Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 203 (15 milliseconds)
English
Persian
internally stored program
کد برنامه کامپیوتری ذخیره شده روی Rom یک سیستم کامپیوتری
Search result with all words
storage
حافظه یا بخشی از سیستم کامپیوتری که داده و برنامه برای استفاده بعدی ذخیره شده اند
primary
که برنامه جاری را ذخیره میکند 2-حافظه اصلی داخل سیستم کامپیوتری
Other Matches
computerization
عمل معرفی یک سیستم کامپیوتری یا تبدیل راهنمابه سیستم کامپیوتری
remotest
ترمینال کامپیوتری متصل به سیستم کامپیوتری راه دور
remoter
ترمینال کامپیوتری متصل به سیستم کامپیوتری راه دور
remote
ترمینال کامپیوتری متصل به سیستم کامپیوتری راه دور
integrated
نرم افزار مثل سیستم عامل و پردازشگر کلمه که در سیستم کامپیوتری ذخیره شده است و طبق نیازهای سیستم است
supervisory
برنامه اصلی در سیستم کامپیوتری که اجرای تعبیر برنامه ها را کنترل میکند
storing
واحدی در سیستم کامپیوتری برای ذخیره اطلاعات
store
واحدی در سیستم کامپیوتری برای ذخیره اطلاعات
knowledge
سیستم کامپیوتری که عکس العملهای ذخیره سازی
cores
برنامه کامپیوتری ذخیره شده در حافظه اصلی
core
برنامه کامپیوتری ذخیره شده در حافظه اصلی
computerised ordering systems
سیستم سفارش کامپیوتری خرید کامپیوتری
coral
زبان برنامه نویسی کامپیوتری در سیستم بلارنگ
processor
سیستم کامپیوتری با دو پردازندهه برای اجرای سریع تر برنامه
dual
سیستم کامپیوتری با دو پردازنده برای اجرای سریع تر برنامه
diagnostic
تابعی در برنامه برای کمک به یافتن خطاها در سیستم کامپیوتری
multi tasking
توانایی سیستم کامپیوتری برای اجرای دو یا چند برنامه همزمان
multitasking
توانایی سیستم کامپیوتری برای اجرا دو یا چند برنامه همزمان
upload
انتقال یک کپی از یک برنامه انتقال داده از یک سیستم استفاده کننده به یک سیستم کامپیوتری راه دور
memories
فضای ذخیره سازی در سیستم کامپیوتری یا رسانه که قادر به بازیابی داده یا دستورات است
physical record
همه اطلاعات از قبیل داده کنترل برای رکورد ذخیره شده در سیستم کامپیوتری
volatility
تعداد رکوردهایی که از یک سیستم کامپیوتری حذف یا لعنه می شوند در مقایسه با کل اعداد ذخیره شده
memory
فضای ذخیره سازی در سیستم کامپیوتری یا رسانه که قادر به بازیابی داده یا دستورات است
plug compatible manufacurer
شرکت تولیدکننده تجهیزات کامپیوتری که بدون نیازمندی به رابطهای سخت افزاری یانرم افزاری اضافی میتواندبه سیستم کامپیوتری موجودوصل شود
multi
سیستم کامپیوتری که به چندین کاربر اجازه دستیابی به یک فایل یا برنامه در یک زمان میدهد
multi-
سیستم کامپیوتری که به چندین کاربر اجازه دستیابی به یک فایل یا برنامه در یک زمان میدهد
storing
حافظه یا بخشی از سیستم کامپیوتری که داده و برنامه برای استفادههای بعدی نگهداری می شوند
store
حافظه یا بخشی از سیستم کامپیوتری که داده و برنامه برای استفادههای بعدی نگهداری می شوند
process bound
برنامه عملیاتی و محاسباتی شرایطی که در ان سیستم کامپیوتری توسط سرعت پردازنده محدود میشود
firmware
برنامه کامپیوتری یا داده که موقتاگ در قطعه حافظه سخت افزاری مثل ROM یا EPROM ذخیره شده است
automation
کامپیوتری کردن دستگاهها کامپیوتری کردن خودکارکردن سیستم
assigning
1-مجموعهای از متغیر ها که معادل یک رشته از حروف یا اعداد هستند 2-استفاده از بخشی از سیستم کامپیوتری در حین اجرای یک برنامه
assigns
1-مجموعهای از متغیر ها که معادل یک رشته از حروف یا اعداد هستند 2-استفاده از بخشی از سیستم کامپیوتری در حین اجرای یک برنامه
assign
1-مجموعهای از متغیر ها که معادل یک رشته از حروف یا اعداد هستند 2-استفاده از بخشی از سیستم کامپیوتری در حین اجرای یک برنامه
assigned
1-مجموعهای از متغیر ها که معادل یک رشته از حروف یا اعداد هستند 2-استفاده از بخشی از سیستم کامپیوتری در حین اجرای یک برنامه
OCCAM
زبان برنامه نویسی کامپیوتری در سیستم چند پردازنده یا چند کاربر
generations
