Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (15 milliseconds)
English
Persian
tie line
کانال مخابراتی کرایه داده شده
Other Matches
bra
سرویس ابتدایی ISDN که باعث میشود دو کانال داده داده هایی چند کیلو بایتی را با یک کانال سیگنال برای کنترل سیگنال ها ارسال کنند
bras
سرویس ابتدایی ISDN که باعث میشود دو کانال داده داده هایی چند کیلو بایتی را با یک کانال سیگنال برای کنترل سیگنال ها ارسال کنند
communications channel
کانال مخابراتی
channel
1-صف تقاضای استفاده از کانال . 2-صف داده هایی که روی کانال ارسال شده اند
channels
1-صف تقاضای استفاده از کانال . 2-صف داده هایی که روی کانال ارسال شده اند
channelled
1-صف تقاضای استفاده از کانال . 2-صف داده هایی که روی کانال ارسال شده اند
channeled
1-صف تقاضای استفاده از کانال . 2-صف داده هایی که روی کانال ارسال شده اند
channeling
1-صف تقاضای استفاده از کانال . 2-صف داده هایی که روی کانال ارسال شده اند
basic
بخشی از سرویس ISDN که شامل دو کانال انتقال داده است . که داده را به صورت کیلو بایت در ثانیه ارسال میکند و یک کانال کنترلی دارد که میتواند اطلاعات کنترلی جانبی را به صورت کیلو بایت در ثاینه منتقل کند
basics
بخشی از سرویس ISDN که شامل دو کانال انتقال داده است . که داده را به صورت کیلو بایت در ثانیه ارسال میکند و یک کانال کنترلی دارد که میتواند اطلاعات کنترلی جانبی را به صورت کیلو بایت در ثاینه منتقل کند
multidrop line
پیکربندی سیستم مخابراتی که یک کانال یا خط منفرد رابرای سرویس دادن به ترمینالها بکار می برد خطی با چند افت
wideband
روش ارسال که حاوی چندین کانال داده روی سیگنال انتقال است و میتواند داده را در مسافت طولانی منتقل کند
excitation
انتشار امواج مخابراتی تغذیه لامپ دستگاههای مخابراتی پخش موج درفرستنده
data channel
کانال داده
high class communication set
دستگاه مخابراتی با کلاس بالادستگاه مخابراتی پر ارزش
spurious signal
علایم مخابراتی مزاحم خارجی در یک دستگاه مخابراتی
channeled
جداسازی کانال ها بر حسب مقدار برخورد بین دو کانال هر قدر برخورد کمتر باشد کانال بهتر است
channelled
جداسازی کانال ها بر حسب مقدار برخورد بین دو کانال هر قدر برخورد کمتر باشد کانال بهتر است
channeling
جداسازی کانال ها بر حسب مقدار برخورد بین دو کانال هر قدر برخورد کمتر باشد کانال بهتر است
channels
جداسازی کانال ها بر حسب مقدار برخورد بین دو کانال هر قدر برخورد کمتر باشد کانال بهتر است
channel
جداسازی کانال ها بر حسب مقدار برخورد بین دو کانال هر قدر برخورد کمتر باشد کانال بهتر است
FD
ارسال داده روی کانال در دو جهت
full
ارسال داده روی کانال در دو جهت
fullest
ارسال داده روی کانال در دو جهت
channeled
بیشترین نرخ ارسال داده روی یک کانال
either way operation
ارسال داده در یک جهت روی کانال دوجهته
overload
ارسال داده با نرخ بزرگتر از فرفیت کانال
channel
بیشترین نرخ ارسال داده روی یک کانال
channels
ارسال داده با نرخی بالاتر از توانایی کانال
overloaded
ارسال داده با نرخ بزرگتر از فرفیت کانال
channels
بیشترین نرخ ارسال داده روی یک کانال
channelled
ارسال داده با نرخی بالاتر از توانایی کانال
channelled
بیشترین نرخ ارسال داده روی یک کانال
channeled
ارسال داده با نرخی بالاتر از توانایی کانال
channeling
ارسال داده با نرخی بالاتر از توانایی کانال
channel
ارسال داده با نرخی بالاتر از توانایی کانال
capacities
بیشترین نرخ انتقال داده روی یک کانال
channeling
