Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (10 milliseconds)
English
Persian
in the line of duty
<idiom>
کار یا رویدادی بصورت قسمتی از کار
Other Matches
branch
در مدارات الکتریکی قسمتی ازیک شبکه متشکل از یک یا چندالمنت دو ترمینالی که بصورت سری به یکدیگرمتصل شده اند
branches
در مدارات الکتریکی قسمتی ازیک شبکه متشکل از یک یا چندالمنت دو ترمینالی که بصورت سری به یکدیگرمتصل شده اند
even driven program
برنامه رویدادی
non-starters
رویدادی که روی نمیدهد
non-starter
رویدادی که روی نمیدهد
to keep ome's powder dry
برای هر رویدادی اماده بودن
prose idyl
شرح منظره یا رویدادی اززندگی به نثر
simple design
طرف کف ساده
[هرگاه قسمتی و تمام فرش را بصورت ساده و بدون هیچگونه طرحی می بافند. نمونه آن فرش قائنات یا آستان قدس است که فضای بین لچک و ترنج کف ساده و قرمز می باشد.]
shank
ضربه زدن به توپ با قوزک یاکنار پا ضربه زدن به گوی باعقب چوب گلف یا بدنه ان قسمتی از لنگر که طناب به ان وصل شود قسمتی از قلاب ماهیگیری بین سوراخ وانحنا
picker
دلال و واسطه فرش
[بصورت جزئی از خانه ها و حراجی ها فرش را خریداری کرده و بصورت عمده می فروشد.]
terrtorialize
محدود بیک ناحیه کردن بصورت خطه در اوردن بنواحی متعدد تقسیم کردن بصورت قلمرو در اوردن
saddle bag
خورجین
[اینگونه قالیچه ها بصورت قرینه بافته می شوند.گاه مجزا بوده و سپس به یکدیگر متصل می شوند و یا بصورت یک تکه که در وسط ساده است بافته می شوند.]
variable stroke
پمپ مایعی با پیستونهایی بصورت محوری یا خطی که بصورت محوری یا خطی نوسان میکند
peach design
نقش هلو
[این نقش هم بصورت شکوفه درخت هلو به نشانه بهار و هم بصورت میوه به نشانه طول عمر در فرش های چین بکار می رود.]
vitrify
بصورت شیشه در اوردن بصورت شیشه درامدن
monofilament
الیاف تک رشته بلند
[این نوع از لیف که دارای طول بسیار بلندی است بصورت طبیعی فقط در الیاف ابریشم وجود داشته ولی الیاف مصنوعی یا شیمیایی می توانند بصورت الیاف بلند یا کوتاه تهیه شوند.]
malthusian law of population
نظریه جمعیتی مالتوس براساس این نظریه جمعیت بصورت تصاعد هندسی افزایش میابد در حالیکه وسایل معیشت و مواد غذائی بصورت تصاعد عددی افزایش میابد
star design
طرح ستاره ای شکل
[این طرح به گونه های مختلف در فرش های مناطق مختلف مورد استفاده قرار می گیرد. گاه بصورت ترنج و گاه بصورت تزئین در متن.]
triploidy
سه قسمتی
portion
قسمتی
partite
قسمتی
triplex
سه قسمتی
portions
قسمتی
pomegrenate design
طرح گل اناری
[این طرح در گل های شاه عباسی فرش ایران، در فرش های چینی بصورت درخت انار و در فرش های ترکستان و قفقاز بصورت میوه انار به همراه شاخ و برگ استفاده می شود.]
sector
قسمتی ازجبهه
esprit de corps
حمیت قسمتی
double cloister
راهرو دو قسمتی
spiriting
حمیت قسمتی
triploid
سه قسمتی سه بخشی
sectors
قسمتی ازجبهه
partial
بخشی قسمتی
esprit
حمیت قسمتی
another guess
قسمتی دیگر
haxamerous
شش بخشی شش قسمتی
esprit de corps
روحیه قسمتی
spirit de corps
حمیت قسمتی
spirit de corps
روحیه قسمتی
split second
قسمتی از ثانیه
leg
قسمتی از مسابقه
legs
قسمتی از مسابقه
flattest
قسمتی از یک عمارت
pate
سر یا قسمتی از سرانسان
flat
قسمتی از یک عمارت
spirit
حمیت قسمتی
plank
قسمتی ازبرنامه
tripartition
سه قسمتی کردن
peacock
طرح طاووس
[این طرح در فرش های ایرانی، چینی، مغولی، قفقازی و ترکیه بصورت های متفاوت بکار می رود. در فرش چین گاه در کل متن و گاه در فرش ایران و قفقاز بصورت نمادی کوچک در گوشه و کنار فرش بافت می شود.]
