Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (3 milliseconds)
English
Persian
branded goods
کالاهای دارای علامت تجاری کالاهای مارکدار
Other Matches
consolidation container
کانتینر کالاهای عمومی جعبه حمل کالاهای مشترک
producer's goods
کالاهای سرمایهای کالاهای تولیدی
collective goods
کالاهای قابل استفاده جمعی کالاهای عمومی که استفاده یک فرد ازانها موجب محرومیت دیگران از استفاده ان کالاها نمیشود
ten cent store
فروشگاه دارای کالاهای ارزان
perishable goods
کالاهای خراب شدنی کالاهای فاسد شدنی
labor intensive goods
کالاهای کاربر
collective goods
کالاهای جمعی
merit goods
کالاهای ایده ال
nondurable goods
کالاهای بی دوام
mixed goods
کالاهای مختلط
necessities
کالاهای ضروری
purpose made
کالاهای خاص
public goods
کالاهای عمومی
proprietary goods
کالاهای اختصاصی
prohibited goods
کالاهای ممنوعه
producer's goods
کالاهای مولد
producer goods
کالاهای سرمایهای
producer goods
کالاهای تولیدی
capital goods
کالاهای سرمایهای
merit goods
کالاهای مطلوب
commercial items
کالاهای تجارتی
consumption goods
کالاهای مصرفی
goods inwards
کالاهای دریافتی
differentiated products
کالاهای متفاوت
differentiated products
کالاهای ناهمگن
goods intake
کالاهای دریافتی
durable goods
کالاهای بادوام
durables
کالاهای بادوام
goods in transit
کالاهای عبوری
expendable supplies
کالاهای مصرفی
consumables
کالاهای مصرفی
goods receiving
کالاهای دریافتی
inwards goods
کالاهای وارداتی
investment goods
کالاهای سرمایهای
intermediate goods
کالاهای واسطه
intermediate goods
کالاهای واسطهای
heavy goods
کالاهای سنگین
hazardous goods
کالاهای خطرناک
goods on consignment
کالاهای امانی
complementary goods
کالاهای مکمل
fancy goods
کالاهای تجملی
Consumer ( consrmers ) goods .
کالاهای مصرفی
social good
کالاهای اجتماعی
luxury goods
کالاهای تشریفاتی
social good
کالاهای عمومی
soft goods
کالاهای بی دوام
spot goods
کالاهای موجود
consumer goods
کالاهای مصرفی
available goods
کالاهای موجود
substitute goods
کالاهای جانشین
supporting goods
کالاهای حمایتی
visibles
کالاهای مرئی
luxury goods
کالاهای تجملی
exports
کالاهای صادراتی
imports
کالاهای وارداتی
attractive goods
کالاهای جذاب
competitive goods
کالاهای مورد رقابت
commodity loading
بارگیری کالاهای مختلف
goods receiving
کالاهای درحال تحویل
damaged shipments
کالاهای اسیب دیده
stock accounting
حساب کالاهای موجود
spot goods
کالاهای اماده تحویل
finished goods
کالاهای ساخته شده
prohibited goods
کالاهای منع شده
finished goods
کالاهای اماده فروش
fabrication
کالاهای ساخته شده
consumer nondurables
کالاهای مصرفی بی دوام
consumer durables
کالاهای مصرفی پر دوام
durable consumption goods
کالاهای مصرفی بادوام
consumer durable goods
کالاهای مصرفی بادوام
free list
صورت کالاهای بی گمرک
visibles
کالاهای قابل رویت
goods intake
کالاهای درحال تحویل
service stock
اماد و کالاهای جنگی
intermediate stock
کالاهای نیمه تمام
nondurable consumer goods
کالاهای مصرفی بی دوام
overdue goods
کالاهای تحویل نشده
nonessential goods
کالاهای غیر اساسی
semi finished goods
کالاهای نیمه ساخته
semi durable goods
کالاهای نیمه بادوام
goods inwards
کالاهای درحال تحویل
secondhand goods
کالاهای دست دوم
principle of exclusion
در مورد کالاهای خصوصی
