English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 202 (11 milliseconds)
English Persian
bureaucracies کاغذ پرانی دیوان سالاری
bureaucracy کاغذ پرانی دیوان سالاری
Other Matches
bureaucratic وابسته به اداره بازی وکاغذ پرانی وابسته به دیوان سالاری
bureaucracies دیوان سالاری
bureaucracy دیوان سالاری
bureaucrat مامور دولتی مقرراتی واهل کاغذ بازی دیوان سالار
bureaucrats مامور دولتی مقرراتی واهل کاغذ بازی دیوان سالار
timocratic وابسته به شرف سالاری یامالک سالاری
sprocket feed محل نگهداری کاغذ که چاپگر کاغذ را باچرخ دندانه دار در سوراخهای مقدار لبه هر کاغذ می چرخاند
tractor feed روش وارد کردن کاغذ در چاپگر که سوراخهای لبه کاغذ در دندانههای چاپگر قرار می گیرند تا کاغذ به جلو برود
friction feed تغذیه کاغذ توسط گیر دادن یک ورقه کاغذ میان دو غلطک تغذیه کاغذ تک
anode sputtering اند پرانی
sputtering کاتد پرانی
sandblasting ماسه پرانی
fling جفتک پرانی
flinging جفتک پرانی
cathode sputtering کاتد پرانی
wincing لگد پرانی
wince لگد پرانی
flings جفتک پرانی
winces لگد پرانی
winced لگد پرانی
sheet سیستم نگهداری کاغذ که ورقههای کاغذ را یکباره در چاپگر قرار میدهد
skips حرکت سریع کاغذ در چاپگر , با نادیده گرفتن پیشبرد طبیعی کاغذ
skip حرکت سریع کاغذ در چاپگر , با نادیده گرفتن پیشبرد طبیعی کاغذ
skipped حرکت سریع کاغذ در چاپگر , با نادیده گرفتن پیشبرد طبیعی کاغذ
sheets سیستم نگهداری کاغذ که ورقههای کاغذ را یکباره در چاپگر قرار میدهد
plotters وسیلهای که در رسام استفاده میشود برای علامت گذاری کاغذ با چجوهر با حرکت آن روی کاغذ
plotter وسیلهای که در رسام استفاده میشود برای علامت گذاری کاغذ با چجوهر با حرکت آن روی کاغذ
sprocket holes مجموعه سوراخ کوچک در هر لبه مجموعهای کاغذ که امکان چرخیدن و قرار گرفتن کاغذ در چاپگر میدهد
NCR paper کاغذ خاص تلقیح شده با مواد شیمیایی که به صورتهای مختلف استفاده میشود. پس از چاپ گرفتن این کاغذ با چاپگر impact
technocracy فن سالاری
triarchy سه تن سالاری
technocracies فن سالاری
meritocracies شاینده سالاری
meritocracies نخبه سالاری
militarism ارتش سالاری
meritocracy نخبه سالاری
patriarchy پدر سالاری
meritocracy شاینده سالاری
aristocracies اشراف سالاری
aristocracy اشراف سالاری
stratocracy سرباز سالاری
territoriality کلیسا سالاری
technocracy شگرد سالاری
territorialism کلیسا سالاری
technocracies شگرد سالاری
timocracy شرف سالاری
theocracy دین سالاری
theocracy یزدان سالاری
theocracies دین سالاری
theocracies یزدان سالاری
timocracy مالک سالاری
patternalism پدر سالاری
patriarchies پدر سالاری
elitism نخبه سالاری
growthmanship رشد سالاری
flow درج متن در قالب کاغذ در سیستم DTP متن و فضای اطراف کاغذ و بین حاشیه ها
flowed درج متن در قالب کاغذ در سیستم DTP متن و فضای اطراف کاغذ و بین حاشیه ها
flows درج متن در قالب کاغذ در سیستم DTP متن و فضای اطراف کاغذ و بین حاشیه ها
matriarchies مادر سالاری شه مادری
theocratic مربوط به خدا سالاری
theocrat طرفدار یزدان سالاری
matriarchy مادر سالاری شه مادری
paged انتخابی که به کاربر امکان نحوه تنظیم صفحه برای چاپ بدهد. با تنظیم حاشیه " اندازه کاغذ و سایز کاغذ
page انتخابی که به کاربر امکان نحوه تنظیم صفحه برای چاپ بدهد. با تنظیم حاشیه " اندازه کاغذ و سایز کاغذ
pages انتخابی که به کاربر امکان نحوه تنظیم صفحه برای چاپ بدهد. با تنظیم حاشیه " اندازه کاغذ و سایز کاغذ
scratch paper کاغذ مسوده کاغذ سیاهه
tribunals دیوان
divan دیوان
bureaus دیوان
bureau دیوان
tribunal دیوان
starkers دیوان
chancellery دیوان
diwan دیوان
office-holder دیوان گر
office-holders دیوان گر
patriarchal وابسته به پدر سالاری یاپدرشاهی
supreme court دیوان تمیز
financial tribunal دیوان محاسبات
tribunals دیوان محاکمات
poetical works دیوان شعر
prose work دیوان منثور
prose work دیوان نثر
arbitral tribunal دیوان داوری
