Dictiornary-Farsi | کتابهای بسیار | Persian/Farsi English Dictionary انگلیسی فارسی

Total search result: 202 (10 milliseconds)

English	Persian
many books	کتابهای بسیار


Search result with all words

i had many books he had none	من کتابهای بسیار داشتم اوهیچ نداشت
Other Matches

our books	کتابهای ما
vlsi	مجتمع سازی درمقیاس بسیار بزرگ تجمع مقیاس بسیار وسیع
infinity	حجم بسیار بسیار بزرگ که از بیشترین حد تصور هم بزرگتر باشد
super-	کامپیوتر main Frame بسیار قوی برای عملیات ریاضی بسیار سریع
my other books	کتابهای دیگر من
sacred books	کتابهای مقدس
the books hereof	کتابهای این کتابخانه
sapiential	کتابهای حکمتی عتیق
prohibitory index	صورت کتابهای نخواندنی
inspired books	کتابهای الهام شده
bibliopolism	فروش کتابهای کهنه
very many book	کتابهای خیلی زیاد
various books	کتابهای گوناگون یا مختلف
octateuch	کتابهای هشت گانه
numerary	داخل کتابهای رسمی شریعتی
bibliopoly	فروش کتابهای کهنه یاعتیق
the fire books of moses	اشعاریا کتابهای پنجگانه توراه
bibiliography	کتابهای وابسته بیک مبحث
scissors and paste	تالیف کتابی با برشهای کتابهای دیگر
i owe for all my books	پول همه کتابهای خود راقرض کردم
scrap book	مجموعه عکس هاوقطعاتی که از کتابهای دیگر بریده باشند
sibilline books	کتابهای فالگیر رومیان باستان که میگفتندزنهای غیبگو نوشته اند
uncial letters	حروفی که در کتابهای خطی سدههای 8 میلادی بکارمیبردند....بحروف درشت
ultra high frequency	بسامد بسیار بسیار زیاد
u.h.f.	بسامد بسیار بسیار زیاد
cray	نوعی کامپیوتر بسیار بزرگ شرکت سازنده کامپیوترهای بسیار بزرگ
law calf	پوست گوساله رنگ نشده که برای جلد کتابهای قانون بکار می برند
new century schoolbook	نوعی طرح حروف خوانا که جهت مجلات و کتابهای درسی مدارس طراحی شده است
quartz clock	بخش کوچکی از کریستال کواترنر که در فرکانس مشخص با اعمال ولتاژ مشخص مرتعش میشود و برای سیگنالهای ساعت بسیار دقیق کامپیوتر ها و سایر برنامههای زمانی بسیار دقیق به کار می رود
state-of-the-art	بسیار پیشرفته یا از نظر تکنیکی بسیار پیشرفته
light lists	کتابهای راهنمای محل فارهای دریایی فهرست راهنمای چراغهای دریایی
powerfully	بسیار
very little	بسیار کم
immortally	بسیار
galore	بسیار
awfully	بسیار
parlous	بسیار
precious	بسیار
all	بسیار
abundant	بسیار
so mush	بسیار
numerous	بسیار
very	بسیار
far	بسیار
beastby	بسیار
an abundance of	بسیار
detestable	بسیار بد
much	بسیار
multiplicity	بسیار
by far	بسیار
thousand and one	بسیار
sorely	بسیار
multifarious	بسیار
far and away	بسیار
ever so	بسیار
sopping	بسیار
overly	بسیار
many	بسیار
plenty	بسیار
unco	بسیار
not a lettle	بسیار
all-	بسیار
mickle	بسیار
longeval	بسیار زی
multiped	بسیار پا
lashongs	بسیار
desperate	بسیار بد
mickle or muckle	بسیار
terrible <adj.>	بسیار بد
lot	بسیار
lousy <adj.>	بسیار بد
muckle	بسیار
rotten <adj.>	بسیار بد
sadly	بسیار بد
seldom	بسیار کم
out and a way	بسیار
awful <adj.>	بسیار بد
clinking	بسیار
no end of	بسیار
oftentimes	بسیار
