English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (11 milliseconds)
English Persian
overdue goods کالاهای تحویل نشده
Other Matches
goods intake کالاهای درحال تحویل
spot goods کالاهای اماده تحویل
goods receiving کالاهای درحال تحویل
goods inwards کالاهای درحال تحویل
goods on approval تحویل کالا به شرط قبولی کالاهای مشروط
back order قسمتی از کالای مشتری که به علتی تحویل نشده
consolidation container کانتینر کالاهای عمومی جعبه حمل کالاهای مشترک
branded goods کالاهای دارای علامت تجاری کالاهای مارکدار
cumulative delivery diagram منحنی تحویل تراکمی نموداری که نحوه تحویل کالاها را نشان میدهد
producer's goods کالاهای سرمایهای کالاهای تولیدی
handover تحویل و تحول کردن سیستم کنترل هواپیماها تحویل دادن
collective goods کالاهای قابل استفاده جمعی کالاهای عمومی که استفاده یک فرد ازانها موجب محرومیت دیگران از استفاده ان کالاها نمیشود
impact shipment کالای ضربتی از نظر تحویل کالایی که از نظر تحویل زمان مخصوص دارد
cash on delivery فروش نقد پس از تحویل کالا وصول وجه در حین تحویل کالا
perishable goods کالاهای خراب شدنی کالاهای فاسد شدنی
unpremediated پیش بینی نشده الهام نشده غیر منتظره
unobligated اعتبارتعهد نشده تعهدات پرداخت نشده
unborn هنوز زاده نشده هنوززاده نشده
undisciplined تربیت نشده تادیب نشده بی انتظام
unpicked نچیده گزین نشده انتخاب نشده
unbaoked سوار نشده رام نشده بی پشتیبان
unbroke رام نشده سوقان گیری نشده
unresolved تصمیم نگرفته حل نشده تصفیه نشده
uncommitted غیر متعهد نشده تعهد نشده
inconsummate تکمیل نشده انجام نشده
irredenta انجام نشده جبران نشده
uncharged محسوب نشده رسمامتهم نشده
unredeemed جبران نشده سبک نشده
unset جایگزین نشده جاانداخته نشده
unsought جستجو نشده کشف نشده
unasked خواسته نشده پرسیده نشده
untried امتحان نشده محاکمه نشده
unsifted الک نشده رسیدگی نشده
undirected رهبری نشده راهنمایی نشده
unintended saving پس انداز برنامه ریزی نشده پس انداز پیش بینی نشده
incomplete انجام نشده پر نشده
unintended investment سرمایه گذاری برنامه ریزی نشده سرمایه گذاری پیش بینی نشده
rool crush اثر تاخوردگی [فرش هایی که درست عدل بندی نشده و یا مدت طولانی بصورت چهارلا در انبار باشد پس از مفروش شدن در زمین برآمدگی هایی در محل تا دارد که اگر به شکستگی منجر نشده باشد پس از مدتی اصلاح می شود.]
procurement rate نواخت تهیه و تحویل اماد نواخت تحویل اماد
durables کالاهای بادوام
investment goods کالاهای سرمایهای
intermediate goods کالاهای واسطه
fancy goods کالاهای تجملی
intermediate goods کالاهای واسطهای
inwards goods کالاهای وارداتی
consumer goods کالاهای مصرفی
proprietary goods کالاهای اختصاصی
consumption goods کالاهای مصرفی
expendable supplies کالاهای مصرفی
luxury goods کالاهای تجملی
public goods کالاهای عمومی
purpose made کالاهای خاص
luxury goods کالاهای تشریفاتی
social good کالاهای اجتماعی
goods on consignment کالاهای امانی
supporting goods کالاهای حمایتی
goods intake کالاهای دریافتی
goods in transit کالاهای عبوری
goods inwards کالاهای دریافتی
imports کالاهای وارداتی
necessities کالاهای ضروری
durable goods کالاهای بادوام
hazardous goods کالاهای خطرناک
heavy goods کالاهای سنگین
differentiated products کالاهای متفاوت
substitute goods کالاهای جانشین
spot goods کالاهای موجود
soft goods کالاهای بی دوام
social good کالاهای عمومی
differentiated products کالاهای ناهمگن
goods receiving کالاهای دریافتی
complementary goods کالاهای مکمل
producer goods کالاهای تولیدی
producer's goods کالاهای مولد
producer goods کالاهای سرمایهای
merit goods کالاهای مطلوب
exports کالاهای صادراتی
collective goods کالاهای جمعی
labor intensive goods کالاهای کاربر
commercial items کالاهای تجارتی
Consumer ( consrmers ) goods . کالاهای مصرفی
merit goods کالاهای ایده ال
mixed goods کالاهای مختلط
capital goods کالاهای سرمایهای
available goods کالاهای موجود
prohibited goods کالاهای ممنوعه
visibles کالاهای مرئی
attractive goods کالاهای جذاب
consumables کالاهای مصرفی
nondurable goods کالاهای بی دوام
principle of exclusion در مورد کالاهای خصوصی
commodity loading بارگیری کالاهای مختلف
