English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 202 (16 milliseconds)
English Persian
scorecard کارت نشان دهنده تعداد ضربات بازیگر در هر بخش بازی گلف
scorecards کارت نشان دهنده تعداد ضربات بازیگر در هر بخش بازی گلف
Other Matches
odder ضربهای که تعداد ضربات رایک عدد بیش از تعداد ضربات حریف درهر بخش میکند
oddest ضربهای که تعداد ضربات رایک عدد بیش از تعداد ضربات حریف درهر بخش میکند
odd ضربهای که تعداد ضربات رایک عدد بیش از تعداد ضربات حریف درهر بخش میکند
quasi- که نشان دهنده تعداد دستورات است
pages اندازه سرعت چاپگر نشان دهنده تعداد صفحات متن است که در هر دقیقه چاپ میشود
paged اندازه سرعت چاپگر نشان دهنده تعداد صفحات متن است که در هر دقیقه چاپ میشود
page اندازه سرعت چاپگر نشان دهنده تعداد صفحات متن است که در هر دقیقه چاپ میشود
card روشی که در آن سطرها و ستون ها طوری مرتب می شوند که نشان دهنده فیلدهای دادهای و حروف در کارت پانچ باشند
cards روشی که در آن سطرها و ستون ها طوری مرتب می شوند که نشان دهنده فیلدهای دادهای و حروف در کارت پانچ باشند
halved مساوی بودن تعداد ضربات هر دو حریف در یک بخش ازبازی گلف
halve مساوی بودن تعداد ضربات هر دو حریف در یک بخش ازبازی گلف
even par انجام تعداد ضربات استاندارددر یک بخش یا تمام بخشای گلف
inning گیمی که بازیگر سرویس زده و ان را باخته فرصت برای نوبت هر بازی بیلیارد یاکروکه یک بخش از بازی بولینگ
to make a trick با کارت شعبده بازی کردن [ورق بازی]
indicator نشان دهنده دستگاه نشان دهنده
discretionary خط پیوندی که نشان دهنده قط ع شدن کلمه در آخر خط است ولی در حالت معمولی نشان داده نمیشود
short side خط بازیگران با تعداد کمتری بازیگر دهانه دروازه
pack تعداد کارت پانچ ها یا دیسکهای مغناطیسی
packs تعداد کارت پانچ ها یا دیسکهای مغناطیسی
altitude azimuth عقربه نشان دهنده ارتفاع هواپیما دستگاه نشان دهنده ارتفاع هواپیما
yardage تعداد یاردهای بدست امده بازیگر یا تیم فوتبال امریکایی
delayed penalty چشمپوشی از پنالتی وقتی تعداد بازیگر کمتر چهار نفردر یک تیم شود
penalty kicker بازیگر ماهر که هنگام کم شدن تعداد افراد تیم نقش مهمی در دفاع دارد
poniter نشان دهنده نشان گیرنده
flag یک بیت در کلمه نشان دهنده وضعیت برای نشان دادن وضعیت وسیله
flags یک بیت در کلمه نشان دهنده وضعیت برای نشان دادن وضعیت وسیله
pasteboard کارت ویزیت ورق بازی
to deal کارت دادن [ورق بازی]
to deal out [card game] کارت دادن [ورق بازی]
disqualification اخراج بازیگر یامربی و محروم شدن از بازی اینده
disqualifications اخراج بازیگر یامربی و محروم شدن از بازی اینده
ice time مجموع مدت بازی بازیگر دریک مسابقه یا در یک فصل
to play up to another actor بدانگونه درنمایش بازی کردن که بازیگر دیگر سر ذوق آید
man down بازی با یک نفر کمتر از عده معمولی بعلت اخراج یک بازیگر
grossest تعداد ضربه ها در هر بخش از بازی گلف
grosses تعداد ضربه ها در هر بخش از بازی گلف
grossed تعداد ضربه ها در هر بخش از بازی گلف
gross تعداد ضربه ها در هر بخش از بازی گلف
grossing تعداد ضربه ها در هر بخش از بازی گلف
grosser تعداد ضربه ها در هر بخش از بازی گلف
handball بازی بین دو تیم هفت نفره با شش بازیگر ویک دروازه بان
slant بازی تهاجمی با دویدن یک بازیگر بطور مستقیم با زاویهای به طرف دروازه
slanted بازی تهاجمی با دویدن یک بازیگر بطور مستقیم با زاویهای به طرف دروازه
statue of liberty play بازی تهاجمی از بازیگر گوش که با بلندکردن دست خودحریف را گول می زند
slants بازی تهاجمی با دویدن یک بازیگر بطور مستقیم با زاویهای به طرف دروازه
played شرط بندی روی بازی یا بازیگر رساندن ماهرانه ماهی صیدشده به خشکی
playing شرط بندی روی بازی یا بازیگر رساندن ماهرانه ماهی صیدشده به خشکی