stock markets
بورس کالاهای مختلف
man made goods
کالاهای ساخت بشر
perishable goods
کالاهای فاسد شدنی
stock market
بورس کالاهای مختلف
soft goods
کالاهای مصرف شدنی
semi luxury goods
کالاهای نیمه تجملی
surplus
مازاد کالاهای اقتصادی زیادی
delivery note
فهرست کالاهای در حال حمل
Nothing to declare
همراه نداشتن کالاهای گمرکی
excise taxes
مالیات برفروش کالاهای کثیرالمصرف
finished goods stock
موجودی کالاهای تمام شده
consumer credit
اعتباربرای خرید کالاهای مصرفی
extreport trade
صادرات مجدد کالاهای وارداتی
surpluses
مازاد کالاهای اقتصادی زیادی
farm price supports
حمایت از قیمت کالاهای کشاورزی
general cargo rates
نرخهای حمل کالاهای متفرقه
job lots
کالاهای گوناگون که یک جاخریداری میشود
Goods to declare
همراه داشتن کالاهای گمرکی
cataloged
فهرست و مشخصات کالاهای یک شرکت
cataloging
فهرست و مشخصات کالاهای یک شرکت
catalogs
فهرست و مشخصات کالاهای یک شرکت
catalogue
فهرست و مشخصات کالاهای یک شرکت
catalogued
فهرست و مشخصات کالاهای یک شرکت
catalogues
فهرست و مشخصات کالاهای یک شرکت
cataloguing
فهرست و مشخصات کالاهای یک شرکت
rationed goods
کالاهای جیره بندی شده
silk manufactures of home
کالاهای ابریشمی ساخت میهن
job lot
کالاهای گوناگون که یک جاخریداری میشود
index of consumer prices
شاخص قیمت کالاهای مصرفی
consumer price index
شاخص قیمت کالاهای مصرفی
articlcs of virtu
کالاهای صنعتی و کهنه وکمیاب
jetsam
کالاهای به دریا ریخته شده
intermediate stock
موجودی کالاهای درحال ساخت
marketable goods
کالاهای قابل عرضه به بازار
finished
کالاهای تولیدی که آماده فروش هستند
salvor
نجات دهنده کشتی یا کالاهای ان در دریا
packing list
صورت کالاهای بسته بندی شده
consumable
اقلام مصرف شدنی کالاهای مصرفی
bonded store
انباری که کالاهای وارداتی در ان نگهداری میشود
combination carrier
کشتی که کالاهای گوناگون حمل مینماید
cornering the market
خرید کلی و یکجای کالاهای بازار
demand factors
جمعیت سلیقه قیمت کالاهای دیگر
window shop
به کالاهای درون ویترین مغازه نگاه کردن
stores
کالاهای ذخیره شده در انبار انبارها فروشگاهها
goods on approval
تحویل کالا به شرط قبولی کالاهای مشروط
durable goods
کالای بادوام یا فاسد نشدنی کالاهای دیرپای
field stockade
کالاهای انبار شده در صحرا یا میدان جنگ
discriminating tariff
شیوهای که در ان حقوق گمرکی کالاهای وارداتی متفاوت بایکدیگرست
flag discrimination
مخالفت یک کشور با حمل کالاهای خود توسط کشتیهای غیر
window shopper
کسی که فقط از پشت ویترین کالاهای عرضه شده راتماشا میکند
group contracts
قراردادهای کلی قراردادهایی که دران کالاهای مختلف موردمعامله قرار میگیرد
Best before:
تا این تاریخ مصرف شود :
[برچسب روی کالاهای فاسد شدنی]
prize of war
کشتیها یا کالاهای به غنیمت گرفته شده در بندر یا دریا درزمان جنگ
just in time
روشی درتدارک مواد که در ان کالاهای مورد نظر درست در زمان نیاز دریافت میشود
trade restrictions
جلوگیری از ورود کالاهای خارجی به کشور است از طریق وضع قوانین گمرکی و سودبازرگانی
customs union
مجموعهای از چند کشور که کالاهای یکدیگر را بدون حقوق وعوارض گمرکی وارد و صادرمی کنند
trade mark
علامت تجاری
branding
علامت تجاری
brand
علامت تجاری
brands
علامت تجاری
trademark
علامت تجاری
trademarks
علامت تجاری
dead weight
کالاهای سنگین که کرایه حمل انها براساس وزن تعیین میگردد مانند ذغال سنگ واهن
abc analysis
