Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (14 milliseconds)
English
Persian
calibration card
کارت خصلت یابی توپخانه کارت تنظیم بی سیم یا وسایل دیگر
Other Matches
calibrate
تنظیم کردن بی سیم یا وسیله دیگر خصلت یابی کردن
calibrating
تنظیم کردن بی سیم یا وسیله دیگر خصلت یابی کردن
calibrates
تنظیم کردن بی سیم یا وسیله دیگر خصلت یابی کردن
calibrated
تنظیم کردن بی سیم یا وسیله دیگر خصلت یابی کردن
cards
کارتی که فقط حاوی شیارهای هادی است بین اتصال کارت اصلی و کارت اضافی که باعث میشود کارت اضافه به آسانی کارکند و بررسی شود در خارج از محفظه آن
card
کارتی که فقط حاوی شیارهای هادی است بین اتصال کارت اصلی و کارت اضافی که باعث میشود کارت اضافه به آسانی کارکند و بررسی شود در خارج از محفظه آن
post card
کارت غیررسمی که تمبر روی ان چسبانده بجای کارت پستال است
card
وسیلهای که داده را از پشت کارت شناسایی یا کارت اعتباری می خواند
cards
وسیلهای که داده را از پشت کارت شناسایی یا کارت اعتباری می خواند
leading edge
اولین لبه کارت پانچ که وارد کارت خوان میشود
adapter
کارت واسط جانبی که به وسایل ناهماهنگ امکان ارتباط میدهد
name tag
کارت معرفی کارت اسم
cards
کارت تبریک کارت عضویت
card
کارت تبریک کارت عضویت
adapter
کارت جانبی که کامپیوتر را به شبکه وصل میکند. این کارت داده کامپیوتری را به سیگنال الکتریکی تبدیل میکند تا قابل ارسال در کابل شبکه باشد
qualification card
کارت مهارت در تیراندازی کارت ثبت میزان مهارت
calibration
خصلت یابی
emergency medical tag
کارت معالجه اورژانس کارت مراجعه به اورژانس
T connector
اتصال Coa xial به شکل حرف T که دو کابل باریک loaxial را با دو شاخههای BNC بهم وصل میکند و اتصال سومی برای کابل دیگر یا کارت واسط شبکه ایجاد میکند
card code
کد کارت
cards
کارت
paste board
کارت
stub card
ته کارت
card
کارت
card feed
خورد کارت
control card
کارت کنترل
ledger card
کارت معین
credit cards
کارت اعتباری
debit card
کارت بدهی
card face
رویه کارت
card deck
دسته کارت
punched card
کارت منگنه
red card
کارت قرمز
range card
کارت برد
card field
فیلد کارت
card format
قالب کارت
card field
میدان کارت
card guide
راهنمای کارت
picture postcard
کارت پستال
coulmn card
کارت 69 ستونه
magnetic card
کارت مغناطیسی
card deck
دستینه کارت
interface card
کارت رابط
visiting card
کارت ویزیت
input card
کارت ورودی
summary card
کارت خلاصه
identification card
کارت شناسایی
I want to have a word with you . I want you .
کارت دارم
ibm card
کارت 08 ستونی
green cards
کارت سبز
get a long with you
بروپی کارت
yello card
کارت زرد
tape to card
از نوار به کارت
account card
کارت حساب
hollerith card
کارت هالریت
card column
ستون کارت
magnacard
کارت مغناطیسی
logic card
کارت منطقی
green card
کارت سبز
card code
رمز کارت
card cage
محفظه کارت
smart card
کارت هوشمند
card loader
کارت بارکن
calling card
کارت ویزیت
binary card
کارت دودویی
job card
کارت برنامه
job card
کارت کار
visting card
کارت ویزیت
card hopper
ناودان کارت
card reader
کارت خوان
post card
کارت پستال
cartle blanche
کارت بلانش
postcard
کارت پستال
card stacker
مخزن کارت
carte
کارت ویزیت
card verifier
بازبین کارت
carte blanche
کارت سفید
badge
کارت شناسایی
ID card
کارت شناسایی
card rack
جای کارت
card rack
طاقچه کارت
card verification
بازبینی کارت
postcards
کارت پستال
card
یک کارت پانچ
paper card
کارت کاغذی
cards
یک کارت پانچ
punch card
کارت منگنه
card image
تصویر کارت
card row
سطر کارت
circuit card
کارت مدار
comment card
کارت توضیحی
identification document
کارت شناسایی
continuation card
کارت ادامه
card stacker
کارت پشته کن
credit card
کارت اعتباری
card punch
کارت منگنه کن
index card
کارتشاخص - کارت Index
key card
کارت کلید کامپیوتر
card sorter
دستگاه کارت جورکن
card reproducer
تولیدکننده دوباره کارت
edge punched card
کارت لب منگنه شده
eighty column card
کارت هشتاد ستونی
card jam
گیر کردن کارت
billet slip
کارت محلهای افراد
I have a credit card.
