Dictiornary-Farsi | کار با مثلث قلق گیری | Persian/Farsi English Dictionary انگلیسی فارسی

Total search result: 204 (12 milliseconds)

English	Persian
triangle exercise	کار با مثلث قلق گیری


Search result with all words

aiming group	عوامل مثلث گیری
aiming group	دستگاه مثلث گیری
triangle exercise	تمرین مثلث گیری درتیراندازی
Other Matches

He's a wet blanket.	او [مرد] آدم روح گیری [نا امید کننده ای یا ذوق گیری] است.
triangular	مثلث
trigonous	مثلث
triangulum	مثلث
trianguli	مثلث
triangles	مثلث
triangle	مثلث
spherical triagle	مثلث کروی
maxwell triangle	مثلث ماکسول
triangulum australe	مثلث جنوبی
spherical triangle	مثلث کروی
thin boards for inlaid work	لای مثلث
impedance triangle	مثلث ناگذرایی
impedance triangle	مثلث مقاومت ها
astronomical triangle	مثلث نجومی
triangle of forces	مثلث نیروها
triangular brass bead	مثلث برنج
triangularization	مثلث بندی
three square	بشکل مثلث
leg of mutton	مثلث شکل
area of a triangle	مساحت مثلث
trigon	مثلث سه گوش
wedge formation	ارایش مثلث
delta wing	بال مثلث
triangulation	مثلث بندی
delta connection	اتصال مثلث
triangular	بشکل مثلث
voltage triangle	مثلث ولتاژها
v connection	اتصال مثلث
right angled triangle	مثلث قائم الزاویه
delta connection	سیم پیچ مثلث
trigonal pyramid	هرم مثلث القاعده
trig point	نقاط مثلث بندی
double delta connection	اتصال مثلث دوبل
staphyloma	تحدب مثلث قرنیه
impedance triangle	مثلث اتصال کوتاه
right triangle	مثلث راست گوشه
trigonal bipyramid	دو هرمی مثلث القاعده
triangulation	مثلث بندی کردن
color triangle	مثلث رنگ نما
open delta connection	اتصال مثلث باز
v ring	مثلث شکاف درجه
maxwell triangle	مثلث رنگ ماکسول
triangulation web	شبکه مثلث بندی
star delta switch	کلید ستاره مثلث
cross bracing	مهاربندی بشکل مثلث
triangulation station	ایستگاه مثلث بندی
trig point	ایستگاه مثلث بندی
delta winding	سیم پیچ مثلث
right triangle	مثلث قایم الزاویه [ریاضی]
trigonal bipyramidal molecule	مولکول دو هرمی مثلث القاعده
hypotenuse	وتر مثلث قائم الزاویه
hypotenuses	وتر مثلث قائم الزاویه
triangulation	مثلث روی شاه شطرنج
right triangle	مثلث راست گوشه [ریاضی]
equilateral triangle	مثلث متساوی الاضلاع [ریاضی]
incircle	دایره [محاطی مثلث] [ریاضی]
legs	ساق مثلث قائم الزاویه
leg	ساق مثلث قائم الزاویه
inscribed circle [of a triangle]	دایره [محاطی مثلث] [ریاضی]
equiangular triangle	مثلث متساوی الاضلاع [ریاضی]
wedge	اچار سه گوش شکاف ارایش مثلث
triangulation survey	نقشه برداری به روش مثلث بندی
triangulation	روش مثلث بندی در نقشه برداری
wedged	اچار سه گوش شکاف ارایش مثلث
wedges	اچار سه گوش شکاف ارایش مثلث
wedging	اچار سه گوش شکاف ارایش مثلث
hexagram	شکل مرکب از دو مثلث متساوی الاضلاع
delta voltage	ولتاژ فازی یا خطی اتصال مثلث
triangulate	سه گوش کردن بصورت مثلث دراوردن
isosceles triangle	مثلث متساوی الساقین سه گوشه دو پهلو برابر
three square	سوهان اهنگری دارای مقطع مثلث شکل
isosceles triangles	مثلث متساوی الساقین سه گوشه دو پهلو برابر
tessellate	کاهش شکل پیچیده به مجموعهای از اشکال ساده تر معمولاگ مثلث
tirm oval	پیست مسابقه اتومبیل رانی به شکل مثلث با گوشههای قوسی
his severity relaxed	از سخت گیری خود کاست سخت گیری وی کمتر شد
digamy	دو زن گیری دو شوهر گیری
measuring converter	مبدل اندازه گیری ترانسفورماتور اندازه گیری
stream gaging	اندازه گیری ابراهه ها اندازه گیری رودخانه
