English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 202 (10 milliseconds)
English Persian
differentiated products کالاهای متفاوت
Search result with all words
discriminating tariff شیوهای که در ان حقوق گمرکی کالاهای وارداتی متفاوت بایکدیگرست
Other Matches
consolidation container کانتینر کالاهای عمومی جعبه حمل کالاهای مشترک
branded goods کالاهای دارای علامت تجاری کالاهای مارکدار
producer's goods کالاهای سرمایهای کالاهای تولیدی
warp patterning طراحی با تار [گاه با استفاده از تارهای رنگی و یا تارهای با ظرافت متفاوت از تار جهت بوجود آمدن جلوه های متفاوت در فرش استفاده می شود.]
collective goods کالاهای قابل استفاده جمعی کالاهای عمومی که استفاده یک فرد ازانها موجب محرومیت دیگران از استفاده ان کالاها نمیشود
perishable goods کالاهای خراب شدنی کالاهای فاسد شدنی
other than متفاوت
odd and ends متفاوت
away متفاوت
different متفاوت
re-routing ارسال در یک متفاوت
re-routes ارسال در یک متفاوت
re-routed ارسال در یک متفاوت
unlike signs علامتهای متفاوت
differebtial settlements نشستهای متفاوت
other متفاوت دیگری
others متفاوت دیگری
continuous tone نقطههای متفاوت
re-route ارسال در یک متفاوت
re route ارسال در یک متفاوت
change متفاوت ساختن چیزی
changed متفاوت ساختن چیزی
far cry <idiom> چیزی کاملا متفاوت
changes متفاوت ساختن چیزی
changing متفاوت ساختن چیزی
outsize اندازه متفاوت با عادی
another kettle of fish <idiom> کاملا متفاوت از دیگری
a whole new ball game <idiom> یک ماجرای کاملا متفاوت
alien متفاوت یا نامناسب با سیستم فعلی
exceptional متفاوت ونه مثل همیشه
range تغییر کردن یا متفاوت بودن
ranged تغییر کردن یا متفاوت بودن
ranges تغییر کردن یا متفاوت بودن
aliens متفاوت یا نامناسب با سیستم فعلی
as different as chalk and cheese <idiom> مثل آسمان و ریسمان [متفاوت]
as different as chalk and cheese <idiom> مثل فیل و فنجان [متفاوت]
differently بطریق دیگر بطور متفاوت
crossfertilize پیوستن دونوع متفاوت از طریق لقاح
combo box ورودی- خروجی متفاوت را نمایش میدهد
special آنچه متفاوت یا غیر عادی است
unique آنچه با هر چیز دیگر متفاوت است
swim against the tide/current <idiom> کاری متفاوت از دیگران انجام دادن
uniquely آنچه با هر چیز دیگر متفاوت است
to try something completely new <idiom> چیزی [روشی ] کاملا متفاوت امتحان کردن
weighted bit هر بیت با مقدار متفاوت بسته به محل آن در کلمه
1 and 2 are poles apart. <idiom> ۱ و ۲ یک دنیا باهم فرق دارند [بسیار متفاوت هستند] .
These pants do not look any different than the others. به نظر نمی آید که این شلوار از دیگران متفاوت باشد.
