English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (36 milliseconds)
English Persian
recode کد کردن برنامهای که برای سیستم دیگری کد شده باشد , به طوری که دیگری هم کار کند
Other Matches
optimizer برنامهای که برنامه دیگری را تنظیم میکند تا کاراتر باشد
object امکانی در windows.x که امکان تبدیل داده از برنامهای که OLE را پشتیبانی نمیکند دارد به طوری که به صورت شی OLE در برنامه دیگری به کار می رود
objected امکانی در windows.x که امکان تبدیل داده از برنامهای که OLE را پشتیبانی نمیکند دارد به طوری که به صورت شی OLE در برنامه دیگری به کار می رود
objecting امکانی در windows.x که امکان تبدیل داده از برنامهای که OLE را پشتیبانی نمیکند دارد به طوری که به صورت شی OLE در برنامه دیگری به کار می رود
indirect objects امکانی در windows.x که امکان تبدیل داده از برنامهای که OLE را پشتیبانی نمیکند دارد به طوری که به صورت شی OLE در برنامه دیگری به کار می رود
objects امکانی در windows.x که امکان تبدیل داده از برنامهای که OLE را پشتیبانی نمیکند دارد به طوری که به صورت شی OLE در برنامه دیگری به کار می رود
direct objects امکانی در windows.x که امکان تبدیل داده از برنامهای که OLE را پشتیبانی نمیکند دارد به طوری که به صورت شی OLE در برنامه دیگری به کار می رود
conversions 1-برنامهای که برنامه نوشته شده در یک کامپیوتر را به حالت مناسب برای دیگری تبدیل میکند. 2-برنامهای که فرمت داده و کد گذاری و... را برای استفاده در یک برنامه دیگر تبدیل میکند
conversion 1-برنامهای که برنامه نوشته شده در یک کامپیوتر را به حالت مناسب برای دیگری تبدیل میکند. 2-برنامهای که فرمت داده و کد گذاری و... را برای استفاده در یک برنامه دیگر تبدیل میکند
letter نوشته ارسالی از کسی به دیگری یا از کامپیوتر به دیگری برای اطلاع رسانی یا ارسال دستور یا..
letters نوشته ارسالی از کسی به دیگری یا از کامپیوتر به دیگری برای اطلاع رسانی یا ارسال دستور یا..
subrogate بجای دیگری تعهداتی بعهده گرفتن جانشین دیگری کردن
to pass one's word for another از طرف دیگری قول دادن ضمانت دیگری را کردن
machined سیستم کامپیوتری که برای ترجمه متن و دستورات از یک زبان به دیگری به کار می رود
machines سیستم کامپیوتری که برای ترجمه متن و دستورات از یک زبان به دیگری به کار می رود
machine سیستم کامپیوتری که برای ترجمه متن و دستورات از یک زبان به دیگری به کار می رود
piracy چاپ کردن تالیف دیگری بدون اجازه تقلید غیر قانونی اثر دیگری privateer
defaulting در سیستم هایی که چندین چاپگر قابل تعریف هستند چاپگری که استفاده میشود مگر اینکه دیگری تعریف شده باشد
default در سیستم هایی که چندین چاپگر قابل تعریف هستند چاپگری که استفاده میشود مگر اینکه دیگری تعریف شده باشد
defaulted در سیستم هایی که چندین چاپگر قابل تعریف هستند چاپگری که استفاده میشود مگر اینکه دیگری تعریف شده باشد
defaults در سیستم هایی که چندین چاپگر قابل تعریف هستند چاپگری که استفاده میشود مگر اینکه دیگری تعریف شده باشد
language هر برنامهای که هر خط برنامه را به زبان دیگری ترجمه میکند.
languages هر برنامهای که هر خط برنامه را به زبان دیگری ترجمه میکند.
