Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 66 (2 milliseconds)
English
Persian
application of load
کاربرد بار
Search result with all words
use
کاربرد
uses
کاربرد
application
کاربرد استفاده
application
کاربرد
applications
کاربرد استفاده
applications
کاربرد
free
حالت محاورهای که به بیش از یک کاربرد امکان استفاده همزمان از برنامه میدهد
freed
حالت محاورهای که به بیش از یک کاربرد امکان استفاده همزمان از برنامه میدهد
freeing
حالت محاورهای که به بیش از یک کاربرد امکان استفاده همزمان از برنامه میدهد
frees
حالت محاورهای که به بیش از یک کاربرد امکان استفاده همزمان از برنامه میدهد
commitment
تسلیم کاربرد نیرو یا قوا
commitments
تسلیم کاربرد نیرو یا قوا
instrumentation
کاربرد وسائل سنجش
applicable
کاربرد پذیر
employment
کاربرد نیروها یا جنگ افزارها استفاده از
employment
کاربرد
privilege
وضعیت کاربرد در رابط ه با نوع برنامه که اجرا میکند ومنابعی که میتواند استفاده کند
implementation
کاربرد
utilization
کاربرد روزانه استفاده
HMI
امکاناتی برای بهبود ارتباط بین کاربرد سیستم کامپیوتری
HMI's
امکاناتی برای بهبود ارتباط بین کاربرد سیستم کامپیوتری
using
کاربرد
usage
کاربرد
usages
کاربرد
anticrop operations
عملیات کاربرد افات کشاورزی در عملیات نظامی
applicability
کاربرد پذیری
applicability
کاربرد
application of a force
کاربرد نیرو
application of load
فرود بار کاربرد نیرو
application oriented
کاربرد گرا
application study
بررسی امکان کاربرد اقلام جدید اماد
bionics
مطالعه سیستمهای زنده به منظور ارتباط دادن ویژگی هاو اعمال انها به توسعه سخت افزار مکانیکی و الکترونیکی کاربرد علم بیولوژی درمهندسی الکترونیک و سایرعلوم مهندسی
cybernation
کاربرد کامپیوترهای تزویج شده با ماشین الات خودکاربه منظور کنترل و انجام عملیات پیچیده
domain knowledge
دانش محیط کاربرد
end use
کاربرد
field of application
میدان کاربرد
interface human machine interface
امکانات بهبود رابط ه بین کاربرد و سیستم کامپیوتری
keypad
مجموعهای از کلیدهای خاص برای کاربرد مشخص
lock option
اختیار کاربرد قفل
mobile warfare
جنگ سیال جنگی که در ان طرفین بامبادله اتش و کاربرد مانورو استفاده از زمین ابتکارعملیات را به دست گرفته وحفظ می نمایند
phenolic epoxy
خانوادهای از رزینها وچسبها که در مشتقات فنل کاربرد فراوان دارند و درهمه انها پلهای اکسیژن رابط رادیکالهای هیدروکربنی وجود دارد
Phone Dialer
امکانی در ویندوز که به کاربرد مکان شماره گیری از کامپیوتر خود میدهد
photocomposition
کاربرد پردازش الکترونیکی درتهیه چاپ که مستلزم تعریف و تنظیم تحریر و تولید ان به وسیله پردازش از طریق عکاسی میباشد
server based application
برنامه کاربرد شبکه
standby application
کاربرد جانشین
static employment
کاربرد توپخانه پدافند هوایی در سکوی ثابت یا در پدافندهوایی ثابت
utilitarianism
کاربرد گرایی اعتقاد باینکه نیکی
use inheritance
وراثت ناشی از کاربرد
water power utilization
کاربرد انرژی هیدرولیک کاربرد نیروی ابی
rework
برای کاربرد مجدد آماده کردن
reworked
برای کاربرد مجدد آماده کردن
reworking
برای کاربرد مجدد آماده کردن
reworks
برای کاربرد مجدد آماده کردن
This dictionary has many examples of how idioms are used .
این فرهنگ مثالهای زیادی از کاربرد اصطلاحات دارد
conditions of use
شرایط کاربرد
type of use
نمونه کاربرد
gig
ماشین خارزنی
[این وسیله برای یکنواخت کردن سطح پرزها و گرفتن ذرات از سطح بافت بکار می رود و در صنعت فرش ماشینی و بعضی منسوجات کاربرد دارد.]
pick
نخ پود
[در صنعت با این نام هم کاربرد دارد از بین تارها معمولا بصورت ضربی عبور داده می شود تا گره ها را در جای خود محکم کند.]
other than
[usually used in negative sentences]
<adv.>
به غیر از
[در جمله های منفی کاربرد دارد]
This does not apply to . . .
در رابطه با . . . کاربرد ندارد.
implementation
کاربرد
to come into operation
کاربرد پذیر شدن
to take effect
کاربرد پذیر شدن
to inure
کاربرد پذیر شدن
to go into effect
کاربرد پذیر شدن
Partial phrase not found.
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com