English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 202 (16 milliseconds)
English Persian
prying کاوش کننده
prober کاوش کننده
Other Matches
area search کاوش منطقه با دیدبانی بصری کاوش منطقهای
surveillance کاوش
digs کاوش
dig کاوش
excavation کاوش
exploration کاوش
searchingly کاوش
probes کاوش
analysis کاوش
probe کاوش
probed کاوش
penetration کاوش
search کاوش
perquisition کاوش
probing کاوش
searches کاوش
searched کاوش
to search after کاوش کردن
to rummage کاوش کردن
to browse through کاوش کردن
delves کاوش کردن
antisubmarine search کاوش ضد زیردریایی
delved کاوش کردن
researching کاوش پژوهیدن
researches کاوش پژوهیدن
delve کاوش کردن
random number seed کاوش تصادفی
researched کاوش پژوهیدن
research کاوش پژوهیدن
exploratory drive سائق کاوش
inexplorable کاوش ناپذیر
delving کاوش کردن
unsearchable کاوش ناپذیر
scan کاوش کردن
pries کاوش کردن
pry کاوش کردن
prog کاوش کردن
sector of search منطقه کاوش
electrical prospecting کاوش الکتریکی
geophysical prospecting کاوش ژئوفیزیکی
scans کاوش کردن
pried کاوش کردن
surveillance کاوش کردن
analysis تحلیل کاوش
unsought کاوش نشده
scanned کاوش کردن
linear probing کاوش خطی
area search کاوش منطقه
exploration کاوش اکتشاف
probe کاوش کردن
probed کاوش کردن
probes کاوش کردن
rummaging کاوش بازرس کشتی
rummages کاوش بازرس کشتی
rummaged کاوش بازرس کشتی
search کاوش کردن زمین
ransacks زیاد کاوش کردن
ransacking زیاد کاوش کردن
rummage کاوش بازرس کشتی
ransacked زیاد کاوش کردن
surveys بررسی کاوش منطقه
ransack زیاد کاوش کردن
survey بررسی کاوش منطقه
surveyed بررسی کاوش منطقه
ferret کنجکاوی کردن کاوش
searchingly کاوش کردن زمین
searches کاوش کردن زمین
ferrets کنجکاوی کردن کاوش
searched کاوش کردن زمین
scavenge در اشغال کاوش کردن
manage grab در آشغال کاوش کردن
scavenged در اشغال کاوش کردن
scavenge در آشغال کاوش کردن
scavenges در اشغال کاوش کردن
forage پی علف گشتن کاوش کردن
foraged پی علف گشتن کاوش کردن
foraging پی علف گشتن کاوش کردن
forages پی علف گشتن کاوش کردن
nose around [about] <idiom> چیزی را سری نگه داشتن کاوش کردن
inserted grouping میدان دید مخلوط رادار منطقه کاوش مختلط
intercepting search کاوش برای رهگیری هوایی تجسس با رادار به منظوررهگیری
infrared resolution تجزیه و تحلیل و کاوش هدف با عکاسی مادون قرمز
corrector جبرانگر تعدیل کننده تصحیح کننده تنظیم کننده
sector scan کاوش منطقهای با رادار تجسس منطقهای
altitude/height hold متوقف کننده سقف پروازهواپیما محدود کننده خودکارارتفاع پرواز هواپیما
propounder ابراز کننده یا مطرح کننده وصیت نامه در دادگاه امورحسبی
marshaller هدایت کننده به محل تجمع جمع اوری کننده یکان
inhibitor کنترل کننده سوزش خرج موشک ممانعت کننده ازاشتعال
quick disconnect coupling کوپلینگی برای لولههای ی سیالات دارای دریچههای مسدود کننده و اجزاء اب بندی- کننده
primers وسیله به کار اندازنده مشتعل کننده گرم کننده
sensor گیرنده یادریافت کننده خاطرات حسی ضبط کننده
primer وسیله به کار اندازنده مشتعل کننده گرم کننده
homogeneous computer network یچ کننده و توزیع کننده که همه کانالهای داده آن از پروتکل و نرخ ارسال یکسان استفاده می کنند
del credere وصول کننده مطالبات تضمین کننده طلبها
detonator منفجر کننده مشتعل کننده چاشنی منفجرکننده
distractive گیج کننده برگرداننده یا اشغال کننده فکر
changer دواتصال کننده که اتصال کننده مادگی را به نری
detonators منفجر کننده مشتعل کننده چاشنی منفجرکننده
interceptors هواپیمای رهگیری کننده استراق سمع کننده
makgi boowi نقاط حمله کننده و دفاع کننده تکواندو
steam fitter نصب کننده وتعمیر کننده لولههای بخار
vasomotor اعصاب تنگ کننده وگشاد کننده رگها
interceptor هواپیمای رهگیری کننده استراق سمع کننده
search jammer تولید کننده پارازیت در انتن رادار وسیله جلوگیری کننده از تجسس رادار وسیله جلوگیری کننده از مراقبت
explore اکتشاف کردن کاوش کردن
explores اکتشاف کردن کاوش کردن
exploring اکتشاف کردن کاوش کردن
dig کاوش کردن فرو کردن
explored اکتشاف کردن کاوش کردن
digs کاوش کردن فرو کردن
suppressive خنثی کننده اتش سرکوب کننده
expostulator سرزنش کننده نصیحت کننده باسرزنش
sprining charge خرج چال کننده یا گود کننده
padding پنهان کننده یااستتار کننده پیامها
prepossessing مجذوب کننده جلب توجه کننده
claqueur تشویق کننده [یا هو کننده] استخدام شده
astigmatizer وسیله استیگمات کننده وسیله تقویت کننده مسافت یاب برای دیدن نور کم در شب
stop order دستور عدم پرداخت از طرف صادر کننده سند مالی به مرجع پرداخت کننده