exception چیزی باسایر چیزها در همان دسته بندی متفاوت باشد
farraginous تلفیق کننده کلیه شرایط واخلاقهای متفاوت وجنسهای مخالف
exceptions چیزی باسایر چیزها در همان دسته بندی متفاوت باشد
dichogamous دارای عناصر نروماده ایکه درمواقع متفاوت اماده باروری می شوند
dichogamic دارای عناصر نر وماده ایکه در مواقع متفاوت اماده باروری می شوند
producer goods کالاهای سرمایهای
goods receiving کالاهای دریافتی
consumables کالاهای مصرفی
producer's goods کالاهای مولد
prohibited goods کالاهای ممنوعه
consumption goods کالاهای مصرفی
producer goods کالاهای تولیدی
nondurable goods کالاهای بی دوام
goods inwards کالاهای دریافتی
hazardous goods کالاهای خطرناک
heavy goods کالاهای سنگین
intermediate goods کالاهای واسطهای
goods in transit کالاهای عبوری
intermediate goods کالاهای واسطه
goods intake کالاهای دریافتی
investment goods کالاهای سرمایهای
inwards goods کالاهای وارداتی
labor intensive goods کالاهای کاربر
fancy goods کالاهای تجملی
merit goods کالاهای مطلوب
expendable supplies کالاهای مصرفی
merit goods کالاهای ایده ال
mixed goods کالاهای مختلط
durables کالاهای بادوام
durable goods کالاهای بادوام
differentiated products کالاهای ناهمگن
goods on consignment کالاهای امانی
Consumer ( consrmers ) goods . کالاهای مصرفی
social good کالاهای اجتماعی
available goods کالاهای موجود
attractive goods کالاهای جذاب
social good کالاهای عمومی
soft goods کالاهای بی دوام
consumer goods کالاهای مصرفی
spot goods کالاهای موجود
luxury goods کالاهای تشریفاتی
exports کالاهای صادراتی
imports کالاهای وارداتی
necessities کالاهای ضروری
substitute goods کالاهای جانشین
supporting goods کالاهای حمایتی
visibles کالاهای مرئی
luxury goods کالاهای تجملی
purpose made کالاهای خاص
public goods کالاهای عمومی
commercial items کالاهای تجارتی
proprietary goods کالاهای اختصاصی
complementary goods کالاهای مکمل
collective goods کالاهای جمعی
capital goods کالاهای سرمایهای
Andy was never interested in school, but Anna was a completely different kettle of fish. اندی زیاد به مدرسه علاقه نداشت، اما آنا کاملا متفاوت بود.
carriers روش ارسال سیگنالهای متفاوت روی یک کانال با داده ارسالی با فرکانسهای مختلف
carrier روش ارسال سیگنالهای متفاوت روی یک کانال با داده ارسالی با فرکانسهای مختلف
goods receiving کالاهای درحال تحویل
intermediate stock کالاهای نیمه تمام
visibles کالاهای قابل رویت
stock accounting حساب کالاهای موجود
spot goods کالاهای اماده تحویل
semi luxury goods کالاهای نیمه تجملی
perishable goods کالاهای فاسد شدنی
prohibited goods کالاهای منع شده
nondurable consumer goods کالاهای مصرفی بی دوام
principle of exclusion در مورد کالاهای خصوصی
soft goods کالاهای مصرف شدنی
semi durable goods کالاهای نیمه بادوام
nonessential goods کالاهای غیر اساسی
secondhand goods کالاهای دست دوم
service stock اماد و کالاهای جنگی
man made goods کالاهای ساخت بشر
overdue goods کالاهای تحویل نشده
goods inwards کالاهای درحال تحویل
consumer durable goods کالاهای مصرفی بادوام
durable consumption goods کالاهای مصرفی بادوام
damaged shipments کالاهای اسیب دیده
stock market بورس کالاهای مختلف
stock markets بورس کالاهای مختلف
commodity loading بارگیری کالاهای مختلف
competitive goods کالاهای مورد رقابت
consumer nondurables کالاهای مصرفی بی دوام
consumer durables کالاهای مصرفی پر دوام
finished goods کالاهای ساخته شده
finished goods کالاهای اماده فروش
goods intake کالاهای درحال تحویل
free list صورت کالاهای بی گمرک
fabrication کالاهای ساخته شده
semi finished goods کالاهای نیمه ساخته
Pidgin English <idiom> انگلیسی برای ارتباط بازرگانان با زبان های متفاوت شامل گرامر ساده و لغات کم.
