Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 202 (13 milliseconds)
English
Persian
jerkin
کت چرمی مردانه که به تن چسبیده باشد
jerkins
کت چرمی مردانه که به تن چسبیده باشد
Other Matches
linter
ماشینی که پس از پاک کرن پنبه الیاف کوتاه چسبیده به تخم پنبه را میگیرد الیاف کوتاه پنبه که به تخم پنبه چسبیده است
coherent
چسبیده
stickit
چسبیده
skin-tight
چسبیده
close aboard
چسبیده به
adhesives
چسبیده
sessile
چسبیده
adhesive
چسبیده
conglutinate
به هم چسبیده
clung
چسبیده
adnascent
چسبیده
adherent
بهم چسبیده
impacted
بهم چسبیده
sealed
محکم چسبیده
adherents
بهم چسبیده
skintight
چسبیده بتن
concrete
بهم چسبیده
serried
بهم چسبیده
incompact
بهم چسبیده
seried
بهم چسبیده
adnate
بهم چسبیده
skintight
بپوست چسبیده
syndactylism
چسبیده انگشتی
coadunate
بهم چسبیده
syndacty
چسبیده انگشت
parabiotic twins
دوقلوهای بهم چسبیده
Siamese twins
دوقلوهای بهم چسبیده
gomerulus
توده بهم چسبیده
adheres
بهم چسبیده بودن
adhering
بهم چسبیده بودن
hide bound
پوست بتن چسبیده
adequateness
بهم چسبیده بودن
hidebound
پوست بتن چسبیده
adhere
بهم چسبیده بودن
adhered
بهم چسبیده بودن
leatherly
چرمی
leathern
چرمی
leathery
چرمی
systylous
دارای خامههای بهم چسبیده
syndactyle
دارای دو یا چندانگشت بهم چسبیده
siamese twin
یکی از دو قلوهای بهم چسبیده
leather
بند چرمی
medicine ball
توپ چرمی
bullwhip
شلاق چرمی
kid gloves
دستکش چرمی
leather
قیش چرمی
leather
چرمی کردن
valises
کیسه چرمی
strap
بند چرمی
straps
بند چرمی
valise
کیسه چرمی
holster
جلد چرمی
holsters
جلد چرمی
jerkin
نیمتنه چرمی
jerkins
نیمتنه چرمی
leather belt
تسمه چرمی
taws
تازیانه چرمی
syndactyl
دارای دو یاچند انگشت بهم چسبیده
flocculous
مانند دستههای پشم بهم چسبیده
leathers
لباس چرمی محافظ
blackjack
چماق یا شلاق چرمی
cf
مخفف جلد چرمی
shiner
کفش چرمی برقی
finger tab
دستکش چرمی سوراخدارکمانگیر
gaskets
واشر مقوایی یا چرمی
lederhosen
شلوار چرمی
[پوشاک و مد]
leather trousers
{pl}
شلوار چرمی
[پوشاک و مد]
gasket
واشر مقوایی یا چرمی
leather pants
{pl}
[American]
شلوار چرمی
[پوشاک و مد]
plectognath
ماهی ای که ارواره زبرینش بکاسه سر چسبیده است
flocculose
مانند دسته پشم بهم چسبیده کرکی
gyrus
لبه بهم چسبیده بین شیارهای مغز
sweatbands
نوار چرمی دور کلاه
holsters
در جلد چرمی قرار دادن
portfolio
کیف چرمی بزرگ مقام
aparejo
نوعی پالان چرمی یا پارچهای
portfolios
کیف چرمی بزرگ مقام
holster
در جلد چرمی قرار دادن
palm and needle
کفه چرمی ملوانی و سوزن
sweatband
نوار چرمی دور کلاه
manful
مردانه
masculinely
مردانه
manwise
مردانه
manfully
مردانه
gamely
مردانه
virile
مردانه
manly
مردانه
mannish
مردانه
a closed mouth catches no flies
<proverb>
تا مرد سخن نگفته باشد عیب و هنرش نهفته باشد
moored mine
مینی که باسیم یا طناب به محل اتصال خود وصل شده باشد یا در اب معلق باشد
armguard
قطعه چرمی محافظ دست کمانگیر
welt
حاشیه چرمی دور چیزی مغزی
welts
حاشیه چرمی دور چیزی مغزی
butting
حلقه چرمی دور دستگیره پارو
grape shot
گلولههای بهم چسبیده چون خوشه انگورکه یکباردرتوپ گذارند
kilt
