Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 212 (11 milliseconds)
English
Persian
data card
کارت ثبت اطلاعات
Search result with all words
card
خط ی از اطلاعات پانچ شده درباره یک حرف که موازی با قسمت کوتاه تر کارت است
card
بخشی از حافظه که حاوی نمایش داقیق اطلاعات روی کارت است
cards
خط ی از اطلاعات پانچ شده درباره یک حرف که موازی با قسمت کوتاه تر کارت است
cards
بخشی از حافظه که حاوی نمایش داقیق اطلاعات روی کارت است
column
خط ی از اطلاعات چاپ شده درباره یک حرف موازی با کوتاهترین قسمت کارت
columns
خط ی از اطلاعات چاپ شده درباره یک حرف موازی با کوتاهترین قسمت کارت
aperture card
روش ذخیره سازی اطلاعات میکروفیلم در یک کارت که میتواند شامل اطلاعات پانچ شده باشد
data card
کارت اطلاعات کامپیوتری
hypercard
نوعی محیط برنامه نویسی که تمام شکلهای گوناگون اطلاعات را به صورت پشته هایی از کارت شاخص دارسازمان میدهد هایپرکارت
internal modem
مودم روی کارت اضافی که به اتصال وصل میشود و اطلاعات را به پردازنده منتقل میکند از طریق باس و نه پورت سریال
MIDI file
فایل ذخیره شده روی PC که حاوی نتهای موسیقی و اطلاعات صوتی است که توسط کارت وسط MIDI به قطعه موسیقی ارسال میشود
Other Matches
card
کارتی که فقط حاوی شیارهای هادی است بین اتصال کارت اصلی و کارت اضافی که باعث میشود کارت اضافه به آسانی کارکند و بررسی شود در خارج از محفظه آن
cards
کارتی که فقط حاوی شیارهای هادی است بین اتصال کارت اصلی و کارت اضافی که باعث میشود کارت اضافه به آسانی کارکند و بررسی شود در خارج از محفظه آن
calibration card
کارت خصلت یابی توپخانه کارت تنظیم بی سیم یا وسایل دیگر
post card
کارت غیررسمی که تمبر روی ان چسبانده بجای کارت پستال است
card
وسیلهای که داده را از پشت کارت شناسایی یا کارت اعتباری می خواند
leading edge
اولین لبه کارت پانچ که وارد کارت خوان میشود
cards
وسیلهای که داده را از پشت کارت شناسایی یا کارت اعتباری می خواند
window
تنظیم بخشی از صفحه نمایش با مشخص کردن مختصات گوشههای آن که امکان نمایش موقت اطلاعات را میدهد و نیز امکان نوشتن مجدد روی اطلاعات قبلی ولی بدون تغییر اطلاعات محیط کاری
cards
کارت تبریک کارت عضویت
name tag
کارت معرفی کارت اسم
card
کارت تبریک کارت عضویت
associative storage
یک وسیله مخصوص ذخیره اطلاعات که در ان ادرس محل ذخیره اطلاعات از طریق محتوی اطلاعات ذخیره شده در ان محل مشخص میشود
echo check
بررسی صحت عملیات ارسال اطلاعات که در ان اطلاعات دریافت شده به منبع اصلی برگشت داده شده و با اطلاعات اصلی مقایسه میشودمقابله به کمک طنین بررسی طنین
dow jones information service
سرویس اطلاعات که شامل اطلاعات جاری قیمت انبار وسایر خبرهای مالی است
attribute
1-بخش ورودی در فایل 2-اطلاعات مربوط به نمایش اطلاعات
attributing
1-بخش ورودی در فایل 2-اطلاعات مربوط به نمایش اطلاعات
derived information
اطلاعات استنباط شده اطلاعات به دست امده ازرادار
attributes
1-بخش ورودی در فایل 2-اطلاعات مربوط به نمایش اطلاعات
adapter
کارت جانبی که کامپیوتر را به شبکه وصل میکند. این کارت داده کامپیوتری را به سیگنال الکتریکی تبدیل میکند تا قابل ارسال در کابل شبکه باشد
radar correlation
درک وابستگی اطلاعات یاهدفهای موجود درروی صفحه رادار با اطلاعات وهدفهای مورد نظر
qualification card
کارت مهارت در تیراندازی کارت ثبت میزان مهارت
trapdoors
فاصلهای عمدی در یک سیستم پردازش اطلاعات که به منظور جمع اوری تغییر یا خراب کردن اتی اطلاعات بوجود امده است
trapdoor
فاصلهای عمدی در یک سیستم پردازش اطلاعات که به منظور جمع اوری تغییر یا خراب کردن اتی اطلاعات بوجود امده است
automatic data processing
پرورش اطلاعات خودکارسیستم اطلاعات کامپیوتری
distance vector protocols
اطلاعات در مورد مسیرهای مختلف شبکه گسترده که توسط rowter برای یافتن کوتاهترین و سریع ترین مسیر ارسال اطلاعات به کارمی رود
emergency medical tag
کارت معالجه اورژانس کارت مراجعه به اورژانس
read time
