Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 202 (19 milliseconds)
English
Persian
serial
کارکردن یک وسیله روی داده به صورت ترتیبی
serials
کارکردن یک وسیله روی داده به صورت ترتیبی
Other Matches
serials
دستوریا داده پردازش شده ترتیبی , به همان ترتیبی که بازیابی می شوند
serial
دستوریا داده پردازش شده ترتیبی , به همان ترتیبی که بازیابی می شوند
limited distance modem
وسیله ارسال داده با محدوده کوتاه که داده دیجیتال خاص را ارسال میکند و نه به صورت تقسیم شده
graph
وسیله چاپ با قلم که داده را از کامپیوتر می گیرد و به صورت گرافیکی نمایش میدهد
graphs
وسیله چاپ با قلم که داده را از کامپیوتر می گیرد و به صورت گرافیکی نمایش میدهد
demand
جابجایی فایل هاو داده از وسیله ذخیره سازی جانبی به یک وسیله با سرعت دستیابی بالا در صورتی که توسط پایگاه داده مورد نیاز باشد
demands
جابجایی فایل هاو داده از وسیله ذخیره سازی جانبی به یک وسیله با سرعت دستیابی بالا در صورتی که توسط پایگاه داده مورد نیاز باشد
demanded
جابجایی فایل هاو داده از وسیله ذخیره سازی جانبی به یک وسیله با سرعت دستیابی بالا در صورتی که توسط پایگاه داده مورد نیاز باشد
electrostatic
ذخیره سازی داده به صورت ناحیههای بار الکتریکی کوچک روی وسیله الکتریکی
enquiry
تقاضا برای داده یا اطلاع از وسیله یا پایگاه داده . دستیابی به داده در حافظه کامپیوتر بدون تغییر داده
operation
کارکردن با یک وسیله
sequential
مرتب شده به صورت ترتیبی
synchronous
ارسال داده از یک وسیله به دیگری که هر دو وسیله با یک ساعت کنترل می شوند و داده ارسالی هم سان با سیگنال ساعت است
reliability
توانایی یک وسیله برای کارکردن بسیارموثروبدون خطا
addressing
روش آدرس دهی به یک محل چه به صورت ترتیبی یا اندیس یا مستقیم و...
random access
حافظهای که امکان دستیابی به هر محلی با هر ترتیبی , معمولاگ به صورت IC , فراهم میکند
sequential data set
مجموعه ترتیبی داده
ordinal data
داده ترتیبی یا وصفی
sequential data structure
ساختار ترتیبی داده
reliability
[توانایی یک وسیله برای کارکردن بسیار موثر و بدون خطا]
failure safety
[توانایی یک وسیله برای کارکردن بسیار موثر و بدون خطا]
incremental computer
وسیله خروجی گرافیکی که در مراحل کوچک حرکت میکند بار داده ورودی که اختلاف بین محل فعلی و محل لازم را نشان میدهد که خط ها و منحنی ها به صورت مجموعهای خط وط مستقیم انجام شود
printers
وسیلهای که داده ورودی به صورت الکتریکی را به صورت قابل خواندن چاپ شده تبدیل میکند
printer
وسیلهای که داده ورودی به صورت الکتریکی را به صورت قابل خواندن چاپ شده تبدیل میکند
scatter load
بار کردن داده ترتیبی در محلهای مختلف
basic
بخشی از سرویس ISDN که شامل دو کانال انتقال داده است . که داده را به صورت کیلو بایت در ثانیه ارسال میکند و یک کانال کنترلی دارد که میتواند اطلاعات کنترلی جانبی را به صورت کیلو بایت در ثاینه منتقل کند
basics
بخشی از سرویس ISDN که شامل دو کانال انتقال داده است . که داده را به صورت کیلو بایت در ثانیه ارسال میکند و یک کانال کنترلی دارد که میتواند اطلاعات کنترلی جانبی را به صورت کیلو بایت در ثاینه منتقل کند
