Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (10 milliseconds)
English
Persian
we left a card on him
کارتی در خانه اش گذاشتیم
Other Matches
we put it at rials
روی ان گذاشتیم
His instructions were set aside .
دستوراتش را کنار گذاشتیم ( عمل نکردیم )
I think we are out of the woods.
<idiom>
فکر میکنم، بدترین بخشش رو پشت سر گذاشتیم.
card file
پرونده کارتی
card system
سیستم کارتی
id
کارتی که ضخص را معرفی میکند
card
کارتی با سوراخهای پانچ شده روی آن برای نمایش داده
cards
کارتی با سوراخهای پانچ شده روی آن برای نمایش داده
aspect
کارتی که حاوی اطلاعاتی درباره متن ها در سیستم بازیابی اطلاعات است
aspects
کارتی که حاوی اطلاعاتی درباره متن ها در سیستم بازیابی اطلاعات است
time card
کارتی که ساعت حضور وغیاب کارگر روی ان قید میشود گاه برگ
lady help
زنی که بابانوی خانه هم صحبت است واورادرکارهای خانه یاری میکن
pigenhole
کاغذ دان جعبه مخصوص نامه ها خانه خانه کردن
knife boy
خانه شاگردی که کارش پاک کردن کاردهای سفره است خانه شاگرد
it is but a step to my house
تا خانه ما گامی بیش نیست یک قدم است تا خانه ما
mansion house
خانه بزرگ خانه رسمی شهردار لندن
honeycombs
ارایش شش گوش خانه خانه کردن
toft
عرصه خانه ومتعلقات ان خانه رعیتی
honeycomb
ارایش شش گوش خانه خانه کردن
tricotine
پارچه زبر لباسی خانه خانه
houndstooth check
طرح خانه خانه مورب پارچه
hound's tooth check
طرح خانه خانه مورب پارچه
homebody
ادم خانه نشین یا علاقمند به خانه
our neighbour door
کسیکه خانه اش پهلوی خانه ماست
Honey comb design
طرح خانه زنبوری
[یا بندی لوزی که بطور تکراری کل متن فرش را در بر گرفته و داخل خانه ها با اشکال و گل های مختلف تزپین شده است.]
punched
کارتی همراه با محصول یک مغازه , با سوراخهای پانچ شده حاوی داده درباره محصول
punch
کارتی همراه با محصول یک مغازه , با سوراخهای پانچ شده حاوی داده درباره محصول
punches
کارتی همراه با محصول یک مغازه , با سوراخهای پانچ شده حاوی داده درباره محصول
expansion card
کارتی که به منظور نصب تراشه یا مدار اضافی به یک سیستم افزوده میشود تا این که قابلیت سیستم توسعه یابد
garde manger
سرد خانه اشپز خانه
cellular
لانه زنبوری خانه خانه
weigh house
قپاندار خانه ترازودار خانه
bagnio
فاحشه خانه جنده خانه
cell
جلوگیری از تغییر محتوای یک خانه مشخص یا تعدادی خانه مشخص
cells
جلوگیری از تغییر محتوای یک خانه مشخص یا تعدادی خانه مشخص
i do not know your house
خانه شما را بلد نیستم نمیدانم خانه شما کجاست
formula
الگویی در برنامه صفحه گسترده برای یافتن یک مقدار در خانهای از داده در سایر خانه ها با استفاده از همان فرمول در سایر خانه ها با مترجم فرمول
formulae
الگویی در برنامه صفحه گسترده برای یافتن یک مقدار در خانهای از داده در سایر خانه ها با استفاده از همان فرمول در سایر خانه ها با مترجم فرمول
formulas
الگویی در برنامه صفحه گسترده برای یافتن یک مقدار در خانهای از داده در سایر خانه ها با استفاده از همان فرمول در سایر خانه ها با مترجم فرمول
cards
کارتی که فقط حاوی شیارهای هادی است بین اتصال کارت اصلی و کارت اضافی که باعث میشود کارت اضافه به آسانی کارکند و بررسی شود در خارج از محفظه آن
card
کارتی که فقط حاوی شیارهای هادی است بین اتصال کارت اصلی و کارت اضافی که باعث میشود کارت اضافه به آسانی کارکند و بررسی شود در خارج از محفظه آن
honey comb
خانه خانه کردن
range
یک خانه یا تعدادی خانه
ranges
یک خانه یا تعدادی خانه
ranged
یک خانه یا تعدادی خانه
the house is in my possession
خانه در تصرف من است خانه در دست من است
rooms
خانه