مرحله بعدی طراحی سیستم کامپیوتری با استفاده از مدارهای VESI سریع و زبانهای برنامه نویسی قدرتمند برای امکان محاوره افراد
generation
مرحله بعدی طراحی سیستم کامپیوتری با استفاده از مدارهای VESI سریع و زبانهای برنامه نویسی قدرتمند برای امکان محاوره افراد
fifth generation computers
مرحله بعدی طراحی سیستم کامپیوتری که با استفاده از مدارهای سریع VLSI و زبانهای برنامه سازی قدرتمند برای ایجاد امکان محدوده افراد
runs
اجرای سیستم کامپیوتری قدیمی وجدید با هم برای بررسی سیستم جدید پیش از اینکه تنها سیستم مورد استفاده شود
run
اجرای سیستم کامپیوتری قدیمی وجدید با هم برای بررسی سیستم جدید پیش از اینکه تنها سیستم مورد استفاده شود
peripheral
که به سیستم کامپیوتری اصلی متصل است . 2-هر وسیلهای که امکان ارتباط بین سیستم و خودش را فراهم کند ولی توسط سیستم اجرا نمیشود
off line
وسایلی که جزو دستگاه کامپیوتری مرکزی نیستند وسایل غیر کامپیوتری یاخودکار
source computer
کامپیوتری که برای ترجمه یک برنامه منبع به برنامه مقصود بکار می رود
off load
انتقال کارها از یک سیستم کامپیوتری به سیستم دیگری که براحتی بار میشود قراردادن داده ها در یکدستگاه جانبی
functioned
مجموعهای از دستورات برنامه کامپیوتری در برنامه اصلی که کار خاصی را انجام می دهند
functions
مجموعهای از دستورات برنامه کامپیوتری در برنامه اصلی که کار خاصی را انجام می دهند
function
مجموعهای از دستورات برنامه کامپیوتری در برنامه اصلی که کار خاصی را انجام می دهند
out of line
جملاتی مربوط به یک برنامه کامپیوتری که در خط اصلی برنامه نیستند
computer graphics
نگاره سازی کامپیوتری گرافیک کامپیوتری
computing system
سیستم کامپیوتری
tools
در سیستم کامپیوتری
computer system
سیستم کامپیوتری
link
تعداد دستورات کامپیوتری در برنامه که در هر زمان قابل فراخوانی هستند و کنترل به دستور بعدی به برنامه اصلی برمی گردد
computer program
برنامه کامپیوتری
Beginner's All Purpose Symbolic Instruction Code
زبان برنامه سازی مط ح بالا برای توسعه برنامه به صورت محاورهای برای ایجاد یک مقدمه ساده برای برنامه نویسی کامپیوتری
computer information system
سیستم اطلاعات کامپیوتری
multicomputer system
سیستم چند کامپیوتری
hybrid computer system
سیستم کامپیوتری دو رگه
rescue dump
دادهای که به طورخودکاردراثربروزخطای کامپیوتری ذخیره شود.
compile
برنامه کامپیوتری که به ارتباط بین عملوند ها برای بار کردن و کامپایل و اجرای زمان برنامه نویسی سطح بالا نیاز ندارد
compiles
برنامه کامپیوتری که به ارتباط بین عملوند ها برای بار کردن و کامپایل و اجرای زمان برنامه نویسی سطح بالا نیاز ندارد
compiling
برنامه کامپیوتری که به ارتباط بین عملوند ها برای بار کردن و کامپایل و اجرای زمان برنامه نویسی سطح بالا نیاز ندارد
compiled
برنامه کامپیوتری که به ارتباط بین عملوند ها برای بار کردن و کامپایل و اجرای زمان برنامه نویسی سطح بالا نیاز ندارد
computer programming
برنامه نویسی کامپیوتری
integers
دو کلمه کامپیوتری برای ذخیره عدد صحیح
integer
دو کلمه کامپیوتری برای ذخیره عدد صحیح
automatic data handling
سیستم کامپیوتری مبادله اطلاعات
liveware
عملوندها و کاربران سیستم کامپیوتری
small computer system interface
میانجی سیستم کامپیوتری کوچک
backgrounds
برنامه کامپیوتری با حق تقدم پایین
executed
اجرای برنامه کامپیوتری یا فرآیند
executing
اجرای برنامه کامپیوتری یا فرآیند
execute
اجرای برنامه کامپیوتری یا فرآیند
execution
اجرای برنامه کامپیوتری یا فرآیند
background
برنامه کامپیوتری با حق تقدم پایین
infected computer
کامپیوتری که یک برنامه ویروسی دارد
executes
اجرای برنامه کامپیوتری یا فرآیند
Web server
کامپیوتری که صفحات وب را که یک وب سایت تشکیل می دهند ذخیره میکند
tariffs
شارژ کاربر سیستم کامپیوتری یا ارتباطات
overlap processing
پردازش و خروجی توسط یک سیستم کامپیوتری
tariff
شارژ کاربر سیستم کامپیوتری یا ارتباطات
expandable
سیستم کامپیوتری که قابل رشد است .
