English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 142 (8 milliseconds)
English Persian
nozzle efficiency کارایی نازل
Other Matches
nozzles نازل
nozzle نازل
at a low price بقیمت نازل
nozzle efficiency راندمان نازل
secondary nozzle نازل ثانویه
reduced price بهای نازل
nozzle diaphragm دیافراگم نازل
de leval nozzle نازل همگرا
exhaust nozzle نازل خروجی
nozzle throat گلوگاه نازل
nozzle expasion ratio نسبت واگرایی نازل
burner nozzle نازل سوخت پاش
nozzle tester دستگاه ازمایش نازل
supersonic nozzle نازل مافوق صوت
injector nozzle نازل سوخت پاش
main nozzle شیپوره یا نازل اصلی
nozzle contraction نسبت همگرایی نازل
plummet نازل شدن سرنگون وارافتادن
con di nozzle نازل موتورجت با مقطع همگرا
plummets نازل شدن سرنگون وارافتادن
plummeting نازل شدن سرنگون وارافتادن
plummeted نازل شدن سرنگون وارافتادن
jetevator فلپ یا رینگ کوچکی روی نازل خروجی راکت برای کنترل بردار تراست
omni axial nozzle نازل موتور راکت که میتوانددر دامنه تعیین شده درراستاهای مختلف تنظیم شود
proficiency کارایی
effectiveness کارایی
efficiency کارایی
function کارایی
functioned کارایی
functions کارایی
efficiency unit واحد کارایی
performances شاهکار کارایی
efficiency variance تباین کارایی
maximum performance کارایی حداکثر
mechanical efficiency کارایی مکانیکی
performance شاهکار کارایی
combat efficiency کارایی رزمی
harassing به هم زدن کارایی دشمن
performance evaluation ارز یابی کارایی
predictive efficiency کارایی پیش بینی
workability کارایی بتن خمیرواری
annual efficiency index شاخص کارایی سالانه خدمتی
highs وسیله گران یا با کارایی بالا
high وسیله گران یا با کارایی بالا
highest وسیله گران یا با کارایی بالا
primary خط ارتباط و با کارایی بالا ISDN
test protectors بازرس ازمایشات کارایی شغلی
efficiency کارایی وسیله یا نفر شایستگی
performances روش قضاوت کارایی سیستم
performance روش قضاوت کارایی سیستم
coefficient of relative efficiency organ ضریب نسبی کارایی سازمان
optimization کار کردن چیزی با کارایی کامل
PowerPC پردازنده با کارایی بالای RISC سافت Motorola
optimize کار کردن چیزی با حداکثر کارایی ممکن
test examiner مسئول ازمایشات مهارت تخصصی و کارایی شغلی
definition کارایی و دستوراتی که باعث ایجاد یک عمل می شوند
definitions کارایی و دستوراتی که باعث ایجاد یک عمل می شوند
torque کارایی یک نیرو برای به گردش دراوردن جسم
maintain اطمینان از وضعیت مناسب سیستم و کارایی درست آن
maintains اطمینان از وضعیت مناسب سیستم و کارایی درست آن
maintained اطمینان از وضعیت مناسب سیستم و کارایی درست آن
shadow RAM روش بهبود کارایی PC با کپی کردن محتوای قطعه
enhancement امکان جانبی که خروجی یا کارایی یک وسیله را افزایش میدهد
variable area nozzle نازل پیش برندهای که مساحت سطح مقطع ان برای سازگار شدن با تغییر سرعت و کارکرد سیستم پس سوز یاتغییر فشار اتمسفر یا محیط تغییر میکند
onion skin architecture طراحی سیستم کامپیوتری به صورت لایهای طبق کارایی یا حق تقدم
tweaks تنظیمهای کوچک برنامه یا سخت افزار برای افزایش کارایی
tweaking تنظیمهای کوچک برنامه یا سخت افزار برای افزایش کارایی
ActiveX که برای بهبود کارایی صفحه وب یا یک برنامه کاربردی به کار می رود
tweaked تنظیمهای کوچک برنامه یا سخت افزار برای افزایش کارایی
architecture طراحی سیستم کامپیوتری در لایه هایی طبق کارایی و خصوصیاتشان
tweak تنظیمهای کوچک برنامه یا سخت افزار برای افزایش کارایی
selectable کارایی یا خصوصیت یک وسیله که توسط کاربر قابل انتخاب است
integrated روش سازمانی برای بازیابی و ورود داده با بیشترین کارایی
Dhrystone benchmark سیستمی آماری برای اندازه گیری و مقایسه کارایی کامپیوتر
