Total search result: 201 (13 milliseconds) |
|
|
|
English |
Persian |
employment |
کاربرد نیروها یا جنگ افزارها استفاده از |
|
|
Other Matches |
|
applications |
کاربرد استفاده |
application |
کاربرد استفاده |
utilization |
کاربرد روزانه استفاده |
freed |
حالت محاورهای که به بیش از یک کاربرد امکان استفاده همزمان از برنامه میدهد |
freeing |
حالت محاورهای که به بیش از یک کاربرد امکان استفاده همزمان از برنامه میدهد |
free |
حالت محاورهای که به بیش از یک کاربرد امکان استفاده همزمان از برنامه میدهد |
frees |
حالت محاورهای که به بیش از یک کاربرد امکان استفاده همزمان از برنامه میدهد |
custody |
مسئولیت کنترل و انتقال ودسترسی به جنگ افزارها مسئولیت حفافت و کنترل جنگ افزارها و اسناد انها |
privilege |
وضعیت کاربرد در رابط ه با نوع برنامه که اجرا میکند ومنابعی که میتواند استفاده کند |
water power utilization |
کاربرد انرژی هیدرولیک کاربرد نیروی ابی |
mobile warfare |
جنگ سیال جنگی که در ان طرفین بامبادله اتش و کاربرد مانورو استفاده از زمین ابتکارعملیات را به دست گرفته وحفظ می نمایند |
force tabs |
نمودار یا طرح گسترش یکانهایا نیروها طرح زمان بندی شده گسترش نیروها |
weapons assignment |
مامورکردن جنگ افزارها |
weapon system |
سیستم جنگ افزارها |
weapon system |
مدل جنگ افزارها |
weaponary |
تسلیحات جنگ افزارها |
wears |
فرسایش خوردگی جنگ افزارها |
wear tables |
جداول سایش جنگ افزارها |
wear |
فرسایش خوردگی جنگ افزارها |
materiel readiness |
میزان امادگی جنگ افزارها وتجهیزات |
collective goods |
کالاهای قابل استفاده جمعی کالاهای عمومی که استفاده یک فرد ازانها موجب محرومیت دیگران از استفاده ان کالاها نمیشود |
triangle of forces |
مثلث نیروها |
composition of forces |
ترکیب نیروها |
funicular |
زنجیر نیروها |
resolution of forces |
تجزیه نیروها |
system of forces |
دستگاه نیروها |
all arms |
کلیه نیروها |
funiculars |
بس گوشه نیروها |
funiculars |
زنجیر نیروها |
polygon of forces |
کثیرالاضلاع نیروها |
polygon of forces |
بس گوشه نیروها |
attrition |
فرسایش نیروها |
dynamics |
مجموعه نیروها |
distribution of forces |
واگذاری نیروها |
funicular |
بس گوشه نیروها |
distribution of forces |
تقسیم نیروها |
triangle of forces |
سه گوشه نیروها |
collective fire |
تجمع اتش جنگ افزارها اتش جمع |
statics |
دانش پایداری نیروها |
commits |
بکار بردن نیروها |
commit |
بکار بردن نیروها |
committing |
بکار بردن نیروها |
redeployment |
دوباره مستقرکردن نیروها |
allotments |
واگذارسهمیه تخصیص نیروها |
allotment |
واگذارسهمیه تخصیص نیروها |
redistribution of force |
تقسیم مجدد نیروها |
committed |
بکار بردن نیروها |
total mobilization |
بسیج کامل نیروها |
entireforce |
تمام قوا یا نیروها |
parallelogram of forces |
متوازی الاضلاع نیروها |
main effort |
تلاش اصلی نیروها |
main attack |
تلاش اصلی نیروها |
commitments |
به کاربردن نیروها اجرا |
commitment |
به کاربردن نیروها اجرا |
mobilization exercise |
تمرین بسیج نیروها |
build-ups |
نیروی کمکی تقویت نیروها |
landing forces |
نیروها پیاده شونده به ساحل |
port of debarkation |
بندرپیاده شدن کالا یا نیروها |
build-up |
نیروی کمکی تقویت نیروها |
build up |
نیروی کمکی تقویت نیروها |
mechanical powers |
نیروها یا عوامل مکانیکی ماشینهای ساده |
ingross |