overripe	بسیار رسیده
multitude	گروه بسیار
multitudes	گروه بسیار
abysses	بسیار عمیق
corking	بسیار عالی
peracute	بسیار حاد
the d. is in him	بسیار شروراست
v.l.f.	بسامد بسیار کم
abyss	بسیار عمیق
of great importance	بسیار مهم
thank you very much	بسیار ممنونم
supersubtlety	زرنگی بسیار
superheat	بسیار گرم
superfine	بسیار فریف
multocular	بسیار چشم
abysm	بسیار عمیق
overrefinement	تصفیه بسیار
amazedly	باشگفت بسیار
at a great rat	بسیار تند
multidentate	بسیار دندان
ultramodern	بسیار تازه
multiform	بسیار شکل
multitudinously	با گروه بسیار
ambrosial	بسیار مطبوع
multisonous	بسیار صدا
at a premium	بسیار مطلوب
ogygian	بسیار کهنه
at railway speed	بسیار تند
addition polymer	بسیار افزایشی
at full lick	بسیار تند
bulimy	حرص بسیار
much pleased	بسیار خوشتود
addition resin	بسیار افزایشی
multivincular	بسیار پیوند
much rain	باران بسیار
multangular	بسیار گوشه
multisonant	بسیار صدا
polyhistor	بسیار دانی
precipitance	تعجیل بسیار
precipitancy	تعجیل بسیار
polychromic	بسیار رنگ
polychromatic	بسیار رنگ
pointdovice	بسیار درست
prepotency	نفوذ بسیار
hunky dory	بسیار خوب
point device	بسیار درست
prepotent	بسیار توانا
pleophagous	بسیار خوار
polystome	جانور بسیار
polystomatous	جانور بسیار
polysemous	بسیار معنی
polyhistor	دانش بسیار
polygram	شکل بسیار خط
polygonal	بسیار پهلو
polyphagous	بسیار غذا
infernality	زشتی بسیار
polyphonic	بسیار صدا
polyphonous	بسیار صدا
inappreciable	نامحسوس بسیار کم
polysemia	بسیار معنایی
polygonal	بسیار گوشه
pianissimo	بسیار اهسته
high strung	بسیار حساس
e. use ful	بسیار سودمند
dozens of girls	ذختران بسیار
dirt cheap	بسیار ارزان
diaphoresis	خوی بسیار
deluxe	بسیار زیبا
delightsome	بسیار دلپسند
deep read	بسیار خوانده
dateless	بسیار قدیم
d. stupid	بسیار کودن
precisionist	بسیار دقیق
sizzler	بسیار گرم
much was said	بسیار چیزهاگفته شد
gelid	بسیار سرد
perfervid	بسیار باحرارت
heavy poll	ارا بسیار
heart break	اندوه بسیار
primordiality	قدمت بسیار
many persons	مردمان بسیار
punctuality	دقت بسیار
hairline rule	خط بسیار نازک
peracute	بسیار سخت
meticulosity	دقت بسیار
oliguresis	پیشاب بسیار کم
supereminent	بسیار بلند
colossal	بسیار بزرگ
superbly	بسیار خوب
superb	بسیار خوب
regiments	گروه بسیار
regiment	گروه بسیار
polygraph	بسیار نویس
polygraphs	بسیار نویس
oft	بسیار رخ دهنده
excessive	بسیار یا بزرگ
elongated	بسیار بلندولاغر
tiny	بسیار کوچک
tiniest	بسیار کوچک
tinier	بسیار کوچک
terrible	بسیار بد سهمناک
all right <idiom>	بسیار خوب
overweening	بسیار مغرور
wary	بسیار محتاط
polygons	بسیار پهلو
polygon	بسیار پهلو
overpriced <adj.>	بسیار گران
too expensive <adj.>	بسیار گران
very good	بسیار خوب
goody-goody	بسیار خوب
goody-goodies	بسیار خوب
goody goody	بسیار خوب
snazzy	بسیار جالب
snazziest	بسیار جالب
prime	بسیار مهم
primed	بسیار مهم
primes	بسیار مهم
extras	بسیار خیلی
extra-	بسیار خیلی
extra	بسیار خیلی