asynchronous
داده یا وسیله سریال که نیازی به یکنواخت بودن با وسیله دیگر ندارند
loads
بار کردن داده ترتیبی در محلهای نامتمادی حافظه
load
بار کردن داده ترتیبی در محلهای نامتمادی حافظه
packet
روش ارسال داده روی شبکه گسترده به صورت بستههای کوچک که بعدا به صورت درست سوار می شوند در مرحله دریافت
packets
روش ارسال داده روی شبکه گسترده به صورت بستههای کوچک که بعدا به صورت درست سوار می شوند در مرحله دریافت
numeric
که در بسیاری صفحه کلیدهای کامپیوتر به صورت گروه جداگانه برای واد کردن حجم زیادی از داده به صورت اعداد به کار می رود
queued
روش برنامه نویسی که تاخیر ورودی و خروجی را به این صورت کم میکند که اطمینان می یابد از اینکه داده ارسالی بین نرم افزار و وسیله ورودی و خروجی با وسایل و ورودی و خروجی همسان است
queueing
روش برنامه نویسی که تاخیر ورودی و خروجی را به این صورت کم میکند که اطمینان می یابد از اینکه داده ارسالی بین نرم افزار و وسیله ورودی و خروجی با وسایل و ورودی و خروجی همسان است
queue
روش برنامه نویسی که تاخیر ورودی و خروجی را به این صورت کم میکند که اطمینان می یابد از اینکه داده ارسالی بین نرم افزار و وسیله ورودی و خروجی با وسایل و ورودی و خروجی همسان است
queues
روش برنامه نویسی که تاخیر ورودی و خروجی را به این صورت کم میکند که اطمینان می یابد از اینکه داده ارسالی بین نرم افزار و وسیله ورودی و خروجی با وسایل و ورودی و خروجی همسان است
daisy chain
باسهای ارتباطی که یک وسیله را به دیگری متصل میکند و هر وسیله میتواند داده را که به ماشین دیگر منتقل میشود دریافت
digital
آنچه داده یاکمیتهای فیزیکی را به صورت داده بیان میکند
degradation
اجازه داده به برخی قسمتهای سیستم به کارکردن پس از از بین رفتن یک قسمت
charges
که برای ذخیره سازی داده و امکان دستیابی ترتیبی وتصادفی به کار می رود
function key
یچی که برای کار خاص یا ترتیبی از دستورالعمل ها انتساب داده شده بود
charge
که برای ذخیره سازی داده و امکان دستیابی ترتیبی وتصادفی به کار می رود
data aggregate
مجموعهای ازاقلام داده درون یک رکورد که نامی به ان داده شده است وبه صورت کلی به ان رجوع می گردد
serial
حافظهای که در آن داده به ترتیب ذخیره شده است که فقط امکان دستیابی ترتیبی میدهد
serials
حافظهای که در آن داده به ترتیب ذخیره شده است که فقط امکان دستیابی ترتیبی میدهد
technical
وسیله تکنیکی به کاربر برای شرح نحوه استفاده از نرم افزار یا سخت افزار یا علت عدم کارکردن آن
communication
بافری در گیرنده که به یک وسیله جانبی کند اجازه قبول داده از یک وسیله جانبی سریع میدهد بدون کم کردن سرعت
handshakes
سیگنال استاندارد بین دو وسیله برای اطمینان از صحت کار سیستم . وسیله سازگار است و ارسال داده صحیح است .
handshake
سیگنال استاندارد بین دو وسیله برای اطمینان از صحت کار سیستم . وسیله سازگار است و ارسال داده صحیح است .
handshaking
سیگنال استاندارد بین دو وسیله برای اطمینان از صحت کار سیستم . وسیله سازگار است و ارسال داده صحیح است .
