English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 202 (10 milliseconds)
English Persian
distilleries کارخانه یا محل تقطیر رسومات
distillery کارخانه یا محل تقطیر رسومات
Other Matches
gauging rod میل سنجش) میلی است که مامور رسومات برای اندازه گرفتن عمق نوشاب
bubble cap plate column ستون تقطیر بشقابک فنجانک دار ستون تقطیر با بشقابک وفنجانک حباب
bubble tray column ستون تقطیر بشقابک دار ستون تقطیر با بشقابک حباب
disstillation تقطیر
distilling head سر تقطیر
retorting تقطیر
distillation تقطیر
residues پس مانده تقطیر
residue پس مانده تقطیر
stills دستگاه تقطیر
stillest دستگاه تقطیر
steam stripping تقطیر با بخار اب
stiller دستگاه تقطیر
steam distillation تقطیر با بخار اب
still دستگاه تقطیر
distil تقطیر شدن
distil تقطیر کردن
distilling تقطیر کردن
distilling تقطیر شدن
distils تقطیر کردن
distills تقطیر کردن
distills تقطیر شدن
distils تقطیر شدن
water still دستگاه تقطیر اب
vacuum distillation تقطیر در خلاء
solar still تقطیر کن افتابی
distillers دستگاه تقطیر
distiller دستگاه تقطیر
distillate فراورده تقطیر
carbonization تقطیر تخریبی
condensate تقطیر کردن
distillate محصول تقطیر
molecular distillation تقطیر مولکولی
distillable قابل تقطیر
dry distillation تقطیر خشک
pitches ته مانده تقطیر
pitch ته مانده تقطیر
bubble tower برج تقطیر
distillation residue باقیمانده تقطیر
simple distillation تقطیر ساده
residuum پس مانده تقطیر
rectifier اسباب تقطیر
retort دستگاه تقطیر
distilling receiver گیرنده تقطیر
retorts دستگاه تقطیر
distilled تقطیر شده
extraction تقطیر کشش
destructive distillation تقطیر تخریبی
total reflux head سر تقطیر برگشت کامل
molecular still دستگاه تقطیر مولکولی
by product gas گاز تقطیر شده
battery still دیگ تقطیر باتری
pipestill دستگاه تقطیر لولهای
straight run pitch تفاله اولین تقطیر
pot still دستگاه تقطیر ویسکی
jet b نوعی سوخت تقطیر شده
overlap of distillat curves رویهم افتادگی منحنیهای تقطیر
stiller دستگاه تقطیر عرق گرفتن از
stills دستگاه تقطیر عرق گرفتن از
stillest دستگاه تقطیر عرق گرفتن از
still دستگاه تقطیر عرق گرفتن از
productions ساخته شده طبق طرح کارخانه اتومبیل سازی موتورسیکلت ساخته شده طبق طرح کارخانه
production ساخته شده طبق طرح کارخانه اتومبیل سازی موتورسیکلت ساخته شده طبق طرح کارخانه
shops کارخانه
shopped کارخانه
shop کارخانه
worked کارخانه
work کارخانه
coopery کارخانه
works کارخانه
workhouse کارخانه
factories کارخانه
factory کارخانه
manufactory کارخانه
house work کارخانه
workhouses کارخانه
factory-spun نخ کارخانه ای
workplaces کارخانه
plant کارخانه
plants کارخانه
workplace کارخانه
ice plant کارخانه یخ ساز
lock out تعطیل کارخانه
manufactoring plant کارخانه تولیدی
manufaturer صاحب کارخانه
pilot plant کارخانه نمونه
electric plant کارخانه برق
ex factory تحویل در کارخانه
ex mill تحویل در کارخانه
factory chimney دودکش کارخانه
fulling mill کارخانه قصاری
gas works کارخانه گاز
generating plant کارخانه برق
generating station کارخانه برق
sirenic سوت کارخانه
He is running ( runs ) the factory . او کارخانه را می گرداند
smeltery کارخانه گدازگری
works superintendent مدیر کارخانه