redirected حرفی در سیستم عامل برای نشان دادن اینکه خروجی یک برنامه به عنوان ورودی دیگری به کار می رود. در DOS حرف
redirecting حرفی در سیستم عامل برای نشان دادن اینکه خروجی یک برنامه به عنوان ورودی دیگری به کار می رود. در DOS حرف
redirects حرفی در سیستم عامل برای نشان دادن اینکه خروجی یک برنامه به عنوان ورودی دیگری به کار می رود. در DOS حرف
redirect حرفی در سیستم عامل برای نشان دادن اینکه خروجی یک برنامه به عنوان ورودی دیگری به کار می رود. در DOS حرف
loader برنامهای که فایل یا برنامه دیگری را در حافظه کامپیوتر باز میکند
hotbed بستر خاکی چمن که در اثر تخمیر ویابوسیله دیگری گرم شده باشد محل یا محیطی که دران رویش وپیشرفت سریع باشد
hotbeds بستر خاکی چمن که در اثر تخمیر ویابوسیله دیگری گرم شده باشد محل یا محیطی که دران رویش وپیشرفت سریع باشد
duplexes دو سیستم کامپیوتر مشخص که در یک برنامه online استفاده می شوند و یکی برای پشتیبانی دیگری در صورت بروز خرابی استفاده میشود
duplex دو سیستم کامپیوتر مشخص که در یک برنامه online استفاده می شوند و یکی برای پشتیبانی دیگری در صورت بروز خرابی استفاده میشود
off load انتقال کارها از یک سیستم کامپیوتری به سیستم دیگری که براحتی بار میشود قراردادن داده ها در یکدستگاه جانبی
buffering دو بافرکه با هم کار می کنند به طوری که وقتی در یکی داده وارد میشود دیگری میتواند خوانده شود
to interpret [for somebody] [from/into a language] ترجمه شفاهی کردن [برای کسی] [از یک زبان به دیگری]
to act as interpreter [for somebody] [from/into a language] ترجمه شفاهی کردن [برای کسی] [از یک زبان به دیگری]
to provide interpretation [for somebody] [from/into a language] ترجمه شفاهی کردن [برای کسی] [از یک زبان به دیگری]
dual سیستم مرتب کردن قط عات RAM روی دو طرف کابلها به طوری که در صورت بروز خطا دو مسیر جداگانه بین سرور ها باشد
cannibalized پیاده کردن قسمتهای دستگاهی برای گذاردن دردستگاه دیگری
stiffening اهار یا چیز دیگری که برای سفت کردن چیزها بکارمیبرند
cannibalising پیاده کردن قسمتهای دستگاهی برای گذاردن دردستگاه دیگری
cannibalizes پیاده کردن قسمتهای دستگاهی برای گذاردن دردستگاه دیگری
cannibalize پیاده کردن قسمتهای دستگاهی برای گذاردن دردستگاه دیگری
cannibalizing پیاده کردن قسمتهای دستگاهی برای گذاردن دردستگاه دیگری
cannibalised پیاده کردن قسمتهای دستگاهی برای گذاردن دردستگاه دیگری
cannibalises پیاده کردن قسمتهای دستگاهی برای گذاردن دردستگاه دیگری
loan word واژهای که از زبان دیگری گرفته باشد
deflector صفحه تیغه یا وسیله دیگری برای منحرف کردن یک جریان یا حرکت
vacuity قسمتی از بشکه یا هر فرف دیگری که خالی باشد
unless otherwise specified مگر به ترتیب دیگری تعیین شده باشد
parody نوشته یاشعری که تقلید از سبک دیگری باشد
parodies نوشته یاشعری که تقلید از سبک دیگری باشد
unless otherwise agreement مگر به ترتیب دیگری توافق شده باشد
to jump-start someone's car کمک برای روشن کردن [خودروی کسی را با باتری مستقلی یا ماشین دیگری]
monitor برنامهای مقیم در ROM برای بار کردن سیستم عامل پس ا ز روشن شدن ماشین
monitored برنامهای مقیم در ROM برای بار کردن سیستم عامل پس ا ز روشن شدن ماشین
monitors برنامهای مقیم در ROM برای بار کردن سیستم عامل پس ا ز روشن شدن ماشین
tandems باقی گذاشتن دو میله که یکی پشت دیگری باشد
tandem باقی گذاشتن دو میله که یکی پشت دیگری باشد
ullage قسمتی از حجم بشکه یا هرفرف دیگری که خالی باشد
labels 1-کلمه یا نشانه دیگری در برنامه کامپیوتری برای مشخص کردن تابع با عبارت . 2-حرف
licences اجازه از یک تولید کننده به دیگری برای کپی کردن محصولات بدون پرداخت مبلغی
label 1-کلمه یا نشانه دیگری در برنامه کامپیوتری برای مشخص کردن تابع با عبارت . 2-حرف
