English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 90 (6 milliseconds)
English Persian
hoe کج بیل حفاری یا خاکبرداری
hoed کج بیل حفاری یا خاکبرداری
hoeing کج بیل حفاری یا خاکبرداری
hoes کج بیل حفاری یا خاکبرداری
Other Matches
drill extractor التی که مته حفاری شکسته رااز سوزن حفاری جدا میکند
pioneer tools وسایل حفاری و تهیه استحکامات وسایل مهندسی حفاری
excavation خاکبرداری
excavate خاکبرداری
excavated خاکبرداری
excavates خاکبرداری
excavating خاکبرداری
cuts خاکبرداری
cut خاکبرداری
slope of cutting شیروانی خاکبرداری
railing خاکبرداری باریل
railings خاکبرداری باریل
borrow pit گود خاکبرداری
borrow pit چاله خاکبرداری
overbreak خاکبرداری اضافه برنیمرخ
intercepting ditch ابرو بالای خاکبرداری
excavation in river bed خاکبرداری در بستر رودخانه
dredging خاکبرداری زیر ابی
landscapes خاکبرداری وخیابان بندی کردن
landscaping خاکبرداری وخیابان بندی کردن
landscape خاکبرداری وخیابان بندی کردن
landscaped خاکبرداری وخیابان بندی کردن
borrow pit محل خاکبرداری جهت استفاده خاک ان درخاکریز
pusher tractor تراکتور چرخ زنجیری که اسکریپر را هنگام خاکبرداری به حرکت درمی اورد
drilling mud گل حفاری
diggings حفاری
excavation حفاری
drilling حفاری
digs حفاری
dig حفاری
inclined drilling حفاری مایل
digger الت حفاری
drilling bit مته حفاری
mud flush rotary حفاری اورانی
rotary drilling حفاری دورانی
earth excavating حفاری زمین
drillship کشتی حفاری
trench excavator ماشین حفاری
drilling pipe سوزن حفاری
earth excavating حفاری زمین
drilling capacity فرفیت حفاری
unearths حفاری کردن
unearthing حفاری کردن
excavate حفاری کردن
scooped ماشین حفاری
excavated حفاری کردن
excavates حفاری کردن
unearthed حفاری کردن
scooping ماشین حفاری
unearth حفاری کردن
scoop ماشین حفاری
excavating حفاری کردن
boring pipe لوله حفاری
outfits تجهیزات حفاری
scoops ماشین حفاری
crowed shevel بیل حفاری
back shovel بیل حفاری
back hoe بیل حفاری
outfit تجهیزات حفاری
sappers قسمت حفاری
sapper قسمت حفاری
archeological dig حفاری باستان شناسی
cores نمونه مواد حفاری
core نمونه مواد حفاری
navvy کارگرحفار ماشین حفاری
open cut حفاری در فضای باز
pool tool حفاری با میله توپر
jetting tube لوله تزریق در حفاری
common excavation of structure حفاری عمومی ساختمان
navvies کارگرحفار ماشین حفاری
adamantine drilling حفاری با مته ساچمهای
grab بیل حفاری دندانه دار
grabbed بیل حفاری دندانه دار
grabs بیل حفاری دندانه دار
grabbing بیل حفاری دندانه دار
workings همه بخشهای حفاری شده معدنی
bored well چاهی که بوسیله مته حفاری شده باشد
boring tubes لوله هایی که برای حفاری بکار میرود
jarred این میله مخصوص دستگاه حفاری ضربهای است
trepanation مته حفاری معدن وجراحی بامته سوراخ کردن
jars این میله مخصوص دستگاه حفاری ضربهای است
jar این میله مخصوص دستگاه حفاری ضربهای است
king pile تیری که قبل از شروع حفاری به منزله شمع در وسط شیارمیکوبند
over break خاکبرداری اضافی و کندن وجابجا شدن اضافی خاک یاقطعات سنگی که دراثر موارمنفجره بدون اینکه بخواهیم کنده شود
kelly قطعهای از لوله حفاری که باعث میشود علاوه برحرکت دورانی مته در جهت عمود نیز حرکت نماید
kelly drive bushing اتصال کلی که بصورت استوانه بوده و مابین کلی وسوزن حفاری وجود دارد
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com