زمان اماده شدن اطلاعات زمان در دسترس قرار گرفتن اطلاعات کامپیوتری
regrade
تجدید طبقه بندی اطلاعات درجه بندی مجدد اطلاعات ازنظر اهمیت
connexions
پروتکل حمل و نقل OIS که حاوی یک روش کاربرای مسیر دادن به اطلاعات اطراف یک شبکه محلی با استفاده از نمودار داده حاوی اطلاعات است
connection
پروتکل حمل و نقل OIS که حاوی یک روش کاربرای مسیر دادن به اطلاعات اطراف یک شبکه محلی با استفاده از نمودار داده حاوی اطلاعات است
defense system aquisition
سیستم کسب اطلاعات پدافندی کسب اطلاعات برای دفاع
data transceiver
دستگاه مبادله اطلاعات دستگاه گیرنده و فرستنده اطلاعات کامپیوتری
civilian internee information bureau
دفتر اطلاعات غیرنظامیان واردشده به کشور دفتر اطلاعات پناهندگان
helped
پیام کمک که حاوی اطلاعات مفید درباره تابع مشخص یا بخشی از برنامه جاری باشد و نه اطلاعات کلی درباره همه برنامه
help
پیام کمک که حاوی اطلاعات مفید درباره تابع مشخص یا بخشی از برنامه جاری باشد و نه اطلاعات کلی درباره همه برنامه
helps
پیام کمک که حاوی اطلاعات مفید درباره تابع مشخص یا بخشی از برنامه جاری باشد و نه اطلاعات کلی درباره همه برنامه
negative acknowledgement
کاراکتر کنترلی که ترمینال گیرنده در انتقال اطلاعات برای ترمینال فرستنده صادرمیکند تا اعلام کند که یک اشتباه انتقال در اخرین بلوک اطلاعات ارسال شده وجوددارد
windowing
1-عمل تنظیم یک پنجره برای نمایش اطلاعات درصفحه . 2-نمایش یا دستیابی به اطلاعات از طریق پنجره
bandwidth
در شبکه گسترده استفاده میشود و به کاربر اجازه هر مقدار ارسال اطلاعات میدهد و شبکه برای ارسال این مقدار اطلاعات تنظیم شده است
infra red link
روش استاندارد برای ارسال اطلاعات از اشعه نوری . که اغلب برای انتقال اطلاعات از کامپیوتر متحرک یا چاپگر یا صفحه نمایش به کار می رود. برای استفاده از ین خصوصیت کامپیوتر یا چاپگر باید پورت IrDA داشته باشد
IrDA
روش استاندارد برای انتقال اطلاعات از طریق اشعه نوری . برای انتقال اطلاعات در کامپیوترهای قابل حمل یا PDA به یک چاپگر یا صفحه تصویر. برای این منظور کامپیوتر و چاپگر باید پورت IrDA داشته باشند
intelligence process
جریان پرورش اطلاعات پرورش اطلاعات
stub card
ته کارت
card code
کد کارت
card
کارت
cards
کارت
paste board
کارت
circuit card
کارت مدار
job card
کارت برنامه
comment card
کارت توضیحی
continuation card
کارت ادامه
I want to have a word with you . I want you .
کارت دارم
control card
کارت کنترل
green cards
کارت سبز
card verification
بازبینی کارت
card verifier
بازبین کارت
card stacker
مخزن کارت
get a long with you
بروپی کارت
carte
کارت ویزیت
cartle blanche
کارت بلانش
card stacker
کارت پشته کن
picture postcard
کارت پستال
ledger card
کارت معین
green card
کارت سبز
yello card
کارت زرد
red card
کارت قرمز
carte blanche
کارت سفید
range card
کارت برد
input card
کارت ورودی
punched card
کارت منگنه
punch card
کارت منگنه
identification card
کارت شناسایی
ibm card
کارت 08 ستونی
hollerith card
کارت هالریت
post card
کارت پستال
smart card
کارت هوشمند
summary card
کارت خلاصه
coulmn card
کارت 69 ستونه
logic card
کارت منطقی
job card
کارت کار
magnacard
کارت مغناطیسی
magnetic card
کارت مغناطیسی
visting card
کارت ویزیت
visiting card
کارت ویزیت
debit card
کارت بدهی
tape to card
از نوار به کارت
interface card
کارت رابط
paper card
کارت کاغذی
card cage
محفظه کارت
card code
رمز کارت
card column
ستون کارت
card deck
دستینه کارت
card deck
دسته کارت
card face
رویه کارت
card feed
خورد کارت
card field
فیلد کارت
card format
قالب کارت
card guide
راهنمای کارت
card hopper
ناودان کارت
calling card
کارت ویزیت
card field
میدان کارت
badge
کارت شناسایی
ID card
کارت شناسایی
identification document
کارت شناسایی
credit card
کارت اعتباری
card
یک کارت پانچ
credit cards
کارت اعتباری
account card
کارت حساب
