English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 203 (9 milliseconds)
English Persian
end کد جداکننده آخرین حرف پیام از اولین حرف پیام دیگر
ended کد جداکننده آخرین حرف پیام از اولین حرف پیام دیگر
ends کد جداکننده آخرین حرف پیام از اولین حرف پیام دیگر
Other Matches
InBox خصوصیات سیستم پیام گذاری پنجره که میتواند پیام الکترونیکی کاربر را نگه دارد که شامل پیام ارسالی روی شبکه
challenge and reply ذکر گوینده و گیرنده پیام اعلام دادن و گرفتن پیام
piggybacking استفاده از پیام ارسالی برای انتقال تصدیق از یک پیام که زودتر دریافت شده است
InBox پیام فکس و پیام ارسالی روی انیترنت است
quoting خصوصیتی در پستهای الکترونیکی که امکان پاسخ دادن به پیام به همراه متن پیام اصلی میدهد
authentication استفاده از کدهای خاص برای بیان کردن به فرستنده پیام که پیام درست و قابل تشخیص است
prompts پیام حرف نشان داده شده روی صفحه نمایش برای پیام دادن به کاربر که یک ورودی لازم است
prompted پیام حرف نشان داده شده روی صفحه نمایش برای پیام دادن به کاربر که یک ورودی لازم است
prompt پیام حرف نشان داده شده روی صفحه نمایش برای پیام دادن به کاربر که یک ورودی لازم است
receipt notification خصوصیتی در بیشتر برنامههای پست الکترونیکی که یک پیام خودکار را ارسال میکند برای تایید اینکه پیام دریافت شده است
radiogram پیام رادیو تلگرافی پیام رادیویی
radiograms پیام رادیو تلگرافی پیام رادیویی
redirect ارسال پیام به مقصد از مسیر دیگر
redirected ارسال پیام به مقصد از مسیر دیگر
redirecting ارسال پیام به مقصد از مسیر دیگر
redirects ارسال پیام به مقصد از مسیر دیگر
redirection ارسال پیام به مقصد از مسیر دیگر
UA نرم افزاری که اطمینان حاصل میکند که پیام پستی اطلاعات ابتدایی صحیح دارد و سپس آنرا به عامل ارسال می فرستدتا پیام را به مقصد بفرستد
codress نوعی پیام که کلیه متن ان فقط به رمز ارسال میشود گیرندگان رمزی پیام باادرس رمزی
anagram استفاده از ترکیب رمزها برای کشف پیام کشف پیام بااستفاده از رمزهای مرکب
anagrams استفاده از ترکیب رمزها برای کشف پیام کشف پیام بااستفاده از رمزهای مرکب
polynomial code سیستم تشخیص خطا که از مجموعهای از قوانین ریاضی اعمال شده به پیام پیش از ارسال و سپس پس از دریافت یا تولید مجدد پیام اصلی تشکیل شده است
gateway نرم افزاری که ارسال پیام های پستی توسط مسیر متفاوت یا شبکه دیگر میدهد
gateways نرم افزاری که ارسال پیام های پستی توسط مسیر متفاوت یا شبکه دیگر میدهد
MTA نرم افزاری که پیام پستی جدید را متوقتا ذخیره میکند و پس به مقصد صحیح می فرستد. در بیشتر برنامههای کاربردی پست الکترونیکی عوامل ارسال پیام مقصدی وجود دارند. هر یک برای یک نوع روش ارسال .
service message پیام ازمایش خط مخابره پیام مخصوص شروع مخابره
wilco پیام را اجرامی کنم پیام رسید اجرا می کنم
notification message پیام نرم افزار نشر برای تشخیص اشیا دیگر که کار مشخص باید کامل شود
acknowledging 1-اعلام کردن به فرستده که پیام دریافت شده است 2-ارسال سیگنال از گیرنده تا بگوید پیام ارسالی به درستی دریافت شده است
acknowledge 1-اعلام کردن به فرستده که پیام دریافت شده است 2-ارسال سیگنال از گیرنده تا بگوید پیام ارسالی به درستی دریافت شده است
acknowledges 1-اعلام کردن به فرستده که پیام دریافت شده است 2-ارسال سیگنال از گیرنده تا بگوید پیام ارسالی به درستی دریافت شده است
imethod روش ارسال پیام یک طرفه ازیک ایستگاه به ایستگاه دیگر
invitations عمل پردازنده برای اتصال وسیله دیگر و امکان دادن به آن برای ارسال پیام
invitation عمل پردازنده برای اتصال وسیله دیگر و امکان دادن به آن برای ارسال پیام
layer استاندارد ISO/OSI که مراحل عبور پیام از لحظه ارسال از یک کامپیوتر به کامپیوتر دیگر روی شبکه محلی را بیان میکند
layers استاندارد ISO/OSI که مراحل عبور پیام از لحظه ارسال از یک کامپیوتر به کامپیوتر دیگر روی شبکه محلی را بیان میکند
circular لیستی که در آن هر عنصر حاوی داده آدرس عنصر دیگر در لیست است و آخرین عنصر حاوی اولین عنصر است
circulars لیستی که در آن هر عنصر حاوی داده آدرس عنصر دیگر در لیست است و آخرین عنصر حاوی اولین عنصر است
for the first [last] time برای اولین [آخرین] بار
ring لیست داده که آخرین عنصر آن به اولین اشاره کند
identities مجموعه رنگهایی که اولین و آخرین آن رنگهای سیستم هستند
identity مجموعه رنگهایی که اولین و آخرین آن رنگهای سیستم هستند
black concept علامت حاوی پیام طبقه بندی شده سیستم ارتباطی حاوی پیام طبقه بندی شده
signal پیام
message پیام
messages پیام
mssg پیام
signalled پیام
i signal پیام ای
signaled پیام
circular چرخش بیتها در کلمه که آخرین بیت در محل اولین بیت قرار می گیرد
circulars چرخش بیتها در کلمه که آخرین بیت در محل اولین بیت قرار می گیرد
cyclic چرخش بیتها در کلمه که آخرین بیت به محل اولین بیت منتقل میشود
