Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 209 (10 milliseconds)
English
Persian
offtake canal
کانال گیرنده
Search result with all words
backward
کانال از گیرنده به فرستنده برای ارسال گیرنده
backwards
کانال از گیرنده به فرستنده برای ارسال گیرنده
reverse
کانال کنترل داده کند بین گیرنده وفرستنده
reversed
کانال کنترل داده کند بین گیرنده وفرستنده
reverses
کانال کنترل داده کند بین گیرنده وفرستنده
reversing
کانال کنترل داده کند بین گیرنده وفرستنده
output
ثباتی که داده خروجی را ذخیره میکند تا گیرنده آماده شوند یا کانال خالی شود
outputs
ثباتی که داده خروجی را ذخیره میکند تا گیرنده آماده شوند یا کانال خالی شود
Other Matches
channel
جداسازی کانال ها بر حسب مقدار برخورد بین دو کانال هر قدر برخورد کمتر باشد کانال بهتر است
channeled
جداسازی کانال ها بر حسب مقدار برخورد بین دو کانال هر قدر برخورد کمتر باشد کانال بهتر است
channelled
جداسازی کانال ها بر حسب مقدار برخورد بین دو کانال هر قدر برخورد کمتر باشد کانال بهتر است
channeling
جداسازی کانال ها بر حسب مقدار برخورد بین دو کانال هر قدر برخورد کمتر باشد کانال بهتر است
channels
جداسازی کانال ها بر حسب مقدار برخورد بین دو کانال هر قدر برخورد کمتر باشد کانال بهتر است
channel
1-صف تقاضای استفاده از کانال . 2-صف داده هایی که روی کانال ارسال شده اند
channelled
1-صف تقاضای استفاده از کانال . 2-صف داده هایی که روی کانال ارسال شده اند
channeling
1-صف تقاضای استفاده از کانال . 2-صف داده هایی که روی کانال ارسال شده اند
channeled
1-صف تقاضای استفاده از کانال . 2-صف داده هایی که روی کانال ارسال شده اند
channels
1-صف تقاضای استفاده از کانال . 2-صف داده هایی که روی کانال ارسال شده اند
queues
1-صف تقاضای استفاده از یک کانال . 2-صف دادهای که به کانال فرستاده میشود
queueing
1-صف تقاضای استفاده از یک کانال . 2-صف دادهای که به کانال فرستاده میشود
queued
1-صف تقاضای استفاده از یک کانال . 2-صف دادهای که به کانال فرستاده میشود
queue
1-صف تقاضای استفاده از یک کانال . 2-صف دادهای که به کانال فرستاده میشود
bed levels
نقاط ارتفاعی کف کانال درامتداد محور کانال
requested
سیگنال ارسالی توسط فرستنده به گیرنده وپرسش اینکه آیا گیرنده آماده دریافت داده است یا خیر.
requesting
سیگنال ارسالی توسط فرستنده به گیرنده وپرسش اینکه آیا گیرنده آماده دریافت داده است یا خیر.
requests
سیگنال ارسالی توسط فرستنده به گیرنده وپرسش اینکه آیا گیرنده آماده دریافت داده است یا خیر.
request
سیگنال ارسالی توسط فرستنده به گیرنده وپرسش اینکه آیا گیرنده آماده دریافت داده است یا خیر.
bra
سرویس ابتدایی ISDN که باعث میشود دو کانال داده داده هایی چند کیلو بایتی را با یک کانال سیگنال برای کنترل سیگنال ها ارسال کنند
bras
سرویس ابتدایی ISDN که باعث میشود دو کانال داده داده هایی چند کیلو بایتی را با یک کانال سیگنال برای کنترل سیگنال ها ارسال کنند
signalling
1-روش فرستنده برای هشدار به گیرنده برای ارسال یک پیام . 2-ارتباط با فرستنده درباره وضعیت گیرنده
consignee
گیرنده کالا برای بارنامه گیرنده اصلی کالا
basics
بخشی از سرویس ISDN که شامل دو کانال انتقال داده است . که داده را به صورت کیلو بایت در ثانیه ارسال میکند و یک کانال کنترلی دارد که میتواند اطلاعات کنترلی جانبی را به صورت کیلو بایت در ثاینه منتقل کند
basic
بخشی از سرویس ISDN که شامل دو کانال انتقال داده است . که داده را به صورت کیلو بایت در ثانیه ارسال میکند و یک کانال کنترلی دارد که میتواند اطلاعات کنترلی جانبی را به صورت کیلو بایت در ثاینه منتقل کند
duct
کانال
canals
کانال
routes
کانال
channel
کانال
route
کانال
tunnel
کانال
channelled
کانال
channels
کانال
channeling
کانال
channeled
کانال
tunnels
کانال
tunnelled
کانال
tunneling
کانال
tunneled
کانال
cut
کانال
groove
کانال
grooves
کانال
conduit
کانال
canal bridge
پل کانال
conduits
کانال
cuts
کانال
ship canal
کانال
canal
کانال
canaliculus
کانال
sliding channel
کانال
receivers
گیرنده
consignee
گیرنده