تحریر کردن جمع اوری نیروها |
build-ups |
بالا بردن توان رزمی نیروها |
build-up |
بالا بردن توان رزمی نیروها |
build up |
بالا بردن توان رزمی نیروها |
application |
کاربرد |
usages |
کاربرد |
applicability |
کاربرد |
usage |
کاربرد |
using |
کاربرد |
implementation |
کاربرد |
employment |
کاربرد |
implementation |
کاربرد |
end use |
کاربرد |
applications |
کاربرد |
uses |
کاربرد |
use |
کاربرد |
field of application |
میدان کاربرد |
application oriented |
کاربرد گرا |
applicable |
کاربرد پذیر |
conditions of use |
شرایط کاربرد |
application of load |
کاربرد بار |
applicability |
کاربرد پذیری |
standby application |
کاربرد جانشین |
type of use |
نمونه کاربرد |
application of a force |
کاربرد نیرو |
committed |
وارد عمل کردن نیروها انجام دادن مرتکب شدن |
commits |
وارد عمل کردن نیروها انجام دادن مرتکب شدن |
commit |
وارد عمل کردن نیروها انجام دادن مرتکب شدن |
transfer berth |
دوبه یا سکوی نقل و انتقال نیروها به ساحل از ناوچههای اب خاکی |
pantheism |
فرضیهای که خدا را مرکب ازکلیه نیروها و پدیدههای طبیعی میداند |
committing |
وارد عمل کردن نیروها انجام دادن مرتکب شدن |
target array |
نمودار گرافیک نیروها و تاسیسات و وضعیت دشمن در منطقه هدف |
transfer area |
در عملیات اب خاکی منطقه نقل و انتقال نیروها ازناوچه ها به ساحل |
POSIX |
استاندارد که یک سری سرویس سیستم عامل را شامل میشود. نرم افزاری که با استاندارد DOSIX کار میکند و بین سخت افزارها ارسال میشود |
server based application |
برنامه کاربرد شبکه |
lock option |
اختیار کاربرد قفل |
use inheritance |
وراثت ناشی از کاربرد |
to inure |
کاربرد پذیر شدن |
This does not apply to . . . |
در رابطه با . . . کاربرد ندارد. |
to come into operation |
کاربرد پذیر شدن |
instrumentation |
کاربرد وسائل سنجش |
domain knowledge |
دانش محیط کاربرد |
to go into effect |
کاربرد پذیر شدن |
to take effect |
کاربرد پذیر شدن |
application of load |
فرود بار کاربرد نیرو |
commitments |
تسلیم کاربرد نیرو یا قوا |
commitment |
تسلیم کاربرد نیرو یا قوا |
reworked |
برای کاربرد مجدد آماده کردن |
reworking |
برای کاربرد مجدد آماده کردن |
rework |
برای کاربرد مجدد آماده کردن |
utilitarianism |
کاربرد گرایی اعتقاد باینکه نیکی |
reworks |
برای کاربرد مجدد آماده کردن |
application study |
بررسی امکان کاربرد اقلام جدید اماد |
keypad |
مجموعهای از کلیدهای خاص برای کاربرد مشخص |
other than [usually used in negative sentences] <adv.> |
به غیر از [در جمله های منفی کاربرد دارد] |
aerodynamics |
شاخهای از علوم در موردتولید نیروها در اثر حرکت سطوح و اشکال مختلف درهوا یا سایر گازها |
interface human machine interface |
امکانات بهبود رابط ه بین کاربرد و سیستم کامپیوتری |
This dictionary has many examples of how idioms are used . |
این فرهنگ مثالهای زیادی از کاربرد اصطلاحات دارد |
dead time |
زمان بدون استفاده زمانی که در ان ازراندمان دستگاه استفاده نمیشود |
dead freight |
کرایه قسمتی از کشتی که به صرفنظر از استفاده یا عدم استفاده باید پرداخت شود |
vertical |
نرم افزار کاربردی که برای استفاده خاص طراحی شده است و نه استفاده عمومی |
idles |
که استفاده نمیشود ولی آماده است برای استفاده |
idled |
که استفاده نمیشود ولی آماده است برای استفاده |
capacity |
