English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 202 (11 milliseconds)
English Persian
phone book کتاب راهنمای تلفن
phone books کتاب راهنمای تلفن
Other Matches
capitulary کتاب راهنمای کلمات کتاب مقدس کتاب دعا
staffing guide کتاب راهنمای پرسنل ستاد یاکتاب راهنمای انتخاب وتشکیل پرسنل ستادی
job book کتاب راهنمای انجام کار راهنمای کار تعمیردستگاهها
telephone book راهنمای تلفن
telephone books راهنمای تلفن
telephone directories کتابچه راهنمای تلفن
telephone directory کتابچه راهنمای تلفن
guidebooks کتاب راهنمای مسافران
guidebook کتاب راهنمای مسافران
refernce manual کتاب راهنمای مرجع
soldier's manual کتاب راهنمای سرباز
procedure manual کتاب راهنمای رویهای
systems manual کتاب راهنمای سیستم
concordance راهنمای مطالب وموضوعات کتاب
user's manual کتاب راهنمای استفاده کننده
concordances راهنمای مطالب وموضوعات کتاب
coast pilot کتاب راهنمای ساحلی راهنمای ساحلی
telephone directory کتاب تلفن
telephone directories کتاب تلفن
army training test راهنمای ازمایشات یکانهای ارتشی راهنمای ازمایش یکانها
dovetail guide راهنمای دم چلچله راهنمای کام وزبانه
light lists کتابهای راهنمای محل فارهای دریایی فهرست راهنمای چراغهای دریایی
commander's manual ائین نامه راهنمای فرماندهان راهنمای فرماندهان در امر اموزش
ani سیستم تلفن که شماره تلفن شخصی که تماس گرفته را درج میکند
howlers صدایی که به اپراتور تلفن اعلام میکند که دستگاه تلفن کاربر آماده گیرندگی نیست
howler صدایی که به اپراتور تلفن اعلام میکند که دستگاه تلفن کاربر آماده گیرندگی نیست
acoustic coupler وسیله ای که به یک دستگاه تلفن وصل است و دادههای دوتایی را به سیگنالهای صوتی تبدیل میکند تا در خط تلفن جریان پیدا کند
magneto exchange مرکز تلفن خودکار با تلفن اندوکتوری
deuteronomic وابسته به کتاب تثنیه که دومین کتاب تورات است
readers مصصح چاپخانه کتاب قرائت کتاب خواندنی
caxton کتاب کاکستون نخستین کتاب چاپ کن انگلیسی
reader مصصح چاپخانه کتاب قرائت کتاب خواندنی
book of reference کتاب برای مراجعه گاهگاهی کتاب راهنما
telephony مجموعه استانداردها که نحوه کار کامپیوترها باسیستم تلفن را بیان میکند که باعث ایجاد پست الکترونیکی صوتی , پاسخ به تلفن و سرویس فکس میشود
private automatic branch exchange یک سیستم تلفن سوئیچینگ خودکار خصوصی که در یک شرکت مخابرات تلفنی رافراهم می اورد و انتقال مکالمه ها را به درون شبکه تلفن عمومی یا خارج از ان کنترل میکند
telephone booths کیوسک تلفن کابین تلفن
telephone booth کیوسک تلفن کابین تلفن
coupler وسیلهای که به دستگاه تلفن وصل است و داده دودویی را به سیگنالهای صوتی تبدیل میکند که روی یک خط تلفن قابل ارسال است
invisible hand منشاء این اصطلاح کتاب "ثروت ملل "ادام اسمیت است . بر اساس این کتاب
modem وسیلهای که امکان ارسال داده از طریق خط تلفن با تبدیل کردن سیگنال دودویی از کامپیوتر به سیگنال آنالوگ صوتی ه قابل ارسال روی خط تلفن است فراهم می :ند
planning guidance راهنمای طرح ریزی راهنمای طرح ریزی فرمانده
phones تلفن تلفن زدن
phoned تلفن تلفن زدن
phoning تلفن تلفن زدن
phone تلفن تلفن زدن
column ways راهنمای ستون
ikons راهنمای انتخاب
janitor راهنمای مدرسه راهنمای مدرسه
janitors راهنمای مدرسه راهنمای مدرسه
wage price guideline راهنمای مزد
training manual راهنمای اموزشی
manual راهنمای کار
push rod راهنمای سوپاپ
radar beacon راهنمای رادار
run manual راهنمای اجرا
piston guide راهنمای پیستون
card guide راهنمای کارت
pilot راهنمای ناوبری
piloted راهنمای ناوبری
floor walker راهنمای مغازه
shopwalker راهنمای مغازه
guide book راهنمای مسافران
buoys راهنمای شناور در اب
buoying راهنمای شناور در اب
buoyed راهنمای شناور در اب
buoy راهنمای شناور در اب
harbor master راهنمای بندر
icon راهنمای انتخاب
saint bernard سگ راهنمای کوهستان
pilots راهنمای ناوبری
dock master راهنمای حوض
icons راهنمای انتخاب
double vee guide راهنمای وی دوبل
calling dial صفحه شماره گیر تلفن صفحه نمره گیر تلفن
location diagram راهنمای اتصال نقشه
light buoy راهنمای شناور چراغدار
indexes نما راهنمای موضوعات
schedules فهرست راهنمای قانون
indexed نما راهنمای موضوعات
scheduled فهرست راهنمای قانون
schedule فهرست راهنمای قانون
sheave ریل راهنمای هواپیما
signalled علامت راهنمای خودرو
damage control book راهنمای کنترل خسارات
data directory فهرست راهنمای داده ها
leaders فشنگ راهنمای پیچی
leader فشنگ راهنمای پیچی
postal directory دفتر راهنمای پست
signal علامت راهنمای خودرو
signaled علامت راهنمای خودرو
