English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (11 milliseconds)
English Persian
qualification card کارت مهارت در تیراندازی کارت ثبت میزان مهارت
Other Matches
card کارتی که فقط حاوی شیارهای هادی است بین اتصال کارت اصلی و کارت اضافی که باعث میشود کارت اضافه به آسانی کارکند و بررسی شود در خارج از محفظه آن
cards کارتی که فقط حاوی شیارهای هادی است بین اتصال کارت اصلی و کارت اضافی که باعث میشود کارت اضافه به آسانی کارکند و بررسی شود در خارج از محفظه آن
expert badge نشان مهارت در تیراندازی
qualification badge نشان مهارت در تیراندازی
proficiency rating طبقه بندی بر حسب پایه مهارت یا مهارت شغلی
rates میزان مهارت شدت تغییرات
rate میزان مهارت شدت تغییرات
calibration card کارت خصلت یابی توپخانه کارت تنظیم بی سیم یا وسایل دیگر
post card کارت غیررسمی که تمبر روی ان چسبانده بجای کارت پستال است
cards وسیلهای که داده را از پشت کارت شناسایی یا کارت اعتباری می خواند
leading edge اولین لبه کارت پانچ که وارد کارت خوان میشود
card وسیلهای که داده را از پشت کارت شناسایی یا کارت اعتباری می خواند
name tag کارت معرفی کارت اسم
cards کارت تبریک کارت عضویت
card کارت تبریک کارت عضویت
adapter کارت جانبی که کامپیوتر را به شبکه وصل میکند. این کارت داده کامپیوتری را به سیگنال الکتریکی تبدیل میکند تا قابل ارسال در کابل شبکه باشد
emergency medical tag کارت معالجه اورژانس کارت مراجعه به اورژانس
qualification مهارت
expertise مهارت
credential مهارت
skill مهارت
unskillful بی مهارت
artifices مهارت
adroitness مهارت
adeptness مهارت
gripe مهارت
inexpert بی مهارت
proficiency مهارت
groove مهارت
grooves مهارت
competence مهارت
skilless بی مهارت
ingenuity مهارت
incompetent بی مهارت
skill less بی مهارت
facility مهارت
artifice مهارت
executing مهارت
executes مهارت
sophistication مهارت
executed مهارت
execute مهارت
skill مهارت
techniques مهارت
techniques فن مهارت
technique مهارت
technique فن مهارت
ham fisted بی مهارت
ham handed بی مهارت
ham-fisted بی مهارت
workmanship مهارت
maladroit بی مهارت
knack مهارت
unskilled بی مهارت
know-how مهارت
expertise مهارت
light handedness مهارت
proficiency pay حق مهارت
deftness مهارت
dextrously به مهارت
handiness مهارت
masterkiness مهارت
inapt بی مهارت
unskil ناشی بی مهارت
proficiency مهارت تخصص
seamanship مهارت در دریانوردی
combat proficiency مهارت رزمی
pantywaist [Am En] آدم بی مهارت
pussy [Am E] آدم بی مهارت
weenie [Am E] آدم بی مهارت
fundamental skill مهارت بنیادی
tact کاردانی مهارت
skill learning مهارت اموزی
skill مهارت فنی
qualifies کسب مهارت
manual skill مهارت دستی
expertness خبرویت مهارت
skillful Šetc با مهارت ماهرانه
motor skill مهارت حرکتی
fine skill مهارت فریف
dauber نقاش بی مهارت
qualification مهارت فنی
qualification کسب مهارت
natatorial skill مهارت در شنا
competence مهارت فنی
skill level پایه مهارت
credential مهارت فنی
qualification مهارت فنی
qualify کسب مهارت
jessy آدم بی مهارت
jessie آدم بی مهارت
tactless بی مهارت بی سلیقه
up one's alley <idiom> مهارت درچیزی
sport skill مهارت ورزشی
wimp آدم بی مهارت
salesmanship مهارت در فروشندگی
craft مهارت نیرنگ
human skill مهارت انسانی
manipulation انجام با مهارت
crafts مهارت نیرنگ
wuss(y) آدم بی مهارت
sissy آدم بی مهارت
cissy آدم بی مهارت
wet آدم بی مهارت
weed آدم بی مهارت
softie/softy آدم بی مهارت
versatility روانی مهارت
tactlessly بی مهارت بی سلیقه