play شرط بندی روی بازی یا بازیگر رساندن ماهرانه ماهی صیدشده به خشکی
plays شرط بندی روی بازی یا بازیگر رساندن ماهرانه ماهی صیدشده به خشکی
negatives عددی که تعداد تفریق از صفر را نشان میدهد
negative عددی که تعداد تفریق از صفر را نشان میدهد
demonstrators نشان دهنده
indicant نشان دهنده
indicator نشان دهنده
indicative نشان دهنده
demonstrator نشان دهنده
resilient نشان دهنده فنری
ended کد نشان دهنده انتهای خط
end کد نشان دهنده انتهای خط
illustrator نشان دهنده تصویر کش
illustrators نشان دهنده تصویر کش
ends کد نشان دهنده انتهای خط
ring indicator نشان دهنده حلقه
counting balance ترازوی نشان دهنده
oil gage عقربه نشان دهنده روغن
ended کد نشان دهنده انتهای رکورد
adumbrant نشان دهنده طرح مختصرازچیزی
taximeter نشان دهنده کرایه تاکسی
ends کد نشان دهنده انتهای رکورد
status board تابلوی نشان دهنده وضعیت
indicator عقربه یاصفحه نشان دهنده
frequency indicator دستگاه نشان دهنده فرکانس
oscilloscope دستگاه نشان دهنده امواج
end کد نشان دهنده انتهای رکورد
control flag پرچم نشان دهنده دستورات
episcope دستگاه نشان دهنده تصاویر
voltage indicator دستگاه نشان دهنده فشارالکتریکی
mats زیرپایی یا تشک مخصوصی که بازیگر باگذاشتن پای خودروی ان بازی بولینگ روی چمن را اغاز میکند
mat زیرپایی یا تشک مخصوصی که بازیگر باگذاشتن پای خودروی ان بازی بولینگ روی چمن را اغاز میکند
cards کارتی که فقط حاوی شیارهای هادی است بین اتصال کارت اصلی و کارت اضافی که باعث میشود کارت اضافه به آسانی کارکند و بررسی شود در خارج از محفظه آن
card کارتی که فقط حاوی شیارهای هادی است بین اتصال کارت اصلی و کارت اضافی که باعث میشود کارت اضافه به آسانی کارکند و بررسی شود در خارج از محفظه آن
hertz واحد فرکانس SI که به صورت تعداد سیکل ها در ثانیه نشان داده می شوند
accuracy کل تعداد بیتهایی که برای نشان دادن یک عدد در کامپیوتر به کار می رود
isobar خط جغرافیایی نشان دهنده نقاط هم فشار
station bill لوحه نشان دهنده محلهای پرسنل
oscilloscope دستگاه نشان دهنده نوسان امواج
isobare خط جغرافیایی نشان دهنده نقاط هم فشار
situation map نقشه نشان دهنده وضعیت جنگ
isobars خط جغرافیایی نشان دهنده نقاط هم فشار
escape character حرفی که نشان دهنده کد espace باشد
to be on top of the world تو آسمون ها بودن [نشان دهنده خوشحالی]
attitude indicator دستگاه نشان دهنده زاویه تقرب
gas indicator دستگاه نشان دهنده مقدار گاز
regulatory signs علایم نشان دهنده مقررات جاده ها
boundary disclaimer نشان دهنده حدود جغرافیایی منطقه
gauge اندازه گیر عقربه نشان دهنده
gauged اندازه گیر عقربه نشان دهنده
gauges اندازه گیر عقربه نشان دهنده
to feel on top of the world تو آسمون ها بودن [نشان دهنده خوشحالی]
external indicator نشان دهنده وضع خارجی وسیله
radix عدد نشان دهنده اعشار صحیح
air hose coupling دستگاه نشان دهنده ازدیاد باد
bathymetric contour میزان منحنیهای نشان دهنده عمق
graphic تعداد پیکس هایی که کامپیوتر روی صفحه نمایش میتواند نشان دهد
reverberation index دستگاه نشان دهنده میزان امواج برگشتی
position buoy بویه نشان دهنده موقعیت کاروان دریایی
marker کد نشان دهنده انتهای یک فیلد و ابتدای بعدی
colons که نشان دهنده یک توقف در رشتهای از کلمات است
azimuth micrometer وسیله نشان دهنده اجزای سمت هواپیما
drift signal علایم نشان دهنده انحراف مسیر ناو
azimuth equidistant projection وسیله نشان دهنده تعادل سمتی هواپیما
markers کد نشان دهنده انتهای یک فیلد و ابتدای بعدی
heads up display وسیله نشان دهنده وضعیت مسیر پیشروی
colon که نشان دهنده یک توقف در رشتهای از کلمات است
arithmetic علامتی که نشان دهنده یک تابع محاسباتی است .
