English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 66 (5 milliseconds)
English Persian
use کاربرد
uses کاربرد
application کاربرد
applications کاربرد
employment کاربرد
implementation کاربرد
using کاربرد
usage کاربرد
usages کاربرد
applicability کاربرد
end use کاربرد
implementation کاربرد
Other Matches
water power utilization کاربرد انرژی هیدرولیک کاربرد نیروی ابی
type of use نمونه کاربرد
field of application میدان کاربرد
conditions of use شرایط کاربرد
standby application کاربرد جانشین
application oriented کاربرد گرا
application of load کاربرد بار
application of a force کاربرد نیرو
applicability کاربرد پذیری
application کاربرد استفاده
applicable کاربرد پذیر
applications کاربرد استفاده
This does not apply to . . . در رابطه با . . . کاربرد ندارد.
to go into effect کاربرد پذیر شدن
to inure کاربرد پذیر شدن
to take effect کاربرد پذیر شدن
to come into operation کاربرد پذیر شدن
use inheritance وراثت ناشی از کاربرد
server based application برنامه کاربرد شبکه
utilization کاربرد روزانه استفاده
lock option اختیار کاربرد قفل
domain knowledge دانش محیط کاربرد
instrumentation کاربرد وسائل سنجش
commitments تسلیم کاربرد نیرو یا قوا
application of load فرود بار کاربرد نیرو
commitment تسلیم کاربرد نیرو یا قوا
employment کاربرد نیروها یا جنگ افزارها استفاده از
rework برای کاربرد مجدد آماده کردن
reworked برای کاربرد مجدد آماده کردن
reworking برای کاربرد مجدد آماده کردن
reworks برای کاربرد مجدد آماده کردن
utilitarianism کاربرد گرایی اعتقاد باینکه نیکی
keypad مجموعهای از کلیدهای خاص برای کاربرد مشخص
application study بررسی امکان کاربرد اقلام جدید اماد
other than [usually used in negative sentences] <adv.> به غیر از [در جمله های منفی کاربرد دارد]
This dictionary has many examples of how idioms are used . این فرهنگ مثالهای زیادی از کاربرد اصطلاحات دارد
interface human machine interface امکانات بهبود رابط ه بین کاربرد و سیستم کامپیوتری
HMI امکاناتی برای بهبود ارتباط بین کاربرد سیستم کامپیوتری
HMI's امکاناتی برای بهبود ارتباط بین کاربرد سیستم کامپیوتری
Phone Dialer امکانی در ویندوز که به کاربرد مکان شماره گیری از کامپیوتر خود میدهد
frees حالت محاورهای که به بیش از یک کاربرد امکان استفاده همزمان از برنامه میدهد
freeing حالت محاورهای که به بیش از یک کاربرد امکان استفاده همزمان از برنامه میدهد
freed حالت محاورهای که به بیش از یک کاربرد امکان استفاده همزمان از برنامه میدهد
free حالت محاورهای که به بیش از یک کاربرد امکان استفاده همزمان از برنامه میدهد
privilege وضعیت کاربرد در رابط ه با نوع برنامه که اجرا میکند ومنابعی که میتواند استفاده کند
cybernation کاربرد کامپیوترهای تزویج شده با ماشین الات خودکاربه منظور کنترل و انجام عملیات پیچیده
mobile warfare جنگ سیال جنگی که در ان طرفین بامبادله اتش و کاربرد مانورو استفاده از زمین ابتکارعملیات را به دست گرفته وحفظ می نمایند
static employment کاربرد توپخانه پدافند هوایی در سکوی ثابت یا در پدافندهوایی ثابت
phenolic epoxy خانوادهای از رزینها وچسبها که در مشتقات فنل کاربرد فراوان دارند و درهمه انها پلهای اکسیژن رابط رادیکالهای هیدروکربنی وجود دارد
anticrop operations عملیات کاربرد افات کشاورزی در عملیات نظامی
photocomposition کاربرد پردازش الکترونیکی درتهیه چاپ که مستلزم تعریف و تنظیم تحریر و تولید ان به وسیله پردازش از طریق عکاسی میباشد
pick نخ پود [در صنعت با این نام هم کاربرد دارد از بین تارها معمولا بصورت ضربی عبور داده می شود تا گره ها را در جای خود محکم کند.]
bionics مطالعه سیستمهای زنده به منظور ارتباط دادن ویژگی هاو اعمال انها به توسعه سخت افزار مکانیکی و الکترونیکی کاربرد علم بیولوژی درمهندسی الکترونیک و سایرعلوم مهندسی
gig ماشین خارزنی [این وسیله برای یکنواخت کردن سطح پرزها و گرفتن ذرات از سطح بافت بکار می رود و در صنعت فرش ماشینی و بعضی منسوجات کاربرد دارد.]
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com