special interest group
که علاقمند به سخت افزار یا نرم افزار خاصی هستند
hacked
تجربه کردن نرم افزار و سخت افزار کامپیوتری
usability
امکانی که سخت افزار یا نرم افزار با آن استفاده می شون
trap
وسیله , نرم افزار یا سخت افزار که چیزی مثل متغیر, خطا یا مقدار دریافت میکند
desktop
ترکیب نرم افزار خالص و سخت افزار اضافی که به کاربر امکان ویرایش ویدیو روی PC میدهد
conventions
استاندارها یا قوانین آشنا که برای ایجاد سازگاری نرم افزار یا سخت افزار باید دنبال شوند
convention
استاندارها یا قوانین آشنا که برای ایجاد سازگاری نرم افزار یا سخت افزار باید دنبال شوند
problem
خرابی یا اشکال در سخت افزار یا نرم افزار
funware
برنامههای بازی در سخت افزار- نرم افزار
problems
خرابی یا اشکال در سخت افزار یا نرم افزار
databases
نرم افزار مدیریت پایگاه داده که روی کامپیوتر سرور شبکه اجرا میشود و در یک سیستم Client / Server استفاده میشود. کاربر با نرم افزار مشتری کار میکند که دادهای که ازنرم افزار سرور بازیابی شده است فرمت میکند و نمایش میدهد
database
نرم افزار مدیریت پایگاه داده که روی کامپیوتر سرور شبکه اجرا میشود و در یک سیستم Client / Server استفاده میشود. کاربر با نرم افزار مشتری کار میکند که دادهای که ازنرم افزار سرور بازیابی شده است فرمت میکند و نمایش میدهد
technical
وسیله تکنیکی به کاربر برای شرح نحوه استفاده از نرم افزار یا سخت افزار یا علت عدم کارکردن آن
database
ترکیب سخت افزار و نرم افزار که برای پردازش سریع اطلاعات پایگاه داده ها طراحی شده است
machine
غیراستاندارد یا آنچه روی سخت افزار یا نرم افزار تولیدکننده دیگر بدون تغییرات قابل استفاده نباشد
machines
غیراستاندارد یا آنچه روی سخت افزار یا نرم افزار تولیدکننده دیگر بدون تغییرات قابل استفاده نباشد
machined
غیراستاندارد یا آنچه روی سخت افزار یا نرم افزار تولیدکننده دیگر بدون تغییرات قابل استفاده نباشد
DirectSound
در ویندوز ماکروسافت استاندارد برنامه نویسی واسط ها برای کنترل نرم افزار بازی ها از سخت افزار صوتی
MMI
سخت افزار و نرم افزار طراحی شده برای اینکه کاربر راحت تر با ماشین ارتباط داشته باشد
databases
ترکیب سخت افزار و نرم افزار که برای پردازش سریع اطلاعات پایگاه داده ها طراحی شده است
splinterproof
ضدبسکهای گلوله ضد قطعات گلوله
dud
منفجرنشدن گلوله گلوله ناپیدا
faulted
موقعیتی که در آن سخت افزار یانرم افزار مشکلی پیدا کرده اند و خوب کار نمیکنند. مراجعه شود به ERROR/BUG
fault
موقعیتی که در آن سخت افزار یانرم افزار مشکلی پیدا کرده اند و خوب کار نمیکنند. مراجعه شود به ERROR/BUG
faults
موقعیتی که در آن سخت افزار یانرم افزار مشکلی پیدا کرده اند و خوب کار نمیکنند. مراجعه شود به ERROR/BUG
hardwired logic
تابع منط قی یا برنامهای که در سخت افزار نصب شده است و از وسایل الکترونیکی مثل دروازه ها و نه نرم افزار استفاده میکند
dependent
غیر استاندارد یا چیزی که روی سخت افزار یا نرم افزار تولید کننده دیگر بدون متغیر قابل استفاده نیست
expandable
با افزودن نرم افزار یا سخت افزار
velocity jump
جهش لوله توپ یا جهش گلوله در اثر سرعت اولیه پرتاب گلوله
micro
کامپیوتر ابتدایی بر پایه قطعه CPU جدی دکه به طراحان سخت افزار و نرم افزار امکان تجربه کردن وسیله را می دهند
microcomputer
کامپیوتر ابتدایی بر پایه قطعه CPU جدی دکه به طراحان سخت افزار و نرم افزار امکان تجربه کردن وسیله را می دهند
micros
کامپیوتر ابتدایی بر پایه قطعه CPU جدی دکه به طراحان سخت افزار و نرم افزار امکان تجربه کردن وسیله را می دهند
maximum ordinate
حداکثر ارتفاع سهمی گلوله ارتفاع نقطه اوج مسیر گلوله
twain
واسط برنامه نویسی استاندارد سافت Packard-Hewlett, Logiteel, Gantman Kodeck , Aldis , Caere که به نرم افزار امکان سخت افزار تصویر میدهد