perishable goods کالاهای فاسد شدنی
soft goods کالاهای مصرف شدنی
competitive goods کالاهای مورد رقابت
finished goods کالاهای اماده فروش
free list صورت کالاهای بی گمرک
stock accounting حساب کالاهای موجود
nonessential goods کالاهای غیر اساسی
prohibited goods کالاهای منع شده
damaged shipments کالاهای اسیب دیده
stock markets بورس کالاهای مختلف
nondurable consumer goods کالاهای مصرفی بی دوام
visibles کالاهای قابل رویت
stock market بورس کالاهای مختلف
finished goods کالاهای ساخته شده
semi luxury goods کالاهای نیمه تجملی
intermediate stock کالاهای نیمه تمام
man made goods کالاهای ساخت بشر
secondhand goods کالاهای دست دوم
semi durable goods کالاهای نیمه بادوام
semi finished goods کالاهای نیمه ساخته
durable consumption goods کالاهای مصرفی بادوام
service stock اماد و کالاهای جنگی
consumer durable goods کالاهای مصرفی بادوام
fabrication کالاهای ساخته شده
consumer durables کالاهای مصرفی پر دوام
consumer nondurables کالاهای مصرفی بی دوام
ten cent store فروشگاه دارای کالاهای ارزان
catalogs فهرست و مشخصات کالاهای یک شرکت
cataloging فهرست و مشخصات کالاهای یک شرکت
articlcs of virtu کالاهای صنعتی و کهنه وکمیاب
surplus مازاد کالاهای اقتصادی زیادی
catalogue فهرست و مشخصات کالاهای یک شرکت
catalogued فهرست و مشخصات کالاهای یک شرکت
extreport trade صادرات مجدد کالاهای وارداتی
farm price supports حمایت از قیمت کالاهای کشاورزی
excise taxes مالیات برفروش کالاهای کثیرالمصرف
consumer credit اعتباربرای خرید کالاهای مصرفی
finished goods stock موجودی کالاهای تمام شده
surpluses مازاد کالاهای اقتصادی زیادی
cataloged فهرست و مشخصات کالاهای یک شرکت
cataloguing فهرست و مشخصات کالاهای یک شرکت
catalogues فهرست و مشخصات کالاهای یک شرکت
delivery note فهرست کالاهای در حال حمل
general cargo rates نرخهای حمل کالاهای متفرقه
consumer price index شاخص قیمت کالاهای مصرفی
Goods to declare همراه داشتن کالاهای گمرکی
jetsam کالاهای به دریا ریخته شده
silk manufactures of home کالاهای ابریشمی ساخت میهن
intermediate stock موجودی کالاهای درحال ساخت
marketable goods کالاهای قابل عرضه به بازار
job lots کالاهای گوناگون که یک جاخریداری میشود
job lot کالاهای گوناگون که یک جاخریداری میشود
rationed goods کالاهای جیره بندی شده
index of consumer prices شاخص قیمت کالاهای مصرفی
Nothing to declare همراه نداشتن کالاهای گمرکی
salvor نجات دهنده کشتی یا کالاهای ان در دریا
demand factors جمعیت سلیقه قیمت کالاهای دیگر
cornering the market خرید کلی و یکجای کالاهای بازار
consumable اقلام مصرف شدنی کالاهای مصرفی
finished کالاهای تولیدی که آماده فروش هستند
combination carrier کشتی که کالاهای گوناگون حمل مینماید
packing list صورت کالاهای بسته بندی شده
bonded store انباری که کالاهای وارداتی در ان نگهداری میشود
durable goods کالای بادوام یا فاسد نشدنی کالاهای دیرپای
stores کالاهای ذخیره شده در انبار انبارها فروشگاهها
window shop به کالاهای درون ویترین مغازه نگاه کردن
field stockade کالاهای انبار شده در صحرا یا میدان جنگ
discriminating tariff شیوهای که در ان حقوق گمرکی کالاهای وارداتی متفاوت بایکدیگرست
livery تحویل
transter تحویل
processes تحویل
bailment تحویل
process تحویل
utilization تحویل
liveries تحویل
delivery تحویل
devolvement تحویل
landing, storage, delivery تحویل
deliveries تحویل
frees تحویل
solstice تحویل
free تحویل
prehension تحویل
freeing تحویل
freed تحویل
flag discrimination مخالفت یک کشور با حمل کالاهای خود توسط کشتیهای غیر
transfer واگذاری تحویل
transfers واگذاری تحویل
recorded delivery تحویل سفارشی
irreducibility تحویل ناپذیری
transference تحویل حواله
cash dispenser تحویل دارخودکار
surrenders تحویل دادن
cash dispensers تحویل دارخودکار
transferring واگذاری تحویل
prompt delivery تحویل فوری
LSD نگهداری تحویل
exs تحویل از کشتی
bailment تحویل جنس
bailee تحویل گیرنده
polytropic تحویل برزخ
pick up and delivery بارگیری و تحویل
period of delivery دوره تحویل
acceptance tests آزمایشهای تحویل
delivered تحویل شده
smooth delivery تحویل بی اشکال
supplied تحویل دادن
supplied تحویل ذخیره
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com