Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (9 milliseconds)
English
Persian
wright
کارگر سازنده نجار
Other Matches
pertubative
اشفته سازنده مضطرب سازنده
gandey dancer
کارگر فصلی کارگر سیار
joiner
نجار
carpenter
نجار
carpenters
نجار
joiners
نجار
timberman
نجار
carpenters
نجار شیروانی ساز
carpenter
نجار شیروانی ساز
carpenters
نجار شیروانی ساز چوب بر
carpenter
نجار شیروانی ساز چوب بر
fabricant
سازنده
instrumentalists
سازنده
manufacturer
سازنده
manufacturers
سازنده
producer
سازنده
instrumentalist
سازنده
concoctor
سازنده
producers
سازنده
wright
سازنده
maker
سازنده
makers
سازنده
constituent
سازنده
constituents
سازنده
builders
سازنده
builder
سازنده
constructor
سازنده
fabricator
سازنده
constructive
سازنده
components
سازنده
component
سازنده
fomative
سازنده
compositor
سازنده
compositors
سازنده
suppressor
موقوف سازنده
lubricates
روان سازنده
lubricate
روان سازنده
film developer
سازنده فیلم
manufacturer's agent
نماینده سازنده
procreation
سازنده زایش
presentive
مجسم سازنده
builder
موسس سازنده
fabricator
سازنده وسایل
incorporator
یکی سازنده
interceptive
جدا سازنده
manufacturers' agent
نماینده سازنده
lubricating
روان سازنده
melodist
سازنده ملودی
irradiative
روشن سازنده
inveigler
گمراه سازنده
lutist
سازنده عود
lubricant
روان سازنده
manifestative
اشکار سازنده
vitiator
تباه سازنده
refrigrative
خنک سازنده
lubricants
روان سازنده
builders
موسس سازنده
qualificatory
محدود سازنده
dispossessor
بی بهره سازنده
depletive
تهی سازنده
deific
خدا سازنده
refrigerative
خنک سازنده
renovator
باز نو سازنده
separative
جدا سازنده
coordinative
متناسب سازنده
subjugator
مطیع سازنده
spoiler
فاسد سازنده
sonneteer
سازنده غزل
dissipative
پراکنده سازنده
assuror
مطمئن سازنده
distractive
پریشان سازنده
ingredient
عنصر سازنده
ingredients
عنصر سازنده
restrictive
محدود سازنده
procreator
موجد سازنده
purificative
پا سازنده تطهیری
enslaver
بنده سازنده
elucidatory
روشن سازنده
suppressive
موقوف سازنده
supersessive
لغو سازنده
alterative
دگرگون سازنده
assurer
مطمئن سازنده
computer manufacturer
سازنده کامپیوتر
components
جزء سازنده
lubricated
روان سازنده
qualifier
ملایم سازنده
factors
سازنده فاکتور
factor
سازنده فاکتور
composer
سازنده مصنف
composers
سازنده مصنف
qualifiers
ملایم سازنده
component
جزء سازنده
producer advertising
تبلیغ توسط سازنده
procurer
فراهم سازنده جاکش
metrist
سازنده نظم وشعر
boilermaker
سازنده دیگ بخار
formative
ترکیب کننده سازنده
ceramist
سازنده فروف سفالین
ceramicist
سازنده فروف سفالین
toyer
سازنده اسباب بازی
elucidative
تفسیری روشن سازنده
compositions
نسبت اجزاء سازنده
composition
نسبت اجزای سازنده
composition
نسبت اجزاء سازنده
reflectional
بازتابنده منعکس سازنده
compositions
نسبت اجزای سازنده
manufacturer
تولید کننده سازنده
diallist
سازنده ساعت افتابی
purificatory
پاک سازنده تطهیری
manufacturers
تولید کننده سازنده
boiler maker