labelled 1-کلمه یا نشانه دیگری در برنامه کامپیوتری برای مشخص کردن تابع با عبارت . 2-حرف
licenses اجازه از یک تولید کننده به دیگری برای کپی کردن محصولات بدون پرداخت مبلغی
labeling 1-کلمه یا نشانه دیگری در برنامه کامپیوتری برای مشخص کردن تابع با عبارت . 2-حرف
licence اجازه از یک تولید کننده به دیگری برای کپی کردن محصولات بدون پرداخت مبلغی
remainder حالتی که وجودیافتن امری منوط به تحقق امر دیگری باشد
acronym کلمه ای که از حرف اول کلمات دیگری ترکیب شده باشد
mandatory power دولتی که قیم و سرپرست دولت یا حکومت یا سرزمین دیگری باشد
semi detached درباب خانهای گفته میشود:که بادیوارمشترک بخانه دیگری پیوسته باشد
semi-detached درباب خانهای گفته میشود:که بادیوارمشترک بخانه دیگری پیوسته باشد
acronyms کلمه ایکه از حرف اول کلمات دیگری ترکیب شده باشد
doubled استفاده از دو بافر یکی برای خواندن و دیگری در همان زمان برای نوشتن
doubled up استفاده از دو بافر یکی برای خواندن و دیگری در همان زمان برای نوشتن
double استفاده از دو بافر یکی برای خواندن و دیگری در همان زمان برای نوشتن
mail سیستم ارسال نامه و بستههای پستی از یک محل به دیگری
mails سیستم ارسال نامه و بستههای پستی از یک محل به دیگری
off print چاپ دوم باره چیزی که ازمجله یا نگارشهای دیگری گرفته شده باشد
compiler اسمبلر یا کامپایلری که یک برنامه را برای یک کامپیوتر کامپایل و در همان زمان برای دیگری اجرا میکند
to feel for another برای دیگری متاثرشدن
interface نرم افزاری که به برنامه ها و داده یک سیستم امکان اجرا در دیگری را میدهد
interfaces نرم افزاری که به برنامه ها و داده یک سیستم امکان اجرا در دیگری را میدهد
pur autre vie برای مدت عمر دیگری
defaulting مقداری که به صورت خودکار توسط کامپیوتر استفاده میشود اگر مقدار دیگری تعریف نشده باشد
default مقداری که به صورت خودکار توسط کامپیوتر استفاده میشود اگر مقدار دیگری تعریف نشده باشد
defaults مقداری که به صورت خودکار توسط کامپیوتر استفاده میشود اگر مقدار دیگری تعریف نشده باشد
defaulted مقداری که به صورت خودکار توسط کامپیوتر استفاده میشود اگر مقدار دیگری تعریف نشده باشد
documented عمل اسکن کردن متنهای کاغذی برای ایجاد OLR روی محتوای آن و ذخیره سازی آن روی دیسک به طوری که قابل جستجو باشد
documenting عمل اسکن کردن متنهای کاغذی برای ایجاد OLR روی محتوای آن و ذخیره سازی آن روی دیسک به طوری که قابل جستجو باشد
document عمل اسکن کردن متنهای کاغذی برای ایجاد OLR روی محتوای آن و ذخیره سازی آن روی دیسک به طوری که قابل جستجو باشد
compurgator یادکننده سوگند برای تبرئه دیگری
farm out <idiom> شخص دیگری برای انجام کار
interventions هر عملی که ازناحیه یک دولت صادر شده نتیجه ان تزلزل حاکمیت واستقلال داخلی و خارجی کشور دیگری باشد
intervention هر عملی که ازناحیه یک دولت صادر شده نتیجه ان تزلزل حاکمیت واستقلال داخلی و خارجی کشور دیگری باشد
pedestals میز یا پشتیبان فیزیکی دیگری برای یک ترمینال
pedestal میز یا پشتیبان فیزیکی دیگری برای یک ترمینال
cascade connection خروجی یکی ورودی برای دیگری است
texture mapping 2-پوشاندن یک تصویر با دیگری برای ایجاد یک بافت در اولی
indirect objects سیستم کامپیوتری که برنامهای برای آن نوشته و کامپایل شده است
objects سیستم کامپیوتری که برنامهای برای آن نوشته و کامپایل شده است
direct objects سیستم کامپیوتری که برنامهای برای آن نوشته و کامپایل شده است
objecting سیستم کامپیوتری که برنامهای برای آن نوشته و کامپایل شده است
object سیستم کامپیوتری که برنامهای برای آن نوشته و کامپایل شده است
objected سیستم کامپیوتری که برنامهای برای آن نوشته و کامپایل شده است
overflows وضعیتی در شبکه که تعداد ارسال ها از حد بیشتر باشد و به مسیر دیگری ارسال می شوند
overflow وضعیتی در شبکه که تعداد ارسال ها از حد بیشتر باشد و به مسیر دیگری ارسال می شوند