استفاده از زمان یا فضایی که کاملاگ استفاده نشده است |
capacities |
استفاده از زمان یا فضایی که کاملاگ استفاده نشده است |
idlest |
که استفاده نمیشود ولی آماده است برای استفاده |
idle |
که استفاده نمیشود ولی آماده است برای استفاده |
freeing |
آماده استفاده یا آنچه هنوز استفاده نشده است . |
frees |
آماده استفاده یا آنچه هنوز استفاده نشده است . |
freed |
آماده استفاده یا آنچه هنوز استفاده نشده است . |
free |
آماده استفاده یا آنچه هنوز استفاده نشده است . |
HMI's |
امکاناتی برای بهبود ارتباط بین کاربرد سیستم کامپیوتری |
HMI |
امکاناتی برای بهبود ارتباط بین کاربرد سیستم کامپیوتری |
bitmap |
معرفی رویدادها یا استفاده از آرایه تک بیتی به عنوان تصویر یا شکل یا جدول وسایل استفاده شده و... |
fourth generation computers |
فناوری کامپیوتر با استفاده از مدارهای CSI که قبلا توسعه یافته اند و هنوز هم استفاده می شوند |
composite demand |
تقاضا برای کالا در موارد استفاده متفاوت مانند استفاده از گازوئیل درمصارف خانگی و مصارف صنعتی |
quads |
چهار بیت که توسط مودم برای افزایش نرخ ارسال هنگام استفاده از RAM استفاده می شوند |
quad |
چهار بیت که توسط مودم برای افزایش نرخ ارسال هنگام استفاده از RAM استفاده می شوند |
Phone Dialer |
امکانی در ویندوز که به کاربرد مکان شماره گیری از کامپیوتر خود میدهد |
bands |
شبکه محلهای که از سیگنالهای تقسیم شده و ارسالی روی کابل coaxiad با استفاده از پروتکل CSMA / CD استفاده میکند |
band |
شبکه محلهای که از سیگنالهای تقسیم شده و ارسالی روی کابل coaxiad با استفاده از پروتکل CSMA / CD استفاده میکند |
shareware |
نرم افزاری که آماده استفاده است ولی وقتی که توسط کاربر استفاده شود باید به نویسنده آن مبلغی بپردازد. |
ieee |
که فقط داده و سیگنالهای تصدیق استفاده می شوند و در آزمایشگاهها برای اتصال کامپیوتر به قط عات اندازه گیری استفاده میشود |
ejection |
خارج کردن وسیله یا نیروها بخارج پرتاب کردن یا کشیدن |
exerciser |
وسیلهای که به استفاده کننده امکان میدهد تا با استفاده از وسائل دستی برنامه ها واتصالات سخت افزاری راایجاد نموده و اصلاح نماید |
duplex |
دو سیستم کامپیوتر مشخص که در یک برنامه online استفاده می شوند و یکی برای پشتیبانی دیگری در صورت بروز خرابی استفاده میشود |
duplexes |
دو سیستم کامپیوتر مشخص که در یک برنامه online استفاده می شوند و یکی برای پشتیبانی دیگری در صورت بروز خرابی استفاده میشود |
joint tenants |
در CLچند تن را گویند که مشترکا"از عین مستاجره استفاده کندبا این قید که هر یک پس ازمرگ دیگری یا دیگران حق استفاده انحصاری داشته باشد |
common use |
مورد استفاده عمومی استفاده مشترک |
customs of the services |
مقررات و روشهای جاری قسمتها امور جاری نیروها |
mobilization reserves |
ذخیرههای مربوط به بسیج نیروها امادهای بسیج |
wimp |
نمایش برنامه که از گرافیک یا نشانههای کنترل نرم افزار برای تسهیل در استفاده , استفاده میکند. دستورات سیستم لازم نیست تایپ شوند |
wimps |
نمایش برنامه که از گرافیک یا نشانههای کنترل نرم افزار برای تسهیل در استفاده , استفاده میکند. دستورات سیستم لازم نیست تایپ شوند |
PPP |
که معمولا برای ارسال داده بین کامپیوتر کاربر و سرور راه دور روی اینترنت با استفاده از پروتکل شبکه Tcp/Ip استفاده میشود |
cybernation |
کاربرد کامپیوترهای تزویج شده با ماشین الات خودکاربه منظور کنترل و انجام عملیات پیچیده |
defect skipping |