patches
تصحیح کوچک در نرم افزار توسط کاربر در ساختار ناشر نرم افزار
patch
تصحیح کوچک در نرم افزار توسط کاربر در ساختار ناشر نرم افزار
base of trajectory
تصویر افقی مسیر گلوله پایه مسیر گلوله
nuclear stalemate
گلوله اتمی خارج از رده گلوله اتمی ممنوعه
arms control measures
مقررات کنترل جنگ افزار اقدامات کنترلی جنگ افزار
square base
کف گلوله یا قسمت ته گلوله
sites
مدرک بین ناشر نرم افزار و کاربر که به هر تعدادی کاربر در سایت امکان استفاده از نرم افزار میدهد
site
مدرک بین ناشر نرم افزار و کاربر که به هر تعدادی کاربر در سایت امکان استفاده از نرم افزار میدهد
sited
مدرک بین ناشر نرم افزار و کاربر که به هر تعدادی کاربر در سایت امکان استفاده از نرم افزار میدهد
side spray
بسکهای جانبی گلوله ترکشهای جانبی گلوله
CD I
استانداردهای سخت افزار و نرم افزار که داده و تصویر و متن را روی یک دیسک فشرده ترکیب میکند و به کاربر اجازه میدهد تا با نرم افزاری که روی ROM-CD ذخیره شده است کار کند
simple network management protocol
سیستم مدیریت شبکه که نحوه ارسال داده وضعیت از گرههای کنترل به ایستگاه کنترل را بیان میکند. SNNP قادر به کارترون با هر نوع شبکه سخت افزار یا نرم افزار به صورت مجازی است
proficiency
کارایی
efficiency
کارایی
function
کارایی
functions
کارایی
functioned
کارایی
effectiveness
کارایی
IBM
اصط لاح کلی برای کامپیوتر شخصی که با سخت افزار و نرم افزار کامپیوتر IBM سازگار است بدون توجه به اینکه پردازنده Intel از کدام استفاده میکند. حاوی با EISA,ISA یا MCA است
combat efficiency
کارایی رزمی
nozzle efficiency
کارایی نازل
maximum performance
کارایی حداکثر
mechanical efficiency
کارایی مکانیکی
efficiency unit
واحد کارایی
performances
شاهکار کارایی
efficiency variance
تباین کارایی
performance
شاهکار کارایی
firewall
سیستم امنیتی سخت افزار یا نرم افزار بین سرور یا اینترنیت و اینترنت عمومی . سیستم اجازه عبور اطلاعات به اینترنت را میدهد ولی داده ورودی را بررسی میکند پیش از ارسال آن به سرور خصوصی
predictive efficiency
کارایی پیش بینی
harassing
به هم زدن کارایی دشمن
performance evaluation
ارز یابی کارایی
workability
کارایی بتن خمیرواری
out put
بازده
feedback
بازده
return
بازده
returning
بازده
returned
بازده
efficiency
بازده
returns
بازده
outturn
بازده
yield
بازده
revenue
بازده
yields
بازده
yielded
بازده
output
بازده
high yield
پر بازده
outputs
بازده
low yield
بازده کم
highest
وسیله گران یا با کارایی بالا
performances
روش قضاوت کارایی سیستم
performance
روش قضاوت کارایی سیستم
test protectors
بازرس ازمایشات کارایی شغلی
efficiency
کارایی وسیله یا نفر شایستگی
high
وسیله گران یا با کارایی بالا
coefficient of relative efficiency organ
ضریب نسبی کارایی سازمان
primary
خط ارتباط و با کارایی بالا ISDN
annual efficiency index
شاخص کارایی سالانه خدمتی
highs
وسیله گران یا با کارایی بالا
average yield
بازده متوسط
quantum yield
بازده کوانتایی
overall efficiency
بازده کلی
average efficiency
بازده متوسط
rectifier efficiency
بازده یکسوکننده
average return
بازده متوسط
rate of return
نرخ بازده
redemption yield
بازده خرید
payouts
بازده سیستم
decreasing return
بازده نزولی
diminishing return
بازده نزولی
diminishing returns
بازده نزولی
earning yield
بازده عواید
lamp bulb efficiency
بازده لامپ
efficiency of rectification
بازده یکسوکنندگی
injection efficiency
بازده تزریق
emission efficiency
بازده کاتد
ideal efficiency
بازده ایده ال
high yielding farms
با بازده زیاد
high yielding farms
مزارع پر بازده
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com