English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (2 milliseconds)
English Persian
sibilline books کتابهای فالگیر رومیان باستان که میگفتندزنهای غیبگو نوشته اند
Other Matches
quadriga ارابه چهار اسبه رومیان قدیم
necromancer غیبگو
haruspex غیبگو
seeress زن غیبگو
python افعی غیبگو
seer غیبگو پیغمبر
seers غیبگو پیغمبر
pythons افعی غیبگو
sibylic وابسته به زن غیبگو یا ساحره
sibyllic وابسته به زن غیبگو یا ساحره
sciomantic غیبگو از روی سایه مرده
haruspex فالگیر
druid فالگیر
druids فالگیر
fortune-tellers فالگیر
diviner فالگیر
sibyl فالگیر
fortune-teller فالگیر
fortune teller فالگیر
augurs فالگیر شگون
augur فالگیر شگون
augured فالگیر شگون
auguring فالگیر شگون
The fortune teller tells fortunes . فالگیر فال می گیرد
wise woman ساحره ماما فالگیر زن خردمند
our books کتابهای ما
my other books کتابهای دیگر من
many books کتابهای بسیار
sacred books کتابهای مقدس
octateuch کتابهای هشت گانه
the books hereof کتابهای این کتابخانه
prohibitory index صورت کتابهای نخواندنی
very many book کتابهای خیلی زیاد
various books کتابهای گوناگون یا مختلف
sapiential کتابهای حکمتی عتیق
inspired books کتابهای الهام شده
bibliopolism فروش کتابهای کهنه
bibliopoly فروش کتابهای کهنه یاعتیق
the fire books of moses اشعاریا کتابهای پنجگانه توراه
bibiliography کتابهای وابسته بیک مبحث
numerary داخل کتابهای رسمی شریعتی
i had many books he had none من کتابهای بسیار داشتم اوهیچ نداشت
scissors and paste تالیف کتابی با برشهای کتابهای دیگر
i owe for all my books پول همه کتابهای خود راقرض کردم
scrap book مجموعه عکس هاوقطعاتی که از کتابهای دیگر بریده باشند
uncial letters حروفی که در کتابهای خطی سدههای 8 میلادی بکارمیبردند....بحروف درشت
law calf پوست گوساله رنگ نشده که برای جلد کتابهای قانون بکار می برند
new century schoolbook نوعی طرح حروف خوانا که جهت مجلات و کتابهای درسی مدارس طراحی شده است
Ancient history تاریخ باستان
archeology باستان شناسی
archaeology باستان شناسی
Ancient Egypt مصر باستان
anciently در عهد باستان
hellene یونان باستان
archeologist باستان شناس
archaeologist باستان شناس
planeta درروم باستان
orphaned خط اول پاراگراف یا متن که جداگانه در پایین ستون نوشته شود و بقیه پاراگراف در بالای ستون بعدی نوشته شود. باعث می شوند و متن نامناسب دیده شود
orphan خط اول پاراگراف یا متن که جداگانه در پایین ستون نوشته شود و بقیه پاراگراف در بالای ستون بعدی نوشته شود. باعث می شوند و متن نامناسب دیده شود
orphans خط اول پاراگراف یا متن که جداگانه در پایین ستون نوشته شود و بقیه پاراگراف در بالای ستون بعدی نوشته شود. باعث می شوند و متن نامناسب دیده شود
laconian ولایتی از یونان باستان
provincialize تبدیل باستان کردن
civil low سیستم حقوقی رم باستان
archaeological وابسته به باستان شناسی
archeological وابسته به باستان شناسی
geochronology باستان شناسی زمین
antiquity روزگار باستان قدمت
the art of the Ancient world هنر جهان باستان
experimental archaeology باستان شناسی آزمایشی
aerial archaeology باستان شناسی هوایی
archeological dig حفاری باستان شناسی
cardo خیابان اصلی [در رم باستان]
archaeological Museum موزه باستان شناسی
antiquities روزگار باستان قدمت
site of the find منبع [باستان شناسی]
archeological site منبع [باستان شناسی]
provenance چشمه [باستان شناسی]
archeological site چشمه [باستان شناسی]
site of the find چشمه [باستان شناسی]
provenance منبع [باستان شناسی]
khekher [کتیبه های مصر باستان]
achaian اهل شهراخائیه در یونان باستان
drachma پول نقره یونان باستان
achaean اهل شهراخائیه در یونان باستان
drachmae پول نقره یونان باستان
drachmas پول نقره یونان باستان
canopus [شهر الکساندر در مصر باستان]
panathenaea جشن ATHENA دریونان باستان
peplos یکجور روسری زنانه دریونان باستان
curia یکی ازتقسیمات کوچک قبیلهای در رم باستان
conscript fathere اعضای مجلس سنای روم باستان
impluvium [حوض باران گیر در روم باستان]
Dryopic [مربوط به دوره دراوپی یونان باستان]
trireme کشتی جنگی روم و یونان باستان
agora [فضای باز عمومی در یونان باستان]
pyrrhic dance یکجور رقص نظامی یا جنگی در یونان باستان
minoan مربوط به تمدن باستان عصرمفرغ جزیره کرت
cyzicene hall [تالار بزرگ در خانه های یونان باستان]
Olympic Games مسابقههای قهرمانی که یونانیهای باستان هرچهارسال یک باربرپامی کنند
obol سکه سیم در یونان باستان که نزدیک بود با یک pennyونیم
lar n در روم باستان نام یکی ازخدایان حامی خانه
archeologic وابسته به باستان شناسی مربوط بعلم اثار قدیم
agoines مسابقههای سه گانه یونانیان باستان ورزش وموسیقی وغشه یادو
theoric وجوهی که در یونان باستان جمع میکردند ...رفتن به تماشاخانه هاکمک کنند
sabbatical year در دوران یهودیان باستان سال هفتم که طی آن زمین را آیش می کردند و بدهکاران را می بخشیدند
light lists کتابهای راهنمای محل فارهای دریایی فهرست راهنمای چراغهای دریایی
acrostolium [قسمتی از دماغه کشتی در ناو جنگی باستان مه معمولا مدور، مارپیچ یا شکلی شبیه حیوانات داشته است.]
