Dictiornary-Farsi | کاسته نشده | Persian/Farsi English Dictionary انگلیسی فارسی

Total search result: 202 (10 milliseconds)

English	Persian
unmitigated	کاسته نشده
unabated	کاسته نشده


Other Matches

subtrahend	کاسته
depleted cover	پوشش کاسته شده
diminished	: تقلیل یافته کاسته
decompression	کاسته شدن فشار اب در صعودغواص
to grow downwards	کاسته شدن روبکاهش گذاردن
reduced instruction set computer	کامپیوتر مجموعه دستورالعملهای کاسته شده
A tale never loses in the telling . <proverb>	یک یکایت هرگز با نقل گشتن کاسته نگردد.
unpremediated	پیش بینی نشده الهام نشده غیر منتظره
unborn	هنوز زاده نشده هنوززاده نشده
unpicked	نچیده گزین نشده انتخاب نشده
uncommitted	غیر متعهد نشده تعهد نشده
unobligated	اعتبارتعهد نشده تعهدات پرداخت نشده
unresolved	تصمیم نگرفته حل نشده تصفیه نشده
undisciplined	تربیت نشده تادیب نشده بی انتظام
unbroke	رام نشده سوقان گیری نشده
unbaoked	سوار نشده رام نشده بی پشتیبان
unset	جایگزین نشده جاانداخته نشده
unsifted	الک نشده رسیدگی نشده
untried	امتحان نشده محاکمه نشده
unsought	جستجو نشده کشف نشده
unasked	خواسته نشده پرسیده نشده
undirected	رهبری نشده راهنمایی نشده
inconsummate	تکمیل نشده انجام نشده
irredenta	انجام نشده جبران نشده
unredeemed	جبران نشده سبک نشده
uncharged	محسوب نشده رسمامتهم نشده
reduced price	بهای کاسته بهای تخفیف دار
unintended saving	پس انداز برنامه ریزی نشده پس انداز پیش بینی نشده
incomplete	انجام نشده پر نشده
unintended investment	سرمایه گذاری برنامه ریزی نشده سرمایه گذاری پیش بینی نشده
rool crush	اثر تاخوردگی [فرش هایی که درست عدل بندی نشده و یا مدت طولانی بصورت چهارلا در انبار باشد پس از مفروش شدن در زمین برآمدگی هایی در محل تا دارد که اگر به شکستگی منجر نشده باشد پس از مدتی اصلاح می شود.]
unbowed	خم نشده
uncharged	پر نشده
uncontrolled	مهار نشده
unalloyed	الیاژ نشده
uncontrolled	کنترل نشده
unchanged	عوض نشده
unabridged	کوتاه نشده
unabridged	تلخیص نشده
uncut	از هم جدا نشده
uncut	قطع نشده
uncut	بریده نشده
haggard	رام نشده
unfulfilled	اجرا نشده
unfulfilled	انجام نشده
undisturbed	مختل نشده
uncommitted	تقبل نشده
unadulterated	مخلوط نشده
unbidden	دعوت نشده
unguarded	حراست نشده
unguarded	حساب نشده
unpublished	چاپ نشده
unpublished	نشر نشده
unquestioned	استنتاق نشده
unwashed	شسته نشده
unquestioned	بررسی نشده
unreconstructed	بازسازی نشده
Before it is too late. While there is stI'll time.	تا دیر نشده
savaging	رام نشده
unattached	توفیق نشده
unattached	اعزام نشده
unearned	کسب نشده
unpaid	پرداخت نشده
unquestioned	بحث نشده
savage	رام نشده
unworn	کهنه نشده
savaged	رام نشده
uninvited	دعوت نشده
unworn	استعمال نشده
wound less	زخمی نشده
unconnected	وصل نشده
savages	رام نشده
roughdry	اطو نشده
innascible	زایده نشده
inextinct	نیست نشده
inedited	چاپ نشده
inedited	منتشر نشده
undirected	هدایت نشده
increate	افریده نشده
uncircumcised	ختنه نشده
undisiplined	تربیت نشده
in sheets	صحافی نشده
in quires	صحافی نشده
imperforate	منگنه نشده
intemerate	بی ناموس نشده
undefined	تعریف نشده
tenantless	اشغال نشده
