Enter keyword here!

⌨

Tips | Translate!

Total search result: 203 (2 milliseconds)
English	Persian
indiminishable	کاهش ناپذیر
Search result with all words
irreducible representation	نمایش کاهش ناپذیر
waisting	کاهش موضعی قطر ناشی ازجریان برگشت ناپذیر حاصل از تنش در نقطه شکست
Other Matches
tax friction	کاهش تولید ناشی از تغییر رفتاراقتصادی بمنظور کاهش بارمالیاتی
kerning	کاهش دادن فضای خالی میان دو حرف معین کاهش فاصله دخشه ها
compression	روش کاهش اندازه بلاک داده با کاهش فضا وحذف فضاها و مواد بی استفاده
immedicable	درمان ناپذیر بهبود ناپذیر
invulnerable	زخم ناپذیر اسیب ناپذیر
decreases	کاهش یافتن کم شدن کاهش
decreased	کاهش یافتن کم شدن کاهش
decrease	کاهش یافتن کم شدن کاهش
irrevocably	بطور تغییر ناپذیر بطور چاره ناپذیر
decreased	کاهش دادن کاهش
decreases	کاهش دادن کاهش
decrease	کاهش دادن کاهش
retardation	[افزایش طول نخ در اثر نیروی کشش ثابت در زمان معین] [در چله هایی که به مدت طولانی روی دار می مانند این افزایش طول مشاهده می شود و کاهش استحکام نخ و کاهش طول عمر فرش را به همرا دارد.]
economic of scale	کاهش دادن هزینه ها کاهش یافتن هزینه ها
accelerationists	شتاب گرایان مکتبی که براساس اعتقاد انها هر گونه اقدام در جهت کاهش نرخ طبیعی بیکاری بدون اینکه قادر باشد این نرخ را کاهش دهد باعث تسریع تورم خواهدشد .میلتون فریدمن و ادموندفلپس از پیروان اصلی این گروه میباشند
acid reduction	کاهش در محیط اسیدی کاهش اسیدی
pigou effect	اثر مانده واقعی اثر کاهش سطح قیمت ها برروی مصرف که بر اساس این اثر با کاهش سطح قیمت ها و در نتیجه بالا رفتن عرضه واقعی پول و افزایش ارزش واقعی ثروت مصرف نیز افزایش خواهد یافت
waterproofed	نم ناپذیر
inappeasable	ناپذیر
waterproofs	نم ناپذیر
imperviable	نم ناپذیر
waterproof	نم ناپذیر
unchallenged	بحث ناپذیر
watertight	اب ناپذیر
inirritable	تحریک ناپذیر
infrangible	تجزیه ناپذیر
unexceptionable	استثناء ناپذیر
unassailable	یورش ناپذیر
irrevocably	بطورفسخ ناپذیر
immutable	تغییر ناپذیر
immiscible	امتزاج ناپذیر
inseparable	تفکیک ناپذیر
unalterable	تغییر ناپذیر
invariable	تغییر ناپذیر
inalienable	بیع ناپذیر
immiscible	امیزش ناپذیر
unavoidable	چاره ناپذیر
unavoidable	اجتناب ناپذیر
incurable	علاج ناپذیر
adamantly	تزلزل ناپذیر
adamant	تزلزل ناپذیر
inconceivable	تصور ناپذیر
undeniably	انکار ناپذیر
undeniable	انکار ناپذیر
immobile	جنبش ناپذیر
impregnable	رسوخ ناپذیر
inflexible	انحناء ناپذیر
overpowering	مقاومت ناپذیر
incurable	بهبودی ناپذیر
incurable	درمان ناپذیر
unceasing	ایست ناپذیر
disconsolate	تسلی ناپذیر
irreconcilable	اشتی ناپذیر
irreconcilable	وفق ناپذیر
irreversible	واگشت ناپذیر
voracious	سیری ناپذیر
incomparable	مقایسه ناپذیر
uncompromisingly	مصالحه ناپذیر
uncompromising	مصالحه ناپذیر
indeterminable	تعیین ناپذیر
immitigable	تخفیف ناپذیر
unceasing	پایان ناپذیر
irreversible	برگشت ناپذیر
inscrvtable	تفحص ناپذیر
achromic	رنگ ناپذیر
non descript	تشریح ناپذیر
stainless	زنگ ناپذیر
non descript	وصف ناپذیر
nanoaddressable	نشانی ناپذیر
joiner door	دربهای اب ناپذیر
irriversible	برگشت ناپذیر
deathless	فنا ناپذیر
nondescript	وصف ناپذیر
atomic	تجزیه ناپذیر
irresolvable	تجزیه ناپذیر
irresistable	مقاومت ناپذیر
unappealabe	پژوهش ناپذیر
spanless	پیمایش ناپذیر
nonsuperimposable	انطباق ناپذیر
raintight	باران ناپذیر
achromatic	رنگ ناپذیر
air proof	هوا ناپذیر
indefatigable	خستگی ناپذیر
irredeemable	پایان ناپذیر
