Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (8 milliseconds)
English
Persian
semi luxury goods
کالاهای نیمه تجملی
Other Matches
fancy goods
کالاهای تجملی
luxury goods
کالاهای تجملی
intermediate stock
کالاهای نیمه تمام
semi finished goods
کالاهای نیمه ساخته
semi durable goods
کالاهای نیمه بادوام
overlapped
نیمه نیمه رویهم افتادن نیمه نیمه پوشاندن
overlap
نیمه نیمه رویهم افتادن نیمه نیمه پوشاندن
overlaps
نیمه نیمه رویهم افتادن نیمه نیمه پوشاندن
consolidation container
کانتینر کالاهای عمومی جعبه حمل کالاهای مشترک
branded goods
کالاهای دارای علامت تجاری کالاهای مارکدار
producer's goods
کالاهای سرمایهای کالاهای تولیدی
collective goods
کالاهای قابل استفاده جمعی کالاهای عمومی که استفاده یک فرد ازانها موجب محرومیت دیگران از استفاده ان کالاها نمیشود
interlap
چگونگی چند چیز که نیمه نیمه روی هم قرار میگیرند
seahorse
رجوع شود بهwalrus جانور نیمه اسب و نیمه ماهی
seahorses
رجوع شود بهwalrus جانور نیمه اسب و نیمه ماهی
fancy
تجملی
fancying
تجملی
de luxe
تجملی
luxury good
تجملی
deluxe
تجملی
fanciest
تجملی
fancies
تجملی
luxe
تجملی
fancied
تجملی
luxury spending
مخارج تجملی
conspicious consumption
مصرف تجملی
trappings
یراغ تجملی
fancy fair
بازارکالای تجملی
conspicuious consumption
مصرف تجملی
luxurious
دارای زندگی تجملی
doll up
<idiom>
لباسهای تجملی پوشیدن
edition de luxe
چاپ فریف یا تجملی
decked out
<idiom>
لباسهای تجملی پوشیدن
perishable goods
کالاهای خراب شدنی کالاهای فاسد شدنی
pmos
ترانزیستور نیمه هادی اکسید آهن که از طریق ناحیه کوچکی از نیمه هادی P هدایت میشود
cmos
روشی برای ساخت تراشههای نیمه هادی نیمه هادی اکسید فلزی تکمیلی osentary
imbricate
نیمه نیمه روی هم گذاشتن
semipublic
نیمه عمومی نیمه دولتی
semilustrous
نیمه درخشان نیمه مجلل
splices
نیمه نیمه رویهم گذاشتن
spliced
نیمه نیمه رویهم گذاشتن
splicing
نیمه نیمه رویهم گذاشتن
splice
نیمه نیمه رویهم گذاشتن
semi naufragium
نیمه غرق شده گی کشتی نیمه کشتی شکستگی
half life
نیمه عمر تشعشعی موادرادیواکتیو نیمه عمر
beneficial occupancy
اشغال ساختمان نیمه تمام استفاده از ساختمان نیمه تمام
from mid may to mid june
از نیمه ماه تا نیمه ماه جون
goods in transit
کالاهای عبوری
necessities
کالاهای ضروری
goods on consignment
کالاهای امانی
goods inwards
کالاهای دریافتی
commercial items
کالاهای تجارتی
complementary goods
کالاهای مکمل
goods receiving
کالاهای دریافتی
collective goods
کالاهای جمعی
capital goods
کالاهای سرمایهای
consumables
کالاهای مصرفی
consumer goods
کالاهای مصرفی
durable goods
کالاهای بادوام
luxury goods
کالاهای تشریفاتی
durables
کالاهای بادوام
exports
کالاهای صادراتی
differentiated products
کالاهای ناهمگن
imports
کالاهای وارداتی
differentiated products
کالاهای متفاوت
substitute goods
کالاهای جانشین
consumption goods
کالاهای مصرفی
available goods
کالاهای موجود
expendable supplies
کالاهای مصرفی
goods intake
کالاهای دریافتی
visibles
کالاهای مرئی
merit goods
کالاهای مطلوب
purpose made
کالاهای خاص
merit goods
کالاهای ایده ال
producer goods
کالاهای تولیدی
producer goods
کالاهای سرمایهای
producer's goods
کالاهای مولد
prohibited goods
کالاهای ممنوعه
intermediate goods
کالاهای واسطه
proprietary goods
کالاهای اختصاصی
attractive goods
کالاهای جذاب
investment goods
کالاهای سرمایهای
inwards goods
کالاهای وارداتی
labor intensive goods
کالاهای کاربر
public goods
کالاهای عمومی
supporting goods
کالاهای حمایتی
Consumer ( consrmers ) goods .