arrow head پیکان نشان دهنده محل پیاده شدن افراد
attitude gyro الت نشان دهنده پروازی که توسط ژایرو کارمیکند
zmarker beacon برج مراقبت نشان دهنده محل فرودگاه به هواپیماها
ends کد نشان دهنده انتهای فایل داده ذخیره شده
marks سیگنال ارسالی که نشان دهنده یک منط قی یا درست است
marks علامت روی صفحه که نشان دهنده چیزی است
mark سیگنال ارسالی که نشان دهنده یک منط قی یا درست است
mark علامت روی صفحه که نشان دهنده چیزی است
ended کد نشان دهنده انتهای رسانه فیزیکی قابل استفاده
plus signs که نشان دهنده جمع دو عدد یا مقدار مثبت است
plus sign که نشان دهنده جمع دو عدد یا مقدار مثبت است
end کد نشان دهنده انتهای رسانه فیزیکی قابل استفاده
compliance index شاخص نشان دهنده قابلیت پیروی از علایم راهنمایی
ended کد نشان دهنده انتهای فایل داده ذخیره شده
earths اتصالی در مدار که نشان دهنده پتانسیل صفر است
earth اتصالی در مدار که نشان دهنده پتانسیل صفر است
drift float علامت یا شاخص شناور نشان دهنده انحراف مسیر
deictic بطور مستقیم نشان دهنده مستقیما استدلال کننده
plus که نشان دهنده جمع دو عدد یا مقدار مثبت است
end کد نشان دهنده انتهای فایل داده ذخیره شده
ends کد نشان دهنده انتهای رسانه فیزیکی قابل استفاده
zero نشان دهنده اینکه محتوای ثبات یا نتیجه صفر است
field کدی که نشان دهنده خاتمه یک موضوع و شروع بعدی است
Manchester coding نیمه اول دوره زمانی نشان دهنده مقدار بیت
most significant bit بیتی در کلمه که نشان دهنده بزرگترین مقدار یا وزن است .
fields کدی که نشان دهنده خاتمه یک موضوع و شروع بعدی است
system indicator طبلک نشان دهنده کار دستگاه شاخص سیستم رمز
graphic داده ذخیره شده که نشان دهنده اطلاعات گرافیکی است .
indicator نمایش گرافیکی محل و استفاده پرچمهای نشان دهنده در برنامه
fielded کدی که نشان دهنده خاتمه یک موضوع و شروع بعدی است
zeros نشان دهنده اینکه محتوای ثبات یا نتیجه صفر است
zeroes نشان دهنده اینکه محتوای ثبات یا نتیجه صفر است
colon علامت چاپ آنچه نشان دهنده انتهای خط یا دستور در برخی زبانهاست
ended کد نشان دهنده آخرین پایت بلاک داده ارسالی از طریق خط ارتباطی
colons علامت چاپ آنچه نشان دهنده انتهای خط یا دستور در برخی زبانهاست
layer tints هاشورهای نشان دهنده لایههای مختلف اب دریا هاشور لایه نما
ends کد نشان دهنده آخرین پایت بلاک داده ارسالی از طریق خط ارتباطی
end کد نشان دهنده آخرین پایت بلاک داده ارسالی از طریق خط ارتباطی
paragraph حرف چاپ نشده که نشان دهنده رفتن نشانه گر به ابتدای خط بعد است
paragraphs حرف چاپ نشده که نشان دهنده رفتن نشانه گر به ابتدای خط بعد است
boolean operation کلمه دودویی که در آن هر بیت نشان دهنده درست یا نادرست است با استفاده از اعداد 0 و 1
connective نشانه بین دو عملوند که نشان دهنده عملی است که باید انجام شود
earth اتصال سیم بین وسیله الکتریکی و زمین که نشان دهنده پتانسیل صفر است
earths اتصال سیم بین وسیله الکتریکی و زمین که نشان دهنده پتانسیل صفر است
elevator نشانه دهنده کوچک گرد که در یک Scroll bar که محل شمارا در یک متن یا تصویر بزرگ نشان میدهد
