English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 80 (5 milliseconds)
English Persian
i wish i were کاش من مرغی بودم
Other Matches
i had scarely arrived تازه وارد شده بودم که هنوز وارد نشده بودم که ...
ovoid جسم تخم مرغی تخم مرغی شکل
avian مرغی
ovate تخم مرغی
oviform تخم مرغی
ellipses تخم مرغی
ellipse تخم مرغی
struthous شتر مرغی
ovals تخم مرغی
oval تخم مرغی
i was under his roof او بودم
i was up late last night بودم
was:iwas من بودم
ovally تخم مرغی وار
ovoidal جسم تخم مرغی
ovolo زوار تخم مرغی
ovolo فتیله تخم مرغی
ovoidal تخم مرغی شکل
egg shaped تخم مرغی شکل
egg shaped section مقطع تخم مرغی
almond انبار تخم مرغی
vitelline زرده تخم مرغی
ovalness شکل تخم مرغی
daw مرغی شبیه کلاغ
what kind of a bird is that ? چه جور مرغی است
i was on the watch for it مراقب ان بودم
i passed an uneasy night ناراحت بودم
i was under his roof مهمان او بودم
i was in the garden در باغ بودم
if i were اگر من بودم
ovals بیضی تخم مرغی شکل
oval بیضی تخم مرغی شکل
ovalize تخم مرغی یا بیضی کردن
fulmar مرغی مانند مرغ طوفان
roadrunner مرغی شبیه فاخته تکزاس
to piniona bird's wing نوک بال مرغی را چیدن
I was so tired that … آنقدر خسته بودم که ...
were i in his skin اگر بجای او بودم
the wall پشت دیوارایستاده بودم
i would i were a child ای کاش بچه بودم
i was absent for a while یک مدتی غایب بودم
i had been caught گرفته شده بودم
i was about to go در شرف رفتن بودم
had i seen him اگر من او را دیده بودم
i was under theimpression that به این عقیده بودم که ...
standard egg section مقطع تخم مرغی شکل معمولی
to get a meat for a bird برای مرغی جفت پیدا کردن
bowtelle [ابزاری با سر محدب و فیتیله تخم مرغی]
cruller کلوچه تخم مرغی سرخ شده
bowtell [ابزاری با سر محدب و فیتیله تخم مرغی]
I was sound asleep when he knocked. وقتیکه در زد غرق خواب بودم
How was I supposed to know . After all I didnt have a crystal ball. مگر کف دستم را بو کرده بودم.
I wish I were rich . کاش ( کاشکی ) پولدار بودم
I was waist deep in water . با کمر درآب فرورفته بودم
I told you , didnt I ? من که بتو گفتم ( گفته بودم )
I was standing at the street corner . درگوشه خیابان ایستاده بودم
I had no choice ( alternative ) but to marry her . محکوم بودم که با اوازدواج کنم
I saw it for myself . I was an eye –witness خودم شاهد قضیه بودم
I was an eye witness to what happened. من حاضر وناظر وقا یع بودم
in my raw youth در روزگارجوانی که خام وناازموده بودم
If I were you. IF I were in your shoes. اگر جای شما بودم
If I were in your place. . . اگر بجای شما بودم …
I happened to be there when …. اتفاقا" من آنجا بودم وقتیکه …
were i in your place اگر جای شما بودم
if i were you اگر من جای شما بودم
i was in an awkword p بد جوری گیر کرده بودم
egg position حالت تخم مرغی در مسابقات سرعت اسکی
to pounce upon a bird ناگهان برسر مرغی فرودامدن یا حمله کردن
scutum سپر دراز یا تخم مرغی روم قدیم
i was the second to speak دومین کسی که سخن گفت من بودم
he undid what i had done انچه من رشته بودم او پنبه کرد
u.sings[ and+] با انهایی که من دیده بودم فرق داشت
I was up all night in my bed. من تمام شب را در تخت خوابم بیدار بودم.
i was not my self از خود بیخود شده بودم بهوش نبودم
I acted as interpreter for the Prime Minister at yesterday's meeting. من در جلسه دیروز مترجم نخست وزیر بودم.
I have been deceived in you . درمورد تو گول خورده بودم ( آن نبودی که فکر می کردم )
egg bound صفت مرغی که تخم درتخم دانش گشته یاپیچ خورده است
I was absolutely infuriated. کارد میزدی خونم در نمی آمد [بی نهایت عصبانی بودم]
Murghi rugs فرش های مرغی [این طرح در فرش های جنوب ایران بیشتر دیده شده و نمادی از مرغ یا خروس را بصورت شکل هندسی نشان می دهد.]
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com