to work with a will
بامیل کارکردن با شوق وذوق کارکردن
sam
Access Sequential روشی برای ذخیره و بازیابی داده روی یک فایل دیسک روش دستیابی ترتیبی ethod
cycles
عمل دستیالی به حافظه توسط یک وسیله جانبی که CPU را برای یک یا چند باس ساعت متوقف میکند تا داده از حافظه به وسیله منتقل شود
cycle
عمل دستیالی به حافظه توسط یک وسیله جانبی که CPU را برای یک یا چند باس ساعت متوقف میکند تا داده از حافظه به وسیله منتقل شود
cycled
عمل دستیالی به حافظه توسط یک وسیله جانبی که CPU را برای یک یا چند باس ساعت متوقف میکند تا داده از حافظه به وسیله منتقل شود
pads
ناحیهای از مس مسطح روی یک تخته مدار چاپی که محل اتصال سیمهای تشکیل دهنده مدار بوده و به وسیله ان انتقال میان سیمی از یک طرف تخته مدار چاپی به طرف دیگر صورت می گیرد پر کردن فیلدی از داده بافضای خالی دفترچه یادداشت
pad
ناحیهای از مس مسطح روی یک تخته مدار چاپی که محل اتصال سیمهای تشکیل دهنده مدار بوده و به وسیله ان انتقال میان سیمی از یک طرف تخته مدار چاپی به طرف دیگر صورت می گیرد پر کردن فیلدی از داده بافضای خالی دفترچه یادداشت
dangerous goods by road agreement
موافقتنامه بین کشورهای اروپایی که در ان درخصوص وسیله حمل نحوه بسته بندی و مشخصات وسیله حمل ونقل توضیح لازم داده شده است
edp
پردازش داده در سطحی گسترده توسط کامپیوترهای دیجیتالی الکترونیکی پردازش داده به صورت الکتریکی
sequential
داده یا دستوراتی که به ترتیب پردازش می شوند , به ترتیبی که دستیابی می شوند
rom
دیسک پلاستیکی کوچک که به عنوان قطعه ROM با فرفیت بالا استفاده میشود. داده به صورت دودویی ذخیره میشود به صورت سوراخهای حکاکی شده روی سطح آن که سپس توسط لیزر خوانده می شوند
MIDI sequencer
داده MIDI از درون دستگاه یکسان کننده میدهد. 2-وسیله سخت افزاری که داده MIDI ذخیره شده را ضب و اجرا میکند
ground effect
وسیله پرواز به صورت هواناو
auxiliary
پشتیبان یا وسیله جانبی در صورت بروز مشکل
auxiliaries
پشتیبان یا وسیله جانبی در صورت بروز مشکل
hierarchy
روش سازماندهی شی یا داده یا ساختار آن . معمولا با مهمترین یا آنه حق تقدم بیشتر دارد یا کلی ترین موضوع در بالا و پس کارکردن یا پایین ساختار درختی
hierarchies
روش سازماندهی شی یا داده یا ساختار آن . معمولا با مهمترین یا آنه حق تقدم بیشتر دارد یا کلی ترین موضوع در بالا و پس کارکردن یا پایین ساختار درختی
cascade connection
تعداد وسیله یامدار که به صورت سری مرتب شده اند
pitch
دستور به وسیله صوتی موجی برای تغییر صورت با فاکتور خاصی
line printers
وسیله چاپ اطلاعات با سرعت بالا خروجی به صورت خط در دقیقه است
line printer
وسیله چاپ اطلاعات با سرعت بالا خروجی به صورت خط در دقیقه است
pitches
دستور به وسیله صوتی موجی برای تغییر صورت با فاکتور خاصی
automated data processing
پردازش داده به صورت خودکار
switches
وسیله مکانیکی یا با وضعیت ثابت که به صورت الکتریکی دو یا چند خط را بهم وصل یا قط ع میکند
docket
صورت پروندههای حاضر برای رسیدگی که به وسیله منشی دادگاه تنظیم میشود
switch
وسیله مکانیکی یا با وضعیت ثابت که به صورت الکتریکی دو یا چند خط را بهم وصل یا قط ع میکند
switched
وسیله مکانیکی یا با وضعیت ثابت که به صورت الکتریکی دو یا چند خط را بهم وصل یا قط ع میکند
docketing
