Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (10 milliseconds)
English
Persian
predictive efficiency
کارایی پیش بینی
Other Matches
snub nosed
دارای بینی کوتاه وسر بالا پهن بینی
snub-nosed
دارای بینی کوتاه وسر بالا پهن بینی
pug nosed
دارای بینی کوتاه وسر بالا پهن بینی
septum
حفرههای بینی پره بینی
efficiency
کارایی
functions
کارایی
proficiency
کارایی
functioned
کارایی
function
کارایی
effectiveness
کارایی
performances
شاهکار کارایی
combat efficiency
کارایی رزمی
maximum performance
کارایی حداکثر
efficiency variance
تباین کارایی
mechanical efficiency
کارایی مکانیکی
efficiency unit
واحد کارایی
performance
شاهکار کارایی
nozzle efficiency
کارایی نازل
guided propagation
تبلیغات پیش بینی شده انتشار امواج رادار در مسیرپیش بینی شده ردیابی هدایت شده رادار
performance evaluation
ارز یابی کارایی
harassing
به هم زدن کارایی دشمن
workability
کارایی بتن خمیرواری
vomer
استخوان میانی بینی استخوان تیغه بینی
annual efficiency index
شاخص کارایی سالانه خدمتی
highs
وسیله گران یا با کارایی بالا
highest
وسیله گران یا با کارایی بالا
test protectors
بازرس ازمایشات کارایی شغلی
coefficient of relative efficiency organ
ضریب نسبی کارایی سازمان
high
وسیله گران یا با کارایی بالا
efficiency
کارایی وسیله یا نفر شایستگی
performances
روش قضاوت کارایی سیستم
performance
روش قضاوت کارایی سیستم
primary
خط ارتباط و با کارایی بالا ISDN
optimization
کار کردن چیزی با کارایی کامل
anaglyph
عکس رنگی برجسته بینی تجزیه رنگ عکس در برجسته بینی
anticipated stock losses
تلفات پیش بینی شده اماد ضایعات پیش بینی شده
weather forecasts
پیش بینی اوضاع جوی گزارش هواشناسی پیش بینی جوی
weather forecast
پیش بینی اوضاع جوی گزارش هواشناسی پیش بینی جوی
maintained
اطمینان از وضعیت مناسب سیستم و کارایی درست آن
optimize
کار کردن چیزی با حداکثر کارایی ممکن
PowerPC
پردازنده با کارایی بالای RISC سافت Motorola
test examiner
مسئول ازمایشات مهارت تخصصی و کارایی شغلی
definitions
کارایی و دستوراتی که باعث ایجاد یک عمل می شوند
torque
کارایی یک نیرو برای به گردش دراوردن جسم
maintains
اطمینان از وضعیت مناسب سیستم و کارایی درست آن
maintain
اطمینان از وضعیت مناسب سیستم و کارایی درست آن
definition
کارایی و دستوراتی که باعث ایجاد یک عمل می شوند
shadow RAM
روش بهبود کارایی PC با کپی کردن محتوای قطعه
enhancement
امکان جانبی که خروجی یا کارایی یک وسیله را افزایش میدهد
ActiveX
که برای بهبود کارایی صفحه وب یا یک برنامه کاربردی به کار می رود
tweaks
تنظیمهای کوچک برنامه یا سخت افزار برای افزایش کارایی
Dhrystone benchmark
سیستمی آماری برای اندازه گیری و مقایسه کارایی کامپیوتر
tweaking
تنظیمهای کوچک برنامه یا سخت افزار برای افزایش کارایی
onion skin architecture
طراحی سیستم کامپیوتری به صورت لایهای طبق کارایی یا حق تقدم
integrated
روش سازمانی برای بازیابی و ورود داده با بیشترین کارایی
tweaked
تنظیمهای کوچک برنامه یا سخت افزار برای افزایش کارایی
tweak
تنظیمهای کوچک برنامه یا سخت افزار برای افزایش کارایی
selectable
کارایی یا خصوصیت یک وسیله که توسط کاربر قابل انتخاب است
architecture
طراحی سیستم کامپیوتری در لایه هایی طبق کارایی و خصوصیاتشان
expansion
تخته مدار چاپ شده متصل به سیستم برای افزایش کارایی آن
board
تخته مدار چاپ شده که به سیستم وصل میشود تا کارایی آن را افزایش دهد
jam
توقف کار کردن به علت اینکه چیزی مانع کارایی شده است
cards
تخته مدار چاپ شده که به سیستم متصل است برای افزایش کارایی آن
feasibility
امتحان و گزارش درباره کارایی و هزینه محصول جدید که آماده فروش میشود
card
تخته مدار چاپ شده که به سیستم متصل است برای افزایش کارایی آن
jams
توقف کار کردن به علت اینکه چیزی مانع کارایی شده است
jammed