transmitter منتقل کننده مخابره کننده
divider جدا کننده تقسیم کننده
lifter مرتفع کننده برطرف کننده
spell binder مسحور کننده مجذوب کننده
presenter ارائه کننده معرفی کننده
supplicant درخواست کننده تضرع کننده
supplicants درخواست کننده تضرع کننده
presenters ارائه کننده معرفی کننده
desolater ویران کننده متروک کننده
desolator ویران کننده متروک کننده
whetstone تیز کننده تند کننده
modifiers اصلاح کننده تعدیل کننده
diverting سرگرم کننده منحرف کننده
gesticulant اشاره کننده وحرکت کننده
vibrators ارتعاش کننده نوسان کننده
practicer تمرین کننده مشق کننده
cogitator اندیشه کننده مطالعه کننده
discriminant تفکیک کننده جدا کننده
preventive حفافت کننده جلوگیری کننده
presentor ارائه کننده معرفی کننده
vibrator ارتعاش کننده نوسان کننده
oppressive خورد کننده ناراحت کننده
designative اشاره کننده تعیین کننده
homager تجلیل کننده کرنش کننده
provisioner تدارک کننده تهیه کننده
thickeners غلیظ کننده پرپشت کننده
the producer and the consumer تولید کننده و مصرف کننده
transmitters منتقل کننده مخابره کننده
thickener غلیظ کننده پرپشت کننده
intermediaries وساطت کننده مداخله کننده
coordinator هم اهنگ کننده هماهنگ کننده
modulator demodulator تلفیق کننده- تفکیک کننده
contractive جمع کننده چوروک کننده
striking force نیروی تک کننده یا کمین کننده
modifier اصلاح کننده تعدیل کننده
prosecutor پیگرد کننده تعقیب کننده
toasters سرخ کننده برشته کننده
prosecutors پیگرد کننده تعقیب کننده
suberter سرنگون کننده تضعیف کننده
thwarter خنثی کننده مسدود کننده
acknowledger تصدیق کننده قبول کننده
sniffy افهار تنفر کننده فن فن کننده
accaimer هلهله کننده تحسین کننده
hanger اویزان کننده معلق کننده
hangers اویزان کننده معلق کننده
venerator تکریم کننده ستایش کننده
favourer یاری کننده مساعدت کننده
insulator جدا کننده عایق کننده
intermediary وساطت کننده مداخله کننده
trimmer دستکاری کننده صاف کننده
insulators جدا کننده عایق کننده
corruptor فاسد کننده منحرف کننده
corrupter فاسد کننده منحرف کننده
toaster سرخ کننده برشته کننده
fuel cooled oil cooler خنک کننده روغن که در ان ازسوخت بعنوان ماده خنک کننده استفاده میشود
skeletonizer تهیه کننده استخوان بندی یا کالبد چیزی تهیه کننده رئوس مطالب
dragger شرکت کننده در مسابقه اتومبیلرانی سرعت شرکت کننده درمسابقه سرعت موتورسیکلت رانی شرکت کننده در مسابقه قایقرانی سرعت
procuring activity یکان تهیه کننده و تحویل دهنده اماد قسمت اماد کننده
plasticizer ماده سخت کننده و کشدار کننده خرج انفجار یا خرج تلاش
parity bit عدد یا علامت طراز کننده متعادل کننده عدد تعادل
agent authentication معرفی قسمت مخابره کننده اعلام معرف مخابره کننده
components اجزای تشکیل دهنده نیروی مسلح شرکت کننده در عملیات جزء یا قطعهای از یک وسیله کامل یکان شرکت کننده در عملیات
component اجزای تشکیل دهنده نیروی مسلح شرکت کننده در عملیات جزء یا قطعهای از یک وسیله کامل یکان شرکت کننده در عملیات
user freindly اسان برای استفاده کننده ارتباط دوستانه با استفاده کننده سیستم محاسباتی که امکانات لازم برای توانایی هاو محدودیتهای اپراتور رافراهم می سازد
dismantling shot تیر قطعه قطعه کننده گلوله تخریب کننده
voltage stabilizer تثبیت کننده فشار الکتریکی تثبیت کننده ولتاژ
family محدوده ماشین ها از یک تولید کننده که با سایر محصولات در همان خط از همان تولید کننده سازگارند
families محدوده ماشین ها از یک تولید کننده که با سایر محصولات در همان خط از همان تولید کننده سازگارند
tipper کج کننده واژگون کننده
army component نیروی زمینی شرکت کننده درعملیات یکان زمینی شرکت کننده در عملیات مشترک قسمت زمینی
stabilizer تثبیت کننده میز تثبیت کننده مسیر
flare گلوله روشن کننده موشک روشن کننده
stabilisers تثبیت کننده میز تثبیت کننده مسیر
flares گلوله روشن کننده موشک روشن کننده
supporting arms نیروی پشتیبانی کننده یکانهای پشتیبانی کننده
requistioner قسمت درخواست کننده تهیه کننده درخواست
negative true logic سیستمی منطقی که در ان یک ولتاژ بالا بیان کننده بیت صفرو یک ولتاژ پایین بیان کننده بیت یک میباشد
delay release sinker وسیله غوطه ور کننده مین زمانی غوطه ور کننده مین تاخیری
desiccant مواد خشک کننده گیاهان مواد شیمیایی خشک کننده روییدنیها
radar picket ناو تقویت کننده رادار هواپیمای تقویت کننده رادار
analysis staff ستاد تجزیه و تحلیل کننده گروه تجزیه و تحلیل کننده
gyro repeater تکرار کننده سمت ژیروسکوپی ناو تکرار کننده سمت هدایت نجومی ناو
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com