expansion تخته مدار چاپ شده متصل به سیستم برای افزایش کارایی آن
board تخته مدار چاپ شده که به سیستم وصل میشود تا کارایی آن را افزایش دهد
feasibility امتحان و گزارش درباره کارایی و هزینه محصول جدید که آماده فروش میشود
jams توقف کار کردن به علت اینکه چیزی مانع کارایی شده است
jammed توقف کار کردن به علت اینکه چیزی مانع کارایی شده است
card تخته مدار چاپ شده که به سیستم متصل است برای افزایش کارایی آن
jam توقف کار کردن به علت اینکه چیزی مانع کارایی شده است
cards تخته مدار چاپ شده که به سیستم متصل است برای افزایش کارایی آن
boarded تخته مدار چاپ شده که به سیستم وصل میشود تا کارایی آن را افزایش دهد
extends خصوصیات پیشرفته IDE که کارایی و نرخ ارسال داده از او به یک دیسک سخت را بهبود می بخشد
enhancing سیستم توسعه یافته توسط ماکروسافت برای بهبود کارایی پورت چاپگر موازی
normal روش ساخت اطلاعات در پایگاه داده برای جلوگیری از افزونگی و بهبود کارایی ذخیره
extending خصوصیات پیشرفته IDE که کارایی و نرخ ارسال داده از او به یک دیسک سخت را بهبود می بخشد
minimal tree درfکه گرههای آن به روش بهینه سازماندهی شده اند تا بیشترین کارایی را داشته باشند
extend خصوصیات پیشرفته IDE که کارایی و نرخ ارسال داده از او به یک دیسک سخت را بهبود می بخشد
enhance سیستم توسعه یافته توسط ماکروسافت برای بهبود کارایی پورت چاپگر موازی
enhances سیستم توسعه یافته توسط ماکروسافت برای بهبود کارایی پورت چاپگر موازی
enhanced سیستم توسعه یافته توسط ماکروسافت برای بهبود کارایی پورت چاپگر موازی
ECP سیستم توسعه یافته توسط ماکروسافت برای پیشبرد کارایی پورت چاپگر موازی
EIDE مشخصات پیشرفته IDE که کارایی و نرخ ارسال داده و دریافت آن به دیسک سخت را بهبود می بخشد
file level model نمونهای مربوط به تعریف ساختارهای داده برای کارایی بهینه برنامههای کاربردی یا بررسیهای پایگاه
multibank dynamic random access memory حافظه با کارایی بالا که در کارت آداپتور ویدیو برای تامین نمایش گرافیک سریع به کار می رود
trace روش تشخیص کارایی درست یک برنامه که وضعیت فعلی و محتوای ثباتها و متغیرها پس از هر دستورالعمل نوشته میشود
self- که هر قطعه جدید اطلاع را یا قانون را به پایگاه داده اضافه میکند تا دانش مهارت و کارایی آن افزوده شود
traced روش تشخیص کارایی درست یک برنامه که وضعیت فعلی و محتوای ثباتها و متغیرها پس از هر دستورالعمل نوشته میشود
multimedia قطعه پردازنده که حاوی قط عاتی است که برای بهبود کارایی چند رسانهای و ارتباطات به کار می رود
Pentium Pro قوی ترین پردازنده موجود سافت Intel. که جایگزین Pentium میشود برای PCهای با کارایی بالا
traces روش تشخیص کارایی درست یک برنامه که وضعیت فعلی و محتوای ثباتها و متغیرها پس از هر دستورالعمل نوشته میشود
MDRAM حافظه با کارایی بالا که در کارتهای آداپتور ویدیو برای تامین نمایش گرافیک سریع به کار می رود
agent نرم افزار کارایی و اطلاعات آماری را درباره ایستگاههای کاری به مدیریت مرکزی شبکه ارسال میکند
agents نرم افزار کارایی و اطلاعات آماری را درباره ایستگاههای کاری به مدیریت مرکزی شبکه ارسال میکند
add on مدارات سیستم ها یا دستگاه های سخت افزاری که می توانند به یک کامپیوتر متصل شوند تا حافظه و کارایی آن را افزایش دهند
maintenance 1-قرار دادن ماشین در وضعیت کارایی خوب . 2-کارهایی که برای اجرای سیستم انجام می شوند مثل ترمیم خرابی ها
workgroup برنامهای که طوری طراحی شده که چندین کاربر استفاده کنند تا کارایی بالا رود. مثل تقویم یا زمان بند
benchmark problem کار یا برنامه بررسی اعتبار کارایی سخت افزار یا نرم افزار
brake lining مادهای با کارایی خوب دربرابر اصطکاک و مقاومت دربرابر حرارت زیاد
benchmark برنامه بررسی کارایی نرم افزار یا سخت افزار یک سیستم
