Dictiornary-Farsi | کالیبر مقدماتی | Persian/Farsi English Dictionary انگلیسی فارسی

Total search result: 173 (8 milliseconds)

English	Persian
preceding pass	کالیبر مقدماتی


Other Matches

prolegomenon	مقدماتی کلمات مقدماتی
basic unit training	اموزش مقدماتی یکان اموزش مقدماتی واحد
calibre	کالیبر
calibres	کالیبر
calibers	کالیبر
caliber	کالیبر
grooves	کالیبر
groove	کالیبر
diamond pass	کالیبر الماسی
blind pass	کالیبر کور
cogging pass	کالیبر شمشه
blooming pass	کالیبر شمشه
breaking down pass	کالیبر شکست
roll pass	کالیبر نورد
wire rod pass	کالیبر سیم
dull finish	کالیبر مرده
pullover gaging	کالیبر سنجی کردن
small arms	سلاحهای کالیبر کوچک
subcaliber	توپهای کالیبر کوچک
wire rod mill	کالیبر نورد سیم
thirty thirty	تفنگ با فشنگ کالیبر 03 باباروت 03
small arms	جنگ افزارسبک یا کالیبر کوچک
small bore	جنگ افزار کالیبر کوچک
bore	وسیله سوراخ کردن کالیبر تفنگ
bores	وسیله سوراخ کردن کالیبر تفنگ
deer refle	تفنگ کالیبر بزرگ برای شکاربزرگ
caliber	قطرگلوله قطردهانه تفنگ یا توپ کالیبر
turret guns	توپهایی که کالیبر انها بیش از 6 اینچ است
big bore	اسلحه دارای کالیبر بزرگ بیش از 220
gun	توپی که طول لوله ان بین 03 تا05 کالیبر باشد
guns	توپی که طول لوله ان بین 03 تا05 کالیبر باشد
howitzer	توپی که طول لوله ان برابر با 02 تا03 برابر کالیبر باشد
capital ship	کشتی جنگی یی که فرفیت ان بیش از ده هزار تن و مسلح به توپهایی با کالیبر بیش از8 اینچ باشد
preparative	مقدماتی
precursive	مقدماتی
prodromal	مقدماتی
first	مقدماتی
preliminary	مقدماتی
elementarily	مقدماتی
preludial	مقدماتی
prelusive	مقدماتی
preliminaries	مقدماتی
prolegomenary	مقدماتی
preparatory	مقدماتی
prolegomenous	مقدماتی
introductive	مقدماتی
rudimental	مقدماتی
elemental	مقدماتی
elementary	مقدماتی
prolusory	مقدماتی
proforma	مقدماتی
introductory	مقدماتی
tentative	مقدماتی
fore exercise	تمرین مقدماتی
first cut	برش مقدماتی
precompression	تراکم مقدماتی
preheater	گرمکن مقدماتی
forehearth	کوره مقدماتی
pilot study	بررسی مقدماتی
pilot injection	تزریق مقدماتی
introduction to physics	فیزیک مقدماتی
junior high school	دبیرستان مقدماتی
preliminary budget	بودجه مقدماتی
preliminary design	طرح مقدماتی
preliminary expenses	هزینههای مقدماتی
prolusion	مقاله مقدماتی
propaedeutic	تعلیمات مقدماتی
propaedeutic	تحصیلات مقدماتی
responsions	ازمون مقدماتی
rudiment	علوم مقدماتی
subassembly	مونتاژ مقدماتی
Travaux preparatoires	کارهای مقدماتی
proforma invoice	سیاهه مقدماتی
proem	رساله مقدماتی
prime color	رنگ مقدماتی
preliminary investigation	بررسی مقدماتی
preliminary negotiations	مذاکرات مقدماتی
preliminary test	ازمایش مقدماتی
preliminary treatment	عملیات مقدماتی
preliminary works	کارهای مقدماتی
prep	مدرسه مقدماتی
preparative	کار مقدماتی
preparatory response	پاسخ مقدماتی
preselection	انتخاب مقدماتی
preselector	سلکتور مقدماتی
pretest	امتحان مقدماتی
primary	ابتدایی مقدماتی
preliminary	مقدمات مقدماتی
basic training	اموزش مقدماتی
basic research	تحقیقات مقدماتی
elementary item	قلم مقدماتی
first aid	کمکهای مقدماتی
basic hole	سوراخ مقدماتی
basic course	دوره مقدماتی
preludes	قسمت مقدماتی
interlude	نگهداری مقدماتی
interludes	نگهداری مقدماتی
prelude	قسمت مقدماتی
preliminaries	مقدمات مقدماتی
preliminaries	امتحان مقدماتی