روش مشخص کردن و برچسب گداری شیارهای حساس مغناطیسی در حال ساخت تا استفاده نشوند. اشاره به شیار بعدی مناسبی که قابل استفاده است |
Hamming code |
سیستم کدگذتاری که از بیتهای بررسی برای تشخیص و تصحیح خطاها در داده ارسالی استفاده میکند که بیشتر در سیستمهای متن راه دور استفاده میشود |
solenoid sweep |
پاک کردن مین با استفاده ازقدرت سیم پیچی مغناطیسی مین روبی با استفاده ازسلونوئید |
published |
1-استفاده از بستههای نشر رومیزی و چاپگرهای لیزری برای تولید چاپ . 2-استفاده از کامپیوتر برای نوشتن و نمایش اطلاعات . |
publishes |
1-استفاده از بستههای نشر رومیزی و چاپگرهای لیزری برای تولید چاپ . 2-استفاده از کامپیوتر برای نوشتن و نمایش اطلاعات . |
publish |
1-استفاده از بستههای نشر رومیزی و چاپگرهای لیزری برای تولید چاپ . 2-استفاده از کامپیوتر برای نوشتن و نمایش اطلاعات . |
wire |
روش ساده اتصال الکتریکی قط عات ترمینال , هم با استفاده از سیمهای عایق که دور هم پیچیده شده اند در هرترمینال و سپس وارد یک محل می شوند با استفاده از سیستمهای نمونه |
wires |
روش ساده اتصال الکتریکی قط عات ترمینال , هم با استفاده از سیمهای عایق که دور هم پیچیده شده اند در هرترمینال و سپس وارد یک محل می شوند با استفاده از سیستمهای نمونه |
oasis |
یک سیستم عامل چند استفاده کننده که در چندین سیستم ریزکامپیوتر استفاده می گردد |
oases |
یک سیستم عامل چند استفاده کننده که در چندین سیستم ریزکامپیوتر استفاده می گردد |
static employment |
کاربرد توپخانه پدافند هوایی در سکوی ثابت یا در پدافندهوایی ثابت |
phenolic epoxy |
خانوادهای از رزینها وچسبها که در مشتقات فنل کاربرد فراوان دارند و درهمه انها پلهای اکسیژن رابط رادیکالهای هیدروکربنی وجود دارد |
anticrop operations |
عملیات کاربرد افات کشاورزی در عملیات نظامی |
universal |
آنچه از همه جا اعمال میشود یا در هر جایی استفاده میشود یا برای چندین کار استفاده میشود |
reed |
شانه [وسیله ای که جهت کوبیدن و محکم کردن نخ پود در چله استفاده می شود و بیشتر در دارهای مکانیکی مورد استفاده قرار می گیرد. اندازه اینگونه شانه به پهنای عرض بافت است.] |
paperless |
شرکت الکترونیکی یا شرکتی که از کامپیوتر و سایر قط عات الکترونیکی برای کارهای شرکت استفاده میکند و از کاغذ استفاده نمیکند |
photocomposition |
کاربرد پردازش الکترونیکی درتهیه چاپ که مستلزم تعریف و تنظیم تحریر و تولید ان به وسیله پردازش از طریق عکاسی میباشد |
pick |
نخ پود [در صنعت با این نام هم کاربرد دارد از بین تارها معمولا بصورت ضربی عبور داده می شود تا گره ها را در جای خود محکم کند.] |
user freindly |
اسان برای استفاده کننده ارتباط دوستانه با استفاده کننده سیستم محاسباتی که امکانات لازم برای توانایی هاو محدودیتهای اپراتور رافراهم می سازد |
stepped lines |
خطوط کنگره ای [خطوط شکسته] [در اطراف نگاره ها و اشکال فرش های هندسی باف و روستایی. گاه بجای استفاده از خطوط صاف از این خطوط استفاده می شود.] |
scan |
وسیلهای در اسکنر, دستگاه فتوکپی و ماشین فکس که از سلولهای نوری- الکتریکی برای تبدیل تصویر به الگویی از پیکسل ها استفاده میکند. این مدل ازنوک اسکن که رنگهای مختلف را تشخیص میدهد استفاده میکند |
scanned |
وسیلهای در اسکنر, دستگاه فتوکپی و ماشین فکس که از سلولهای نوری- الکتریکی برای تبدیل تصویر به الگویی از پیکسل ها استفاده میکند. این مدل ازنوک اسکن که رنگهای مختلف را تشخیص میدهد استفاده میکند |
scans |