benchmarks برنامه بررسی کارایی نرم افزار یا سخت افزار یک سیستم
fine tune تنظیم خصوصیات و پارامترهای نرم افزار و سخت افزار برای افزایش کارایی
tune تنظیم با مقدار کوچک پارامترهای سخت افزاری یا نرم افزاری برای افزایش کارایی
optimize کامپایلری که کد ماشین را که تولید میکند آنالیز میکند و سرعت و کارایی آنرا افزایش میدهد
tunes تنظیم با مقدار کوچک پارامترهای سخت افزاری یا نرم افزاری برای افزایش کارایی
shut down خاموش کردن و متوقف کردن کارایی ماشین یا سیستم
ballistic efficiency کارایی بالیستیکی گلوله یاجنگ افزار بازده بالیستیکی
PRI خط وط ارتباطی ISDN با کارایی بالا که کانالهای جدای B را که می توانند پالسهای چند کیلوبایت در ثانیه را روی کانال D برای ارسال سیگنال و کنترل
num lock key کلیدی که کارایی قسمت عددی صفحه کلید را از کنترل نشانه گر به ورودی عددی تط بیق میدهد
customises فرایند تغییر یک قطعه از نرم افزار یا سخت افزار همه منظوره جهت بالا بردن کارایی ان
customising فرایند تغییر یک قطعه از نرم افزار یا سخت افزار همه منظوره جهت بالا بردن کارایی ان
customizing فرایند تغییر یک قطعه از نرم افزار یا سخت افزار همه منظوره جهت بالا بردن کارایی ان
customize فرایند تغییر یک قطعه از نرم افزار یا سخت افزار همه منظوره جهت بالا بردن کارایی ان
customizes فرایند تغییر یک قطعه از نرم افزار یا سخت افزار همه منظوره جهت بالا بردن کارایی ان
customized فرایند تغییر یک قطعه از نرم افزار یا سخت افزار همه منظوره جهت بالا بردن کارایی ان
customised فرایند تغییر یک قطعه از نرم افزار یا سخت افزار همه منظوره جهت بالا بردن کارایی ان
physical profile براوردبنیه کلی بدنی یاقدرت بدنی و کارایی
army classification battery test ازمون کارایی پرسنلی ازمون قابلیت انفرادی
MMX قطعه پردازنده intel پیشرفته که حاوی خصوصیات ویژه و قط عاتی است که برای بهبود کارایی استفاده از چند رسانهای و ارتباطات به کار می رود
workgroup خصوصیتی که به بستههای نرم افزاری استاندارد اضافه میشود که باعث کارایی بهتر آن در گروه کاربران شبکه میشود
Memmaker امکان نرم افزاری در برخی گونههای DOS-MS برای تشخیص خودکار تنظیم حافظه کامپیوتر برای تامین بهترین کارایی
Intel محدوده پردازنده ها ساخت intel که حاوی قط عاتی هستند که برای افزایش کارایی به کار می روند در صورت کار با چند رسانهای و ارتباطات
processor پردازنده مخصوص مثل پردازنده آرایهای یا عددی که میتواند برای بهبود کارایی با پردازنده اصلی کار کند
teleprinters واسط ترمینال یا ترکیب نرم افزار و سخت افزار لازم برای کنترل کارایی یک ترمینال
teleprinter واسط ترمینال یا ترکیب نرم افزار و سخت افزار لازم برای کنترل کارایی یک ترمینال
applet 1-برنامههای کاربردی کوچک 2-برنامه کوچک برای بهبود کارایی برنامه کاربردی وب که توسط Activex یا برنامه جا وا تامین میشود3-
battery of tests گروه ازمونهای کارایی افراد گروه ازمونهای خصوصیات پرسنلی افراد
extending فناوری حافظه که کارایی بهتری را فراهم میکند با قادر بودن برای یافتن و خواندن داده از محلی از حافظه در یک عمل نیز می توان آخرین قطعه داده را که پنهانی در حافظه ذخیره شده بود و آماده خواندن دوباره است ذخیره کند
extends فناوری حافظه که کارایی بهتری را فراهم میکند با قادر بودن برای یافتن و خواندن داده از محلی از حافظه در یک عمل نیز می توان آخرین قطعه داده را که پنهانی در حافظه ذخیره شده بود و آماده خواندن دوباره است ذخیره کند
extend فناوری حافظه که کارایی بهتری را فراهم میکند با قادر بودن برای یافتن و خواندن داده از محلی از حافظه در یک عمل نیز می توان آخرین قطعه داده را که پنهانی در حافظه ذخیره شده بود و آماده خواندن دوباره است ذخیره کند
Recent search history
Search history is off. Activate
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com