English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (10 milliseconds)
English Persian
mourning paper کاغذ ویژه عزاداری
Other Matches
idiosyncrasy طبیعت ویژه طرز فکر ویژه شیوه ویژه هرنویسنده خصوصیات اخلاقی
idiosyncrasies طبیعت ویژه طرز فکر ویژه شیوه ویژه هرنویسنده خصوصیات اخلاقی
sprocket feed محل نگهداری کاغذ که چاپگر کاغذ را باچرخ دندانه دار در سوراخهای مقدار لبه هر کاغذ می چرخاند
tractor feed روش وارد کردن کاغذ در چاپگر که سوراخهای لبه کاغذ در دندانههای چاپگر قرار می گیرند تا کاغذ به جلو برود
friction feed تغذیه کاغذ توسط گیر دادن یک ورقه کاغذ میان دو غلطک تغذیه کاغذ تک
bereavement عزاداری
bereavements عزاداری
mourning عزاداری
wellaway عزاداری
deep mourning عزاداری سنگین
sympathies [bereavement] همدردی [تسلیت] [در عزاداری]
To be dressed in black. To go into mourning. سیاه پوشیدن ( عزاداری )
howled فریاد زدن عزاداری کردن
howl فریاد زدن عزاداری کردن
howls فریاد زدن عزاداری کردن
to watch for certain symptoms توجه کردن به نشانه های ویژه [علایم ویژه مرض ]
special interest groups گروههایی با علاقه ویژه گروه مشترک المنافع ویژه
speciality کالای ویژه داروی ویژه یا اختصاصی اسپسیالیته
specialty کالای ویژه داروی ویژه یا اختصاصی اسپسیالیته
specialities کالای ویژه داروی ویژه یا اختصاصی اسپسیالیته
skip حرکت سریع کاغذ در چاپگر , با نادیده گرفتن پیشبرد طبیعی کاغذ
sheets سیستم نگهداری کاغذ که ورقههای کاغذ را یکباره در چاپگر قرار میدهد
skipped حرکت سریع کاغذ در چاپگر , با نادیده گرفتن پیشبرد طبیعی کاغذ
sheet سیستم نگهداری کاغذ که ورقههای کاغذ را یکباره در چاپگر قرار میدهد
skips حرکت سریع کاغذ در چاپگر , با نادیده گرفتن پیشبرد طبیعی کاغذ
plotter وسیلهای که در رسام استفاده میشود برای علامت گذاری کاغذ با چجوهر با حرکت آن روی کاغذ
plotters وسیلهای که در رسام استفاده میشود برای علامت گذاری کاغذ با چجوهر با حرکت آن روی کاغذ
sprocket holes مجموعه سوراخ کوچک در هر لبه مجموعهای کاغذ که امکان چرخیدن و قرار گرفتن کاغذ در چاپگر میدهد
idiocrasy طبیعت ویژه طرز فکر ویژه
NCR paper کاغذ خاص تلقیح شده با مواد شیمیایی که به صورتهای مختلف استفاده میشود. پس از چاپ گرفتن این کاغذ با چاپگر impact
flow درج متن در قالب کاغذ در سیستم DTP متن و فضای اطراف کاغذ و بین حاشیه ها
flowed درج متن در قالب کاغذ در سیستم DTP متن و فضای اطراف کاغذ و بین حاشیه ها
flows درج متن در قالب کاغذ در سیستم DTP متن و فضای اطراف کاغذ و بین حاشیه ها
page انتخابی که به کاربر امکان نحوه تنظیم صفحه برای چاپ بدهد. با تنظیم حاشیه " اندازه کاغذ و سایز کاغذ
paged انتخابی که به کاربر امکان نحوه تنظیم صفحه برای چاپ بدهد. با تنظیم حاشیه " اندازه کاغذ و سایز کاغذ
pages انتخابی که به کاربر امکان نحوه تنظیم صفحه برای چاپ بدهد. با تنظیم حاشیه " اندازه کاغذ و سایز کاغذ
scratch paper کاغذ مسوده کاغذ سیاهه
praetorial متعلق به گارد ویژه سربازی که جز گارد ویژه است
toner که در چاگر لیزری استفاده میشود. تونر با بر الکتریکی روی کاغذ منتقل میشود و سپس با نوک آن به طور موقت روی کاغذ قرار می گیرد
feed روش وارد کردن کاغذ به چاپگر. دندانه چرخ چاپگر به دندانه سوراخهای لبه کاغذ متصل میشود
feeds روش وارد کردن کاغذ به چاپگر. دندانه چرخ چاپگر به دندانه سوراخهای لبه کاغذ متصل میشود
sidelay تنظیم کننده کناره کاغذ وسیله تنظیم کناره کاغذ درماشین چاپ
paticular ویژه
idiocrasy ویژه
particulars ویژه
expert ویژه گر
experts ویژه گر
specifics ویژه
specific humidity نم ویژه
priviege حق ویژه
express ویژه
expresses ویژه
special character ویژه
adhoc ویژه
particular ویژه
expressing ویژه
peculiar ویژه
specialist ویژه گر
specialists ویژه گر
specific ویژه
extra special ویژه
expressed ویژه