letter نوشته
letters نوشته
manuscripts نوشته
epigraph نوشته
scrip نوشته
paper work نوشته
papeteries نوشته
inscription نوشته
opuses نوشته
opus نوشته
inscriptions نوشته
manuscript نوشته
depositions نوشته
writ نوشته
record نوشته
writs نوشته
text نوشته
texts نوشته
deposition نوشته
petroglyph سنگ نوشته
handwriting دست نوشته
petrograph سنگ نوشته
written نوشته شده
ancient manuscript نوشته قدیمی
cryptogram نوشته رمزی
cryptograph نوشته رمزی
callout نوشته راهنما
it is written that نوشته اندکه
pseudograph نوشته جعلی
chirograph دست نوشته
writings نوشته نوشتجات
manuscript دست نوشته
hand writing دست نوشته
hierogram نوشته قدس
writing نوشته نوشتجات
pornograph نوشته ها و عکسهای رکیک
numeral عدد نوشته شده و..
application معمولا به صورت نوشته
applications معمولا به صورت نوشته
numerals عدد نوشته شده و..
psychogram پیام نوشته روح
numbers عدد نوشته شده
cryptanalysis کشف نوشته رمزی
graphically بطور نوشته یا منقوش
imperscriptible فاقد اجازه نوشته
opusculum اثریا نوشته بی اهمیت
overwrite نوشته داده در محلی
packaged software بسته پیش نوشته
letter press نوشته وابسته به عکسها
it is written that نوشته شده است که
repetitive letter نوشته شده است
scrolls نوشته یافهرست طولانی
scroll نوشته یافهرست طولانی
inscriptions نقش نوشته خطی
poison pen نوشته غرض الود
triglot به سه زبان نوشته شده
inscription نقش نوشته خطی
cartouche لوح نوشته مزین
number عدد نوشته شده
erotica نوشته ها واصطلاحات عاشقانه
pornography نوشته شهوت انگیز
criosphinx ابوالهول [مجسمه ابوالهول در مصر باستان]
Ancient Greece یونان باستانی [یونان جهان باستان]
legends نوشته روی سکه ومدال
numerals اعداد نوشته شده IV, III, II , I و...
fill out <idiom> نوشتن حقایقی که نوشته شدهاند
hic jacet نوشته روی سنگ قبر
legend نوشته روی سکه ومدال
writings چیزی که نوشته شده است
epitaph نوشته روی سنگ قبر
writing چیزی که نوشته شده است
epitaphs نوشته روی سنگ قبر
hyphenated نوشته شده با فضای خالی
numeral اعداد نوشته شده IV, III, II , I و...
autographic نوشته شده با دست خودمصنف
purple passage نوشته اراسته به صنایع بدیعی
purple patch نوشته اراسته به صنایع بدیعی
slashed zero علامت نوشته یا چاپ شده
accounting package بسته پیش نوشته حسابداری
blasphemous نوشته وگفته کفر امیز
jotting چیزیکه با عجله نوشته شده
superscription عنوان نوشته روی چیزی
cryptanalyze نوشته رمزی را کشف کردن
bilingual بدو زبان نوشته شده
graffiti نوشته تصویر ویا پوستریکهبردیوارمیچسبانند
ad-libs بدون نوشته صحبت کردن
ad-libbing بدون نوشته صحبت کردن
ad-libbed بدون نوشته صحبت کردن
ad-lib بدون نوشته صحبت کردن
termination notice فسخ نوشته شده [قرارداد کاری]
software package بسته پیش نوشته نرم افزاری
compilation جمع اوری اطلاعات به صورت نوشته
machine address برنامه کامپیوتری نوشته شده به کد مطلق
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com