English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 202 (6 milliseconds)
English Persian
collective goods کالاهای جمعی
Search result with all words
collective goods کالاهای قابل استفاده جمعی کالاهای عمومی که استفاده یک فرد ازانها موجب محرومیت دیگران از استفاده ان کالاها نمیشود
Other Matches
consolidation container کانتینر کالاهای عمومی جعبه حمل کالاهای مشترک
branded goods کالاهای دارای علامت تجاری کالاهای مارکدار
producer's goods کالاهای سرمایهای کالاهای تولیدی
coaction عمل دسته جمعی همکاری دسته جمعی
perishable goods کالاهای خراب شدنی کالاهای فاسد شدنی
massing جمعی
additive جمعی
additives جمعی
mass جمعی
aggregative جمعی
masses جمعی
plural جمعی
collective جمعی
collective bargaining جمعی
cumulative error خطای جمعی
collectedness جمعی حواس
collective unconscious ناهشیار جمعی
collective self reliance خوداتکائی جمعی
collective responsibility مسئوولیت جمعی
collective دسته جمعی
collective protection حفافت جمعی
aggregate operator عملگر جمعی
aggregate function عمل جمعی
processional سروددسته جمعی
processional دسته جمعی
collective agreement توافق جمعی
collective behavior رفتار جمعی
ensembles دسته جمعی
ensemble دسته جمعی
social دسته جمعی
collective liability بدهی جمعی
collective mind ذهن جمعی
collective ownership مالکیت جمعی
gunners جمعی توپخانه
en masse دسته جمعی
mass communication ارتباط جمعی
mass contagion سرایت جمعی
mass education اموزش جمعی
mass hysteria هیستری جمعی
collective bargaining معامله جمعی
sum term لفظ جمعی
sum check مقابله جمعی
scrutin deliste رای جمعی
gunner جمعی توپخانه
communal دسته جمعی
in company دسته جمعی
all together دسته جمعی
in chorus دسته جمعی
purpose made کالاهای خاص
public goods کالاهای عمومی
social good کالاهای اجتماعی
social good کالاهای عمومی
soft goods کالاهای بی دوام
proprietary goods کالاهای اختصاصی
substitute goods کالاهای جانشین
attractive goods کالاهای جذاب
Consumer ( consrmers ) goods . کالاهای مصرفی
durables کالاهای بادوام
goods inwards کالاهای دریافتی
visibles کالاهای مرئی
capital goods کالاهای سرمایهای
supporting goods کالاهای حمایتی
available goods کالاهای موجود
prohibited goods کالاهای ممنوعه
producer's goods کالاهای مولد
differentiated products کالاهای ناهمگن
durable goods کالاهای بادوام
expendable supplies کالاهای مصرفی
fancy goods کالاهای تجملی
goods in transit کالاهای عبوری
goods intake کالاهای دریافتی
goods receiving کالاهای دریافتی
hazardous goods کالاهای خطرناک
heavy goods کالاهای سنگین
intermediate goods کالاهای واسطهای
intermediate goods کالاهای واسطه
investment goods کالاهای سرمایهای
differentiated products کالاهای متفاوت
goods on consignment کالاهای امانی
producer goods کالاهای سرمایهای
spot goods کالاهای موجود
commercial items کالاهای تجارتی
complementary goods کالاهای مکمل
nondurable goods کالاهای بی دوام
consumables کالاهای مصرفی
consumption goods کالاهای مصرفی
labor intensive goods کالاهای کاربر
mixed goods کالاهای مختلط
merit goods کالاهای ایده ال
merit goods کالاهای مطلوب
inwards goods کالاهای وارداتی
necessities کالاهای ضروری
luxury goods کالاهای تشریفاتی
imports کالاهای وارداتی
consumer goods کالاهای مصرفی
producer goods کالاهای تولیدی
luxury goods کالاهای تجملی
exports کالاهای صادراتی
gang punch منگنه دسته جمعی
picnic گردش دسته جمعی
polls اخذرای دسته جمعی
poll اخذرای دسته جمعی
nonoperating strength جمعی غیرفعال در یکان
polled اخذرای دسته جمعی
procession حرکت دسته جمعی