بیشترین نرخ ارسال داده روی یک کانال
link
قوانین بیان ارسال داده روی کانال
LCP
قوانین بیان ارسال داده روی کانال
overloads
ارسال داده با نرخ بزرگتر از فرفیت کانال
capacity
بیشترین نرخ انتقال داده روی یک کانال
reads
کانال حمل داده که در دو جهت حرکت میکند
read
کانال حمل داده که در دو جهت حرکت میکند
reverses
کانال کنترل داده کند بین گیرنده وفرستنده
reversing
کانال کنترل داده کند بین گیرنده وفرستنده
reversed
کانال کنترل داده کند بین گیرنده وفرستنده
aggregates
کل پهنای باند کانال برای حمل یک رشته داده
HD
ارسال داده تنها در یک جهت روی کانال یک سویه
signalling
استفاده از کانال صوتتی طبیعی برای ارسال داده
aggregate
کل پهنای باند کانال برای حمل یک رشته داده
reverse
کانال کنترل داده کند بین گیرنده وفرستنده
hire purchase
کرایه چیزی به این ترتیب که کرایه کننده با پرداخت یک عده اقساط مالک ان شی بشود
half
ارسال داده در یک جهت در واحد زمان روی کانال یک سویه
bi directional
انتقال داده که در یک وسیله در امتداد یک کانال مشخص انجام میشود
communication link
رابطه مخابراتی ربط مخابراتی
demodulator
دستگاهی که سیگنالهای انتقال یافته در یک اتصال مخابراتی را دریافت کرده وانها را به پالسهای الکتریکی یا بیتها که قابل ورود به ماشین داده پردازباشند
secondary
کانال دوم که حاوی اطلاعات کنترلی ارسالی همزمان با داده باشد
aggregates
بیشترین سرعتی که داده روی کانال مشخص میتواند ارسال شود
aggregate
بیشترین سرعتی که داده روی کانال مشخص میتواند ارسال شود
carriers
روش ارسال سیگنالهای متفاوت روی یک کانال با داده ارسالی با فرکانسهای مختلف
carrier
روش ارسال سیگنالهای متفاوت روی یک کانال با داده ارسالی با فرکانسهای مختلف
fibre distributed data interface II
استاندارد ANSI پیشرفته برای شبکههای سریع که از کابل فیبر نوری استفاده میکند و نرخ ارسال داده مگابایت در ثانیه است . ولی میتواند بخشی از پهنای باند را به کانال آنالوگ کیلو بیت در ثانیه برای داده صوتی یا تصویری اختصاص دهد
output
ثباتی که داده خروجی را ذخیره میکند تا گیرنده آماده شوند یا کانال خالی شود
universal
کانال ارتباطی که امکان انتقال سریع بلاکهای داده به رسانه جانبی فراهم میکند
outputs
ثباتی که داده خروجی را ذخیره میکند تا گیرنده آماده شوند یا کانال خالی شود
channels
دستوری به کانال یا واحد کنترل که حاوی اطلاعات کنترلی مثل انتخاب داده یا ریشه هاست
channelled
دستوری به کانال یا واحد کنترل که حاوی اطلاعات کنترلی مثل انتخاب داده یا ریشه هاست
channel
دستوری به کانال یا واحد کنترل که حاوی اطلاعات کنترلی مثل انتخاب داده یا ریشه هاست
channeling
دستوری به کانال یا واحد کنترل که حاوی اطلاعات کنترلی مثل انتخاب داده یا ریشه هاست
channeled
دستوری به کانال یا واحد کنترل که حاوی اطلاعات کنترلی مثل انتخاب داده یا ریشه هاست
multiplex
سیستم تنظیم تقسیم که تمام کانال ها حاوی داده با استفاده از پروتکل یکسان و نرخ ارسال هستند
Q Channel
یکی از هشت کانال اطلاعاتی که داده مشخص کننده شیار و زمان گردش مطلق را نگهداری میکند
communication security monitoring
کنترل تامین مخابراتی نظارت در امر تامین مخابراتی
queued
1-صف تقاضای استفاده از یک کانال . 2-صف دادهای که به کانال فرستاده میشود
queue
1-صف تقاضای استفاده از یک کانال . 2-صف دادهای که به کانال فرستاده میشود
queueing
1-صف تقاضای استفاده از یک کانال . 2-صف دادهای که به کانال فرستاده میشود
queues
1-صف تقاضای استفاده از یک کانال . 2-صف دادهای که به کانال فرستاده میشود