طبقه بندی مخصوص کالاهای موجود درانبار که معمولابراساس قیمت موجودی هریک از اقلام تنظیم میگردد
dead weights
کالاهای سنگین که کرایه حمل انها براساس وزن تعیین میگردد مانند ذغال سنگ واهن
registered trade mark
علامت تجاری ثبت شده
work in progress
کالاهای در حال ساخت کالاهائیکه مراحل ساخت رامی گذرانند
work in process
کالاهای در حال ساخت کالاهائیکه مراحل ساخت رامی گذرانند
ship's manifest
صورت محمولههای کشتی فهرست کالاهای در حال حمل در کشتی
kaypro
علامت تجاری کامپیوترهای قابل حمل
pilot line operation
کار تولید حداقل کالاهای نظامی فقط به منظور حفظ سیستم تولید
commodity groups
گروه اقلام مشابه لجستیکی گروه کالاهای مصرفی
vendor
فروشنده کالاهای نظامی طرف فروشنده قرارداد
vendors
فروشنده کالاهای نظامی طرف فروشنده قرارداد
picking list
فهرست کالاهای انتخابی فهرست انتخاب
excise
مالیات کالاهای داخلی مالیات غیرمستقیم
futures goods
کالاهایی که در معامله سلف خرید و فروش می گردد کالاهای مورد معامله سلف
warehousing system
روشی که به موجب ان کالاهای وارداتی بدون پرداخت حقوق و عوارض گمرکی به مملکت وارد و انبار میشود و این عوارض درموقع عرضه برای فروش اخذ میشود
brand loyalty
وفاداری به کالایی خاص وفاداری به علامت تجاری یک محصول
economic nationalism
ناسیونالیسم اقتصادی خودکفایی اقتصادی سیستم فکری اقتصادی که هدف ان ایجاد سیستم اقتصادی مبنی بر خودبسی است به طوریکه اقتصاد کشور به تجارت خارجی برای کالاهای اصلی احتیاج نداشته باشد
brand leader
بهترین علامت تجاری بهترین مارک
tacit collusion
حالتی که قیمت کالاهای دو کمپانی رقیب دران واحد بالا رود حتی درحالتی که چنین تبانی یی عملا" صورت نگرفته باشددادگاه ممکن است با توجه به قرینه بالا رفتن قیمت اقدامات بازدارنده را با قائل شدن به وجود ان معمول دارد
signed number
عدد دارای علامت
subtractive
کاهنده دارای علامت تفریق
combat cargo officer
افسر مسئول ترابری رزمی افسر مسئول بارگیری کالاهای رزمی
symbol
اختصار علامت اختصاری علامت تجسمی
symbol
علامت ترسیمی علامت فرمولی
characters
نشانه گرافیکی که به صورت یک علامت چاپ شده یا نمایش داده شده مثل یکی از حروف الفبا یک عدد یا یک علامت فاهر میشود
character
نشانه گرافیکی که به صورت یک علامت چاپ شده یا نمایش داده شده مثل یکی از حروف الفبا یک عدد یا یک علامت فاهر میشود
bingo
علامت رمز برای اعلام حداقل سوخت برای فرود علامت رمزابلاغ فرود در فرودگاه یدکی
mercantile
تجاری
commercial
<adj.>
تجاری
commercial
تجاری
relating to business
<adj.>
تجاری
commerical
تجاری
for-profit
<adj.>
تجاری
corporate
[commercial]
<adj.>
تجاری
business
<adj.>
تجاری
isobars
دواتم دارای وزن مساوی ولی دارای عدد اتمی غیرمساوی
isobar
دواتم دارای وزن مساوی ولی دارای عدد اتمی غیرمساوی
isobare
دواتم دارای وزن مساوی ولی دارای عدد اتمی غیرمساوی
cementitious
دارای مواد سمنتی یا سیمانی دارای خواص سیمان
soft shelled
دارای عقیده معتدل حلزون دارای صدف نرم
franchise
حق اشتراک تجاری
trade union
اتحادیه تجاری
deals
توافق تجاری
trade discount
تخفیف تجاری
trade cycle
دور تجاری
trade price
قیمت تجاری
trade restriction
محدودیت تجاری
commercials
اگهیهای تجاری
trade barriers
موانع تجاری
trade barrier
ممانعت تجاری
trade credit
اعتبار تجاری
argosy
کشتی تجاری
trade balance
موازنه تجاری
commercial relations
مناسبات تجاری
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com