توقف کار کردن به علت اینکه چیزی مانع کارایی شده است
boarded
تخته مدار چاپ شده که به سیستم وصل میشود تا کارایی آن را افزایش دهد
predicting interval
فاصله زمانی پیش بینی شده هدف سبقت پیش بینی شده هدف
enhance
سیستم توسعه یافته توسط ماکروسافت برای بهبود کارایی پورت چاپگر موازی
minimal tree
درfکه گرههای آن به روش بهینه سازماندهی شده اند تا بیشترین کارایی را داشته باشند
ECP
سیستم توسعه یافته توسط ماکروسافت برای پیشبرد کارایی پورت چاپگر موازی
enhanced
سیستم توسعه یافته توسط ماکروسافت برای بهبود کارایی پورت چاپگر موازی
enhances
سیستم توسعه یافته توسط ماکروسافت برای بهبود کارایی پورت چاپگر موازی
enhancing
سیستم توسعه یافته توسط ماکروسافت برای بهبود کارایی پورت چاپگر موازی
extend
خصوصیات پیشرفته IDE که کارایی و نرخ ارسال داده از او به یک دیسک سخت را بهبود می بخشد
normal
روش ساخت اطلاعات در پایگاه داده برای جلوگیری از افزونگی و بهبود کارایی ذخیره
extending
خصوصیات پیشرفته IDE که کارایی و نرخ ارسال داده از او به یک دیسک سخت را بهبود می بخشد
extends
خصوصیات پیشرفته IDE که کارایی و نرخ ارسال داده از او به یک دیسک سخت را بهبود می بخشد
file level model
نمونهای مربوط به تعریف ساختارهای داده برای کارایی بهینه برنامههای کاربردی یا بررسیهای پایگاه
EIDE
مشخصات پیشرفته IDE که کارایی و نرخ ارسال داده و دریافت آن به دیسک سخت را بهبود می بخشد
Pentium Pro
قوی ترین پردازنده موجود سافت Intel. که جایگزین Pentium میشود برای PCهای با کارایی بالا
trace
روش تشخیص کارایی درست یک برنامه که وضعیت فعلی و محتوای ثباتها و متغیرها پس از هر دستورالعمل نوشته میشود
multimedia
قطعه پردازنده که حاوی قط عاتی است که برای بهبود کارایی چند رسانهای و ارتباطات به کار می رود
traced
روش تشخیص کارایی درست یک برنامه که وضعیت فعلی و محتوای ثباتها و متغیرها پس از هر دستورالعمل نوشته میشود
multibank dynamic random access memory
حافظه با کارایی بالا که در کارت آداپتور ویدیو برای تامین نمایش گرافیک سریع به کار می رود
agents
نرم افزار کارایی و اطلاعات آماری را درباره ایستگاههای کاری به مدیریت مرکزی شبکه ارسال میکند
agent
نرم افزار کارایی و اطلاعات آماری را درباره ایستگاههای کاری به مدیریت مرکزی شبکه ارسال میکند
MDRAM
حافظه با کارایی بالا که در کارتهای آداپتور ویدیو برای تامین نمایش گرافیک سریع به کار می رود
traces
روش تشخیص کارایی درست یک برنامه که وضعیت فعلی و محتوای ثباتها و متغیرها پس از هر دستورالعمل نوشته میشود
self-
که هر قطعه جدید اطلاع را یا قانون را به پایگاه داده اضافه میکند تا دانش مهارت و کارایی آن افزوده شود
add on
مدارات سیستم ها یا دستگاه های سخت افزاری که می توانند به یک کامپیوتر متصل شوند تا حافظه و کارایی آن را افزایش دهند
workgroup
برنامهای که طوری طراحی شده که چندین کاربر استفاده کنند تا کارایی بالا رود. مثل تقویم یا زمان بند
maintenance
1-قرار دادن ماشین در وضعیت کارایی خوب . 2-کارهایی که برای اجرای سیستم انجام می شوند مثل ترمیم خرابی ها
benchmark problem
کار یا برنامه بررسی اعتبار کارایی سخت افزار یا نرم افزار
brake lining
مادهای با کارایی خوب دربرابر اصطکاک و مقاومت دربرابر حرارت زیاد
benchmarks
برنامه بررسی کارایی نرم افزار یا سخت افزار یک سیستم
benchmark
برنامه بررسی کارایی نرم افزار یا سخت افزار یک سیستم
fine tune
تنظیم خصوصیات و پارامترهای نرم افزار و سخت افزار برای افزایش کارایی
optimize
کامپایلری که کد ماشین را که تولید میکند آنالیز میکند و سرعت و کارایی آنرا افزایش میدهد
tune
تنظیم با مقدار کوچک پارامترهای سخت افزاری یا نرم افزاری برای افزایش کارایی
tunes
تنظیم با مقدار کوچک پارامترهای سخت افزاری یا نرم افزاری برای افزایش کارایی
ballistic efficiency
کارایی بالیستیکی گلوله یاجنگ افزار بازده بالیستیکی
shut down
خاموش کردن و متوقف کردن کارایی ماشین یا سیستم
PRI