processions حرکت دسته جمعی
infantrymen جمعی پیاده نظام
infantryman جمعی پیاده نظام
volley bombing شلیک دسته جمعی
salvo فریاد دسته جمعی
paratrooper جمعی یکان چترباز
power play حمله دسته جمعی
permanent party جمعی دایمی یکان
paratroopers جمعی یکان چترباز
picnic دسته جمعی خوردن
picnicked گردش دسته جمعی
salvoes فریاد دسته جمعی
picnicked دسته جمعی خوردن
picnics گردش دسته جمعی
ingrow بطور دسته جمعی
in mass بطور دسته جمعی
picnics دسته جمعی خوردن
volleys شلیک بطوردسته جمعی
volleying شلیک بطوردسته جمعی
teamwork کار دسته جمعی
collective fire اتش دسته جمعی
certes خاطر جمعی تحقیق
genocide کشتار دسته جمعی
collective security تامین دسته جمعی
mass media وسایل ارتباط جمعی
volleyed شلیک بطوردسته جمعی
volley شلیک بطوردسته جمعی
goods inwards کالاهای درحال تحویل
free list صورت کالاهای بی گمرک
goods receiving کالاهای درحال تحویل
stock accounting حساب کالاهای موجود
goods intake کالاهای درحال تحویل
intermediate stock کالاهای نیمه تمام
fabrication کالاهای ساخته شده
finished goods کالاهای اماده فروش
spot goods کالاهای اماده تحویل
damaged shipments کالاهای اسیب دیده
soft goods کالاهای مصرف شدنی
principle of exclusion در مورد کالاهای خصوصی
perishable goods کالاهای فاسد شدنی
secondhand goods کالاهای دست دوم
overdue goods کالاهای تحویل نشده
nonessential goods کالاهای غیر اساسی
semi durable goods کالاهای نیمه بادوام
nondurable consumer goods کالاهای مصرفی بی دوام
semi finished goods کالاهای نیمه ساخته
semi luxury goods کالاهای نیمه تجملی
service stock اماد و کالاهای جنگی
man made goods کالاهای ساخت بشر
prohibited goods کالاهای منع شده
finished goods کالاهای ساخته شده
consumer nondurables کالاهای مصرفی بی دوام
stock market بورس کالاهای مختلف
visibles کالاهای قابل رویت
competitive goods کالاهای مورد رقابت
consumer durable goods کالاهای مصرفی بادوام
durable consumption goods کالاهای مصرفی بادوام
consumer durables کالاهای مصرفی پر دوام
commodity loading بارگیری کالاهای مختلف
stock markets بورس کالاهای مختلف
fluttering بال زنی دسته جمعی
gangs دسته جمعی عمل کردن
gang دسته جمعی عمل کردن
paraded تظاهرات عملیات دسته جمعی
flutter بال زنی دسته جمعی
parades تظاهرات عملیات دسته جمعی
parading تظاهرات عملیات دسته جمعی
formicarm زندگی دسته جمعی موریانه
synergism کار توام ودسته جمعی
parade تظاهرات عملیات دسته جمعی
formicary زندگی دسته جمعی موریانه
social increment افزایش ناشی از کار جمعی
social decrement کاهش ناشی از کار جمعی
gang days روزهایی که بمصلامیروندومناجات جمعی میخوانند
callective note بیانیه یا یادداشت دسته جمعی
fluttered بال زنی دسته جمعی
scot ant lot جریمه یامالیات دسته جمعی
flutters بال زنی دسته جمعی
surpluses مازاد کالاهای اقتصادی زیادی
jetsam کالاهای به دریا ریخته شده
consumer credit اعتباربرای خرید کالاهای مصرفی
catalogue فهرست و مشخصات کالاهای یک شرکت
silk manufactures of home کالاهای ابریشمی ساخت میهن
rationed goods کالاهای جیره بندی شده
job lot کالاهای گوناگون که یک جاخریداری میشود
job lots کالاهای گوناگون که یک جاخریداری میشود
articlcs of virtu کالاهای صنعتی و کهنه وکمیاب
marketable goods کالاهای قابل عرضه به بازار
index of consumer prices شاخص قیمت کالاهای مصرفی
consumer price index شاخص قیمت کالاهای مصرفی
catalogs فهرست و مشخصات کالاهای یک شرکت
farm price supports حمایت از قیمت کالاهای کشاورزی
catalogues فهرست و مشخصات کالاهای یک شرکت
extreport trade صادرات مجدد کالاهای وارداتی
catalogued فهرست و مشخصات کالاهای یک شرکت
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com