English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 160 (2 milliseconds)
English Persian
the desk کار دفتری یا ادبی یاروحانی
Other Matches
clerical دفتری
white-collar کارمند دفتری
white collar کارمند دفتری
book debts بدهی دفتری
book value بهای دفتری
book value ارزش دفتری
clerical jobs مشاغل دفتری
clerical test ازمون امور دفتری
office grapevine سخن چینی [در دفتری یا شرکتی]
clerks کارمند دفتری فروشنده مغازه
clerk کارمند دفتری فروشنده مغازه
secretariats هیئت دبیران وکارمندان دفتری
secretariat هیئت دبیران وکارمندان دفتری
contango از دفتری به دفتر دیگر انتقال دادن
ship's serviceman مسئول کارهای دفتری وخدماتی ناو
minnesota clerical aptitude test ازمون استعداد امور دفتری مینه سوتا
I am just a pen – pusher . قلم صد تا یک غاز می زنم (کارهای دفتری یا نگارشی کم درآمد )
trial attorney وکیلی که تخصص او در دفاع است وکمتر به امور دفتری می رسد
personal assistant فردی که کارهای دفتری و مدیریتی برای فرد دیگری انجام میدهد
current maturity قیمت دفتری دارایی در موقع فروش یا تبدیل مظنه روز نرخ روز
belletristic ادبی
irreverence بی ادبی
churlishness بی ادبی
literary ادبی
literay ادبی
misbehaciour بی ادبی
lowliness بی ادبی
impoliteness بی ادبی
clownishness بی ادبی
inurbanity بی ادبی
discourtesy بی ادبی
indecorousness بی ادبی
literal interpretation تفسیر ادبی
garland گلچین ادبی
stylistic ادبی ادیبانه
locus مثال ادبی
apologias پوزش ادبی
plagiarist سارق ادبی
apologia پوزش ادبی
garlands گلچین ادبی
skit هجو ادبی
skits هجو ادبی
figure of speech صنایع ادبی
to misbehave oneself بی ادبی کردن
plagiary دزدی ادبی
plagiarizer دزد ادبی
moral theology لاهوت ادبی
miscellanea جنگ ادبی
literary property حق مالکیت ادبی
florilegium گلچین ادبی
literarily بطور ادبی
analects گلچین ادبی
analecta قطعات ادبی
analecta گلچین ادبی
gobbets گلچین ادبی
gobbet گلچین ادبی
cribbing دزدی ادبی
cribs دزدی ادبی
reviewers منقد ادبی
reviewer منقد ادبی
misbehave بی ادبی کردن
cribbed دزدی ادبی
crib دزدی ادبی
misbehaving بی ادبی کردن
criticism نقد ادبی
misbehaves بی ادبی کردن
misbehaved بی ادبی کردن
criticisms نقد ادبی
imagery تشبیه ادبی
pirate دزد ادبی
piracy دزدی ادبی
plagiarism دزدی ادبی
anthology گلچین ادبی
pirates دزد ادبی
anthologies گلچین ادبی
pirating دزد ادبی
pirated دزد ادبی
architectonics ساختمان اثر ادبی
stylist از نظر سبک ادبی
stylists از نظر سبک ادبی
textual critic نقد ادبی متون
criticised نقد ادبی کردن
textual critic ناقد ادبی منقد
locus classicus عبارت نمونه ادبی
pirated دزدی ادبی کردن
textual critic نقدگر متون ادبی
pieces قطعه ادبی یاموسیقی
piece قطعه ادبی یاموسیقی
pirate دزدی ادبی کردن
pirating دزدی ادبی کردن
pirates دزدی ادبی کردن
analects قطعات ادبی منتخبات
criticises نقد ادبی کردن
bluestocking دارای ذوق ادبی
He is courteous ( respectful ). آدم با ادبی است
dialogues مکالمات ادبی و دراماتیک
stylistic وابسته به انشای ادبی
dialogue مکالمات ادبی و دراماتیک
chefs-d'oeuvre شاهکار ادبی یا هنری
chef-d'oeuvre شاهکار ادبی یا هنری
chef d'oeuvre شاهکار ادبی یا هنری
didactic یاد دهنده ادبی
bluestockings دارای ذوق ادبی