صورت پروندههای حاضر برای رسیدگی که به وسیله منشی دادگاه تنظیم میشود
docketed
صورت پروندههای حاضر برای رسیدگی که به وسیله منشی دادگاه تنظیم میشود
dockets
صورت پروندههای حاضر برای رسیدگی که به وسیله منشی دادگاه تنظیم میشود
dte
وسیله ترمینال داده
flip-flopped
قطعه یا مدار الکترونیکی که خروجی آن به صورت یکی از دو خروجی میتواند باشد که توسط یکی از دو ورودی تشخیص داده میشود و میتواند که یک بیت از داده دیجیتال را ذخیره کند
flip-flops
قطعه یا مدار الکترونیکی که خروجی آن به صورت یکی از دو خروجی میتواند باشد که توسط یکی از دو ورودی تشخیص داده میشود و میتواند که یک بیت از داده دیجیتال را ذخیره کند
flip-flopping
قطعه یا مدار الکترونیکی که خروجی آن به صورت یکی از دو خروجی میتواند باشد که توسط یکی از دو ورودی تشخیص داده میشود و میتواند که یک بیت از داده دیجیتال را ذخیره کند
flip-flop
قطعه یا مدار الکترونیکی که خروجی آن به صورت یکی از دو خروجی میتواند باشد که توسط یکی از دو ورودی تشخیص داده میشود و میتواند که یک بیت از داده دیجیتال را ذخیره کند
isam
Access IndexedSequential روش دستیابی ترتیبی شاخص دار روش دستیابی ترتیبی فهرست دارethod
packs
ذخیره حجمی از داده به صورت کاهشی
map
بازیابی داده و نمایش آن به صورت نقشه
maps
بازیابی داده و نمایش آن به صورت نقشه
matrixes
آرایه داده ها یا اعداد به صورت سط ر و ستون
matrix
آرایه داده ها یا اعداد به صورت سط ر و ستون
pack
ذخیره حجمی از داده به صورت کاهشی
diddling
تحریف کردن به وسیله داده
diddled
تحریف کردن به وسیله داده
programming
نوشتن داده در وسیله PROM
diddles
تحریف کردن به وسیله داده
diddle
تحریف کردن به وسیله داده
parallels
داده ورودی یا خروجی از کامپیوتر به صورت موازی
parallelling
داده ورودی یا خروجی از کامپیوتر به صورت موازی
floating
عددی که به صورت اعشاری نمایش داده شود
modes
روش ارسال داده به صورت یک بایت در هر زمان
parallelled
داده ورودی یا خروجی از کامپیوتر به صورت موازی
digitally
حجم نمایش داده شده به صورت دیجیتال
real time
داده وروری به یک سیستم در صورت نیاز یا رویداد
paralleling
داده ورودی یا خروجی از کامپیوتر به صورت موازی
input/output
داده ورودی یا خروجی از کامپیوتر به صورت موازی
mode
روش ارسال داده به صورت یک بایت در هر زمان
paralleled
داده ورودی یا خروجی از کامپیوتر به صورت موازی
analogues
کامپیوتری که داده را به صورت آنالوگ پردازش میکند
electronic
داده ارسال شده به صورت باسهای الکترونیکی
analogue
کامپیوتری که داده را به صورت آنالوگ پردازش میکند
parallel
داده ورودی یا خروجی از کامپیوتر به صورت موازی
dump
1-دادهای که از یک وسیله به دیگری برای ذخیره سازی کپی شده است . 2-انتقال داده به دیسک برای ذخیره سازی . 3-چاپ محتوای کل یابخشی از داده در حافظه
transmission
وسایل ارسال داده از یک وسیله به دیگری که هر دویی یک ساعت کنترل می شوند و داده ارسال شده با سیگنال ساعت سنکرون شده است
transmissions
وسایل ارسال داده از یک وسیله به دیگری که هر دویی یک ساعت کنترل می شوند و داده ارسال شده با سیگنال ساعت سنکرون شده است
bar codes
وسیله نوری ای که داده را از بار کد می خواند
parallelling
ارسال داده بین دو وسیله چندبیتی
paralleling
ارسال داده بین دو وسیله چندبیتی
paralleled
داده ارسالی بین دو وسیله چندبیتی .