دامن مردانه
kilts
دامن مردانه
men's apartments
قسمت مردانه
male courage
جرات مردانه
unisex
زنانه - مردانه
t shirt
زیرپیراهنی مردانه
sportsmanly
مردانه وار
half hose
جوراب مردانه
man power
نیروی مردانه
mannishness
ادای مردانه
mannishly
با ادای مردانه
saloon
آرایشگاه مردانه
smoking jacket
ژاکت مردانه
singlets
زیرپوش مردانه
gentlemen's agreement
قول مردانه
menswear
لباس مردانه
men's rooms
مستراح مردانه
men's room
مستراح مردانه
paroled
قول مردانه
paroling
قول مردانه
male
مردانه نرینه
virile strength
نیروی مردانه
paroles
قول مردانه
ulster
پالتوگشاد مردانه
parole
قول مردانه
masculine
نرینه مردانه
singlet
زیرپوش مردانه
hottest
شبکه آهنی یا پوشش اطراف کامپیوتر که به منبع تغذیه وصل شده باشد و زمین نشده باشد
hotter
شبکه آهنی یا پوشش اطراف کامپیوتر که به منبع تغذیه وصل شده باشد و زمین نشده باشد
hot
شبکه آهنی یا پوشش اطراف کامپیوتر که به منبع تغذیه وصل شده باشد و زمین نشده باشد
keepers
تورزیر اب حلقه چرمی وصل به تسمه تفنگ
keeper
تورزیر اب حلقه چرمی وصل به تسمه تفنگ
trap
فاصله چرمی بین شست انگشتان دستکش
back slide
شناورشدن روی اب به پشت با بازوهای چسبیده به بدن وحرکت به عقب با فشار پا
sartorial
مربوط بلباس مردانه
dress shirt
پیراهن سفید مردانه
mannish
دارای رفتار مردانه
pyjamas
لباس خواب مردانه
play fair
مردانه بازی کردن
haberdashery
مغازه ملبوس مردانه
play fair
مردانه معامله کردن
barytone
میان صدای مردانه
Stage party ( films , movies ) .
میهمانی ( فیلمهای ) مردانه
stags
جلسه یا مهمانی مردانه
stag
جلسه یا مهمانی مردانه
top hats
کلاه مردانه استوانهای
cuffed
سردست پیراهن مردانه
cuffs
سردست پیراهن مردانه
cuffing
سردست پیراهن مردانه
dress shirts
پیراهن سفید مردانه
dress shirts
پیراهن عصر مردانه
haberdashers
فروشنده لباس مردانه
strong minded
دارای افکار مردانه
cuff
سردست پیراهن مردانه
black tie
کت نیمه رسمی مردانه
top hat
کلاه مردانه استوانهای
haberdasher
فروشنده لباس مردانه
dress shirt
پیراهن عصر مردانه
fedora
کلاه نمدی مردانه
to die game
مردانه جان دادن
black tie
لباس عصر مردانه
escutcheon
سپری که دارای نشانهای نجابت خانوادگی باشد صفحهای که روی ان اسم چیزی نقش شده باشد سپرارم دار
thoroughbrace
تسمه چرمی متصل کننده بدنه کالسکه به فنر
sporran
چنته یاکیسه چرمی جلو دامن اسکاتلندیهای کوهستانی
spread eagle
سرخوردن با عقب اسکیتهای چسبیده بهم بجا گذاشتن میلههای 2 و 3 و 4 و 6 و 7 و01 بولینگ
inverness
یکجور ردای بی استین مردانه
cassi mere
پارچه پشمی جناغی مردانه
night shirt
پیراهن خواب مردانه یاپسرانه
tenors
تمایل صدای زیر مردانه
tenor
تمایل صدای زیر مردانه
mess jacket
ژاکت تنگ وکوتاه مردانه
hotbed
بستر خاکی چمن که در اثر تخمیر ویابوسیله دیگری گرم شده باشد محل یا محیطی که دران رویش وپیشرفت سریع باشد
hotbeds
بستر خاکی چمن که در اثر تخمیر ویابوسیله دیگری گرم شده باشد محل یا محیطی که دران رویش وپیشرفت سریع باشد
tuxedo
لباس مردانه مخصوص چای عصر
masculinize
شخصیت مردانه در زنی بوجود اوردن
tuxedos
لباس مردانه مخصوص چای عصر
tux
لباس مردانه مخصوص چای عصر
This is the latest mens fashion.