overflowed وضعیتی در شبکه که تعداد ارسال ها از حد بیشتر باشد و به مسیر دیگری ارسال می شوند
relocation کمیت افزوده شد به یک آدرس برای انتقال به محل دیگری ازحافظه
(in) care of someone <idiom> فرستادن چیزی برای کسی ازروی آدرس شخص دیگری
additive ماده ای که برای افزایش خواص مادهء دیگری به آن اضافه شود
additives مادهای که برای افزایش خواص مادهء دیگری به ان اضافه شود
content addressable addressing محلی که آدرس آن محتوای آن و نه آدرس دیگری باشد
takedown مدت زمانی که یک وسیله جانبی آماده برای کار دیگری میشود
personal assistant فردی که کارهای دفتری و مدیریتی برای فرد دیگری انجام میدهد
word زمان لازم برای ارسال کلمه از یک محل حافظه یا وسیله به دیگری
worded زمان لازم برای ارسال کلمه از یک محل حافظه یا وسیله به دیگری
countersignature امضای پس ازامضای دیگری تصدیق امضای دیگری
piggybacks اتصال در مدار مجتمع به صورت موازی . یک روی دیگری برای حفظ فضا
bookends تخته یاچیز دیگری که درانتهای ردیف کتب برای نگاهداری انهامی گذارند
bookend تخته یاچیز دیگری که درانتهای ردیف کتب برای نگاهداری انهامی گذارند
piggyback اتصال در مدار مجتمع به صورت موازی . یک روی دیگری برای حفظ فضا
record برنامهای که رکوردها را نگه می داردو میتواند به انها دستیابی داشته باشد و برای تامین اطلاعات پردازش کند
joint tenants در CLچند تن را گویند که مشترکا"از عین مستاجره استفاده کندبا این قید که هر یک پس ازمرگ دیگری یا دیگران حق استفاده انحصاری داشته باشد
Tune in next week for another episode of 'Happy Hour'. هفته آینده کانال [تلویزیون] را برای قسمت دیگری از {ساعت شادی} تنظیم کنید.
owelty سرانه نقدی که شریکی برای برابر شدن کالای تقسیم شده به دیگری میدهد
wheel sucker دوچرخه سوار ماهر در ادامه مسیر پشت سر نفر دیگری برای کاستن از فشار هوا
background program برنامهای که به هنگام عدم نیازمندیهای برنامههای باتقدم بالا به امکانات سیستم کامپیوتری چند برنامهای قابل اجرا میباشد
sets of bill نسخ ثانی و ثالث و ..... برات که در انها به اصل اشاره وذکر میشود که هریک تازمانی قابل پرداخت هستندکه دیگری پرداخت نشده باشد
exception روتین هاوتوابعی که اثرات خطا را تشخیص و تصحیح می کنند. به طوری که سیستم پس از تشخیص خطا قابل اجرا باشد
exceptions روتین هاوتوابعی که اثرات خطا را تشخیص و تصحیح می کنند. به طوری که سیستم پس از تشخیص خطا قابل اجرا باشد
workflow نرم افزار طراحی شده برای بهبود جریان متنهای الکترونیکی در یک شبکه اداری از یک کاربر به دیگری
blue flag پرچم ابی برای علامت دادن بکسی که اتومبیل دیگری بدنبال و نزدیک اوست تا راه بدهد
intermediate مجموعه رکوردهایی که حاوی دادههای پردازش شده هستند که در زمان دیگری برای تکمیل کار استفاده می شوند
defaults مقدار از پیش تعیین شدهای که در صورتی که مقدار دیگری تعیین نشده باشد به کار می رود
defaulted مقدار از پیش تعیین شدهای که در صورتی که مقدار دیگری تعیین نشده باشد به کار می رود
default مقدار از پیش تعیین شدهای که در صورتی که مقدار دیگری تعیین نشده باشد به کار می رود
defaulting مقدار از پیش تعیین شدهای که در صورتی که مقدار دیگری تعیین نشده باشد به کار می رود
personifying رل دیگری بازی کردن
personifies رل دیگری بازی کردن
personified رل دیگری بازی کردن
personify رل دیگری بازی کردن
subtraction کم کردن یک عدد از دیگری
reword باواژههای دیگری بیان کردن
to t. بحقوق دیگری تجاوز کردن
transubstantiate بجسم دیگری تبدیل کردن
passing off به اسم دیگری معامله کردن
interrupt حرف دیگری را قطع کردن
interrupts حرف دیگری را قطع کردن
rephrasing به طرز دیگری بیان کردن
rephrased به طرز دیگری بیان کردن
impersonation نقش دیگری رابازی کردن
rephrase به طرز دیگری بیان کردن
interrupting حرف دیگری را قطع کردن