specially ویژه
prerogatives حق ویژه
nett ویژه
privilege حق ویژه
net ویژه
nets ویژه
special <adj.> ویژه
special ویژه
extra <adj.> ویژه
prerogative حق ویژه
characteristic root ویژه مقدار
proper value ویژه مقدار
characteristic number ویژه مقدار
characteristic function ویژه تابع
net profit سود ویژه
cariologist ویژه گر قلب
bylaw قانون ویژه
specialization ویژه کاری
monographs ویژه نگاشت
byelaw قانون ویژه
body guard هنگ ویژه
monograph ویژه نگاشت
lachrymal ویژه اشک
ecotype بوم ویژه
labeled cargo کالای ویژه
kink ویژه گی فرریز
indicium نشانه ویژه
lacrimal ویژه اشک
habiliments جامه ویژه
life guard هنگ ویژه
gastronomist ویژه گرخوراک
monkish ویژه راهبان
favourite or vor ویژه مخصوص
specialization ویژه گری
monocular ویژه یک چشم
extra equipment متعلقات ویژه
equity capital ارزش ویژه
endemical ویژه یک قوم
electrical resistivity مقاومت ویژه
eigenvalue ویژه مقدار
eigenfunction ویژه تابع
acoustician ویژه گر اواشنود
characteristically نشان ویژه
specialising ویژه گری
specialize ویژه گری
specialities ویژه گری
specializes ویژه گری
specializing ویژه گری
prerogatives دارای حق ویژه
prerogatives حق یا امتیاز ویژه
specific heat دمای ویژه
prerogative دارای حق ویژه
specialty ویژه گری
zoologist ویژه گرجانورشناسی
specialises ویژه گری
nutritionists ویژه گر تغذیه
juvenile ویژه نو جوانان
speciality ویژه گری
lingo زبان ویژه
lingoes زبان ویژه
characteristic نشان ویژه
juveniles ویژه نو جوانان
version شرح ویژه
versions شرح ویژه
prerogative حق یا امتیاز ویژه
nutritionist ویژه گر تغذیه
specific gravities گرانی ویژه
stalling لژ جایگاه ویژه
stall لژ جایگاه ویژه
specific gravity گرانی ویژه
idiom زبان ویژه
idiom تعبیر ویژه
idioms زبان ویژه
rarely بااستادی ویژه
characteristics نشان ویژه
lineament نشان ویژه
morbid ویژه ناخوشی
standing order اوامر ویژه
standing orders اوامر ویژه
specialists ویژه کار
lineaments نشان ویژه
specialist ویژه کار
booth جای ویژه
booths جای ویژه
idioms تعبیر ویژه
special party گروه ویژه
special passport پاسپورت ویژه
special symbol نماد ویژه
special verdict تصمیم ویژه
species specific نوع- ویژه
specific cost هزینه ویژه
specific donor دهنده ویژه
specific drawdown افت ویژه
specific heat گرمای ویژه
special duty کار ویژه
special drawing rights حق برداشت ویژه
special drawing right حق برداشت ویژه
self weight ویژه وزن
specific humidity رطوبت ویژه
singular matrix ماتریش ویژه
singular matrix ماتریس ویژه
special agreement قرارداد ویژه
special bastard حرامزاده ویژه
special case مورد ویژه
special character دخشه ویژه
special deposits سپردههای ویژه
special effects جلوههای ویژه
(not one's) cup of tea <idiom> علاقه ویژه
extraordinary meeting نشست ویژه
special session نشست ویژه
speleologist ویژه گر غارشناسی
specific yield ابدهی ویژه
traits نشان ویژه
trait نشان ویژه
specific lattice شبکه ویژه
specific resistance مقاومت ویژه
specific rotation چرخش ویژه
specific viscosity گرانروی ویژه
specific volume حجم ویژه
specific weight سنگینی ویژه
capital ارزش ویژه
specific weight وزن ویژه
neurologist ویژه گر اعصاب
resistivity مقاومت ویژه
conizance نشان ویژه
regiospecific جهت ویژه
particular lien حق حبس ویژه
expert ویژه کار
proper function ویژه تابع
physiologists ویژه گر فیزیولوژی
quantum state ویژه حالت
praetorian guard گارد ویژه
preceptorial ویژه اموزگاری
proper volume ویژه حجم
experts ویژه کار
prerogatived دارای حق ویژه
penologist ویژه گر کیفرشناسی
relative density گرانی ویژه
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com