postcards
کارت پستال
cards
یک کارت پانچ
postcard
کارت پستال
binary card
کارت دودویی
card image
تصویر کارت
card loader
کارت بارکن
card rack
طاقچه کارت
card rack
جای کارت
card reader
کارت خوان
card row
سطر کارت
card punch
کارت منگنه کن
cards
کارت ویزیت بلیط
index card
کارتشاخص - کارت Index
end of job card
کارت انتهای کار
eighty column card
کارت هشتاد ستونی
billet slip
کارت محلهای افراد
punch card machine
ماشین کارت منگنه
punched card
کارت منگنه شده
punched card
کارت پانچ شده
punched card control
کنترل کارت پانچ
card aligner
هم تراز کننده کارت
row binary card
کارت دودویی سطری
safety card
کارت تامین اتشبار
object deck
دسته کارت مقصود
network interface card
کارت میانجی شبکه
card reproducer
تولیدکننده دوباره کارت
magnetic card computer
کامپیوتر با کارت مغناطیسی
magnetic ledger card
کارت معین مغناطیسی
card
کارت ویزیت بلیط
card to disk converter
مبدل کارت به دیسک
card punch
دستگاه کارت منگنه
ammunition data card
کارت مشخصات مهمات
key card
کارت کلید کامپیوتر
card loader
بار کننده کارت
visiting card
کارت اسم درفرانسه
card jam
گیر کردن کارت
y punch
سوراخ کارت ستونی .
card sorter
دستگاه کارت جورکن
magnetic strip card
کارت نوار مغناطیسی
card-carrying
دارای کارت عضویت
card hopper
قسمت جهنده کارت
trailer card
کارت پشت بند
chart correction card
کارت تصحیح نقشه
controller card
کارت کنترل کننده
edge punched card
کارت لب منگنه شده
I have a credit card.
من کارت اعتباری دارم.
pasteboard
کارت ویزیت ورق بازی
PCMCIA
که کارت گسترده PCMCIA را می پذیرد
casrd random access memory
حافظه دستیابی تصادفی کارت
issue
[of something]
[ID card or check]
صدور
[چیزی]
[کارت شناسایی]
[چک]
card sorter
دستگاه مرتب کننده کارت
credit card
کارت یاورقه خرید نسیه
to deal
کارت دادن
[ورق بازی]
credit cards
کارت یاورقه خرید نسیه
to deal out
[card game]
کارت دادن
[ورق بازی]
deck
مجموعه بزرگی از کارت پانچ ها
decked
مجموعه بزرگی از کارت پانچ ها
safety card
کارت تامین جنگ افزار
disk controller card
کارت کنترل کننده دیسک
picture postcard
کارت پستال عکس دار
passed
گذرگاه کارت عبور گذراندن
bin card
کارت مصرف محتویات فرف
passes
گذرگاه کارت عبور گذراندن
decks
مجموعه بزرگی از کارت پانچ ها
pass
گذرگاه کارت عبور گذراندن
Here ist my Green card.
بفرمائید این کارت سبز من است.
What time should I check in?
چه وقت کارت سوار شدن به من میدهید؟
key card
کارت اصلی حروف رمز کامپیوتر
objects
پانج کارت که حاوی برنامه است
Just sign here and leave at that .
اینجا را امضاء کن ودیگر کارت نباشد
punches
وسیله تولید سوراخ در پانچ کارت
tags
نوار پشت پوتین کارت معرفی
pack
تعداد کارت پانچ ها یا دیسکهای مغناطیسی
packs
تعداد کارت پانچ ها یا دیسکهای مغناطیسی
direct objects
پانج کارت که حاوی برنامه است
postcards
بوسیله کارت پستال مکاتبه کردن
indirect objects
پانج کارت که حاوی برنامه است
tag
نوار پشت پوتین کارت معرفی
punch
وسیله تولید سوراخ در پانچ کارت
punched
وسیله تولید سوراخ در پانچ کارت
object
پانج کارت که حاوی برنامه است
objected
پانج کارت که حاوی برنامه است
objecting
پانج کارت که حاوی برنامه است
postcard
بوسیله کارت پستال مکاتبه کردن
inlay card
کارت شناسایی درون نوار یا جعبه دیسک
cards
ماشینی که در کارت پانچ سوراخ ایجاد میکند
range board
طرح تیر کارت تصحیح برد سلاح
to clock on
[British E]
[in the workplace]
مهر ساعت را در آغاز کارروی کارت زدن
to clock off
[British E]
[in the workplace]
مهر ساعت را در آخر کارروی کارت زدن
Can I pay by credit card?
آیا میتوانم با کارت اعتباری پرداخت کنم؟
to clock out
[in the workplace]
مهر ساعت را در آخر کارروی کارت زدن
to clock in
[in the workplace]
مهر ساعت را در آغاز کارروی کارت زدن
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com