gateways اتصال میان دو شبکه نامتشابه کامپیوتری که دوشبکه ارتباطی متفاوت ومجزا را به هم وصل میکند
gateway اتصال میان دو شبکه نامتشابه کامپیوتری که دوشبکه ارتباطی متفاوت ومجزا را به هم وصل میکند
JPEG++ حالت توسعه یافته gPEG که بخ بخشهای تصویر امکان فشرده شدن متفاوت می دهند
consumer credit اعتباربرای خرید کالاهای مصرفی
rationed goods کالاهای جیره بندی شده
silk manufactures of home کالاهای ابریشمی ساخت میهن
articlcs of virtu کالاهای صنعتی و کهنه وکمیاب
surplus مازاد کالاهای اقتصادی زیادی
cataloguing فهرست و مشخصات کالاهای یک شرکت
job lot کالاهای گوناگون که یک جاخریداری میشود
Goods to declare همراه داشتن کالاهای گمرکی
jetsam کالاهای به دریا ریخته شده
surpluses مازاد کالاهای اقتصادی زیادی
Nothing to declare همراه نداشتن کالاهای گمرکی
cataloged فهرست و مشخصات کالاهای یک شرکت
job lots کالاهای گوناگون که یک جاخریداری میشود
catalogs فهرست و مشخصات کالاهای یک شرکت
catalogue فهرست و مشخصات کالاهای یک شرکت
catalogued فهرست و مشخصات کالاهای یک شرکت
catalogues فهرست و مشخصات کالاهای یک شرکت
ten cent store فروشگاه دارای کالاهای ارزان
cataloging فهرست و مشخصات کالاهای یک شرکت
index of consumer prices شاخص قیمت کالاهای مصرفی
general cargo rates نرخهای حمل کالاهای متفرقه
extreport trade صادرات مجدد کالاهای وارداتی
excise taxes مالیات برفروش کالاهای کثیرالمصرف
finished goods stock موجودی کالاهای تمام شده
marketable goods کالاهای قابل عرضه به بازار
farm price supports حمایت از قیمت کالاهای کشاورزی
consumer price index شاخص قیمت کالاهای مصرفی
intermediate stock موجودی کالاهای درحال ساخت
delivery note فهرست کالاهای در حال حمل
baud وسیلهای که سیگنالهای زمانی متفاوت برای یکسان کردن دادههای با نرخ مختلف را تولید میکند
baud rate وسیلهای که سیگنالهای زمانی متفاوت برای یکسان کردن دادههای با نرخ مختلف را تولید میکند
gateways نرم افزاری که ارسال پیام های پستی توسط مسیر متفاوت یا شبکه دیگر میدهد
gateway نرم افزاری که ارسال پیام های پستی توسط مسیر متفاوت یا شبکه دیگر میدهد
consumable اقلام مصرف شدنی کالاهای مصرفی
packing list صورت کالاهای بسته بندی شده
cornering the market خرید کلی و یکجای کالاهای بازار
demand factors جمعیت سلیقه قیمت کالاهای دیگر
finished کالاهای تولیدی که آماده فروش هستند
salvor نجات دهنده کشتی یا کالاهای ان در دریا
combination carrier کشتی که کالاهای گوناگون حمل مینماید
bonded store انباری که کالاهای وارداتی در ان نگهداری میشود
abrash دو رنگی شدن زمینه و حاشیه فرش به دلیل استفاده از کلاف های متفاوت پشم و یا رنگرزی نامناسب
window shop به کالاهای درون ویترین مغازه نگاه کردن
field stockade کالاهای انبار شده در صحرا یا میدان جنگ
durable goods کالای بادوام یا فاسد نشدنی کالاهای دیرپای
goods on approval تحویل کالا به شرط قبولی کالاهای مشروط
stores کالاهای ذخیره شده در انبار انبارها فروشگاهها
flag discrimination مخالفت یک کشور با حمل کالاهای خود توسط کشتیهای غیر
edge finish شیرازه بافی [جهت استحکام تارهای کناری و گاه تزپین نمودن کناره ها با رنگ های متفاوت بصورت ضربدری یا موازی]
Best before: تا این تاریخ مصرف شود : [برچسب روی کالاهای فاسد شدنی]
group contracts قراردادهای کلی قراردادهایی که دران کالاهای مختلف موردمعامله قرار میگیرد
window shopper کسی که فقط از پشت ویترین کالاهای عرضه شده راتماشا میکند
prize of war کشتیها یا کالاهای به غنیمت گرفته شده در بندر یا دریا درزمان جنگ
multimodal transport حمل و نقل توسط چند وسیله حمل متفاوت
scissored wool پشم مقراضی [پشمی که با قیچی دستی چیده شده نه با ماشین برقی لذا الیاف یک ناحیه دارای طول های متفاوت می باشند.]
composite demand تقاضا برای کالا در موارد استفاده متفاوت مانند استفاده از گازوئیل درمصارف خانگی و مصارف صنعتی
cross fertilization لقاح دو سلول جنسی متفاوت لقاح متقابل
trade restrictions جلوگیری از ورود کالاهای خارجی به کشور است از طریق وضع قوانین گمرکی و سودبازرگانی
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com