capture
قرار دادن داده در سیستم کامپیوتری
captures
قرار دادن داده در سیستم کامپیوتری
capturing
قرار دادن داده در سیستم کامپیوتری
absolute address
برنامه کامپیوتری نوشته شده به کد مطلق
loop
برنامه کامپیوتری که مرتب تکرار شود
looped
برنامه کامپیوتری که مرتب تکرار شود
linear
برنامه کامپیوتری که حلقه یا جهشی ندارد
machine address
برنامه کامپیوتری نوشته شده به کد مطلق
loops
برنامه کامپیوتری که مرتب تکرار شود
circular
صف کامپیوتری که از دو علامت برای ابتداوانتهای خط ذخیره عناصر استفاده میکند
circulars
صف کامپیوتری که از دو علامت برای ابتداوانتهای خط ذخیره عناصر استفاده میکند
fosdic
وسیله ذخیره سازی برای داده کامپیوتری با استفاده از میکروفیلم
inquiry
ال پرسیدن . 2-دستیابی به دادن درون سیستم کامپیوتری
housekeeping
امور لازم برای نگهداری سیستم کامپیوتری
hacked
تجزیه کردن سیستم کامپیوتری به دلایل غیرقانونی
hacks
تجزیه کردن سیستم کامپیوتری به دلایل غیرقانونی
batch processing
سیستم کامپیوتری که قادر به پردازش گروهی از کارهاست
machine
که قابل اجرا روی هر سیستم کامپیوتری باشد
machined
که قابل اجرا روی هر سیستم کامپیوتری باشد
machines
که قابل اجرا روی هر سیستم کامپیوتری باشد
processor
سیستم کامپیوتری یا الکترونیکی برای پردازش تصویر
hands on
فرایند فیزیکی بکار بردن یک سیستم کامپیوتری
inquiries
ال پرسیدن . 2-دستیابی به دادن درون سیستم کامپیوتری
hands-on
فرایند فیزیکی بکار بردن یک سیستم کامپیوتری
hack
تجزیه کردن سیستم کامپیوتری به دلایل غیرقانونی
interactive
برنامه کامپیوتری قادر به پذیرش داده از عملوند
mail server
کامپیوتری که پستهای وارد شده در ذخیره میکند و به کاربر صحیح ارسال میکند و پست خروجی را ذخیره میکند و به مقصد درست روی اینترنت منتقل میکند
primary
1-حافظه کوچک با دستیابی سریع داخلی در سیستم کامپیوتری
interface human machine interface
امکانات بهبود رابط ه بین کاربرد و سیستم کامپیوتری
c
استفاده از سیستم کامپیوتری برای آموزش دانش آموزان
priority
اهمت وسیله یا تابع نرم افزاری در سیستم کامپیوتری
baseline document
سندی که یک مرجع برای تغییرات یک سیستم کامپیوتری میباشد
cbt
استفاده از سیستم کامپیوتری برای آموزش به دانش آموزان
systems analysis
برنامهای که نحوه کار سیستم کامپیوتری را کنترل میکند
land arm mode
سیستم کامپیوتری کنترل دستی و خودکار فرود هواپیما
multi user system
سیستم کامپیوتری که در هر لحظه بیشتر از یک کاربر را پشتیبانی میکند
model
ساختن مدل کامپیوتری محصول جدید یا سیستم اقتصادی و..
modeled
ساختن مدل کامپیوتری محصول جدید یا سیستم اقتصادی و..
