Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 204 (17 milliseconds)
English
Persian
coding
کد گذاری چیزی
Search result with all words
labelling
1-برچسب گذاری روی چیزی . 2-چاپ برچسبها
mark
علامت گذاری روی چیزی
marks
علامت گذاری روی چیزی
Other Matches
residential investments
سرمایه گذاری مسکن سرمایه گذاری به شکل خانههای مسکونی
acceleration principle
یعنی سرمایه گذاری مساوی است باحاصلضرب ضریب شتاب میزان سرمایه گذاری لازم برای افزایش یک واحد تولید در تغییرات در تولید
punctuation marks
علائم نقطه گذاری درجملات نشان نقطه گذاری
punctuation mark
علائم نقطه گذاری درجملات نشان نقطه گذاری
desired investment
سرمایه گذاری مطلوب سرمایه گذاری مورد نظر
overcapitalization
سرمایه گذاری بیش ازحد سرمایه گذاری افراطی
cooperative scorer
بهره گیرنده از روش سرمایه گذاری مشترک استفاده کننده از سرمایه گذاری مشترک
unintended investment
سرمایه گذاری برنامه ریزی نشده سرمایه گذاری پیش بینی نشده
public
روش رمز گذاری داده که از یک کلید برای رمز گذاری و کلید دیگر برای رمز گشایی استفاده میکند
fuze
ماسوره گذاری کردن چاشنی مواد منفجره چاشنی چاشنی گذاری کردن
fuzing
چاشنی گذاری چاشنی گذاری کردن
to concern something
مربوط بودن
[شدن]
به چیزی
[ربط داشتن به چیزی]
[بابت چیزی بودن]
to watch something
مراقب
[چیزی]
بودن
[توجه کردن به چیزی]
[چیزی را ملاحظه کردن]
to stop somebody or something
کسی را یا چیزی را نگاه داشتن
[متوقف کردن]
[مانع کسی یا چیزی شدن]
[جلوگیری کردن از کسی یا از چیزی]
encloses
احاطه شدن با چیزی . قرار دادن چیزی درون چیز دیگر
enclose
احاطه شدن با چیزی . قرار دادن چیزی درون چیز دیگر
relevance
1-روش ارتباط چیزی با دیگری .2-اهمیت چیزی دریک موقعیت یا فرآیند
enclosing
احاطه شدن با چیزی . قرار دادن چیزی درون چیز دیگر
to appreciate something
قدر چیزی را دانستن
[سپاسگذار بودن]
[قدردانی کردن برای چیزی]
via
حرکت به سوی چیزی یا استفاده از چیزی برای رسیدن به مقصد
queried
پرسیدن درباره چیزی یا پیشنهاد اینکه چیزی غلط است
querying
پرسیدن درباره چیزی یا پیشنهاد اینکه چیزی غلط است
replacing
برگرداندن چیزی درجای قبلی , قراردادن چیزی درمحل چیزدیگر
replaces
برگرداندن چیزی درجای قبلی , قراردادن چیزی درمحل چیزدیگر
replaced
برگرداندن چیزی درجای قبلی , قراردادن چیزی درمحل چیزدیگر
queries
پرسیدن درباره چیزی یا پیشنهاد اینکه چیزی غلط است
query
پرسیدن درباره چیزی یا پیشنهاد اینکه چیزی غلط است
push
فشردن چیزی یا حرکت دادن چیزی با اعمال فشار روی آن
pushed
فشردن چیزی یا حرکت دادن چیزی با اعمال فشار روی آن
pushes
فشردن چیزی یا حرکت دادن چیزی با اعمال فشار روی آن
modifying
تغییر داده چیزی یا مناسب استفاده دیگر کردن چیزی
modify
تغییر داده چیزی یا مناسب استفاده دیگر کردن چیزی
modifies
تغییر داده چیزی یا مناسب استفاده دیگر کردن چیزی
replace
برگرداندن چیزی درجای قبلی , قراردادن چیزی درمحل چیزدیگر
to esteem somebody or something
[for something]
قدر دانستن از
[اعتبار دادن به]
[ارجمند شمردن]
کسی یا چیزی
[بخاطر چیزی ]