blows
برنامه ریزی یک وسیله PROM با داده
bar graphics
وسیله نوری ای که داده را از بار کد می خواند
parallelled
داده ارسالی بین دو وسیله چندبیتی .
bar code
وسیله نوری ای که داده را از بار کد می خواند
optical
وسیله نوری که از بار کد داده را می خواند
parallelled
ارسال داده بین دو وسیله چندبیتی
blow
برنامه ریزی یک وسیله PROM با داده
paralleling
داده ارسالی بین دو وسیله چندبیتی .
parallels
داده ارسالی بین دو وسیله چندبیتی .
paralleled
ارسال داده بین دو وسیله چندبیتی
parallels
ارسال داده بین دو وسیله چندبیتی
parallelling
داده ارسالی بین دو وسیله چندبیتی .
parallel
ارسال داده بین دو وسیله چندبیتی
parallel
داده ارسالی بین دو وسیله چندبیتی .
data link
تجهیزاتی که اجازه انتقال اطلاعات به صورت یک داده رامیدهد
packet switching
ارسال داده ها به صورت بستههای مجزا گزینش بستهای
gathered
نوشتن یک گروه از رکوردهای جداگانه به صورت بلاک داده
gather
نوشتن یک گروه از رکوردهای جداگانه به صورت بلاک داده
ARQ
که در صورت خطا تقاضای ارسال دوباره داده میکند
companding
دو فرآیندی که داده را پیش از ارسال یا ذخیره فشرده می کنند و سپس داده فشرده را به صورت اولیه ذخیره می کنند
inventory
از چیزی صورت برداشتن صورت ریز مواد اولیه موجودی انبار صورت تحریرترکه متوفی
verifier
وسیله مخصوص برای تشخیص داده ورودی
aliases
وسیله یا خانهای از صفحه گسترده داده میشود
alias
وسیله یا خانهای از صفحه گسترده داده میشود
accepting
سیگنالی که یک وسیله میفرستد برای پذیرش داده
accept
سیگنالی که یک وسیله میفرستد برای پذیرش داده
accepts
سیگنالی که یک وسیله میفرستد برای پذیرش داده
routinely
برنامهای که داده را به صورت فضاهای کوچک بسته بندی میکند
rotate
جابجایی داده دریک محل ذخیره سازی به صورت حلقوی
arrays
تعداد عناصر آرایه که به صورت سط ر و ستون داده شده اند
rotated
جابجایی داده دریک محل ذخیره سازی به صورت حلقوی
mercury delay line
روش مرتب کردن داده ها به صورت پاس ها در طول جیوه
routines
برنامهای که داده را به صورت فضاهای کوچک بسته بندی میکند
on-screen
که روی صحفه نمایش نشان داده میشود و نه به صورت چاپی
routine
برنامهای که داده را به صورت فضاهای کوچک بسته بندی میکند
array
تعداد عناصر آرایه که به صورت سط ر و ستون داده شده اند
rotates
جابجایی داده دریک محل ذخیره سازی به صورت حلقوی
on screen
که روی صحفه نمایش نشان داده میشود و نه به صورت چاپی
transformational rules
مجموعه قوانین اعمال شده به داده که باید به صورت کد در بیایند
Kbps
اندازه مقدار داده که یک وسیله هر ثانیه ارسال میکند
primary
کانالی که ارسسال داده را بین دو وسیله بر عهده دارد
clearer
سیگنال RSC که یک خط یا وسیله آماده ارسال داده است
kilo
اندازه مقدار داده که یک وسیله هر ثانیه منتقل میکند
kilos
اندازه مقدار داده که یک وسیله هر ثانیه منتقل میکند
clearest
سیگنال RSC که یک خط یا وسیله آماده ارسال داده است