conversational mode
سیستم کامپیوتری که به ورودی کاربر به سرعت پاسخ میدهد
modelled
ساختن مدل کامپیوتری محصول جدید یا سیستم اقتصادی و..
priorities
اهمت وسیله یا تابع نرم افزاری در سیستم کامپیوتری
models
ساختن مدل کامپیوتری محصول جدید یا سیستم اقتصادی و..
renumber
خصوصیت برخی زبانهای کامپیوتری که به برنامه نویس امکان اختصاص دادن مقدار جدید به همه یا برخی از شماره خط های برنامه میدهد
targets
برنامه هدف یا برنامه کامپیوتری به صورت کد هدف که توسط کامپایلر حفافت میشود
targeting
برنامه هدف یا برنامه کامپیوتری به صورت کد هدف که توسط کامپایلر حفافت میشود
targeted
برنامه هدف یا برنامه کامپیوتری به صورت کد هدف که توسط کامپایلر حفافت میشود
targetted
برنامه هدف یا برنامه کامپیوتری به صورت کد هدف که توسط کامپایلر حفافت میشود
target
برنامه هدف یا برنامه کامپیوتری به صورت کد هدف که توسط کامپایلر حفافت میشود
targetting
برنامه هدف یا برنامه کامپیوتری به صورت کد هدف که توسط کامپایلر حفافت میشود
statement
خط ی در برنامه کامپیوتری که حاوی بیش از یک دستور یا عبارت باشد
multi statement line
خط ی از برنامه کامپیوتری که حاوی بیشتر از یک دستور یا عبارت است
bug
خطایی در برنامه کامپیوتری که اجرا را با مشکل همراه میکند
sidekicks
برنامه مشهور که یک ماشین حساب کامپیوتری صفحه یادداشت
bugging
خطایی در برنامه کامپیوتری که اجرا را با مشکل همراه میکند
bugs
خطایی در برنامه کامپیوتری که اجرا را با مشکل همراه میکند
sidekick
برنامه مشهور که یک ماشین حساب کامپیوتری صفحه یادداشت
statements
خط ی در برنامه کامپیوتری که حاوی بیش از یک دستور یا عبارت باشد
key
مهمترین ترمینال در سیستم کامپیوتری یا آنکه بیشترین تقدم را دارد
onion skin architecture
طراحی سیستم کامپیوتری به صورت لایهای طبق کارایی یا حق تقدم
bundle
دستگاههاجانبی و سرویس ها به عنوان قسمتی از قیمت خریدیک سیستم کامپیوتری
down
مدت زمانیکه سیستم کامپیوتری کار نمیکند یا بی استفاده است
objected
سیستم کامپیوتری که برنامهای برای آن نوشته و کامپایل شده است
HMI's
امکاناتی برای بهبود ارتباط بین کاربرد سیستم کامپیوتری
bundles
دستگاههاجانبی و سرویس ها به عنوان قسمتی از قیمت خریدیک سیستم کامپیوتری
objects
سیستم کامپیوتری که برنامهای برای آن نوشته و کامپایل شده است
standards
خصوصیات خاص که به صورت طبیعی در سیستم کامپیوتری وجود دارد
standard
خصوصیات خاص که به صورت طبیعی در سیستم کامپیوتری وجود دارد
consumables
موضوعات سادهای که در اجزای هر روزه سیستم کامپیوتری لازم اند
diagnostic
نرم افزاری که کمک به یافتن خطاهای سیستم کامپیوتری میکند
objecting
سیستم کامپیوتری که برنامهای برای آن نوشته و کامپایل شده است
customer
شخصی که از یک سیستم کامپیوتری یا وسیله جانبی استفاده میکند یا آن را می خرد
customers
شخصی که از یک سیستم کامپیوتری یا وسیله جانبی استفاده میکند یا آن را می خرد
bundling
دستگاههاجانبی و سرویس ها به عنوان قسمتی از قیمت خریدیک سیستم کامپیوتری
HMI
امکاناتی برای بهبود ارتباط بین کاربرد سیستم کامپیوتری
direct objects
سیستم کامپیوتری که برنامهای برای آن نوشته و کامپایل شده است
internal
زمانی در سیستم کامپیوتری که تحت کنترل مستقیم اپراتور نیست
home grown software
برنامههای نوشته شده توسط استفاده کنندگان سیستم کامپیوتری
architecture
طراحی سیستم کامپیوتری در لایه هایی طبق کارایی و خصوصیاتشان
indirect objects
سیستم کامپیوتری که برنامهای برای آن نوشته و کامپایل شده است
object
سیستم کامپیوتری که برنامهای برای آن نوشته و کامپایل شده است