خط وط ارتباطی ISDN با کارایی بالا که کانالهای جدای B را که می توانند پالسهای چند کیلوبایت در ثانیه را روی کانال D برای ارسال سیگنال و کنترل
num lock key
کلیدی که کارایی قسمت عددی صفحه کلید را از کنترل نشانه گر به ورودی عددی تط بیق میدهد
customize
فرایند تغییر یک قطعه از نرم افزار یا سخت افزار همه منظوره جهت بالا بردن کارایی ان
customizes
فرایند تغییر یک قطعه از نرم افزار یا سخت افزار همه منظوره جهت بالا بردن کارایی ان
customises
فرایند تغییر یک قطعه از نرم افزار یا سخت افزار همه منظوره جهت بالا بردن کارایی ان
customising
فرایند تغییر یک قطعه از نرم افزار یا سخت افزار همه منظوره جهت بالا بردن کارایی ان
customized
فرایند تغییر یک قطعه از نرم افزار یا سخت افزار همه منظوره جهت بالا بردن کارایی ان
customised
فرایند تغییر یک قطعه از نرم افزار یا سخت افزار همه منظوره جهت بالا بردن کارایی ان
customizing
فرایند تغییر یک قطعه از نرم افزار یا سخت افزار همه منظوره جهت بالا بردن کارایی ان
army classification battery test
ازمون کارایی پرسنلی ازمون قابلیت انفرادی
physical profile
براوردبنیه کلی بدنی یاقدرت بدنی و کارایی
MMX
قطعه پردازنده intel پیشرفته که حاوی خصوصیات ویژه و قط عاتی است که برای بهبود کارایی استفاده از چند رسانهای و ارتباطات به کار می رود
workgroup
خصوصیتی که به بستههای نرم افزاری استاندارد اضافه میشود که باعث کارایی بهتر آن در گروه کاربران شبکه میشود
Memmaker
امکان نرم افزاری در برخی گونههای DOS-MS برای تشخیص خودکار تنظیم حافظه کامپیوتر برای تامین بهترین کارایی
Intel
محدوده پردازنده ها ساخت intel که حاوی قط عاتی هستند که برای افزایش کارایی به کار می روند در صورت کار با چند رسانهای و ارتباطات
processor
پردازنده مخصوص مثل پردازنده آرایهای یا عددی که میتواند برای بهبود کارایی با پردازنده اصلی کار کند
teleprinter
واسط ترمینال یا ترکیب نرم افزار و سخت افزار لازم برای کنترل کارایی یک ترمینال
teleprinters
واسط ترمینال یا ترکیب نرم افزار و سخت افزار لازم برای کنترل کارایی یک ترمینال
snivel
اب بینی
neb
بینی
graphology
خط بینی
double vision
دو بینی
sniveled
اب بینی
nose
بینی
sniveling
اب بینی
rhinologist
بینی
rheum
اب بینی
night bilndness
شب بینی
nasally
از بینی
snivels
اب بینی
noses
بینی
snivelling
اب بینی
snivelled
اب بینی
snoot
بینی
snot
اب بینی
nozzles
بینی
cross eye
دو بینی
nozzle
بینی
the handle of the face
بینی
chiromancy
کف بینی
hand reading
کف بینی
cross eye
کج بینی
mucus of the nose
اب بینی
pecker
بینی
palmistry
کف بینی
hook-nosed
دارای بینی کج
otoscopy
گوش بینی
outsight
برون بینی
outsight
فاهر بینی
introspection
باطن بینی
keenness of sight
تیز بینی
isomorphism
هم ریخت بینی
macropsia
درشت بینی
ornithoscopy
مرغ بینی
long siht
دور بینی
finesse
نکته بینی
localism
کوته بینی
lookahead
پیش بینی
microscopic
ذره بینی
lenticular
ذره بینی
hook nosed
دارای بینی کج
laryngoscopy
حنجره بینی
megalopsia
درشت بینی
haemoscopy
خون بینی
cautioning
پیش بینی
forcasting
پیش بینی
flat nosed
پهن بینی
fastidiousness
باریک بینی
false pride
خود بینی
erythropsia
سرخ بینی
cautioned
پیش بینی
caution
پیش بینی
crystal gazing
بلور بینی
hawk nose
بینی قوشی
biopsy
زنده بینی
ozena
قرحه بینی
genethlilogy
زایچه بینی
perdict
پیش بینی
genethlilogy
طالع بینی
fortune telling
طالع بینی
clear sightedness
روشن بینی
conchoscope
بینی بین
cautions
پیش بینی
clairvoyance
غیب بینی
nose
بینی اسب
nasal
وابسته به بینی
near sightedness
نزدیک بینی
near sight
نزدیک بینی
prediction
پیش بینی
forecasting
پیش بینی
nasiform
بینی شکل
stricture
باریک بینی
nasion
بیخ بینی
nasitis
اماس بینی
predictions
پیش بینی
paranasal
نزدیک بینی
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com