indestructible	فنا ناپذیر
incorrigible	اصلاح ناپذیر
invincible	شکست ناپذیر
irreparable	جبران ناپذیر
remediless	درمان ناپذیر
sateless	سیری ناپذیر
beyond bearing	تحمل ناپذیر
unappeasable	استمالت ناپذیر
unchangeable	تغییر ناپذیر
uncomputable	محاسبه ناپذیر
irrecocilably	بطوروفق ناپذیر
ireversible	تغییر ناپذیر
invariant	تغییر ناپذیر
drainless	خستگی ناپذیر
intangibly	بطورلمس ناپذیر
insusceptible	تایید ناپذیر
ego alien	خود ناپذیر
engrained	چاره ناپذیر
exhautless	خستگی ناپذیر
fatigueless	خستگی ناپذیر
unwearying	خستگی ناپذیر
insol	انحلال ناپذیر
irrecoverable	جبران ناپذیر
sure-fire	شکست ناپذیر
unconquerable	تسخیر ناپذیر
undecidable	تصمیم ناپذیر
uninflammable	اشتعال ناپذیر
unobjectionable	اعتراض ناپذیر
unsearchable	کاوش ناپذیر
untouchability	لمس ناپذیر
irremissible	اغماض ناپذیر
water proof	رطوبت ناپذیر
waterproof wire	سیم نم ناپذیر
indescribable	وصف ناپذیر
infallible	لغزش ناپذیر
irrecoverably	بطوراصلاح ناپذیر
insoluble	انحلال ناپذیر
irreversible	بازگشت ناپذیر
indecomposable	فساد ناپذیر
unaccountable	توضیح ناپذیر
immortal	فنا ناپذیر
unerring	خطا ناپذیر
unalterable <adj.>	اجتناب ناپذیر
irremediable	چاره ناپذیر
inconsolably	دلداری ناپذیر
impassive	تالم ناپذیر
passives	اثر ناپذیر
passive	اثر ناپذیر
indefectible	خلل ناپذیر
unaccountably	توضیح ناپذیر
inscrutable	نفوذ ناپذیر
indefeasible	فسخ ناپذیر
absolute <adj.>	اجتناب ناپذیر
indefeasible	بطلان ناپذیر
inalienable <adj.>	اجتناب ناپذیر
inaccessible	دسترسی ناپذیر
inaccessible	ارتباط ناپذیر
intangible	لمس ناپذیر
indispensable <adj.>	اجتناب ناپذیر
inevitable <adj.>	اجتناب ناپذیر
unalienable <adj.>	اجتناب ناپذیر
interminable	پایان ناپذیر
impossible [colloquial] <adj.>	تحمل ناپذیر
integral	جدایی ناپذیر
inexplorable	کاوش ناپذیر
ineludible	گریز ناپذیر
rigid	انعطاف ناپذیر
irrefutable	تکذیب ناپذیر
inestimable	تخمین ناپذیر
inexcitable	هیجان ناپذیر
inexhaustibly	بطورپایان ناپذیر
unbeatable	باخت ناپذیر
insufferable	تحمل ناپذیر
uncontrollable	کنترل ناپذیر
indisciplinable	انظباط ناپذیر
inconsolable	دلداری ناپذیر
intolerable	تحمل ناپذیر
insupportable	تحمل ناپذیر
indispansably	بطورچاره ناپذیر
indisributable	بخش ناپذیر
indubious	تردید ناپذیر
imperturbable	تزلزل ناپذیر
uncontrollably	کنترل ناپذیر
unbearably	تحمل ناپذیر
inappellable	پژوهش ناپذیر
inappealable	پژوهش ناپذیر
incommutably	تبدیل ناپذیر
unfeasible <adj.>	انجام ناپذیر
incompressible	تراکم ناپذیر
incoercible	انقباض ناپذیر
ineluctable	چاره ناپذیر
impermeable	نشت ناپذیر
incommutable	استحاله ناپذیر
inevitable	اجتناب ناپذیر
inextinguishably	بطورتسکین ناپذیر
inexecutable <adj.>	انجام ناپذیر
unchallenged	انکار ناپذیر
impracticable <adj.>	انجام ناپذیر
incommensurable	سنجش ناپذیر
incodensable	انقباض ناپذیر
incommensurable	مقایسه ناپذیر
incompressible	فشار ناپذیر
impenitent	توبه ناپذیر
impermeable	رطوبت ناپذیر
unbearable	تحمل ناپذیر
impartible	بخش ناپذیر
imperviable	سرایت ناپذیر
incorruptibly	بطورفساد ناپذیر
impermeable	تراوش ناپذیر
irrefutable	انکار ناپذیر
incommutable	تخفیف ناپذیر
inconvertible	مبادله ناپذیر
inalterable	تغییر ناپذیر
unanswerable	جواب ناپذیر
unanswerable	تکذیب ناپذیر
irreversible damage	اسیب جبران ناپذیر

Recent search history

Contact• | Terms |• Privacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com