bed levels
نقاط ارتفاعی کف کانال درامتداد محور کانال
overrunning
هنگامی که داده در حال ورودیا خروج از یک واحد بدون کنترل بوده و برنامه فعالیتی را اغاز میکند که نیازمندفرفیت کانال بیشتری میباشد
overrun
هنگامی که داده در حال ورودیا خروج از یک واحد بدون کنترل بوده و برنامه فعالیتی را اغاز میکند که نیازمندفرفیت کانال بیشتری میباشد
overruns
هنگامی که داده در حال ورودیا خروج از یک واحد بدون کنترل بوده و برنامه فعالیتی را اغاز میکند که نیازمندفرفیت کانال بیشتری میباشد
broadband
روش ارسال که چندین کانال داده را به سیگنا تبدیل میکند و آن را در یک مسافت طولانی حمل میکند
communication security account
میزان تامین مخابراتی اندازه تامین مخابراتی
data scope
یک دستگاه مخصوص نمایش که کانال ارتباطات داده راکنترل نموده و محتوای اطلاعات منتقل شده روی ان را نمایش میدهد
mode
قالب کدگذاری با دو حالت : حالت مشابه mode است . حالت نیاز به پردازش ندارد و داده مستقیم واد کانال خروجی میشود
modes
قالب کدگذاری با دو حالت : حالت مشابه mode است . حالت نیاز به پردازش ندارد و داده مستقیم واد کانال خروجی میشود
controlled net
شبکه مخابراتی کنترل شده مدار کنترل شده مخابراتی
enquiry
تقاضا برای داده یا اطلاع از وسیله یا پایگاه داده . دستیابی به داده در حافظه کامپیوتر بدون تغییر داده
parallelled
بازیابی داده از فضای ذخیره سازی که از بخشی از داده و نه آدرس محل داده استفاده میکند
parallelled
داده ارسالی روی تعدادی خط داده که تمام بیتهای کلمه داده را همزمان منتقل میکند
paralleled
داده ارسالی روی تعدادی خط داده که تمام بیتهای کلمه داده را همزمان منتقل میکند
paralleled
بازیابی داده از فضای ذخیره سازی که از بخشی از داده و نه آدرس محل داده استفاده میکند
parallel
بازیابی داده از فضای ذخیره سازی که از بخشی از داده و نه آدرس محل داده استفاده میکند
parallelling
داده ارسالی روی تعدادی خط داده که تمام بیتهای کلمه داده را همزمان منتقل میکند
parallel
داده ارسالی روی تعدادی خط داده که تمام بیتهای کلمه داده را همزمان منتقل میکند
parallels
بازیابی داده از فضای ذخیره سازی که از بخشی از داده و نه آدرس محل داده استفاده میکند
parallelling
بازیابی داده از فضای ذخیره سازی که از بخشی از داده و نه آدرس محل داده استفاده میکند
parallels
داده ارسالی روی تعدادی خط داده که تمام بیتهای کلمه داده را همزمان منتقل میکند
paralleling
داده ارسالی روی تعدادی خط داده که تمام بیتهای کلمه داده را همزمان منتقل میکند
paralleling
بازیابی داده از فضای ذخیره سازی که از بخشی از داده و نه آدرس محل داده استفاده میکند
source
حرکت داده بین دو شبکه که داده را با Taken بررسی میکند و داده را به ایستگاه صحیح می فرستد
searchingly
روش بازیابی داده که از بخشی از داده به جای آدرس برای یافتن محل داده استفاده میکند
searched
روش بازیابی داده که از بخشی از داده به جای آدرس برای یافتن محل داده استفاده میکند
searching storage
روش بازیابی داده که از بخشی از داده به جای آدرس برای یافتن محل داده استفاده میکند
search
روش بازیابی داده که از بخشی از داده به جای آدرس برای یافتن محل داده استفاده میکند
searches
روش بازیابی داده که از بخشی از داده به جای آدرس برای یافتن محل داده استفاده میکند
communication line
خط مخابراتی
communication signal
سیگنال مخابراتی
communications satellite
ماهوارههای مخابراتی
signal security
تامین مخابراتی
communications processor