preliminary	امتحان مقدماتی
primary	مقدماتی اصلی
primary	مقدماتی نخستین
preliminaries	دور مقدماتی
bottom blown converter	مبدل دم مقدماتی
elementary	مقدماتی پایهای
basic	اساسی مقدماتی
elementary gate	دریچه مقدماتی
basics	مقدماتی اساسی
elimination heat	دوره مقدماتی
basics	اساسی مقدماتی
perlim	دوره مقدماتی
basic	مقدماتی اساسی
economizer	کرمکن مقدماتی
preliminary	دور مقدماتی
preparation	اقدام مقدماتی
preparations	اقدام مقدماتی
heat	مسابقه مقدماتی
heats	مسابقه مقدماتی
basic bessemer converter	مبدل مقدماتی بسمر
rudimentary knowledge	دانش مقدماتی یا نخستین
reconnaissance	بازدید مقدماتی اکتشاف
black pickling	اسید شویی مقدماتی
pre heat	حرارت دادن مقدماتی
supercharge	متراکم کردن مقدماتی
elementary algebra	جبر مقدماتی [ریاضی]
fundamental	اصولی مقدماتی اساسی
prolusion	اثر هنری مقدماتی
preselect	انتخاب کردن مقدماتی
pre design estimate	براورد مقدماتی طرح
incipincy	وضع مقدماتی ابتدایی
incipience	وضع مقدماتی ابتدایی
pre load	بار کردن مقدماتی
basic machine unit	واحد دستگاه مقدماتی
basic bessemer steel	فولاد مقدماتی بسمر
basic bessemer process	فرایند مقدماتی بسمر
magnetic biasing	مغناطیس گردانی مقدماتی
preparatory students	شاگردان تهیه یا مقدماتی
eliminator	برنه در دور مقدماتی
basic combat training	اموزش رزم مقدماتی
literacy	فهمیدن اصول مقدماتی کامپیوتر
strategic reconnaissance	بررسی مقدماتی وضع دشمن
junior college	دانشکده مقدماتی تا دو ساله اموزشکده
basic bessemer pig iron	اهن خام مقدماتی توماس
protocol	مقاوله نامه موافقت مقدماتی
pretest	امتحان مقدماتی بعمل اوردن
white primary	اخذ اراء مقدماتی حزبی
preliminary budget forecast	پیش بینی مقدماتی بودجه
protocols	مقاوله نامه موافقت مقدماتی
flight	بهترین نتیجه دور مقدماتی
house of delegates	مجلس مقننه مقدماتی ویرجینیا ومریلند
preparatory	تیراندازی مقدماتی تیر تهیه برای تک
basic relay post	پایگاه مقدماتی تحویل و تحول بیماران
microcontroller	RAM و زبان برنامه نویسی مقدماتی است
investigating	استفسار کردن اطلاعات مقدماتی بدست اوردن
investigates	استفسار کردن اطلاعات مقدماتی بدست اوردن
investigated	استفسار کردن اطلاعات مقدماتی بدست اوردن
investigate	استفسار کردن اطلاعات مقدماتی بدست اوردن
box pass	جعبه کالیبر جعبه پاس
exempt player	بازیگر معاف از انجام مراحل مقدماتی به علت سوابق او
calibration	تنظیم دستگاه بی سیم تصحیح کردن تنظیم کردن کالیبر سنجی
juniorate	مدرسه شبانه روزی متوسطه محصلین دو ساله مقدماتی یسوعیون
WordPad	امکان نرم افزاری در ویندوز که توابع مقدماتی Microsoft Word را دارد
protocols	خلاصه مذاکرات معاهده و اتفاق نسخه اول و اصلی مقاوله نامه مقدماتی
protocol	خلاصه مذاکرات معاهده و اتفاق نسخه اول و اصلی مقاوله نامه مقدماتی
characters	یکی از نمادهای مقدماتی که برای بیان اطلاعات بصورت مجزا یا ترکیبی بکار میرود
character	یکی از نمادهای مقدماتی که برای بیان اطلاعات بصورت مجزا یا ترکیبی بکار میرود
premedical	دوره مقدماتی پزشکی وابسته به پیش پزشکی
charactristics	مشخصات مقدماتی یا اصلی که عبارتند از ضریب براضریب پسا نسبت برا به پساموقعیت مرکز فشار و ضریب گشتاور برای هر زاویه حمله
pre-treatment	عملیات مقدماتی و آماده سازی [مثل شستشوی پشم قبل از رنگرزی و یا آماده سازی دار جهت چله کشی]
basic ration	جیره مقدماتی جیره مبنا
first pickling	اسیدشویی مقدماتی اسیدشویی اولیه