English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (10 milliseconds)
English Persian
visiting card کارت اسم درفرانسه
Other Matches
cards کارتی که فقط حاوی شیارهای هادی است بین اتصال کارت اصلی و کارت اضافی که باعث میشود کارت اضافه به آسانی کارکند و بررسی شود در خارج از محفظه آن
card کارتی که فقط حاوی شیارهای هادی است بین اتصال کارت اصلی و کارت اضافی که باعث میشود کارت اضافه به آسانی کارکند و بررسی شود در خارج از محفظه آن
artesian وابسته بشهری درفرانسه
gascon اهل gascony درفرانسه
lycee l دبیرستان دولتی درفرانسه
post card کارت غیررسمی که تمبر روی ان چسبانده بجای کارت پستال است
calibration card کارت خصلت یابی توپخانه کارت تنظیم بی سیم یا وسایل دیگر
card وسیلهای که داده را از پشت کارت شناسایی یا کارت اعتباری می خواند
leading edge اولین لبه کارت پانچ که وارد کارت خوان میشود
cards وسیلهای که داده را از پشت کارت شناسایی یا کارت اعتباری می خواند
bois jourdian نوعی سنگ مرمر که بیشتر درفرانسه یافت میشود
farmer general مستاجرمالیات بخش درفرانسه از7961 تاتشکیل شورای ملی
cards کارت تبریک کارت عضویت
name tag کارت معرفی کارت اسم
card کارت تبریک کارت عضویت
Grands Prix یک دوره مسابقه بین المللی بین اسبهای سه ساله درفرانسه
Grand Prix یک دوره مسابقه بین المللی بین اسبهای سه ساله درفرانسه
adapter کارت جانبی که کامپیوتر را به شبکه وصل میکند. این کارت داده کامپیوتری را به سیگنال الکتریکی تبدیل میکند تا قابل ارسال در کابل شبکه باشد
qualification card کارت مهارت در تیراندازی کارت ثبت میزان مهارت
emergency medical tag کارت معالجه اورژانس کارت مراجعه به اورژانس
card code کد کارت
cards کارت
stub card ته کارت
card کارت
paste board کارت
card format قالب کارت
card field فیلد کارت
card field میدان کارت
card feed خورد کارت
card face رویه کارت
card guide راهنمای کارت
card row سطر کارت
card reader کارت خوان
card rack جای کارت
card rack طاقچه کارت
card loader کارت بارکن
card image تصویر کارت
carte blanche کارت سفید
card hopper ناودان کارت
card deck دسته کارت
red card کارت قرمز
green card کارت سبز
credit card کارت اعتباری
yello card کارت زرد
account card کارت حساب
visting card کارت ویزیت
range card کارت برد
postcards کارت پستال
summary card کارت خلاصه
binary card کارت دودویی
postcard کارت پستال
green cards کارت سبز
input card کارت ورودی
calling card کارت ویزیت
visiting card کارت ویزیت
tape to card از نوار به کارت
card column ستون کارت
card code رمز کارت
card cage محفظه کارت
I want to have a word with you . I want you . کارت دارم
credit cards کارت اعتباری
smart card کارت هوشمند
card deck دستینه کارت
paper card کارت کاغذی
logic card کارت منطقی
ledger card کارت معین
hollerith card کارت هالریت
cards یک کارت پانچ
job card کارت برنامه
job card کارت کار
interface card کارت رابط
punch card کارت منگنه
identification card کارت شناسایی
ibm card کارت 08 ستونی
get a long with you بروپی کارت
card punch کارت منگنه کن
magnacard کارت مغناطیسی
magnetic card کارت مغناطیسی
badge کارت شناسایی
ID card کارت شناسایی
identification document کارت شناسایی
post card کارت پستال
card یک کارت پانچ
debit card کارت بدهی
continuation card کارت ادامه
comment card کارت توضیحی
card verification بازبینی کارت
circuit card کارت مدار
punched card کارت منگنه
card verifier بازبین کارت
cartle blanche کارت بلانش
carte کارت ویزیت
control card کارت کنترل
card stacker مخزن کارت
coulmn card کارت 69 ستونه
card stacker کارت پشته کن
picture postcard کارت پستال
magnetic ledger card کارت معین مغناطیسی
row binary card کارت دودویی سطری
object deck دسته کارت مقصود
magnetic strip card کارت نوار مغناطیسی
punched card control کنترل کارت پانچ
network interface card کارت میانجی شبکه
card punch دستگاه کارت منگنه
card to disk converter مبدل کارت به دیسک
card reproducer تولیدکننده دوباره کارت
magnetic card computer کامپیوتر با کارت مغناطیسی
ammunition data card کارت مشخصات مهمات
card loader بار کننده کارت
punched card کارت منگنه شده
edge punched card کارت لب منگنه شده
eighty column card کارت هشتاد ستونی
end of job card کارت انتهای کار
controller card کارت کنترل کننده
punch card machine ماشین کارت منگنه
data card کارت ثبت اطلاعات
punched card کارت پانچ شده
key card کارت کلید کامپیوتر
card sorter دستگاه کارت جورکن
chart correction card کارت تصحیح نقشه
card hopper قسمت جهنده کارت
billet slip کارت محلهای افراد
card jam گیر کردن کارت
data card کارت اطلاعات کامپیوتری
I have a credit card. من کارت اعتباری دارم.
