English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 175 (8 milliseconds)
English Persian
luxury goods کالاهای تجملی
fancy goods کالاهای تجملی
Search result with all words
semi luxury goods کالاهای نیمه تجملی
Other Matches
consolidation container کانتینر کالاهای عمومی جعبه حمل کالاهای مشترک
branded goods کالاهای دارای علامت تجاری کالاهای مارکدار
producer's goods کالاهای سرمایهای کالاهای تولیدی
collective goods کالاهای قابل استفاده جمعی کالاهای عمومی که استفاده یک فرد ازانها موجب محرومیت دیگران از استفاده ان کالاها نمیشود
fancy تجملی
luxury good تجملی
fancied تجملی
luxe تجملی
fancying تجملی
de luxe تجملی
fancies تجملی
fanciest تجملی
deluxe تجملی
conspicious consumption مصرف تجملی
luxury spending مخارج تجملی
fancy fair بازارکالای تجملی
trappings یراغ تجملی
conspicuious consumption مصرف تجملی
luxurious دارای زندگی تجملی
edition de luxe چاپ فریف یا تجملی
doll up <idiom> لباسهای تجملی پوشیدن
decked out <idiom> لباسهای تجملی پوشیدن
perishable goods کالاهای خراب شدنی کالاهای فاسد شدنی
mixed goods کالاهای مختلط
public goods کالاهای عمومی
consumables کالاهای مصرفی
merit goods کالاهای مطلوب
producer goods کالاهای تولیدی
consumption goods کالاهای مصرفی
complementary goods کالاهای مکمل
merit goods کالاهای ایده ال
nondurable goods کالاهای بی دوام
differentiated products کالاهای متفاوت
goods inwards کالاهای دریافتی
goods receiving کالاهای دریافتی
goods on consignment کالاهای امانی
hazardous goods کالاهای خطرناک
heavy goods کالاهای سنگین
intermediate goods کالاهای واسطهای
goods intake کالاهای دریافتی
intermediate goods کالاهای واسطه
exports کالاهای صادراتی
expendable supplies کالاهای مصرفی
investment goods کالاهای سرمایهای
durables کالاهای بادوام
durable goods کالاهای بادوام
labor intensive goods کالاهای کاربر
inwards goods کالاهای وارداتی
differentiated products کالاهای ناهمگن
goods in transit کالاهای عبوری
producer goods کالاهای سرمایهای
purpose made کالاهای خاص
supporting goods کالاهای حمایتی
consumer goods کالاهای مصرفی
substitute goods کالاهای جانشین
luxury goods کالاهای تشریفاتی
imports کالاهای وارداتی
spot goods کالاهای موجود
necessities کالاهای ضروری
soft goods کالاهای بی دوام
social good کالاهای اجتماعی
attractive goods کالاهای جذاب
available goods کالاهای موجود
proprietary goods کالاهای اختصاصی
commercial items کالاهای تجارتی
producer's goods کالاهای مولد
prohibited goods کالاهای ممنوعه
collective goods کالاهای جمعی
social good کالاهای عمومی
Consumer ( consrmers ) goods . کالاهای مصرفی
capital goods کالاهای سرمایهای
visibles کالاهای مرئی
goods receiving کالاهای درحال تحویل
goods inwards کالاهای درحال تحویل
visibles کالاهای قابل رویت
soft goods کالاهای مصرف شدنی
spot goods کالاهای اماده تحویل
stock accounting حساب کالاهای موجود
intermediate stock کالاهای نیمه تمام
prohibited goods کالاهای منع شده
perishable goods کالاهای فاسد شدنی
overdue goods کالاهای تحویل نشده
nonessential goods کالاهای غیر اساسی
nondurable consumer goods کالاهای مصرفی بی دوام
man made goods کالاهای ساخت بشر
secondhand goods کالاهای دست دوم
semi durable goods کالاهای نیمه بادوام
stock markets بورس کالاهای مختلف
semi finished goods کالاهای نیمه ساخته
service stock اماد و کالاهای جنگی
principle of exclusion در مورد کالاهای خصوصی
goods intake کالاهای درحال تحویل
stock market بورس کالاهای مختلف
commodity loading بارگیری کالاهای مختلف
consumer durable goods کالاهای مصرفی بادوام
competitive goods کالاهای مورد رقابت
durable consumption goods کالاهای مصرفی بادوام
consumer durables کالاهای مصرفی پر دوام
consumer nondurables کالاهای مصرفی بی دوام
fabrication کالاهای ساخته شده
finished goods کالاهای ساخته شده
free list صورت کالاهای بی گمرک
damaged shipments کالاهای اسیب دیده
finished goods کالاهای اماده فروش
job lots کالاهای گوناگون که یک جاخریداری میشود
ten cent store فروشگاه دارای کالاهای ارزان
job lot کالاهای گوناگون که یک جاخریداری میشود
jetsam کالاهای به دریا ریخته شده
consumer credit اعتباربرای خرید کالاهای مصرفی
articlcs of virtu کالاهای صنعتی و کهنه وکمیاب
rationed goods کالاهای جیره بندی شده
surpluses مازاد کالاهای اقتصادی زیادی