sensor
گیرنده
recipients
گیرنده
recipient
گیرنده
catchier
گیرنده
catchiest
گیرنده
catchy
گیرنده
reciptacle
گیرنده
reciever
گیرنده
prehensory
گیرنده
prehensorial
گیرنده
grantee
گیرنده
getter
گیرنده
payee
گیرنده
adopter
گیرنده
payees
گیرنده
addressee
گیرنده
catcher
گیرنده
touching
گیرنده
acceptor
گیرنده
receptor
گیرنده
prehensile
گیرنده
barrage reception
سد گیرنده
receiver
گیرنده
fetching
گیرنده
addressees
گیرنده
receptors
گیرنده
accipient
گیرنده
assignee
گیرنده
output channel
کانال خروجی
open canal
کانال روباز
multichannel
با بیشتر از یک کانال
luminance channel
کانال روشنایی
scanner channel
کانال پیمایشگر
quarternary canal
کانال درجه 4
channels
کانال مجرا
berm
هره کانال
cross-Channel
برقراریارتباطومسافرت از کانال
y channel
کانال ایگرگ
trunking
کانال تهویه
ascension pipe
کانال سرازیری
channels
کانال ساختن
telephone conduit
کانال تلفن
communications channel
کانال مخابراتی
telephone channel
کانال تلفن
channels
کانال تلویزیون
monochrome channel
کانال تکرنگ
data channel
کانال داده
communication channel
کانال ارتباطی
channel type
کانال تایپ
channel switch
کلید کانال
channel interceptor
کانال چندراهه
channel access
دستیابی کانال
channel capacity
فرفیت کانال
channel command
فرمان کانال
channel capacity
گنجایش کانال
aqueduct
کانال یا مجرای اب
main lines
کانال اصلی
aqueducts
کانال یا مجرای اب
canalization
کانال سازی
digital channel
کانال رقمی
mid channel
مرکز کانال
mid channel
وسط کانال
main canal
کانال اصلی
irrigation channel
کانال ابیاری
instruction pipeline
کانال اطلاعات
headwater channel
کانال اباره
headrace
کانال اباره
grade of channel
درجه کانال
gullet
مجرا کانال
feeder canal
کانال تغذیه
duplex channel
کانال دو طرفه
diversion cannel
کانال انحرافی
gullets
مجرا کانال
main line
کانال اصلی
channel
کانال تلویزیون
channel
کانال ساختن
channeling
کانال مجرا
canal
کانال ترعه
channel
کانال مجرا
channeled
کانال تلویزیون
conduits
کانال لوله
channeling
کانال تلویزیون
channeled
کانال ساختن
channelled
کانال ساختن
channeled
کانال مجرا
canals
کانال ترعه
conduit
کانال لوله
channelled
کانال مجرا
channelled
کانال تلویزیون
channeling
کانال ساختن
catch of guage
گیرنده بارانسنج
acquisitive
فرا گیرنده
prepossessing
گیرنده جالب
decreasing
نقصان گیرنده
bribee
رشوه گیرنده
television receiver
گیرنده تلویزیونی
thermoreceptor
گیرنده دمایی
trainees
تعلیم گیرنده
trainee
تعلیم گیرنده
beat receiver
گیرنده تداخلی
receiver
دستگاه گیرنده
receiver
گیرنده رادیویی
receivers
فرف گیرنده
consignee
گیرنده امانت
concluder
نتیجه گیرنده
communication receiver
گیرنده مخابرات
revenger
انتقام گیرنده
clocker
گیرنده وقت
chemoreceptor
گیرنده شیمیایی
single circuit receiver
گیرنده یک مداره
receivers
گیرنده رادیویی
receivers
دستگاه گیرنده
receiver
فرف گیرنده
sound probe
گیرنده صوتی
cell receptor
گیرنده سلولی
rejuvenescent
جوانی از سر گیرنده
payee
گیرنده وجه
tube receiver
گیرنده لامپی
transceiver
فرستنده و گیرنده
amateur receiver
گیرنده اماتور
volumetric receptor
گیرنده حجمی
transferee
تحویل گیرنده
acceptor level
تراز گیرنده
two valve receiver
گیرنده دو لامپی
transreceiver
فرستنده و گیرنده
transferee
انتقال گیرنده
determiner
تصمیم گیرنده
borrowers
قرض گیرنده
borrower
قرض گیرنده
baroreceptor
گیرنده فشار
payees
گیرنده وجه
bailee
تحویل گیرنده
strikingly
موثر گیرنده
auto radio
گیرنده اتومبیل
striking
موثر گیرنده
borrower
وام گیرنده
tither
عشر گیرنده
borrowers
وام گیرنده
determiners
تصمیم گیرنده
receiving set
گیرنده رادیویی
loanee
وام گیرنده
jammed
سد گیرنده پاس
jams
سد گیرنده پاس
pledgee
وثیقه گیرنده
pledgee
رهن گیرنده
fondler
اغوش گیرنده
proprioceptor
گیرنده عضلانی
jam
سد گیرنده پاس
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com