criticize نقد ادبی کردن
criticized نقد ادبی کردن
criticizes نقد ادبی کردن
criticising نقد ادبی کردن
criticizing نقد ادبی کردن
anthologize گلچین ادبی جمع کردن
magnum opus مهمترین اثر ادبی یا هنری
aliterary production فراورده یا محصول ادبی تالیف
slang واژه عامیانه وغیر ادبی
epigone مقلد اثار ادبی و هنری
pastiches تقلید ادبی یا صنعتی از اثاراستادان فن
pastiche تقلید ادبی یا صنعتی از اثاراستادان فن
morceau قطعه ادبی یاموسیقی کوتاه
plagiarist اثار ادبی دیگران را سرقت کردن
renaissance دوره تجدد ادبی و فرهنگی رنسانس
plagiary سارق اثار ادبی و هنری دیگران
cool one's heels <idiom> به علت بی ادبی دیگران منتظر ماندن
architectonic مربوط به فن معماری یاساختمان اثر ادبی
classicize ازسبک ادبی باستانی پیروی کردن
plagiarize اثار ادبی دیگران را سرقت کردن
plagiarized اثار ادبی دیگران را سرقت کردن
plagiarizes اثار ادبی دیگران را سرقت کردن
plagiarizing اثار ادبی دیگران را سرقت کردن
anthologist متخصص و متبحردر گلچین قطعات ادبی
academical ادبی عضو انجمن دانش بافرهنگستان
sketchbook کتاب محتوی قطعات کوتاه ادبی
academic مربوط به فرهنگستان ادبی یا انجمن علمی
plagiarising اثار ادبی دیگران را سرقت کردن
plagiarises اثار ادبی دیگران را سرقت کردن
sketchbooks کتاب محتوی قطعات کوتاه ادبی
set piece قطعه ادبی ویا موسیقی منفردومشخص
plagiarised اثار ادبی دیگران را سرقت کردن
set pieces قطعه ادبی ویا موسیقی منفردومشخص
office automation خودکارسازی اداری خودکارسازی دفتری
capital gain منافع حاصل از فروش یاتعویض اقلام دارایی به قیمتی بیش از ارزش دفتری اضافه ارزش سرمایه سرمایه باز یافته
Nothing can excuse such impoliteness. هیچ عذری برای بی ادبی پذیرفته نیست
locus classicus مثال ادبی برای توضیح کلمه یاموضوعی
local colour نمایش جا و زبان و عادات محلی در اثار ادبی
sturm und drang نهضت ادبی رمانتیک المان پس از انقلاب فرانسه
neoscholasticism نهضت ادبی ادبای کاتولیک قرن نوزدهم
ethic روش اخلاقی یک نویسنده یامکتب علمی یا ادبی و یاهنری
parodist کسیکه نوشته ادبی راتقلیدکرده بصورت هزل درمیاورد
exegesis تفسیرمتون مذهبی از لحاظ ادبی و فقهی و شرعی و قضایی
exegeses تفسیرمتون مذهبی از لحاظ ادبی و فقهی و شرعی و قضایی
pot-boiler کار ادبی یا صنعتی که تنهابرای نان دراوردن دنبال شود
pot boiler کار ادبی یا صنعتی که تنهابرای نان دراوردن دنبال شود
pot-boilers کار ادبی یا صنعتی که تنهابرای نان دراوردن دنبال شود
isagogics گفتار در تاریخ ادبی کتاب مقدس و شرح گرداوری یاالهام شدن موادان
montages قطعه ادبی یا موسیقی مرکب از قسمتهای گوناگون تهیه عکسهای بهم پیوسته
montage قطعه ادبی یا موسیقی مرکب از قسمتهای گوناگون تهیه عکسهای بهم پیوسته
High Renaissance [سبک معماری دوره رنسانس تا تجدد هنری و ادبی ایتالیا در قرن شانزد میلادی]
metaphrast کسیکه در تبدیل عبارات ادبی یادرتبدیل نظم به نثریانثربه نظم دست دارد
scholiast مفسر مفسر اثار ادبی کهن
association for computers and humanities یک سازمان بین المللی که مشوق تحقیقات در زبان مطالعات ادبی تاریخی انسان شناسی و علوم اجتماعی به کمک کامپیوتر واستفاده از ان در افرینش ومطالعه هنر و موسیقی ورقص میباشد
atheneum انجمن ادبی انجمن دانش
athenaeum انجمن ادبی انجمن دانش
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com