elevators نشانه دهنده کوچک گرد که در یک Scroll bar که محل شمارا در یک متن یا تصویر بزرگ نشان میدهد
send in وارد کردن بازیگر به زمین فرستادن بازیگر به میدان
stacked قرار دادن یک بازیگر یا بیشترپشت بازیگر دیگر برای پنهان کردن طرح مانور از حریف
stacks قرار دادن یک بازیگر یا بیشترپشت بازیگر دیگر برای پنهان کردن طرح مانور از حریف
stack قرار دادن یک بازیگر یا بیشترپشت بازیگر دیگر برای پنهان کردن طرح مانور از حریف
decimal نقط های که نشان دهنده تقسیم بین تمام اعداد واحد و بخش کوچکتر کسری عددد دهدهی مثل ... است
decimals نقط های که نشان دهنده تقسیم بین تمام اعداد واحد و بخش کوچکتر کسری عددد دهدهی مثل ... است
position light علایم نشان دهنده موضع چراغ راهنمای مسیر یا محل موضع
combined speed indicator عقربه نشان دهنده سرعت علمی و عملی سرعت نمای مرکب
cabin pressure altimeter ارتفاع سنج نشان دهنده فشارکابین خلبان فشار سنج کابین
post card کارت غیررسمی که تمبر روی ان چسبانده بجای کارت پستال است
calibration card کارت خصلت یابی توپخانه کارت تنظیم بی سیم یا وسایل دیگر
question mark " که نشان دهنده این است که یک حرفی در این محل تط ابق ایجاد میکند
attitude director indicator دستگاه نشان دهنده عملیات دستگاه هدایت زاویه تقرب هواپیما به باند
line route map نقشه نشان دهنده راهها نقشه راهنمای مسیر خطوط سیم دستگاه
question marks " که نشان دهنده این است که یک حرفی در این محل تط ابق ایجاد میکند
cards وسیلهای که داده را از پشت کارت شناسایی یا کارت اعتباری می خواند
leading edge اولین لبه کارت پانچ که وارد کارت خوان میشود
card وسیلهای که داده را از پشت کارت شناسایی یا کارت اعتباری می خواند
parts explosion رسم تمام قطعات تشکیل دهنده یک مجموعه که رابطه قطعات با یکدیگر را نشان میدهد
double footed بازیگر چپ پا- راست پا بازیگر با هردو پا
combinatorics محاسبه تعداد موارد یکسان تعداد راههای انجام یک کار ترکیب شناسی
marking current جریان نشان دهنده مسیرعبور جریان الکتریسیته جریان مشخص کننده مدار
drum rolls ضربات مداوم
drum roll ضربات مداوم
language زبانی که برای برنامه نویسی طولانی و پیچیده است که هر دستور نشان دهنده یک دستور کد ماشین است
languages زبانی که برای برنامه نویسی طولانی و پیچیده است که هر دستور نشان دهنده یک دستور کد ماشین است
lay to مبادله ضربات کردن
lool لول [تارهای نامتقارن] [این حالت بخاطر قرار گرفتن پود بین تارها بوجود آمده و در حقیقت نشان دهنده اختلاف سطح تارها با یکدیگر است.]
round تعداد تیر تعداد شلیک دور
roundest تعداد تیر تعداد شلیک دور
cards کارت تبریک کارت عضویت
card کارت تبریک کارت عضویت
name tag کارت معرفی کارت اسم
resilience درجه مقاومت فرش در برابر سایش [این عامل نشان دهنده مقاومت فرش بر اثر رفت و آمد و مستهلک شدن آن است.]
fallout contours خطوط میزان منحنی تشعشع اتمی یا نشان دهنده شدت تشعشع اتمی
vertical scale عقربه نشان دهنده میزان صعود هواپیما عقربه صعود مقیاس ارتفاع
rat a tat tat ضربات متوالی و تند زدن
like as we lie طرفین دارای ضربات مساوی
KO با ضربات متوالی از میدان بدرکردن
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com