helmeted
دارای قسمتی که مانندخودباشد
fraction
کسر درصدی از قسمتی از
march unit
قسمتی ازستون راهپیمایی
expansion joint
اتصال چند قسمتی
section charge
خرج چند قسمتی
ram's horn
قسمتی ازاستحکامات خندق
striking out pleading
حذف قسمتی از مدافعات
creasing
قسمتی از زمین کریکت
rebates
پرداخت قسمتی از بدهی
rebate
پرداخت قسمتی از بدهی
fractions
کسر درصدی از قسمتی از
lobotomy
برش قسمتی از مغز
lobotomies
برش قسمتی از مغز
winging
قسمتی از یک بخش یا ناحیه
wing
قسمتی از یک بخش یا ناحیه
module
قسمتی از سفینه فضایی
part
[ial]
payment of a fine
پرداخت قسمتی از جریمه
creased
قسمتی از زمین کریکت
creases
قسمتی از زمین کریکت
modules
قسمتی از سفینه فضایی
neck of the woods
<idiom>
ناحیه یا قسمتی از کشور
aliquot part charge
خرج چند قسمتی
crease
قسمتی از زمین کریکت
hash mark
قسمتی از زمین پس از عبوراز خط یک یاردی
aft flap
آخرین قسمت فلپهای سه قسمتی
whips
پوشاندن قسمتی از کمان بانخ
whip
پوشاندن قسمتی از کمان بانخ
lobectomy
برداشتن قسمتی ازیک عضو
aliquot propelling charge
خرج پرتاب چند قسمتی
slot charter
اجاره قسمتی از وسیله نقلیه
displacement hull
قسمتی از بدنه قایق که در اب می ماند
pneumonectomy
قطع وبرداشتن ریه با قسمتی از ان
zapped
پاک نمودن قسمتی از برنامه
whipped
پوشاندن قسمتی از کمان بانخ
group rendezvous
نقطه الحاق گروهی یا قسمتی
baron
شخص مهم وبرجسته در هر قسمتی
zaps
پاک نمودن قسمتی از برنامه
barons
شخص مهم وبرجسته در هر قسمتی
zapping
پاک نمودن قسمتی از برنامه
fractional damage
خسارت وارده به قسمتی از وسیله
zap
پاک نمودن قسمتی از برنامه
necks
قسمتی از سر چوب گلف ولاکراس
neck
قسمتی از سر چوب گلف ولاکراس
freeboard
قسمتی از قایق که بیرون اب است
flush
خالی کردن قسمتی از حافظه و محتویات ان
table flap
قسمتی از میزکه خوابانیده یابلند میشود
flushes
خالی کردن قسمتی از حافظه و محتویات ان
flushing
خالی کردن قسمتی از حافظه و محتویات ان
tail skid
قسمتی که وزن دم هواپیما رامتحمل میشود
saddleback
قسمتی از پشته کوه که مانندزین گاواست
gastrectomy
عمل برداشتن تمام یا قسمتی از معده
fat bits
بزرگ کردن قسمتی از صفحه نمایش
faubourg
قسمتی ازشهر که بیرون دروازه باشد
cropped
حذف قسمتی از یک تصویر درگرافیکهای کامپیوتری
crops
حذف قسمتی از یک تصویر درگرافیکهای کامپیوتری
cymric
وابسته به سیمر قسمتی ازبریتانیای کبیر
contract termination
فسخ یا خاتمه تمام یا قسمتی از قرارداد
alethiology
قسمتی از منطق که باحقیقت سروکار دارد
crop
حذف قسمتی از یک تصویر درگرافیکهای کامپیوتری
open ice
قسمتی از محوطه بازی که حریف در ان نیست
dairy
قسمتی ازمزرعه که لبنیات تهیه میکند
judea
یهودیه که قسمتی از جنوب فلسطین بوده
dairies
قسمتی ازمزرعه که لبنیات تهیه میکند
lectionary
ایات منتخبه یا قسمتی از کتاب مقدس
paleocene
قسمتی از دوران سوم زمین شناسی
warhead
قسمتی از موشک که حاوی مواد منفجره میباشد
warheads
قسمتی از موشک که حاوی مواد منفجره میباشد
beavers
قسمتی از کلاه خود که پایین صورت را میپوشاند
skip
ازقلم اندازی سفید گذاردن قسمتی ازنقاشی
skipped
ازقلم اندازی سفید گذاردن قسمتی ازنقاشی
beaver
قسمتی از کلاه خود که پایین صورت را میپوشاند
scrapped
عکس یا قسمتی از کتاب یا روزنامه که بریده شده
scraps
عکس یا قسمتی از کتاب یا روزنامه که بریده شده
skips
ازقلم اندازی سفید گذاردن قسمتی ازنقاشی
scrapping
عکس یا قسمتی از کتاب یا روزنامه که بریده شده
scrap
عکس یا قسمتی از کتاب یا روزنامه که بریده شده
bay
قسمتی از پل شناور که بین دو پانتون قرار دارد
baying
قسمتی از پل شناور که بین دو پانتون قرار دارد
Please let me take a share in the expenses.