کالاهای مصرفی
social good
کالاهای اجتماعی
heavy goods
کالاهای سنگین
social good
کالاهای عمومی
hazardous goods
کالاهای خطرناک
intermediate goods
کالاهای واسطهای
nondurable goods
کالاهای بی دوام
spot goods
کالاهای موجود
soft goods
کالاهای بی دوام
mixed goods
کالاهای مختلط
nonessential goods
کالاهای غیر اساسی
stock accounting
حساب کالاهای موجود
nondurable consumer goods
کالاهای مصرفی بی دوام
goods inwards
کالاهای درحال تحویل
commodity loading
بارگیری کالاهای مختلف
competitive goods
کالاهای مورد رقابت
fabrication
کالاهای ساخته شده
prohibited goods
کالاهای منع شده
consumer durables
کالاهای مصرفی پر دوام
consumer durable goods
کالاهای مصرفی بادوام
durable consumption goods
کالاهای مصرفی بادوام
principle of exclusion
در مورد کالاهای خصوصی
consumer nondurables
کالاهای مصرفی بی دوام
perishable goods
کالاهای فاسد شدنی
damaged shipments
کالاهای اسیب دیده
man made goods
کالاهای ساخت بشر
overdue goods
کالاهای تحویل نشده
visibles
کالاهای قابل رویت
free list
صورت کالاهای بی گمرک
spot goods
کالاهای اماده تحویل
soft goods
کالاهای مصرف شدنی
finished goods
کالاهای اماده فروش
stock market
بورس کالاهای مختلف
goods intake
کالاهای درحال تحویل
finished goods
کالاهای ساخته شده
stock markets
بورس کالاهای مختلف
service stock
اماد و کالاهای جنگی
goods receiving
کالاهای درحال تحویل
secondhand goods
کالاهای دست دوم
farm price supports
حمایت از قیمت کالاهای کشاورزی
consumer credit
اعتباربرای خرید کالاهای مصرفی
cataloguing
فهرست و مشخصات کالاهای یک شرکت
finished goods stock
موجودی کالاهای تمام شده
Nothing to declare
همراه نداشتن کالاهای گمرکی
Goods to declare
همراه داشتن کالاهای گمرکی
surplus
مازاد کالاهای اقتصادی زیادی
general cargo rates
نرخهای حمل کالاهای متفرقه
silk manufactures of home
کالاهای ابریشمی ساخت میهن
rationed goods
کالاهای جیره بندی شده
catalogs
فهرست و مشخصات کالاهای یک شرکت
intermediate stock
موجودی کالاهای درحال ساخت
consumer price index
شاخص قیمت کالاهای مصرفی
job lot
کالاهای گوناگون که یک جاخریداری میشود
job lots
کالاهای گوناگون که یک جاخریداری میشود
jetsam
کالاهای به دریا ریخته شده
excise taxes
مالیات برفروش کالاهای کثیرالمصرف
catalogue
فهرست و مشخصات کالاهای یک شرکت
surpluses
مازاد کالاهای اقتصادی زیادی
cataloging
فهرست و مشخصات کالاهای یک شرکت
cataloged
فهرست و مشخصات کالاهای یک شرکت
delivery note
فهرست کالاهای در حال حمل
ten cent store
فروشگاه دارای کالاهای ارزان
catalogued
فهرست و مشخصات کالاهای یک شرکت
index of consumer prices
شاخص قیمت کالاهای مصرفی
marketable goods
کالاهای قابل عرضه به بازار
catalogues
فهرست و مشخصات کالاهای یک شرکت
articlcs of virtu
کالاهای صنعتی و کهنه وکمیاب
extreport trade
صادرات مجدد کالاهای وارداتی
semifinal
مربوط به دوره نیمه نهایی دوره نیمه نهایی
consumable
اقلام مصرف شدنی کالاهای مصرفی
packing list
صورت کالاهای بسته بندی شده
cornering the market
خرید کلی و یکجای کالاهای بازار
salvor
نجات دهنده کشتی یا کالاهای ان در دریا
demand factors
جمعیت سلیقه قیمت کالاهای دیگر
combination carrier
کشتی که کالاهای گوناگون حمل مینماید
finished
کالاهای تولیدی که آماده فروش هستند
bonded store
انباری که کالاهای وارداتی در ان نگهداری میشود
durable goods
کالای بادوام یا فاسد نشدنی کالاهای دیرپای
goods on approval
تحویل کالا به شرط قبولی کالاهای مشروط
stores
کالاهای ذخیره شده در انبار انبارها فروشگاهها
field stockade
کالاهای انبار شده در صحرا یا میدان جنگ
window shop
به کالاهای درون ویترین مغازه نگاه کردن
discriminating tariff
شیوهای که در ان حقوق گمرکی کالاهای وارداتی متفاوت بایکدیگرست
flag discrimination
مخالفت یک کشور با حمل کالاهای خود توسط کشتیهای غیر
group contracts
قراردادهای کلی قراردادهایی که دران کالاهای مختلف موردمعامله قرار میگیرد
prize of war
کشتیها یا کالاهای به غنیمت گرفته شده در بندر یا دریا درزمان جنگ
window shopper
کسی که فقط از پشت ویترین کالاهای عرضه شده راتماشا میکند
Best before:
تا این تاریخ مصرف شود :
[برچسب روی کالاهای فاسد شدنی]
just in time
روشی درتدارک مواد که در ان کالاهای مورد نظر درست در زمان نیاز دریافت میشود
trade restrictions
جلوگیری از ورود کالاهای خارجی به کشور است از طریق وضع قوانین گمرکی و سودبازرگانی
in noon of night
در نیمه شب
part way
نیمه
mid-
نیمه
mid
نیمه
semis
نیمه
stiffish
نیمه شق
midnight
نیمه شب
half deck
نیمه پل
moiety
نیمه
division line
خط نیمه
semi
نیمه
customs union
مجموعهای از چند کشور که کالاهای یکدیگر را بدون حقوق وعوارض گمرکی وارد و صادرمی کنند
semitropic
نیمه گرمسیری
solid state
نیمه هادی
semi skilled
نیمه ماهر
second half
نیمه دوم
semiterrestrial
نیمه خاکی
semi official
نیمه رسمی
semi trailer
نیمه یدک
shaly clay
رس نیمه بلوری
quasi private
نیمه خصوصی
quasi commercial
نیمه بازرگانی
semitransparent
نیمه شفاف
quasi concave
نیمه مقعر
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com