with the utmost rigour	با کمال سخت گیری با سخت گیری هر چه بیشتر
point voting system	سیستم رای گیری عددی سیستم رای گیری امتیازی
compression molding process	فرایند قالب گیری تراکمی طریقه قالب گیری تراکمی
declinating station	ایستگاه اندازه گیری انحراف مغناطیس دستگاهها ایستگاه اندازه گیری انحراف
torsionmeter	وسیله اندازه گیری دور پروانه ناو وسیله اندازه گیری نیروی چرخش پروانه ناو
saw tooth	دندانه اره ای [گاه لبه های حاشیه و یا لبه انتهایی فرس را بصورت مثلث های تکراری می بافند که حالتی از دندانه های اره را نشان میدهد.]
moving iron instrument	دستگاه اندازه گیری اهن گردان دستگاه اندازه گیری اهن نرم گردان
biases	سو گیری
catch	بل گیری
bias	سو گیری
monogyny	یک زن گیری
recature	پس گیری
skim	کف گیری
skims	کف گیری
skimmed	کف گیری
luting	گل گیری
exorcisms	جن گیری
recapture	پس گیری
recaptured	پس گیری
scorification	کف گیری
resumption	از سر گیری
lutation	گل گیری
recapturing	پس گیری
retractaion	پس گیری
recaptures	پس گیری
dewatering	اب گیری
exorcism	جن گیری
punctiliousness	نکته گیری
conscription	سرباز گیری
paralytic disability	زمین گیری
crackdowns	سخت گیری
crackdown	سخت گیری
refuels	سوخت گیری
piscatology	فن ماهی گیری
stamping	قالب گیری
moulding	قالب گیری
fueling	سوخت گیری
integration	انتگرال گیری
interpolation	درون گیری
river capture	رود گیری
samplery	نمونه گیری
scorification	تفاله گیری
scotomization	نادیده گیری
sedimentation	لای گیری
interpolations	درون گیری
rigorousness	سخت گیری
modeling	سرمشق گیری
measurement	اندازه گیری
sternly	با سخت گیری
measurements	اندازه گیری
originationu	سرچشمه گیری
separatism	کناره گیری
silting up	لای گیری
retired ness	کناره گیری
removal of phosphorus	فسفر گیری
removal of cinder	تفاله گیری
module	اندازه گیری
modules	اندازه گیری
sampling	نمونه گیری
spile	سوراخ گیری
ensue	پی گیری کردن
sound absorbing	صدا گیری
recruitment	توان گیری
renouncement	کناره گیری
removal of slag	شلاکه گیری
recruitment	سرباز گیری
ensues	پی گیری کردن
ensued	پی گیری کردن
standardization	معیار گیری
introsusception	در خود گیری
metering	اندازه گیری
calk	درز گیری
gaging	اندازه گیری
cased	قالب گیری
catch trial	کوشش مچ گیری
censoriousness	خرده گیری
dephosphorization	فسفر گیری
chronicity	دامن گیری
collier	ذغال گیری
follow up	پی گیری کردن
commensurateness	اندازه گیری
garth	سد یا بندماهی گیری
halieutics	ماهی گیری
blank experiment	ازمایش مچ گیری
insuperability	دشوار گیری
amphimixis	جفت گیری
ingurgtation	فرا گیری
inarm	در بغل گیری
inarm	در اغوش گیری
impressmeat	باز گیری
implantation	لانه گیری
backing up	پشتیبان گیری
bailment	امانت گیری
i. and evdevolution	ریشه گیری
i am in a bad f.	بد گیری امدم
complementation	متمم گیری
decarburization	کربن گیری
decision making	تصمیم گیری
dial up	شماره گیری
declipping	لکه گیری
decoction	عصاره گیری
decoppering	مس گیری کردن
demission	کناره گیری
dust removal	گرد گیری
decalcification	کلسیم گیری
embracery	دراغوش گیری
factorization	فاکتور گیری
coppering	مس گیری لوله
corf	سبدماهی گیری
coring	نمونه گیری
coring	مغزه گیری
exaction	سخت گیری
error correction	خطا گیری
crabber	خرچنگ گیری
criticalness	خرده گیری
emulsification	عصاره گیری
damage control	اسیب گیری
deoxidation	اکسیژن گیری
number dialling	شماره گیری
abdication	کناره گیری
churning	کره گیری