اجازه بدهید منهم قسمتی از هزینه را بدهم
main yard
قسمتی از عرشه که بادبان اصلی در ان واقع است
leg side
قسمتی از زمین کریکت شامل محل توپزن
targum
ترجمه زبان ارامی قسمتی از عهد عتیق
fermata
تطویل وکشش قسمتی ازموسیقی توسط نوازنده
dower
قسمتی ازدارایی مرد که پس از فوتش به همسر وی می رسد
vacuity
قسمتی از بشکه یا هر فرف دیگری که خالی باشد
descender
قسمتی از حروف کوچک که پایین تر از خط شروع می شوند
back order
قسمتی از کالای مشتری که به علتی تحویل نشده
bayed
قسمتی از پل شناور که بین دو پانتون قرار دارد
accessory of section
قسمتی از موتور که متعلقات روی ان نصب شود
headstock
قسمتی ازماشین که میله گردندهای روی ان قرارمیگیرد
bays
قسمتی از پل شناور که بین دو پانتون قرار دارد
entablature
قسمتی از سر ستون که شامل کتیبه وگلویی است
parishes
قسمتی از شهرستان که کلیسا و کشیش جداگانه دارد
appendixes
قسمتی در انتهای کتاب حاوی اطلاعات اضافی
poking
فرمان ذخیره قسمتی ازاطلاعات در یک مکان بخصوص
pokes
فرمان ذخیره قسمتی ازاطلاعات در یک مکان بخصوص
poked
فرمان ذخیره قسمتی ازاطلاعات در یک مکان بخصوص
poke
فرمان ذخیره قسمتی ازاطلاعات در یک مکان بخصوص
appendix
قسمتی در انتهای کتاب حاوی اطلاعات اضافی
footprint
قسمتی از سطح لاستیک که بامسیر تماس دارد
footprints
قسمتی از سطح لاستیک که بامسیر تماس دارد
wrist
قسمتی لباس یا دستکش که مچ دست رامی پوشاند
parish
قسمتی از شهرستان که کلیسا و کشیش جداگانه دارد
wrists
قسمتی لباس یا دستکش که مچ دست رامی پوشاند
slab
گروه کوچکی از ارقام باینری قسمتی از یک WORD
slabs
گروه کوچکی از ارقام باینری قسمتی از یک WORD
almonry
[قسمتی از ساختمان که خیرات و صدقات را در آنجا می دادند.]