index نما راهنمای موضوعات
cutting guide راهنمای برش [ابزار]
file directory فهرست یا راهنمای فایل
telephone operation طرز کار تلفن کار تلفن
basic planning guide راهنمای اولیه طرح ریزی
mutilation table جدول راهنمای بارگیری خودروها
pilots راهنمای ناو راهنمایی کردن
guidance راهنمای طرح ریزی راهنمایی
pilot راهنمای ناو راهنمایی کردن
finger post تیرپنجه دار راهنمای جاده
soldier's manual ائین نامه راهنمای سربازان
photo index map نقشه راهنمای عکسهای هوائی
directives راهنمای انجام کار دستورالعمل
directive راهنمای انجام کار دستورالعمل
manual دستورالعمل راهنمای انجام کار
turn off guidance راهنمای تاکسی کردن هواپیما
quadrattrix راهنمای تربیع منحنی هادی
watertight closure log دفتر راهنمای اب بندی ناو
pilot's trace کالک راهنمای خلبان هواپیما
working plan نقشه اجرا راهنمای کار
waybill خط سیر مسافر راهنمای مسافرت
piloted راهنمای ناو راهنمایی کردن
dsm راهنمای تشخیصی و اماری اختلالهای روانی
lane marker راهنمای معبر داخل میدان مین
pathfinders راهنمای مسیر پرواز یا عملیات دریایی
sailing directions راهنمای دریایی book pilot : syn
cookbook راهنمای نحوه نصب واستفاده از برنامه
scenario زمینه یاطرح راهنمای فیلم صامت
scenarios زمینه یاطرح راهنمای فیلم صامت
pace car اتومبیل راهنمای اتومبیلهای مسابقه در رژه
pathfinder راهنمای مسیر پرواز یا عملیات دریایی
Do you have a hotel guide? آیا دفترچه راهنمای هتل را دارید؟
reference line خط راهنمای تعیین جهات خط برگشت خط مبنا
cookbooks راهنمای نحوه نصب واستفاده از برنامه
portolano راهنمای کشتی رانی با شرح بنادر
blinker چشم بند اسب چراغ راهنمای اتومبیل
master plot نقشه راهنمای اصلی عکس برداری هوایی
commander's guidance دستورالعمل فرماندهی راهنمای طرح ریزی فرمانده
syllabary جدول راهنمای تلفظ هجاهای مقطع کلمات
computerises تغییر از راهنمای سیستم به کسی که از کامپیوتر استفاده میکند
pathfinder guidance هدایت هواپیماها به وسیله هواپیمای راهنمای مسیر یاراهیاب
head stock راهنمای عملیات ورزشی دسته جمعی در مدارس وغیره
computerizing تغییر از راهنمای سیستم به کسی که از کامپیوتر استفاده میکند
traced علامت باقیمانده روی یخ اسکیت راهنمای قلاب ماهیگیری
computerising تغییر از راهنمای سیستم به کسی که از کامپیوتر استفاده میکند
computerize تغییر از راهنمای سیستم به کسی که از کامپیوتر استفاده میکند
trace علامت باقیمانده روی یخ اسکیت راهنمای قلاب ماهیگیری
traces علامت باقیمانده روی یخ اسکیت راهنمای قلاب ماهیگیری
computerised تغییر از راهنمای سیستم به کسی که از کامپیوتر استفاده میکند
computerizes تغییر از راهنمای سیستم به کسی که از کامپیوتر استفاده میکند
glideslope شعاع رادیویی سیستم فرود باالات دقیق برای ایجاد یک راهنمای قوی
corporate model نمایش یا شبیه سازی ریاضی اعمال حسابداری و خطوط راهنمای سیاست مالی یک شرکت
fingerpost راهنمای جاده تیر راهنماییکه پیکان مخصوص هدایت داردومسیرجاده رانشان میدهد راهنما
telephone تلفن
telephone circuit خط تلفن
telephone code کد تلفن
service man تلفن چی
operator تلفن چی
telephones تلفن
operators تلفن چی
telephoned تلفن
phoning تلفن
telephone line خط تلفن
telephone jack جک تلفن
phones تلفن
telephoning تلفن
telephone operator تلفن چی
phone تلفن
phoned تلفن
position light علایم نشان دهنده موضع چراغ راهنمای مسیر یا محل موضع
line route map نقشه نشان دهنده راهها نقشه راهنمای مسیر خطوط سیم دستگاه
boat telephone تلفن ساحلی
auto شماره تلفن
automatic telephone system تلفن خودکار
central office مرکز تلفن
automatic telephone تلفن خودکار
radio-telephones تلفن بی سیم
telephone numbers شماره تلفن
headsets گوشی سر تلفن
telephone number شماره تلفن
handset تلفن در یک قطعه
handsets تلفن در یک قطعه
party line خط خصوصی تلفن
telephone boxes کیوسک تلفن
party lines خط خصوصی تلفن
telephone cabin کیوسک تلفن
telephone booth اتاقک تلفن
telephone booth کیوسک تلفن
telephone booths اتاقک تلفن
telephone booths کیوسک تلفن
photophone تلفن نوری
earphones گوشی تلفن
headset گوشی سر تلفن
radio-telephone تلفن بی سیم
telephone box کیوسک تلفن
radio telephone تلفن بی سیم
telephoning تلفن زدن
telephones تلفن زدن
telephones تلفن کردن
extension telephone تلفن فرعی
extension تلفن فرعی
extensions تلفن فرعی
hand set گوشی تلفن
switchboard مرکز تلفن
switchboards مرکز تلفن
personal شماره تلفن ها
logs شماره تلفن
dataphone تلفن داده
telephoned تلفن کردن
autos شماره تلفن
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com