protocols
استانداردهای بتادل داده بین هر سیستم کامپیوتری با تایید استاندارد
protocol
استانداردهای بتادل داده بین هر سیستم کامپیوتری با تایید استاندارد
com
فیلم تولید شده با سیگنالهای کامپیوتری ذخیره اطلاعات خروجی روی میکروفیلم icrofilm
framebuffer
یک قطعه مخصوص و مشخص از حافظه دیجیتالی که برای ذخیره یک تصویر کامپیوتری بکار می رود
medium
هر ماده فیزیکی که قادر به ذخیره سازی داده برای برنامههای کاربردی کامپیوتری باشد
mediums
هر ماده فیزیکی که قادر به ذخیره سازی داده برای برنامههای کاربردی کامپیوتری باشد
process
ورودی کامپیوتری , توابع خروجی , CPU به همراه حاقظه برنامه
pointers
متغیر در برنامه کامپیوتری که حاوی آدرس داده یا دستورالعمل است
processes
ورودی کامپیوتری , توابع خروجی , CPU به همراه حاقظه برنامه
fixes
برنامه کامپیوتری که تغییر نمیکند و به صورت خودکار اجرا میشود
locals
که فقط در بخش خاصی از برنامه کامپیوتری یا ساختار به کار می رود
relocatable
برنامه کامپیوتری که قابل بارشدن واجرا ازهرفضای حافظه باشد
local
که فقط در بخش خاصی از برنامه کامپیوتری یا ساختار به کار می رود
pointer
متغیر در برنامه کامپیوتری که حاوی آدرس داده یا دستورالعمل است
fix
برنامه کامپیوتری که تغییر نمیکند و به صورت خودکار اجرا میشود
self-
برنامه کامپیوتری که حاوی دستورات اجرایی برای کاربر است
hardwired program
برنامه کامپیوتری درون سخت افزار که قابل تغییر نیست
front panel
مجموعهای از کلیدها و علائم برای کنترل سیستم کامپیوتری توسط اپراتور
auto
سیستم کامپیوتری که یک تابع راه انداز را پس ازشروع مقداردهی اولیه میکند
autos
سیستم کامپیوتری که یک تابع راه انداز را پس ازشروع مقداردهی اولیه میکند
master slave computer system
یک سیستم کامپیوتری متشکل از یک کامپیوتر اصلی متصل شده به یک یا چندین کامپیوترکارپذیر
CBMS
استفاده از یک سیستم کامپیوتری برای دریافت و ارسال پیام ها از سایر کاربران
integrated
ای که حاوی گرده وسایل جانبی است که با هم سیستم کامپیوتری را تشکیل می دهند
process
نموداری که هر مرحله از توابع کامپیوتری مورد نیاز سیستم را نشان میدهد
processes
نموداری که هر مرحله از توابع کامپیوتری مورد نیاز سیستم را نشان میدهد
illegal
دستور یا فرآیندی که پروتکل سیستم کامپیوتری یا قواعد زبان را دنبال نمیکند
foreground
سیستم کامپیوتری که در حالت اجرای برنامه ممکن است : حالت پیش زمینه برای برنامههای کاربردی محاورهای . حالت پس زمینه : برای برنامههای سیستمهای ضروری
actual address
آدرس ذخیره سازی کامپیوتری که مستقیما و بدون هر گونه تغییری به یک محل یا وسیله دستیابی دارد
locals
انتساب متغیر که فقط در بخشی از برنامه کامپیوتری یا ساختار آن معتبر است
local
انتساب متغیر که فقط در بخشی از برنامه کامپیوتری یا ساختار آن معتبر است
subroutine
دستور برنامه نویسی کامپیوتری که کنترل زیر تابع را هدایت میکند
event driven
برنامه کامپیوتری یا فرآیند که هر مرحله اجرا مربوط به عملیات خارجی است
performance monitor
برنامهای که سطوح خدمات ارائه شده توسط یک سیستم کامپیوتری را پی گیری میکند
normalize
تبدیل داده به صورتی که توسط سیستم کامپیوتری مشخص قابل خواندن باشد
monitors
برناه کامپیوتری که اجازه میدهد دستورات ابتدایی وارد سیستم عامل شوند.
hybrid circuit
ترکیب مدارهای آنالوگ و دیجیتال در سیستم کامپیوتری برای رسیدن به هدف مخصوص
normalised
تبدیل داده به صورتی که توسط سیستم کامپیوتری مشخص قابل خواندن باشد
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com