این آخرین مد لباس مردانه است
imperfect competition
حالتی است که در بازار عرضه بیش از یک فروشنده وجود نداشته باشد ووی بتواند روی قیمت کالای خود کنترل داشته باشد
shirt-tails
بخشی از پیراهن مردانه که زیر شلوار میرود
frock coats
نیم تنه دامن بلند مردانه فراک
shirt-tail
بخشی از پیراهن مردانه که زیر شلوار میرود
frock coat
نیم تنه دامن بلند مردانه فراک
crupper
تکه چرمی که به پشت زین بسته میشود واز زیر دم اسب میگذرد
sabretache
خرجین یاکیسه چرمی پهن که بکمر بند سرباز سواره نظام اویخته است
key
کاغذی که روی کلیدهای صفحه کلید چسبیده میشود تا تابع خاص آنها را برای عملی بیان کنند
musub duchi
موسوب داچی ایستادن بگونه ایکه پاشنه پاها به هم چسبیده و پنجه ها به اندازه 54 درجه زاویه داشته باشند
open back
[نوعی فرش تخت باف که پود آن از پشت فرش کاملا مشخص باشد و بصورت حلقوی اطراف تار را در بر گرفته باشد.]
billycock
نوعی کلاه گرد مردانه که ازنمد نرم ساخته میشود
codpieces
روکش یا کیسهای که دکمههای جلو شلوار و برجستگی آلت مردانه رامیپوشاند
codpiece
روکش یا کیسهای که دکمههای جلو شلوار و برجستگی آلت مردانه رامیپوشاند
laptop
کامپیوتر سبکی که قابل حمل باشد ولی نه آن قدر کوچک که به صورت جیبی باشد معمولا حاوی صفحه نمایش صفحه کلید و درایو دیسک است
lapheld
کامپیوتر سبکی که قابل حمل باشد ولی نه آن قدر کوچک که به صورت جیبی باشد معمولا حاوی صفحه نمایش صفحه کلید و درایو دیسک است
wellŠsuppose it is so
خوب فرض کنیم چنین باشد فرضا چنین باشد
Zel-i Sultan vase
طرح گلدان ظل السلطان
[این طرح بصورت تکراری و قرینه شامل یک گلدان و دسته های گل می باشد و مربوط به زمان سلطنت قاجار می باشد.]
karachoph design
لچک ترنج کاراچف
[این طرح مربوط به همین شهر در جنوب تفلیس منطقه قفقاز می باشد که در آن ترنج بزرگ و هشت وجهی با چهار مربع در دو طرف آن می باشد و قدمت آن بیش از صد سال است.]
half bound
درپشت وگوشه هاچرمی ودردوطرف پارچهای چرمی پارچهای
holster
جلد چرمی هفت تیر وتپانجه جلد
attache case
کیف اداری
[کیف جعبه ای دستی چرمی]
brief case
[briefcase]
کیف اداری
[کیف جعبه ای دستی چرمی]
holsters
جلد چرمی هفت تیر وتپانجه جلد
charges
عهده وتعهد و الزامی که بر شخص باشد حقی که در مورد ملکی وجود داشته باشد خطابهای که رئیس محکمه پس از ختم دادرسی خطاب به هیات منصفه ایراد و ضمن خلاصه کردن شهادتهای داده شده مسائل قانونی لازم را برای ایشان تشریح میکند
charge
عهده وتعهد و الزامی که بر شخص باشد حقی که در مورد ملکی وجود داشته باشد خطابهای که رئیس محکمه پس از ختم دادرسی خطاب به هیات منصفه ایراد و ضمن خلاصه کردن شهادتهای داده شده مسائل قانونی لازم را برای ایشان تشریح میکند
rool crush
اثر تاخوردگی
[فرش هایی که درست عدل بندی نشده و یا مدت طولانی بصورت چهارلا در انبار باشد پس از مفروش شدن در زمین برآمدگی هایی در محل تا دارد که اگر به شکستگی منجر نشده باشد پس از مدتی اصلاح می شود.]
contraltos
زیرترین صدای مردانه بم ترین صدای زنانه
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com