dwellings
خانه
pieds-a-terre
خانه
domicile
خانه
cellular
خانه خانه
domiciles
خانه
door-to-door
خانه به خانه
tersellated
خانه خانه
room
خانه
furnace house
خانه
cell
خانه
houseless
بی خانه
cells
خانه
pied-a-terre
خانه
dwelling
خانه
houseroom
جا در خانه
door to door
خانه به خانه
roommates
هم خانه
cloisonne
خانه خانه
shack
خانه
shacks
خانه
cellulated
خانه خانه
honeycombs
خانه خانه
honeycomb
خانه خانه
pigeon-holes
خانه
pigeon-hole
خانه
double-fronted
خانه دو در
lodges
خانه
lodged
خانه
her house
خانه ان زن
her house
خانه اش
roommate
هم خانه
within doors
در خانه
checkered
خانه خانه
alveolate
خانه خانه
housing
خانه ها
lodge
خانه
pigeon hole
خانه
materfamilias
زن خانه
lar
خانه
homes
خانه
socket
خانه
lares
خانه
sockets
خانه
home
خانه
i was under his roof
در خانه
houses
خانه
unsheltered
<adj.>
بی خانه
housed
خانه
quarterage
خانه
house
خانه
pinacotheca
نگار خانه
opposite the house
روبروی خانه
armory
اسلحه خانه
opposite the house
مقابل خانه
alveolus
شش خانه حبابچه
opposite to the house
روبروی خانه
orphan asylum
یتیم خانه
safe house
خانه امن
active cell
خانه کاری
boathouse
قایق خانه
onstead
خانه با متعلقات
onstead
خانه رعیتی
poor house
مسکین خانه
cabana
خانه کوچک
butler pantry
ابدار خانه
poor house
گدا خانه
vegetable soil
خانه باغی
brick yard
اجرپز خانه
wanigan
خانه سیار
bordel
فاحشه خانه
bookbindery
صحاف خانه
bindery
صحاف خانه
bawdy house
فاحشه خانه
bawdy house
جنده خانه
toll house
راهدار خانه
baby house
عروسک خانه
notbility
خانه داری
wash house
رختشوی خانه
pump house
تلمبه خانه
houseboys
خانه شاگرد
photographer's studio
عکاس خانه
pigeonhole
خانه قفسه
domestic
خانه دار
boy
خانه شاگرد
boys
خانه شاگرد
furniture
اثاث خانه
cottage
خانه روستایی
cottages
خانه روستایی
houseboat
خانه قایقی
houseboats
خانه قایقی
pesthouse
خسته خانه
mobile homes
خانه متحرک
statehouse
خانه ملت
statehouses
خانه ملت
farm house
خانه رعیتی
farmhouse
خانه رعیتی
farmhouses
خانه رعیتی
housework
کار خانه
panel house
جنده خانه
houseroom
اتاق خانه
houseproud
دلخوش به خانه
mobile home
خانه متحرک
refineries
تصفیه خانه
builder
خانه ساز
builders
خانه ساز
houseboy
خانه شاگرد
house arrest
بازداشت در خانه
homeowners
صاحب خانه
homeowner
صاحب خانه
department
وزارت خانه
departments
وزارت خانه
menage
خانه داری
observatory
رصد خانه
refinery
تصفیه خانه
schoolhouse
خانه مدیراموزشگاه
schoolhouses
خانه مدیراموزشگاه
houseproud
خانه سرفراز
telephone station
تلفن خانه
orphon a
یتیم خانه
canteen
سفره خانه
canteens
سفره خانه
observatories
رصد خانه
boathouses
قایق خانه
goodwife
کدبانوی خانه
secretariate
دبیر خانه
landlouper
خانه بدوش
landloper
خانه بدوش
house agent
دلال خانه
lake0dwelling
خانه دریاچهای
kibitka
خانه تاتار
keep in
در خانه ماندن
keep house
در خانه ماندن
homemaker
خانه دار
the house over the way
خانه روبرو
grummet
شاگرد خانه
gynaeceum
خانه اندرونی
lupanar
جنده خانه
three doors of
سه خانه انسوتر
lupanar
فاحشه خانه
luft
خانه فرار
home born
خانه زاد
robe de chambre
لباس خانه
homebred
خانه پرورده
house to get
خانه اجارهای
house top
بام خانه
spence
ابدار خانه
tannage
دباغ خانه
housewifery
خانه دار
insectarium
حشره خانه
steading
خانه رعیتی
i wrote home
برای خانه
hub or hub by
خانه دار
tan yard
دباغ خانه
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com