smelting plant کارخانه ذوب
works inspector بازرس کارخانه
out <adv.> بیرون از کارخانه
packinghouse کارخانه کنسروسازی
packingplant کارخانه کنسروسازی
plant construction ساختمان کارخانه
plant mixing اختلاط در کارخانه
plant mixing امیختن در کارخانه
power house کارخانه برق
car factory کارخانه خودروسازی
spinning کارخانه نخریسی
cast steel plant کارخانه فولادریزی
cement plant کارخانه سیمان
industrialist کارخانه دار
chimney stalk دودکش کارخانه
sheds کارخانه سرپوشیده
shedding کارخانه سرپوشیده
shed کارخانه سرپوشیده
plant نبات کارخانه
bookbindery کارخانه صحافی
manufacturers صاحب کارخانه
power stations کارخانه برق
power station کارخانه برق
brewery کارخانه ابجوسازی
breweries کارخانه ابجوسازی
sirens سوت کارخانه
siren سوت کارخانه
plants نبات کارخانه
manufacturer صاحب کارخانه
manufacturing کارخانه دار
industrialists کارخانه دار
gasworks کارخانه گاز
cut back تعطیل کارخانه
spinning factory کارخانه نخ ریسی
cotton mill کارخانه نخ ریسی
installation کارخانه نصب
mill کارخانه نورد
installations کارخانه نصب
mills کارخانه نورد
copper smelting plant کارخانه ذوب مس
studios کارگاه کارخانه
studio کارگاه کارخانه
cotton factory کارخانه نخ ریسی
mills کارخانه اسیاب کردن
foundries کارخانه ذوب فلز
dockyards کارخانه کشتی سازی
dockyard کارخانه کشتی سازی
cotton-mills کارخانه ریسندگی پنبه ای
foundry کارخانه گداز فلز
fields خارج اداره یا کارخانه
stonework کارخانه سنگ بری
foundries کارخانه گداز فلز
wirework کارخانه سیم سازی
mill کارخانه اسیاب کردن
tin smelting plant کارخانه ذوب قلع
tinwork کارخانه قلع کاری
firmer کارخانه موسسه بازرگانی
plant محل کارخانه یا کارگاه
shipyards کارخانه کشتی سازی
fielded خارج اداره یا کارخانه
firms کارخانه موسسه بازرگانی
firmest کارخانه موسسه بازرگانی
plant ماشین الات کارخانه
firm کارخانه موسسه بازرگانی
shipyard کارخانه کشتی سازی
plants ماشین الات کارخانه
plants محل کارخانه یا کارگاه
field خارج اداره یا کارخانه
foundry کارخانه ذوب فلز
powder mill کارخانه باروت سازی
gas works کارخانه تولید گاز
gas works tar قطران کارخانه گاز
glassworks کارخانه شیشه گری
printworks کارخانه چیت بافی
contractor plant کارخانه پیمان کار
concreting plant کارخانه بتن سازی
iron foundry کارخانه ذوب اهن
concrete plant کارخانه بتن سازی
lead works کارخانه سرب گدازی
computer integrated manufactureing کارخانه کاملا" اتوماتیک
lock out بسته شدن کارخانه
coking plant کارخانه ذغال سازی
nailery کارخانه میخ سازی
metallurgical plant کارخانه ذوب اهن
pottery factory کارخانه چینی سازی
cotton spinner صاحب کارخانه نخ ریسی
creamery کارخانه کره گیری
shop کارخانه خرید کردن
smeltery کارخانه ذوب فلزات
shopped کارخانه خرید کردن
shops کارخانه خرید کردن
ashery کارخانه نمک قلیاسازی
ship yard کارخانه کشتی سازی
saw mill کارخانه اره کشی
dye works کارخانه رنگ سازی
salt works کارخانه نمک سازی
energy plant کارخانه تولید نیرو
engineering works کارخانه ماشین سازی
ropewalk کارخانه طناب سازی
saltern کارخانه یا معدن استخراج نمک
factory team تیم کارخانه اتومبیل سازی
sawmill کارخانه چوب بری والوارسازی
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com