tribunal دیوان محاکمات
tribunal of arbitration دیوان داوری
devitry گروه دیوان
bureaucratic دیوان سالارانه
office-holders دیوان سالار
office-holder دیوان سالار
Chief Justice رئیس دیوان عالی
high court of cassation دیوان عالی تمیز
supreme court دیوان عالی کشور
assocation justise مستشار دیوان عالی
hight court of cassetion دیوان عالی تمیز
Chief Justices رئیس دیوان عالی
to hold an a دیوان منعقد کردن
hight court of cassetion دیوان عالی کشور
high court of cassation دیوان عالی کشور
iran u.s. claims tribunal دیوان دعاوی ایران و امریکا
distinguished investigated by the رای دیوان عالی کشور
justice of supreme court مستشار دیوان عالی کشور
permanent court of international arbitra دیوان دایمی داوری بین المللی
toner که در چاگر لیزری استفاده میشود. تونر با بر الکتریکی روی کاغذ منتقل میشود و سپس با نوک آن به طور موقت روی کاغذ قرار می گیرد
feed روش وارد کردن کاغذ به چاپگر. دندانه چرخ چاپگر به دندانه سوراخهای لبه کاغذ متصل میشود
feeds روش وارد کردن کاغذ به چاپگر. دندانه چرخ چاپگر به دندانه سوراخهای لبه کاغذ متصل میشود
To crack jockes . to indulge in witticism . مزه ریختن ( مزه پرانی کردن )
sidelay تنظیم کننده کناره کاغذ وسیله تنظیم کناره کاغذ درماشین چاپ
democracy مردم سالاری دمکراسی حکومت مردم برمردم
democracies مردم سالاری دمکراسی حکومت مردم برمردم
international court of justice دیوان دادگستری بین المللی رکن قضایی سازمان ملل متحد که وفیفه اش رسیدگی به دعاوی مطروحه دول عضو علیه یکدیگر است
papers کاغذ
paper-knife کاغذ بر
papering کاغذ
paper-knives کاغذ بر
letter head سر کاغذ
toilet paper کاغذ
paper کاغذ
charting کاغذ
charted کاغذ
two part کاغذ
chart کاغذ
wastepaper سر کاغذ یا ته کاغذ
charts کاغذ
papered کاغذ
page ورق کاغذ
emery cloth کاغذ سمباده
emery paper کاغذ سمباده
filter paper کاغذ صافی
chadless بی خرده کاغذ
paged ورق کاغذ
pages ورق کاغذ
fanfold paper کاغذ تاشو
f.currency پول کاغذ
paperwork کاغذ بازی
coordinate paper کاغذ مختصاتی
wallpaper کاغذ دیواری
wallpapers کاغذ دیواری
aluminium foil کاغذ الومینیوم
absorbent paper کاغذ خشک کن
abrasive paper کاغذ سنباده
graph paper کاغذ شطرنجی
graph paper کاغذ میلیمتری
abrasive paper کاغذ سمباده
hangings کاغذ دیواری
Chad خرده کاغذ
copy holder گیره کاغذ
letter کاغذ ادبیات
letters کاغذ ادبیات
continuous paper کاغذ پیوسته
chartaceous شبیه کاغذ
wax paper کاغذ مومی
graph paper کاغذ گراف
wall paper کاغذ دیواری
To indulge in tendentious correwpondence. کاغذ پراکنی
some toiletpaper کاغذ توالت
cigarette paper کاغذ سیگار
cartridge paper کاغذ مخصوصنقاشی
wastepaper کاغذ باطله
waxed paper کاغذ مومی
whatman کاغذ رسم
notepaper کاغذ یادداشت
paper clip گیرهی کاغذ
paperweight وزنهی کاغذ
paperweights وزنهی کاغذ
sandpaper کاغذ سنباده
carton-pierre خمیر کاغذ
ward دسته کاغذ
useless paper کاغذ بیمصرف
form feed تغذیه کاغذ
manila paper کاغذ مانیلا
mica paper کاغذ میکا
milimetre paper کاغذ میلیمتری
note paper کاغذ نویسی
note paper کاغذ رقعهای
oil paper کاغذ روغنی
oil paper کاغذ مومی
oiled paper کاغذ روغنی
manila paper کاغذ مانیل
letter writer کاغذ نویس
gelatine paper کاغذ ژلاتینی
glass paper کاغذ گلاسه
i wrote letter a letter هی کاغذ نوشتم
kraft paper کاغذ ضخیم
paper base laminate کاغذ ضخیم
lable paper کاغذ برچسب
leetter writing کاغذ نویسی
letter paper کاغذ نویسی
paper feer تغذیه کاغذ
paper hangings کاغذ دیواری
paper stainer کاغذ رنگ کن
plain paper کاغذ ساده
plain paper کاغذ بی نقش
roll paper کاغذ لولهای
scratch paper کاغذ یادداشت
seal up کاغذ گرفتن
send a letter کاغذ بدهید
swamped with letters کاغذ پیچ
tons of paper خروارها کاغذ
pasteboard کاغذ مقوایی
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com