milquetoast آدم بی مهارت
weakling آدم بی مهارت
namby-pamby آدم بی مهارت
mollycoddle آدم بی مهارت
mastered کسب مهارت کردن
master کسب مهارت کردن
skill level پایه مهارت فنی
technomotorial skill مهارت تکنیکی- حرکتی
facileness مهارت عدم ثبات
diplomatically از روی مهارت و بصیرت
fine art هر مهارت هنری وفریف
sword play مهارت در بکارگیری شمشیر
sport skill pattern الگوی مهارت ورزشی
skill مهارت عملی داشتن
spiller خوش شانسی نه مهارت
stickhandling مهارت در استفاده از چوب
showboating نمایش دادن مهارت
conveyancing مدیریت از روی مهارت
masters کسب مهارت کردن
seaman ship مهارت در راندن قایق
surfmanship مهارت در موج سواری
qualification record پرونده مهارت فنی
wonderwork کار عجیب مهارت
overmaster مهارت کامل پیدا کردن در
ropemanship مهارت دربندبازی یا بالارفتن از طناب
veteran skill مهارت و کهنه کاری کارازمودگی
techniques اصول مهارت روش فنی
technique اصول مهارت روش فنی
quaint از روی مهارت عجیب و جالب
overwrought تهیه شده ازروی مهارت
dan درجه 1 تا 01 برای مهارت در دفاع
to play a poor game ناشی بودن مهارت نداشتن
gymkhanas مسابقه مهارت اتومبلرانی درمحوطه پارکینگ
to be out of one's depth از توانایی و یا مهارت [کسی] خارج بودن
cat استفاده از کامپیوتر برای یادگیری یک مهارت
cats استفاده از کامپیوتر برای یادگیری یک مهارت
seeds رده بندی برحسب مهارت وقدرت
seed رده بندی برحسب مهارت وقدرت
up one's street [British English] , down one's alley [American English] مناسب ذوق وسلیقه [مهارت درچیزی ]
gymkhana مسابقه مهارت اتومبلرانی درمحوطه پارکینگ
syllogist کسیکه مهارت درقیاس منطقی دار د
metrist کسی که در متر کردن مهارت دارد
techniques روش با مهارت برای انجام کاری
technique روش با مهارت برای انجام کاری
seaman's eye دقت پیش بینی ملوانی مهارت دریایی
mallet goal نمره دادن از صفر تا 01 به بازیگر به نسبت مهارت او
test examiner مسئول ازمایشات مهارت تخصصی و کارایی شغلی
triple threat بازیگری که مهارت در دویدن و پاس دادن و ضربه پا دارد
solocross مسابقه در محوطه پارکینگ برای کشف مهارت راننده
don't give up the day job <idiom> [در مورد کاری خبره نبودن و ناتوانی انجام آن با مهارت]
slugger بوکسوری که بیشتر به قدرت خود اتکا دارد تا مهارت
he muddled through بدون هیچ زرنگی یا مهارت بمقصود خود رسید
to be unable to hold a candle to somebody <idiom> در برابر کسی پائین رتبه بودن [در توانایی یا مهارت و غیره]
cards کارت
paste board کارت
card کارت
stub card ته کارت
card code کد کارت
card face رویه کارت
card deck دستینه کارت
card image تصویر کارت
card field میدان کارت
visting card کارت ویزیت
card hopper ناودان کارت
card verification بازبینی کارت
card deck دسته کارت
card guide راهنمای کارت
card feed خورد کارت
card format قالب کارت
card field فیلد کارت
card loader کارت بارکن
card punch کارت منگنه کن
card rack طاقچه کارت
card stacker کارت پشته کن
I want to have a word with you . I want you . کارت دارم
green cards کارت سبز
green card کارت سبز
get a long with you بروپی کارت
identification card کارت شناسایی
ibm card کارت 08 ستونی
card rack جای کارت
card reader کارت خوان
yello card کارت زرد
card row سطر کارت
visiting card کارت ویزیت
card verifier بازبین کارت
credit cards کارت اعتباری
debit card کارت بدهی
job card کارت برنامه
coulmn card کارت 69 ستونه
control card کارت کنترل
paper card کارت کاغذی
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com