the date was not specified	نشده بود
unaccommodated	فراهم نشده
unaccomplished	انجام نشده
unbacked	رام نشده
non switched line	خط گزینه نشده
unbowed	سر کوب نشده
uncleared	ترخیص نشده
uncoditioned	قطعی نشده
uncoditioned	شرط نشده
undeeded	در سندقید نشده
unexploded	منفجر نشده
unleached	سفید نشده
unseen	مشاهده نشده
sightless	دیده نشده
unshod	نعل نشده
unsight	دیده نشده
unsocialized	اجتماعی نشده
unsung	سروده نشده
unsung	ستایش نشده
unsung	خوانده نشده
unstudied	مطالعه نشده
unthickened	تغلیظ نشده
unseen	مکشوف نشده
unset	ثابت نشده
unasked	سوال نشده
unlicked	لیسیده نشده
custom uncleared	ترخیص نشده
unsought	کاوش نشده
unspotted	ننگین نشده
unnormalized	هنجار نشده
unpolished	پرداخت نشده
unpremediated	تصور نشده
autochthonous	جابجا نشده
unsaturate	اشباع نشده
unsaturated	اشباع نشده
unsaved	پس انداز نشده
unclaimed	مطالبه نشده
unevaluated <adj.>	بازرسی نشده
unexamined <adj.>	ارزیابی نشده
uninspected <adj.>	ارزیابی نشده
untested <adj.>	ارزیابی نشده
unaudited <adj.>	ممیزی نشده
unchecked <adj.>	ممیزی نشده
unexamined <adj.>	ممیزی نشده
uninspected <adj.>	ممیزی نشده
untested <adj.>	ممیزی نشده
inexact	درست نشده
unevaluated <adj.>	ارزیابی نشده
unchecked <adj.>	ارزیابی نشده
unaudited <adj.>	ارزیابی نشده
virgin	استفاده نشده
unexamined <adj.>	بازرسی نشده
unread	خوانده نشده
uninspected <adj.>	بازرسی نشده
untested <adj.>	بازرسی نشده
unaudited <adj.>	امتحان نشده
unchecked <adj.>	امتحان نشده
unevaluated <adj.>	امتحان نشده
unexamined <adj.>	امتحان نشده
uninspected <adj.>	امتحان نشده
untested <adj.>	امتحان نشده
unevaluated <adj.>	ممیزی نشده
undetected	کشف نشده
unverified <adj.>	تست نشده
unverified <adj.>	بازرسی نشده
unverified <adj.>	امتحان نشده
unverified <adj.>	ارزیابی نشده
unverified <adj.>	ممیزی نشده
unverified <adj.>	بررسی نشده
unverified <adj.>	تایید نشده
unissued <adj.>	توزیع نشده
inviolate	نقض نشده
unissued <adj.>	منتشر نشده
unverified <adj.>	آزمایش نشده
unverified <adj.>	کنترل نشده
uncounted	شمرده نشده
unaudited <adj.>	آزمایش نشده
unexamined <adj.>	کنترل نشده
uninspected <adj.>	کنترل نشده
unbroken	رام نشده
uncharted	اکتشاف نشده
untested <adj.>	کنترل نشده
undeterred <adj.>	منصرف نشده
unaudited <adj.>	تایید نشده
unchecked <adj.>	تایید نشده
unevaluated <adj.>	تایید نشده
non-registered [not registered] <adj.>	ثبت نشده
outstanding	واریز نشده
outstanding	وصول نشده
outstanding	تصفیه نشده
unevaluated <adj.>	کنترل نشده
unchecked <adj.>	کنترل نشده
unfinished	تمام نشده
undyed <adj.>	رنگرزی نشده
unchecked <adj.>	آزمایش نشده
unevaluated <adj.>	آزمایش نشده
opens	واریز نشده
unbleached <adj.>	سفیدگری نشده
opened	واریز نشده
open	واریز نشده
unsettled	تصفیه نشده
unexamined <adj.>	آزمایش نشده
uninspected <adj.>	آزمایش نشده
untested <adj.>	آزمایش نشده
unaudited <adj.>	کنترل نشده
unexamined <adj.>	تایید نشده
uninspected <adj.>	تایید نشده
outstanding	پرداخت نشده
virgins	استفاده نشده
unoccupied	اشغال نشده
vacant	اشغال نشده
unaudited <adj.>	تست نشده
outstandingly	پرداخت نشده