English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 88 (6 milliseconds)
English Persian
loft کبوترخانه اسمان
lofts کبوترخانه اسمان
Other Matches
colombier کبوترخانه
dovecote کبوترخانه
dovecotes کبوترخانه
dovecots کبوترخانه
penthouse کبوترخانه
devecot [e] کبوترخانه
penthouses کبوترخانه
culver-house [سوراخی در کبوترخانه]
dovecot کبوترخانه خانه کبوتران
heavens اسمان
heaven اسمان
height اسمان
heights اسمان
welkin اسمان
the upper regions اسمان
the blue اسمان
on high به اسمان
on high در اسمان
hypethral رو به اسمان
bluest اسمان
bluer اسمان
blue اسمان
firmament اسمان
tramp اسمان جل
skies اسمان
sky اسمان
tramped اسمان جل
tramps اسمان جل
sky scaper اسمان خراش
skiey اسمان وار
primum mobile اسمان دهم
azure اسمان نیلگون
olympus اسمان بهشت
mackerel sky اسمان پیسه
skyscraper اسمان خراش
sky scraper اسمان خراش
skyey اسمان وار
planetariums اسمان نما
uranorama اسمان نما
the kingdom of heaven ملکوت اسمان
uranology اسمان شناسی
the round of heaven گنبد اسمان
the seventh heaven اسمان هفتم
planetarium اسمان نما
the vault of heaven گنبد اسمان
celestial sphere کره اسمان
bluest اسمان نیلگون
skyscrapers اسمان خراش
skyward بسوی اسمان
thunders اسمان غرش
heavenwards سوی اسمان
skywards سوی اسمان
thundered اسمان غرش
blue اسمان نیلگون
heavenward روبه اسمان
thunder اسمان غرش
bluer اسمان نیلگون
heavenward بطرف اسمان
uranographic وابسته به اسمان نگاری
heaven هفت طبقه اسمان
heavens عرش هفت اسمان
heavens هفت طبقه اسمان
the milky way اسمان دره کاهکشان
heaven عرش هفت اسمان
serene متین اسمان صاف
sky high خیلی بالا در اسمان
uranographical وابسته به اسمان نگاری
sky blue رنگ ابی اسمان
zenith بالاترین نقطه اسمان
sky-high خیلی بالا در اسمان
hypaethral بی پوشش روبه اسمان
ascension عروج عیسی به اسمان
uranus خدای اسمان فرزندزمین و پدرتیتان ها
starfinder وسیله شناسایی ستارگان در اسمان
uranography عالم شناسی اسمان نگاری
ascension day روز عروج عیسی به اسمان
it thunders صدای اسمان غرغره میاید
Milky Way اسمان دره جاده شیری
snow blink تکههای ابر سفید در اسمان یا صفحه رادار
sky glow انعکاس نور یک جنگ افزار یاشعله دهانه ان در صفحه اسمان
astrodome گنبد شیشهای که خلبان میتواند از وراء ان اسمان رامشاهده کند
clear air turbulence اشفتگی در اسمان فاقد ابر که معمولا در ارتفاعات بالا وهمراه با تغییر سرعت درنزدیکی مسیر خروج گازهامیباشد
thunder اسمان غرش کردن باصدای رعد اسا ادا کردن
thunders اسمان غرش کردن باصدای رعد اسا ادا کردن
thundered اسمان غرش کردن باصدای رعد اسا ادا کردن
skyward بطرف اسمان بطرف بالا
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com