card-carrying دارای کارت عضویت
index card کارتشاخص - کارت Index
card کارت ویزیت بلیط
y punch سوراخ کارت ستونی .
cards کارت ویزیت بلیط
safety card کارت تامین اتشبار
trailer card کارت پشت بند
card aligner هم تراز کننده کارت
deck مجموعه بزرگی از کارت پانچ ها
decks مجموعه بزرگی از کارت پانچ ها
disk controller card کارت کنترل کننده دیسک
casrd random access memory حافظه دستیابی تصادفی کارت
issue [of something] [ID card or check] صدور [چیزی] [کارت شناسایی] [چک]
card sorter دستگاه مرتب کننده کارت
to deal کارت دادن [ورق بازی]
credit cards کارت یاورقه خرید نسیه
credit card کارت یاورقه خرید نسیه
safety card کارت تامین جنگ افزار
bin card کارت مصرف محتویات فرف
decked مجموعه بزرگی از کارت پانچ ها
pasteboard کارت ویزیت ورق بازی
PCMCIA که کارت گسترده PCMCIA را می پذیرد
picture postcard کارت پستال عکس دار
passed گذرگاه کارت عبور گذراندن
to deal out [card game] کارت دادن [ورق بازی]
pass گذرگاه کارت عبور گذراندن
passes گذرگاه کارت عبور گذراندن
key card کارت اصلی حروف رمز کامپیوتر
tags نوار پشت پوتین کارت معرفی
postcard بوسیله کارت پستال مکاتبه کردن
objects پانج کارت که حاوی برنامه است
postcards بوسیله کارت پستال مکاتبه کردن
objecting پانج کارت که حاوی برنامه است
punch وسیله تولید سوراخ در پانچ کارت
object پانج کارت که حاوی برنامه است
indirect objects پانج کارت که حاوی برنامه است
direct objects پانج کارت که حاوی برنامه است
objected پانج کارت که حاوی برنامه است
tag نوار پشت پوتین کارت معرفی
punches وسیله تولید سوراخ در پانچ کارت
Here ist my Green card. بفرمائید این کارت سبز من است.
What time should I check in? چه وقت کارت سوار شدن به من میدهید؟
punched وسیله تولید سوراخ در پانچ کارت
packs تعداد کارت پانچ ها یا دیسکهای مغناطیسی
pack تعداد کارت پانچ ها یا دیسکهای مغناطیسی
Just sign here and leave at that . اینجا را امضاء کن ودیگر کارت نباشد
to clock out [in the workplace] مهر ساعت را در آخر کارروی کارت زدن
card ماشینی که در کارت پانچ سوراخ ایجاد میکند
to punch out [American E] [in the workplace] مهر ساعت را در آخر کارروی کارت زدن
Can I pay by credit card? آیا میتوانم با کارت اعتباری پرداخت کنم؟
cards ماشینی که در کارت پانچ سوراخ ایجاد میکند
to punch in [American E] [in the workplace] مهر ساعت را در آغاز کارروی کارت زدن
to clock on [British E] [in the workplace] مهر ساعت را در آغاز کارروی کارت زدن
to clock in [in the workplace] مهر ساعت را در آغاز کارروی کارت زدن
inlay card کارت شناسایی درون نوار یا جعبه دیسک
range board طرح تیر کارت تصحیح برد سلاح
to clock off [British E] [in the workplace] مهر ساعت را در آخر کارروی کارت زدن
cards سوراخی که در موازات بلندترین لبه کارت قرار دارد
identification tag پلاک شناسایی اتیکت اسم کارت معرفی نامه
fields بخشی از ستون کارت برای یک نوع داده یا رکورد
card سوراخی که در موازات بلندترین لبه کارت قرار دارد
fielded بخشی از ستون کارت برای یک نوع داده یا رکورد
x punch سوراخ کارت در ستون برای بیان عدد منفی
field بخشی از ستون کارت برای یک نوع داده یا رکورد
X distance سوراخ کارت در ستون برای بیان عدد منفی
parity بررسی پریتی روی هر کارت پانج یا ستون نوار
PCMCIA - سوزنی که در انتهای کارت PCMCIA درون حفره آن قرار دارد
key ماشین پانچ داده در کارت پانج به وسیله یک صفحه کلید
slotting اتصال درون کامپیوتر که در آن کارت اضافی قابل نصب است
slots اتصال درون کامپیوتر که در آن کارت اضافی قابل نصب است
punchboard کارت کارمندی که در مقابل هرروز یا هر ساعت کار انراسوراخ کنند
I fiddled afew invitation cards. باهر کلکی بود چند تا کارت دعوت گیر آوردم
tabulating پانچ کارت پردازش شده مثل عمل مرتب سازی
mark کارت از پیش چاپ شده با فضایی برای حروف علامتدار
marks کارت از پیش چاپ شده با فضایی برای حروف علامتدار
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com