check point
نقطهای است برای زمانگیری قسمتی از مسابقه اتومبیلرانی
but for income
قسمتی از درامد که به علت دخالت عامل بخصوصی عایدشده
nose piece
قسمتی از ریز بین که حامل عدسی شیئی است
land tie
تیر یا جرزی که قسمتی ازدیوار را بزمین اتصال میدهد
plateform
بلندی قسمتی از کف سالن یا محلی بنیاد یا اساس چیزی
daisy ham
قسمتی از گوشت یا استخوان دود داده شانه خوک
footing
قسمتی از پی ساختمان که بارها رامستقیما" به خاک منتقل میکند
hypotrachelion
[um]
[در معماری کلاسیک قسمتی بین سرستون و میله ستون]
ullage
قسمتی از حجم بشکه یا هرفرف دیگری که خالی باشد
outwork
قسمتی از کار شرکت که توسط افرادخارجی انجام میگیرد
file handing routine
قسمتی از یک برنامه کامپیوترکه داده را از یک فایل خوانده و در ان می نویسد
burner compartment
قسمتی از روپوش موتور که روی محفظه احتراق قرارگرفته است
herpetology
قسمتی ازجانور شناسی که درباره خزندگان وذوحیاتین بحث میکند
qube
تسهیلات اطلاعاتی که قسمتی از یک سیستم پیشرفته کابل تلویزیونی است
aprons
چمن کوتاه اطراف سوراخ گلف قسمتی از کف رینگ بوکس
metencephalon
قسمتی از مغز جنین که سازنده مخچه وبصل النخاع است
germinal area
قسمتی از پلاستودرم که جنین اصلی مهره داران را تشکیل میدهد
aeromedicine
قسمتی از طب که دربارهء بیماریها و اختلالات ناشی از پرواز گفتگو میکند
lofts
زاویه سطح قسمتی از سرچوب گلف دور از قسمت عمودی
bundle
دستگاههاجانبی و سرویس ها به عنوان قسمتی از قیمت خریدیک سیستم کامپیوتری
virtual inertia
قسمتی از نیروی اینرسی که روی جسم در حال نوسان اثرمیکند
bundles
دستگاههاجانبی و سرویس ها به عنوان قسمتی از قیمت خریدیک سیستم کامپیوتری
bundling
دستگاههاجانبی و سرویس ها به عنوان قسمتی از قیمت خریدیک سیستم کامپیوتری
loft
زاویه سطح قسمتی از سرچوب گلف دور از قسمت عمودی
apron
چمن کوتاه اطراف سوراخ گلف قسمتی از کف رینگ بوکس
working section
قسمتی از تونل باد که مدل یاجسم مورد ازمایش در ان قرار میگیرد
dentil-band
[بخش مستطیلی شکلی از لایه ی گچ بری شده در قسمتی از پیشانی سرستون]
restricted propellant
سوخت جامد که تنها قسمتی از سطح ان در معرض احتراق قرار دارد
profit centre
قسمتی از سازمان که مسئولیت محاسبه هزینه هاو درامدها را به عهده دارد
distances
مدت بازی قسمتی از مسیر مسابقه مشخص شده به وسیله پرچم یا میله
leg
ساق پا قسمتی از زمین کریکت شامل محل توپ زدن و محدوده اطراف او
legs
ساق پا قسمتی از زمین کریکت شامل محل توپ زدن و محدوده اطراف او
ante-chapel
[قسمتی از نیایشگاه خصوصی شبیه گوشواره عرضی کلیسا با فضار ورودی مجزا]
ionosphere
قسمتی از فضای جوزمین که از ارتفاع 52 میل شروع میشود و تا00022میل ادامه دارد
homosphere
قسمتی از اتمسفر که در ان تغییری در ترکیب و ساخت گازهای تشکیل دهنده مشاهده نمیشود
spooling
یلهای نوار اماده شدن قسمتی از سیستم جهت پردازش ان قرقره کردن
ragged
قسمتی که در وسط صفحه قرار ندارد , متن با حاشیه سمت راست نامسط ح
distance
مدت بازی قسمتی از مسیر مسابقه مشخص شده به وسیله پرچم یا میله
appropriation
در CLتقاضانامه ایست که بستانکاربرای بدهکار می فرستد ودرخواست پرداخت قسمتی ازطلب خود را می نماید
lightening hole
سوراخی که در قسمتی ازسازه که کمتر تحت تنش قراردارد برای کاهش وزن ایجادمیشود
reentry vehicle
مدول یا قسمتی از سفینه فضایی که مجددا بایستی ازجو عبور کند تا به زمین برسد
heterosphere
قسمتی از اتمسفر که در ان ساختار و وزن مولکولی متوسط گازهای تشکیل دهنده مختلف است
breaker line
خطی در رسم فنی برای نشان دادن حذف قسمتی از جسم درشکل مزبور
yoke
قسمتی از سیستم انحراف پرتوالکترونی که برای ادرس دهی یک نمایش تصویری بکار می رود
control unit
قسمتی از یک کامپیوتر که عملکرد صحیح واحدهای اریتمتیک نگهداری و انتقال اطلاعات را کنترل میکند
capital levy
مالیات بر سرمایه افرادحقیقی قسمتی از ثروت کشورکه جبرا" توسط دولت اخذ میشود
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com