پردازنده مخابراتی
communications link
پیوند مخابراتی
communication link
تسلسل مخابراتی
communication security
تامین مخابراتی
telenet
شبکه مخابراتی
communications protocol
پروتکل مخابراتی
communication network
شبکه مخابراتی
communication satellite
ماهواره مخابراتی
communication deception
فریب مخابراتی
signal services
قسمتهای مخابراتی
copied
نگهبان مخابراتی
copies
نگهبان مخابراتی
additive
پیوند کد مخابراتی
communication cover
پوشش مخابراتی
signal services
خدمات مخابراتی
signal flag
پرچم مخابراتی
communications system
سیستم مخابراتی
signal communications
ارتباطات مخابراتی
copying
نگهبان مخابراتی
copy
نگهبان مخابراتی
additives
پیوند کد مخابراتی
communication relay ship
ناو تقویتی مخابراتی
common user net work
شبکه مخابراتی مشترک
communication standing instructions
دستورات ثابت مخابراتی
volume
قدرت دستگاه مخابراتی
volumes
قدرت دستگاه مخابراتی
communication security
برقراری تامین مخابراتی
way station
ایستگاه رله مخابراتی
phonetic alphabet
کلمات قراردادی مخابراتی
signaled
علایم مخابراتی مخابرات
signalled
علایم مخابراتی مخابرات
signal
علایم مخابراتی مخابرات
communications control unit
واحد کنترل مخابراتی
standing signal instructions
دستورات ثابت مخابراتی
selsyn
سیستم سینکرونیزه مخابراتی
ace high
سیستم مخابراتی قمرمصنوعی
communications server
سرویس دهنده مخابراتی
communications software
نرم افزار مخابراتی
relayed
ایستگاه واسطه مخابراتی رله
approved circuit
مدار تصویب شده مخابراتی
communication security custodian
مسئول وسایل تامین مخابراتی
spot net
شبکه مخابراتی دیدبان یادیدبانی
fire direction net
شبکه مخابراتی هدایت اتش
directed net
شبکه توجیه شده مخابراتی
programmable communications interface
رابط مخابراتی برنامه پذیر
couriers
ماهواره مخابراتی رله کننده
relays
ایستگاه واسطه مخابراتی رله
relay
ایستگاه واسطه مخابراتی رله
phase jitter
اعوجاجهای ناخواسته در یک سیگنال مخابراتی
signal security
حفافت امور مخابراتی یا ارتباطات
station log
دفتر وقایع ایستگاه مخابراتی
courier
ماهواره مخابراتی رله کننده
tails
داده تشخیص داده شده در انتهای لیست داده
data processing
پبشرفت تدریجی داده ها فرایند داده ها روند داده ها
tailed
داده تشخیص داده شده در انتهای لیست داده
data preparation
امایش داده ها اماده سازی داده مهیاسازی داده ها
tail
داده تشخیص داده شده در انتهای لیست داده
simplex circuit
مدار سیمپلکس مخابراتی یایک خطه
cover
دریچه نگهبان مخابراتی پست بگوش
coverings
دریچه نگهبان مخابراتی پست بگوش
covers
دریچه نگهبان مخابراتی پست بگوش
station log
دفتر ثبت وقایع پست مخابراتی
lock on
باعلائم مخابراتی و رادارچیزی را تعقیب کردن
backfreight
پس کرایه
back rent
پس کرایه
fared
کرایه
balance of freight
پس کرایه
meed
کرایه
passage money
کرایه
back freigt
پس کرایه
freight forward
پس کرایه
carrige forward
پس کرایه
freight
کرایه
fare
کرایه
cost of transport
کرایه
hiring
کرایه
carriage forward
پس کرایه
faring
کرایه
rent
کرایه
transport charges
کرایه
hires
کرایه
lease
کرایه
fares
کرایه
fraught
کرایه
leases
کرایه
hire
کرایه
freight collect
پس کرایه
single line
مدار یک خطه مخابراتی درخواست مستقیم یا یک طرفه
ground waves
امواج سطحی رسیده به رادار یادستگاههای مخابراتی
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com