shift چرخش بیتها در یک کلمه به طوری که آخرین بیت در محل اولین بیت درج خواهد شد
shifts چرخش بیتها در یک کلمه به طوری که آخرین بیت در محل اولین بیت درج خواهد شد
shifted چرخش بیتها در یک کلمه به طوری که آخرین بیت در محل اولین بیت درج خواهد شد
dummy message پیام دروغی
dummy message پیام فریبنده
meteorological message پیام هواسنجی
encode کد کردن پیام
sender فرستنده پیام
q signal پیام کیو
ems dispatch پیام امس
diagnostic massage پیام تشخیصی
drafter منشی پیام
endings خاتمه پیام
radiotelegram پیام تلگرافی
privacy استقلال پیام
code message پیام رمز
drafter نویسنده پیام
procedure message پیام معمولی
end of message انتهای پیام
fox message پیام دوباره
general message پیام عمومی
message retrieval استخراج پیام
message queuing صف بندی پیام
message heading عنوان پیام
message feedback بازخورد پیام
message book دفتر پیام
heliogram پیام افتابی
immediate message پیام فوری
intelligence signal پیام خبری
flash message پیام انی
message retrieval بازیابی پیام
message source منبع پیام
end of massage انتهای پیام
procedure message پیام عادی
plaindress پیام کشف
plain text پیام کشف
message center مرکز پیام
error message پیام خطانما
monochrome signal پیام تکرنگ
message switching پیام گزینی
message source منشاء پیام
telephone message پیام تلفنی
start of message اغاز پیام
blanking signal پیام خاموشی
brightness signal پیام روشنایی
mayday پیام اضطراری
maydays پیام اضطراری
communicator پیام دهنده
burst pedestal پایه پیام
wilco پیام را فهمیدم
burying کد کردن پیام
bury کد کردن پیام
buries کد کردن پیام
transmissions ارسال پیام
color burst pedestal پایه پیام
clear text پیام کشف
video signal پیام ویدئو
headings سرلوحه پیام
som اغاز پیام
signal tracing ردگیری پیام
routine message پیام عادی
transmission ارسال پیام
basegram پیام از ساحل
encodes کد کردن پیام
beginning of message شروع پیام
ending خاتمه پیام
bodies متن پیام
to send a message پیام فرستادن
senders فرستنده پیام
body متن پیام
signal generator پیام ساز
heading سرلوحه پیام
signal center مرکز پیام
cryptogram پیام پنهانی
dispatch عزیمت فرستادن پیام
despatches عزیمت فرستادن پیام
automatic message switching انتخاب خودکار پیام
g y signal پیام روشنایی جی ایگرگ
traffic داده پیام دریافتی
despatched عزیمت فرستادن پیام
despatching عزیمت فرستادن پیام
dispatched عزیمت فرستادن پیام
radiogram مخابره پیام با بی سیم
released اجازه ارسال پیام
release اجازه ارسال پیام
radiograms مخابره پیام با بی سیم
wronging پیام غلط است
signaled ارسال پیام به کامپیوتر
wronging پیام صحیح نیست
releases اجازه ارسال پیام
wrong پیام غلط است
wrong پیام صحیح نیست
dispatches عزیمت فرستادن پیام
flash message پیام برق اسا
trafficked داده پیام دریافتی
enciphere رمز کردن پیام
composite color signal پیام رنگی مرکب
decoded کشف کردن پیام
composite television signal پیام مرکب تلویزیونی
helio ایینه مخابره پیام
drafter انشا کننده پیام
decodes کشف کردن پیام
classifications طبقه بندی پیام
wrongs پیام غلط است
encode رمز کردن پیام
delivery groups گروه معروف پیام
color gate دریچه پیام رنگی
color difference signal پیام اختلاف رنگ
eom انتهای پیام essage
trafficking داده پیام دریافتی
traffics داده پیام دریافتی
signal ارسال پیام به کامپیوتر
burst gate لامپ پیام گذار
carrier chrominance signal پیام رنگ تابی
carrier color signal پیام رنگ تابی
carrier color signal پیام رنگی حامل
b y signal b y پیام روشنایی ب- ایگرگ
wrongs پیام صحیح نیست
chrominance signal پیام رنگ تابی
cipher text متن پیام رمز
encodes رمز کردن پیام
signal electrode الکترد پیام ساز
radioed پیام رادیویی فرستادن
time of origin زمان ارسال پیام
r y signal پیام روشنایی ار ایگرگ
transmission security تامین ارسال پیام
psychogram پیام نوشته روح
deciphers ماشین کشف پیام
proforma پیام پیش نویس
radioing پیام رادیویی فرستادن
radios پیام رادیویی فرستادن
radio پیام رادیویی فرستادن
tape copy پیام نوار شده
synchronizing signal پیام همزمان ساز
classification طبقه بندی پیام
signal to noise ratio نسبت پیام به همهمه
som شروع پیام essage
roger مفهوم شد پیام را گرفتم
receipt رسید پیام دریافت شد
receipts رسید پیام دریافت شد
originators اقدام کننده پیام
originators صادر کننده پیام
originator صادر کننده پیام
deciphered ماشین کشف پیام
radiographic پیام رادیوتلگرافی فرستادن
message precedence ارجحیت ارسال پیام
massage accounting ثبت اطلاعات پیام ها
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com