surplus مازاد کالاهای اقتصادی زیادی
cataloged فهرست و مشخصات کالاهای یک شرکت
cataloging فهرست و مشخصات کالاهای یک شرکت
silk manufactures of home کالاهای ابریشمی ساخت میهن
catalogues فهرست و مشخصات کالاهای یک شرکت
catalogued فهرست و مشخصات کالاهای یک شرکت
catalogue فهرست و مشخصات کالاهای یک شرکت
catalogs فهرست و مشخصات کالاهای یک شرکت
marketable goods کالاهای قابل عرضه به بازار
farm price supports حمایت از قیمت کالاهای کشاورزی
intermediate stock موجودی کالاهای درحال ساخت
extreport trade صادرات مجدد کالاهای وارداتی
excise taxes مالیات برفروش کالاهای کثیرالمصرف
Nothing to declare همراه نداشتن کالاهای گمرکی
cataloguing فهرست و مشخصات کالاهای یک شرکت
delivery note فهرست کالاهای در حال حمل
general cargo rates نرخهای حمل کالاهای متفرقه
consumer price index شاخص قیمت کالاهای مصرفی
finished goods stock موجودی کالاهای تمام شده
Goods to declare همراه داشتن کالاهای گمرکی
index of consumer prices شاخص قیمت کالاهای مصرفی
demand factors جمعیت سلیقه قیمت کالاهای دیگر
finished کالاهای تولیدی که آماده فروش هستند
salvor نجات دهنده کشتی یا کالاهای ان در دریا
packing list صورت کالاهای بسته بندی شده
bonded store انباری که کالاهای وارداتی در ان نگهداری میشود
combination carrier کشتی که کالاهای گوناگون حمل مینماید
cornering the market خرید کلی و یکجای کالاهای بازار
consumable اقلام مصرف شدنی کالاهای مصرفی
window shop به کالاهای درون ویترین مغازه نگاه کردن
durable goods کالای بادوام یا فاسد نشدنی کالاهای دیرپای
goods on approval تحویل کالا به شرط قبولی کالاهای مشروط
stores کالاهای ذخیره شده در انبار انبارها فروشگاهها
field stockade کالاهای انبار شده در صحرا یا میدان جنگ
discriminating tariff شیوهای که در ان حقوق گمرکی کالاهای وارداتی متفاوت بایکدیگرست
flag discrimination مخالفت یک کشور با حمل کالاهای خود توسط کشتیهای غیر
Best before: تا این تاریخ مصرف شود : [برچسب روی کالاهای فاسد شدنی]
group contracts قراردادهای کلی قراردادهایی که دران کالاهای مختلف موردمعامله قرار میگیرد
prize of war کشتیها یا کالاهای به غنیمت گرفته شده در بندر یا دریا درزمان جنگ
window shopper کسی که فقط از پشت ویترین کالاهای عرضه شده راتماشا میکند
just in time روشی درتدارک مواد که در ان کالاهای مورد نظر درست در زمان نیاز دریافت میشود
trade restrictions جلوگیری از ورود کالاهای خارجی به کشور است از طریق وضع قوانین گمرکی و سودبازرگانی
customs union مجموعهای از چند کشور که کالاهای یکدیگر را بدون حقوق وعوارض گمرکی وارد و صادرمی کنند
dead weights کالاهای سنگین که کرایه حمل انها براساس وزن تعیین میگردد مانند ذغال سنگ واهن
dead weight کالاهای سنگین که کرایه حمل انها براساس وزن تعیین میگردد مانند ذغال سنگ واهن
abc analysis طبقه بندی مخصوص کالاهای موجود درانبار که معمولابراساس قیمت موجودی هریک از اقلام تنظیم میگردد
work in progress کالاهای در حال ساخت کالاهائیکه مراحل ساخت رامی گذرانند
work in process کالاهای در حال ساخت کالاهائیکه مراحل ساخت رامی گذرانند
ship's manifest صورت محمولههای کشتی فهرست کالاهای در حال حمل در کشتی
pilot line operation کار تولید حداقل کالاهای نظامی فقط به منظور حفظ سیستم تولید
commodity groups گروه اقلام مشابه لجستیکی گروه کالاهای مصرفی
vendors فروشنده کالاهای نظامی طرف فروشنده قرارداد
vendor فروشنده کالاهای نظامی طرف فروشنده قرارداد
excise مالیات کالاهای داخلی مالیات غیرمستقیم
picking list فهرست کالاهای انتخابی فهرست انتخاب
futures goods کالاهایی که در معامله سلف خرید و فروش می گردد کالاهای مورد معامله سلف
warehousing system روشی که به موجب ان کالاهای وارداتی بدون پرداخت حقوق و عوارض گمرکی به مملکت وارد و انبار میشود و این عوارض درموقع عرضه برای فروش اخذ میشود
economic nationalism ناسیونالیسم اقتصادی خودکفایی اقتصادی سیستم فکری اقتصادی که هدف ان ایجاد سیستم اقتصادی مبنی بر خودبسی است به طوریکه اقتصاد کشور به تجارت خارجی برای کالاهای اصلی احتیاج نداشته باشد
tacit collusion حالتی که قیمت کالاهای دو کمپانی رقیب دران واحد بالا رود حتی درحالتی که چنین تبانی یی عملا" صورت نگرفته باشددادگاه ممکن است با توجه به قرینه بالا رفتن قیمت اقدامات بازدارنده را با قائل شدن به وجود ان معمول دارد
combat cargo officer افسر مسئول ترابری رزمی افسر مسئول بارگیری کالاهای رزمی
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com