من کارت اعتباری دارم.
end of job card
کارت انتهای کار
ammunition data card
کارت مشخصات مهمات
card punch
دستگاه کارت منگنه
row binary card
کارت دودویی سطری
punch card machine
ماشین کارت منگنه
magnetic card computer
کامپیوتر با کارت مغناطیسی
magnetic ledger card
کارت معین مغناطیسی
magnetic strip card
کارت نوار مغناطیسی
visiting card
کارت اسم درفرانسه
card loader
بار کننده کارت
card hopper
قسمت جهنده کارت
network interface card
کارت میانجی شبکه
punched card control
کنترل کارت پانچ
punched card
کارت منگنه شده
trailer card
کارت پشت بند
controller card
کارت کنترل کننده
cards
کارت ویزیت بلیط
punched card
کارت پانچ شده
card-carrying
دارای کارت عضویت
y punch
سوراخ کارت ستونی .
card aligner
هم تراز کننده کارت
card to disk converter
مبدل کارت به دیسک
card
کارت ویزیت بلیط
safety card
کارت تامین اتشبار
object deck
دسته کارت مقصود
data card
کارت اطلاعات کامپیوتری
data card
کارت ثبت اطلاعات
chart correction card
کارت تصحیح نقشه
air spot
تنظیم تیر توپخانه با استفاده از دیدبانی هوایی
deck
مجموعه بزرگی از کارت پانچ ها
decked
مجموعه بزرگی از کارت پانچ ها
decks
مجموعه بزرگی از کارت پانچ ها
picture postcard
کارت پستال عکس دار
PCMCIA
که کارت گسترده PCMCIA را می پذیرد
pasteboard
کارت ویزیت ورق بازی
card sorter
دستگاه مرتب کننده کارت
to deal
کارت دادن
[ورق بازی]
issue
[of something]
[ID card or check]
صدور
[چیزی]
[کارت شناسایی]
[چک]
casrd random access memory
حافظه دستیابی تصادفی کارت
safety card
کارت تامین جنگ افزار
credit card
کارت یاورقه خرید نسیه
credit cards
کارت یاورقه خرید نسیه
passes
گذرگاه کارت عبور گذراندن
passed
گذرگاه کارت عبور گذراندن
to deal out
[card game]
کارت دادن
[ورق بازی]
pass
گذرگاه کارت عبور گذراندن
bin card
کارت مصرف محتویات فرف
disk controller card
کارت کنترل کننده دیسک
key card
کارت اصلی حروف رمز کامپیوتر
packs
تعداد کارت پانچ ها یا دیسکهای مغناطیسی
postcard
بوسیله کارت پستال مکاتبه کردن
postcards
بوسیله کارت پستال مکاتبه کردن
pack
تعداد کارت پانچ ها یا دیسکهای مغناطیسی
objects
پانج کارت که حاوی برنامه است
What time should I check in?
چه وقت کارت سوار شدن به من میدهید؟
tag
نوار پشت پوتین کارت معرفی
punches
وسیله تولید سوراخ در پانچ کارت
objecting
پانج کارت که حاوی برنامه است
objected
پانج کارت که حاوی برنامه است
object
پانج کارت که حاوی برنامه است
indirect objects
پانج کارت که حاوی برنامه است
direct objects
پانج کارت که حاوی برنامه است
Just sign here and leave at that .
اینجا را امضاء کن ودیگر کارت نباشد
tags
نوار پشت پوتین کارت معرفی
punched
وسیله تولید سوراخ در پانچ کارت
punch
وسیله تولید سوراخ در پانچ کارت
Here ist my Green card.
بفرمائید این کارت سبز من است.
spotting line
خط دیدبانی توپخانه دریایی یازمینی خط تنظیم تیر ودیدبانی اتش
to punch in
[American E]
[in the workplace]
مهر ساعت را در آغاز کارروی کارت زدن
card
ماشینی که در کارت پانچ سوراخ ایجاد میکند
cards
ماشینی که در کارت پانچ سوراخ ایجاد میکند
to punch out
[American E]
[in the workplace]
مهر ساعت را در آخر کارروی کارت زدن
to clock off
[British E]
[in the workplace]
مهر ساعت را در آخر کارروی کارت زدن
to clock out
[in the workplace]
مهر ساعت را در آخر کارروی کارت زدن
to clock in
[in the workplace]
مهر ساعت را در آغاز کارروی کارت زدن
to clock on
[British E]
[in the workplace]
مهر ساعت را در آغاز کارروی کارت زدن
range board
طرح تیر کارت تصحیح برد سلاح
inlay card
کارت شناسایی درون نوار یا جعبه دیسک
Can I pay by credit card?
آیا میتوانم با کارت اعتباری پرداخت کنم؟
cards
سوراخی که در موازات بلندترین لبه کارت قرار دارد
identification tag
پلاک شناسایی اتیکت اسم کارت معرفی نامه
x punch
سوراخ کارت در ستون برای بیان عدد منفی
fields
بخشی از ستون کارت برای یک نوع داده یا رکورد
parity
بررسی پریتی روی هر کارت پانج یا ستون نوار
fielded
بخشی از ستون کارت برای یک نوع داده یا رکورد
field
بخشی از ستون کارت برای یک نوع داده یا رکورد
X distance
سوراخ کارت در ستون برای بیان عدد منفی
card
سوراخی که در موازات بلندترین لبه کارت قرار دارد
sight alinement
تنظیم محور زاویه یاب تنظیم محور دوربین و وسایل نشانه روی با محور لوله
expansion
اتصالی درون کامپیوتر که کارت میتواند وارد نصب شود
PCMCIA
- سوزنی که در انتهای کارت PCMCIA درون حفره آن قرار دارد
cash dispensers
ماشینی که با داخل نمودن کارت مخصوص ودادن دستور لازم
increments
انتقال متن یا کارت به محل روبروی آن برای چاپ یا خواندن
punched card
کارت کارمندی که در مقابل هرروز یا هر ساعت کار انراسوراخ کنند
increment
انتقال متن یا کارت به محل روبروی آن برای چاپ یا خواندن
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com