Enter keyword here!

⌨

Tips | Translate!

Total search result: 201 (11 milliseconds)
English	Persian
manual	کتاب دستی نظامنامه
Other Matches
statute book	کتاب نظامنامه
handbook	کتاب دستی
handbooks	کتاب دستی
capitulary	کتاب راهنمای کلمات کتاب مقدس کتاب دعا
regulation	نظامنامه
workbooks	نظامنامه
workbook	نظامنامه
byelaw	نظامنامه
bylaw	نظامنامه
manual	دستور رزمی دستی سیستم دستی
precept	نظامنامه پند
precepts	نظامنامه پند
by low	نظامنامه داخلی
rules of procedure	نظامنامه داخلی
internal ruling	نظامنامه داخلی
constitutions	مشروطیت اساسنامه و نظامنامه
constitution	مشروطیت اساسنامه و نظامنامه
preamble	مقدمه وراهنمای نظامنامه یامقررات
preambles	مقدمه وراهنمای نظامنامه یامقررات
regulation	نظامنامه مقررات و نظامات نظام تنظیم
deuteronomic	وابسته به کتاب تثنیه که دومین کتاب تورات است
book of reference	کتاب برای مراجعه گاهگاهی کتاب راهنما
reader	مصصح چاپخانه کتاب قرائت کتاب خواندنی
caxton	کتاب کاکستون نخستین کتاب چاپ کن انگلیسی
readers	مصصح چاپخانه کتاب قرائت کتاب خواندنی
craft revolving fund	حساب اعتبار مربوط به امادهنرهای دستی اعتبار خریدوسایل صنایع دستی
invisible hand	منشاء این اصطلاح کتاب "ثروت ملل "ادام اسمیت است . بر اساس این کتاب
craft reimbursable supply	اماد قابل جایگزین مربوط به هنرهای دستی اماد مصرف شدنی هنرهای دستی
manual	دستی
levorotation	چپ دستی
handmade	دستی
bellows	دم دستی
left handedness	چپ دستی
handiest	دستی
single-handed	یک دستی
handier	دستی
handy	دستی
ready use	دم دستی
portable	دستی
three handed	سه دستی
palmar	کف دستی
hand held	دستی
hand made	دستی
bungled	خام دستی
submachinegun	مسلسل دستی
bungle	خام دستی
handcarts	چرخ دستی
clumsiness	خام دستی
hand held computer	کامپیوتر دستی
hand lade	پاتیل دستی
handwork	دستی دستکاری
push cart	چرخ دستی
handwheel	چرخ دستی
handsaw	اره دستی
handlist	فهرست دستی
bungles	خام دستی
bungling	خام دستی
staff gauge	اشل دستی
sub-machine guns	تیربار دستی
egg beater	همزن دستی
sideboard	میز دم دستی
sideboards	میز دم دستی
hand compaction	تراکم دستی
pushcarts	ارابه دستی
side board	میز دم دستی
pushcart	ارابه دستی
Jim Crow	ریل خم کن دستی
handicrafts	صنایع دستی
hand crane	جرثقیل دستی
hand crane	بارانگیز دستی
inexperience	خام دستی
hand drill	مته دستی
portable drill	مته دستی
hand grenade	نارنجک دستی
hand cart	چرخ دستی
hand cart	ارابه دستی
hand mill	اسیاب دستی
handicraft	صنعت دستی
hand molding	قالبریزی دستی
handicraft	پیشه دستی
hand molding shop	قالبریزی دستی
hand operated chuck	سه نظام دستی
hand organ	ارگ دستی
hand power winch	جراثقال دستی
hand reamer	کوبه دستی
hand knot	گره دستی
hand cable winch	جراثقال دستی
hand receipt	رسید دستی
hand augger	مته دستی
hand roller	غلطک دستی
hand brake	ترمز دستی
hand tool	ابزار دستی
handicraft	هنر دستی
handcarts	ارابه دستی
handcart	چرخ دستی
handcart	ارابه دستی
gaucherie	خام دستی
handhold	گیره دستی
handbell	زنگ دستی
handicraft	کار دستی
hand wheel	چرخ دستی
manual focusing knob	دکمهزوم دستی
go devil	ارابه دستی
trial balloon <idiom>	یک دستی زدن
cane	چوب دستی
caned	چوب دستی
canes	چوب دستی
caning	چوب دستی
hand vise	گیره دستی
hand torch	مشعل دستی
hand saw	اره دستی
manual skill	مهارت دستی
manual skills	مهارتهای دستی
adeptly	زبر دستی
tommy gun	مسلسل دستی
adeptness	زبر دستی
alggardness	کند دستی
manula shifting	اتصال دستی
attache case	کیف دستی
cold link	پیوند دستی
eye glass	عینک دستی
manual pinion shift	استارت دستی
manual labour	امضای دستی
concertinas	ارغنون دستی
fly bill	اعلان دستی
manual operation	عمل دستی
manual operation	عملیات دستی
manual override	القای دستی
skill	چیره دستی
hand compaction	توپرسازی دستی
door bundle	بارهای دستی
desk checking	بررسی دستی
portable instrument	سنجه دستی
bitstock	مته دستی
tin snips	قیچی دستی
portable receiver	رادیوی دستی
post hole auger	مته دستی
portable weir	سرریز دستی
crank handle	اهرم دستی
drawing hand	دستی که زه را می کشد
light fingers	چابک دستی
handbag	کیف دستی
nimble fingers	چابک دستی
nattiness	زبر دستی
end table	میزکوچک دم دستی
dump barrow	حرخ دستی
dug well	چاه دستی
string hand	دستی که زه را می کشد
mill file	سوهان دستی
manual input	ورودی دستی
manually	بصورت دستی
gimlet	مته دستی
gimlets	مته دستی
stick shifts	دندهی دستی
quern	اسیاب دستی
stick shift	دندهی دستی
gun	تلمبه دستی
guns	تلمبه دستی
hand lever	اهرم دستی
carpenter's clamp	پیچ دستی
concertinaed	ارغنون دستی
right handedness	راست دستی
smacks	کف دستی زدن
smacked	کف دستی زدن
smack	کف دستی زدن
sub-machine guns	مسلسل دستی
close fistedness	خشک دستی
sub-machine gun	تیربار دستی
sub-machine gun	مسلسل دستی
handbills	اگهی دستی
handbill	اگهی دستی
hang-gliding	گلایدر دستی
handbags	کیف دستی
concertina	ارغنون دستی
concertinaing	ارغنون دستی
manual adjustment	تنطیم دستی
manual control	کنترل دستی
manual controller	نافم دستی
manual cutout	افتامات دستی
manual exchange	مرکز دستی
fly bill	اگهی دستی
made ground	خاک دستی
fly sheet	اعلانات دستی
paving beetle	تخماق دستی
line hand	دستی که نخ را می کشد
foozle	خام دستی
long bow	کمان دستی
bull horn	بلندگوی دستی
manual ringing	زنگ دستی
trolly	چرخ دستی مامورتنظیف
naivety	بی ریایی خام دستی
wood auger	مته دستی چوب
cramps	پیچ دستی درودگری
cramp	پیچ دستی درودگری
hand calculator	ماشین حساب دستی
go devil	ماشین بذرپاش دستی
foozle	باخام دستی زدن
semaphore	مخابره با پرچم دستی
forestalls	پیش دستی کردن بر
forestalled	پیش دستی کردن بر

Recent search history

Contact• | Terms |• Privacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com