rephrases به طرز دیگری بیان کردن
hold at disposal در اختیار دیگری نگهداری کردن
to transubstantiate به جسم دیگری تبدیل کردن
dump 1-دادهای که از یک وسیله به دیگری برای ذخیره سازی کپی شده است . 2-انتقال داده به دیسک برای ذخیره سازی . 3-چاپ محتوای کل یابخشی از داده در حافظه
convert معکوس کردن بکیش دیگری اوردن
to turn round برگشتن عقاید دیگری پیدا کردن
to play off از سر خود وا کردن و بجان دیگری انداختن
to exchange something [for something] معاوضه کردن [چیزی را با چیز دیگری]
to exchange something [for something] مبادله کردن [چیزی را با چیز دیگری]
converting معکوس کردن بکیش دیگری اوردن
converted معکوس کردن بکیش دیگری اوردن
converts معکوس کردن بکیش دیگری اوردن
emulation رفتار یک چاپگر یا کامپیوتر که دقیقاگ مشابه دیگری باشد و به برنامههای مشابه اجازه اجرا و به دادههای مشابه اجازه پردازش می دهند
foreground program برنامهای که تقدم بالایی داشته و بنابر این بر برنامههای فعال جاری در یک سیستم کامپیوتری که ازروش چند برنامهای استفاده میکند تقدم دارد
it is another name for نام دیگری است برای ......با....مترادف است
shunted ترن را بخط دیگری انداختن منحرف کردن
pirating از تالیف دیگری استفاده غیر قانونی کردن
pirate از تالیف دیگری استفاده غیر قانونی کردن
to shift off responsibility مسئولیت را ازخودسلب کردن وبدوش دیگری گذاردن
shunt ترن را بخط دیگری انداختن منحرف کردن
pirated از تالیف دیگری استفاده غیر قانونی کردن
pirates از تالیف دیگری استفاده غیر قانونی کردن
shunts ترن را بخط دیگری انداختن منحرف کردن
personation خود را به جای دیگری معرفی کردن یا جا زدن
personate خودرا بجای دیگری قلمداد کردن دارای شخصیت کردن
searchingly 1-کلمه یا عبارتی که باید در متن پیدا شود.2-فایل یا داده دیگری برای انتخاب رکوردهای مختلف در پایگاه داده ها
fee tail تقسیم مالکیت اراضی بین مالک و دیگری به نحوی که نصف ان برای خود مالک ونیم دیگر به منتقل الیه
search 1-کلمه یا عبارتی که باید در متن پیدا شود.2-فایل یا داده دیگری برای انتخاب رکوردهای مختلف در پایگاه داده ها
searched 1-کلمه یا عبارتی که باید در متن پیدا شود.2-فایل یا داده دیگری برای انتخاب رکوردهای مختلف در پایگاه داده ها
searches 1-کلمه یا عبارتی که باید در متن پیدا شود.2-فایل یا داده دیگری برای انتخاب رکوردهای مختلف در پایگاه داده ها
black wash نوع دیگری ازگرافیت و کک و ذغال سخت یامواد الی است که با مایعی بطور معلق و برای پوشش ماهیچههای تر و قالبهای ماسهای به کار برده میشود
economic nationalism ناسیونالیسم اقتصادی خودکفایی اقتصادی سیستم فکری اقتصادی که هدف ان ایجاد سیستم اقتصادی مبنی بر خودبسی است به طوریکه اقتصاد کشور به تجارت خارجی برای کالاهای اصلی احتیاج نداشته باشد
middleware نرم افزار سیستم که برای کاربر خاص طراحی شده باشد
analysis بررسی یک فرآیند یا سیستم برای اینکه آیا میتواند کاراتر باشد
transcribed کپی کردن داده از واحد حافظه پشتیبان یا رسانه به دیگری
emulate کپی کردن یا رفتار مشابه با چیز دیگری انجام دادن
media کپی کردن داده از یک بایت رسانه ذخیره سازی به دیگری
transcribe کپی کردن داده از واحد حافظه پشتیبان یا رسانه به دیگری
emulating کپی کردن یا رفتار مشابه با چیز دیگری انجام دادن
post- وارد کردن داده در رکورد فایل . عملی که پس از دیگری رخ میدهد
emulates کپی کردن یا رفتار مشابه با چیز دیگری انجام دادن
post وارد کردن داده در رکورد فایل . عملی که پس از دیگری رخ میدهد
emulated کپی کردن یا رفتار مشابه با چیز دیگری انجام دادن
reproduces کپی کردن داده یا متن ازیک ماده یا رسانه به دیگری
reproducing کپی کردن داده یا متن ازیک ماده یا رسانه به دیگری
posted وارد کردن داده در رکورد فایل . عملی که پس از دیگری رخ میدهد
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com