clear
سیگنال RSC که یک خط یا وسیله آماده ارسال داده است
blasts
ربع داده در یک وسیله قابل برنامه ریزی ROM
blast
ربع داده در یک وسیله قابل برنامه ریزی ROM
communication
وسیله کنترل خط برای بررسی سیگنالهای متقاضی داده
clears
سیگنال RSC که یک خط یا وسیله آماده ارسال داده است
paging
که آدرس به آنها اختصاص داده میشود و در صورت نیاز فراخوانی می شوند
formed
کد چهار حرف که نوع داده را به صورت فایل RIFF مشخص میکند
sequences
بررسی اینکه داده ذخیره شده به صورت مناسب قرار دارد
file
به صورت رکوردهای جداگانه که حاوی داده به حروف , ارقام و گرافیک است
forms
کد چهار حرف که نوع داده را به صورت فایل RIFF مشخص میکند
charts
شکلی که نرخ ها در آن به صورت قط عاتی از دایره نشان داده شده اند
sequence
بررسی اینکه داده ذخیره شده به صورت مناسب قرار دارد
hertz
واحد فرکانس SI که به صورت تعداد سیکل ها در ثانیه نشان داده می شوند
filed
به صورت رکوردهای جداگانه که حاوی داده به حروف , ارقام و گرافیک است
chart
شکلی که نرخ ها در آن به صورت قط عاتی از دایره نشان داده شده اند
charted
شکلی که نرخ ها در آن به صورت قط عاتی از دایره نشان داده شده اند
form
کد چهار حرف که نوع داده را به صورت فایل RIFF مشخص میکند
charting
شکلی که نرخ ها در آن به صورت قط عاتی از دایره نشان داده شده اند
conceptual model
شرح پایگاه داده ها یابرنامه به صورت دادهای وارد وموضوعات مربوط به آن
interface
مداری که به داده کنترل شده به صورت ورودی یا خروجی CPU باشد
visualization
تبدیل اعداد یا داده به صورت گرافیکی که راحت تر قابل فهم باشد
bar graph
گرافی که مقادیر در آن به صورت میلههای افقی و عمودی نشان داده میشود
columnar
گرافی که مقادیر به صورت میلههای عمودی و افقی نمایش داده می شوند
store
ذخیره داده که بعداگ در صورت نیاز مورد استفاده قرار می گیرد
storing
ذخیره داده که بعداگ در صورت نیاز مورد استفاده قرار می گیرد
interfaces
مداری که به داده کنترل شده به صورت ورودی یا خروجی CPU باشد
lightest
امکان کامپیوتری به صورت قلم که حاوی یک وسیله حساس به نور است که میتواند پیکسهای روی صفحه ویدیو را تشخیص دهد.
light
امکان کامپیوتری به صورت قلم که حاوی یک وسیله حساس به نور است که میتواند پیکسهای روی صفحه ویدیو را تشخیص دهد.
lighted
امکان کامپیوتری به صورت قلم که حاوی یک وسیله حساس به نور است که میتواند پیکسهای روی صفحه ویدیو را تشخیص دهد.
compressor
برنامه وسیله ایکه حاوی فشرده سازی داده است
reads
وسیله یا مداری که داده ذخیره شده آن قابل تغییر نیست
fosdic
وسیله ذخیره سازی برای داده کامپیوتری با استفاده از میکروفیلم
X Y
وسیله رسم خط روی کاغذ بین مختصات داده شده
compressors
برنامه وسیله ایکه حاوی فشرده سازی داده است
communication
وسیله الکترونیکی که ارسال داده و router مسیر را کنترل میکند
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com