سازنده دیگ بخار
ideologue
سازنده ایده ئولوژی
indican
ماده سازنده نیل
mitigatory
سبک سازنده مخفف
original equipment manufacturer
سازنده تجهیزات اصلی
paper stainer
سازنده کاغذهای دیواری
manufacturer's software
نرم افزار سازنده
reflective
بازتابنده منعکس سازنده
loathful
دافع بیرغبت سازنده
humiliatingly
پست سازنده خفیف کننده
data general corporation
سازنده سیستمهای مینی کامپیوتر
self discharging
ازاد سازنده نفس خود
detonating
محترق شونده منفجر سازنده
spoilsman
تباه کننده فاسد سازنده
mitigative
سبک سازنده تخفیف دهنده
carver
قلم سنگ تراشی سازنده
producer
عمل اورنده سازنده باراورنده
assimilator
تحلیل برنده همانند سازنده
humiliating
پست سازنده خفیف کننده
producers
عمل اورنده سازنده باراورنده
wet cooper
سازنده چلیک برای مایعات
unisys
یک سازنده بزرگ تجهیزات کامپیوتری
honeywell
یک سازنده بزرگ تجهیزات کامپیوتری
illusory
گمراه کننده مشتبه سازنده
pastoralist
سازنده شعرهای روستایی چوپان
perversive
گمراه کننده منحرف سازنده
illusive
گمراه کننده مشتبه سازنده
pictorial
تصویر نما مجسم سازنده
control data corporation
یک سازنده بزرگ تجهیزات کامپیوتری cyber
digital equipment corporation
سازنده انواع سیستمهای مینی کامپیوتر
Dec
یک سازنده بزرگ سیستمهای مینی کامپیوتر
dry cooper
سازنده چلیک برای خشکه بار
flag waver
مضطرب سازنده تولیدکننده هیجان عمومی
borland international
یک شرکت سازنده نرم افزارهای ریزکامپیوتر
motorola
سازنده تجهیزات الکترونیکی شامل ریزپردازنده ها
outriggers
اعضای سازنده اولیه حامل قسمت دم هواپیما
leukosis
زیاد شدن بافتهای سازنده گویچههای سفید
horner
سازنده شانههای شاخی کرنازن شاخ تراش
smokescreen
عمل یا حرف گمراه کننده یا مستتر سازنده
effective
کارگر
operative
کارگر
operatives
کارگر
craftsman assistant
کارگر
joss
سر کارگر
employe
کارگر
active
کارگر
laborer
کارگر
shopman
کارگر
cooly
کارگر
master workman
سر کارگر
workpeople
کارگر
workingman
کارگر
labors
کارگر
laborers
کارگر
labourer
کارگر
telling
کارگر
labourers
کارگر
workwoman
زن کارگر
workwoman
کارگر زن
labored
کارگر
labour
کارگر
employee
کارگر
worker
کارگر
workman
کارگر
workmen
کارگر
metencephalon
قسمتی از مغز جنین که سازنده مخچه وبصل النخاع است
radio sheck
یک سازنده و توزیع کننده تجهیزات الکترونیکی شامل سیستمهای ریزکامپیوتر
free issue materials
موادی که خریدار جهت تولیدکالای موردنیاز خود به سازنده میدهد
workpeople
طبقه کارگر
workingman
ازطبقه کارگر
munitioneer
کارگر زرادخانه
outworker
کارگر ازاد
steelworkers
کارگر پولادسازی
dairymaid
کارگر لبنیاتی
steelworker
کارگر پولادسازی
stable-boys
کارگر اصطبل
stable-boy
کارگر اصطبل
farm hands
کارگر مزرعه
mealmen
کارگر اسیاب
charge hand
کارگر معمولی
farm hand
کارگر مزرعه
coalminer
کارگر معدن
dairymaids
کارگر لبنیاتی
working man
کارگر افزارمند
reacher
کارگر نخ تاب
road maker
کارگر راه
seasonal worker
کارگر فصلی
labour day
روز کارگر
shovelbill
کارگر بیل زن
shoveler
کارگر بیل زن
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com