وسیلهای در اسکنر, دستگاه فتوکپی و ماشین فکس که از سلولهای نوری- الکتریکی برای تبدیل تصویر به الگویی از پیکسل ها استفاده میکند. این مدل ازنوک اسکن که رنگهای مختلف را تشخیص میدهد استفاده میکند |
usage |
استعمال استفاده مورد استفاده بودن استعمال کردن |
usages |
استعمال استفاده مورد استفاده بودن استعمال کردن |
TCP/IP |
پروتکل ارسال داده در شبکه ها وسیستمهای ارتباطی . اغلب در شبکههای مبتنی برUnix استفاده میشود این پروتکل برای تمام ارتباط تحت کنترل مرکز استفاده میشود |
hollerith code |
سیستم کدگذاری که از سوراخ هایی در کارت بری نمایش حروف و نشانه ها استفاده میکند. این سیستم از دو مجموعه ردیف 12 تایی برای تامین محل کافی هر کد استفاده میکند |
deployment operating base |
پایگاه پشتیبانی گسترش جنگی پایگاه کمک به گسترش نیروها |
bionics |
مطالعه سیستمهای زنده به منظور ارتباط دادن ویژگی هاو اعمال انها به توسعه سخت افزار مکانیکی و الکترونیکی کاربرد علم بیولوژی درمهندسی الکترونیک و سایرعلوم مهندسی |
An opportunist. A time -server. |
آدم استفاده جو ( استفاده گر ) |
warp patterning |
طراحی با تار [گاه با استفاده از تارهای رنگی و یا تارهای با ظرافت متفاوت از تار جهت بوجود آمدن جلوه های متفاوت در فرش استفاده می شود.] |
wireless network |
شبکه ایکه از کابل برای ارسال داده بین دو کامپیوتر استفاده نمیکند و بجای آن از سیگنال رادیویی برای ارسال سیگنال استفاده میکند |
gig |
ماشین خارزنی [این وسیله برای یکنواخت کردن سطح پرزها و گرفتن ذرات از سطح بافت بکار می رود و در صنعت فرش ماشینی و بعضی منسوجات کاربرد دارد.] |
profiteer |
استفاده چی بودن اهل استفاده زیاد بودن |
profiteers |
استفاده چی بودن اهل استفاده زیاد بودن |
microsoft |
واسط کاربر چند کاره گرافیکی که برای استفاده ساده طراحی شده است . ویندوز از نشانه ها برای نمایش دادن فایل و قط عات استفاده میکند با mouse قابل کنترل است بر عکس DOS-MS که نیاز به دستورات تایپی دارد |
electronic |
1-استفاده از بسته نشر رومیزی و چاپگر لیزری برای تولید کالای چاپ شده . 2-استفاده از کامپیوتر برای نوشتن و نمایش اطلاعات نمایش داده شده مثل داده |
public |
آزاد برای استفاده همگانی , ساخته شده برای استفاده همگانی |
fibre |
که برای ارسال سیگنال نوری روی سافت طولانی استفاده میشود. این نوع فیبر پهنای باند تا حد گیگا بیت در ثانیه دارد و برای شبکههای تلفنی با سافت طولانی استفاده میشود |
fibres |
که برای ارسال سیگنال نوری روی سافت طولانی استفاده میشود. این نوع فیبر پهنای باند تا حد گیگا بیت در ثانیه دارد و برای شبکههای تلفنی با سافت طولانی استفاده میشود |
fiber |
که برای ارسال سیگنال نوری روی سافت طولانی استفاده میشود. این نوع فیبر پهنای باند تا حد گیگا بیت در ثانیه دارد و برای شبکههای تلفنی با سافت طولانی استفاده میشود |
jute fiber |
[الیاف کنف که از ساقه این گیاه تیه می شوند. در فرش های ماشینی از کنف بین تار و پود استفاده می شود و در بعضی از فرش های هندی و چینی آنرا با مخلوط پنبه در تار استفاده می کنند.] |
cable weft |
پود ضخیم [بعد از کامل شدن یک ردیف گره جهت محکم کردن آنها در اکثر فرش ها از یک پود نازک و سپس یک پود کلفت استفاده می شود در برخی مناطق نیز از دو پود نازک و یک پود کلفت بصورت یک در میان استفاده میکنند] |
Soumak |
بافت سوماک [سوماخ] [این روش بافت که نوعی از گلیم بافی است به سه صورت ساده، ضربیو برعکس بافته شده و در ابتدا و انتهای فرش استفاده می شود. این روش در بافت پارچه، کیسه، پتو و زیر انداز استفاده می شود.] |