to hang over anything
سوی چیزی پیشامدگی داشتن بالای چیزی سوارشدن
controls
مربوط به چیزی یا اطمینان یافتن از چیزی که بررسی میشود
coveting
میل به تملک چیزی کردن طمع به چیزی داشتن
covets
میل به تملک چیزی کردن طمع به چیزی داشتن
establishing
1-کثیف و اثبات چیزی . 2-بیان استفاده یا مقدار چیزی
control
مربوط به چیزی یا اطمینان یافتن از چیزی که بررسی میشود
correction
صحیح کردن چیزی تغییری که چیزی را درست میکند
establishes
1-کثیف و اثبات چیزی . 2-بیان استفاده یا مقدار چیزی
establish
1-کثیف و اثبات چیزی . 2-بیان استفاده یا مقدار چیزی
covet
میل به تملک چیزی کردن طمع به چیزی داشتن
controlling
مربوط به چیزی یا اطمینان یافتن از چیزی که بررسی میشود
to pass by any thing
از پهلوی چیزی رد شدن چیزی رادرنظرانداختن یاچشم پوشیدن
appreciating
بربهای چیزی افزودن قدر چیزی را دانستن
rates
ارزیابی میزان خوبی چیزی یا بزرگی چیزی
appreciates
بربهای چیزی افزودن قدر چیزی را دانستن
think nothing of something
<idiom>
فراموش کردن چیزی ،نگران چیزی بودن
appreciated
بربهای چیزی افزودن قدر چیزی را دانستن
rate
ارزیابی میزان خوبی چیزی یا بزرگی چیزی
appreciate
بربهای چیزی افزودن قدر چیزی را دانستن
to regard somebody
[something]
as something
کسی
[چیزی]
را بعنوان چیزی بحساب آوردن
extension
طولانی تر کردن چیزی .افزودن چیزی به چیزی دیگر برای طولانی تر کردن آن
extensions
طولانی تر کردن چیزی .افزودن چیزی به چیزی دیگر برای طولانی تر کردن آن
fence
[around / between something]
نرده
[دور چیزی]
[بین چیزی]
changed
استفاده از چیزی به جای چیزی دیگر
fence
[around / between something]
حصار
[دور چیزی]
[بین چیزی]
changes
استفاده از چیزی به جای چیزی دیگر
change
استفاده از چیزی به جای چیزی دیگر
to give up
[to waste]
something
ول کردن چیزی
[کنترل یا هدایت چیزی]
see about (something)
<idiom>
دنبال چیزی گشتن ،چیزی را چک کردن
screw up
<idiom>
زیروروکردن چیزی ،بهم زدن چیزی
to wish for something
ارزوی چیزی راکردن چیزی را خواستن
changing
استفاده از چیزی به جای چیزی دیگر
to portray somebody
[something]
نمایش دادن کسی یا چیزی
[رل کسی یا چیزی را بازی کردن]
[کسی یا چیزی را مجسم کردن]
coding
کد گذاری
indention
تو گذاری
lineation
خط گذاری
numbering
شماره گذاری
edgings
لبه گذاری
edging
لبه گذاری
trapping
تله گذاری
tubing
لوله گذاری
loading
بار گذاری
valuation
ارزش گذاری
valuations
ارزش گذاری
indentations
دندانه گذاری
indentation
دندانه گذاری
piping
لوله گذاری
coding
علامت گذاری
encoding
رمز گذاری
denomination
نام گذاری
casing
لوله گذاری
idegraphy
نشان گذاری
weft insertion
پود گذاری
synthesis
هم گذاری اختلاط
syntheses
هم گذاری اختلاط
dateline
تاریخ گذاری
casings
لوله گذاری
denominations
نام گذاری
insertion
جوف گذاری
hypothecation
رهن گذاری
iatraliptics
مرهم گذاری
nominations
نام گذاری
synthesised
هم گذاری کردن
dimensioning
اندازه گذاری
codes and codification
علامت گذاری
punctuation
نقطه گذاری
synthesize
هم گذاری کردن
synthesized
هم گذاری کردن
synthesizes
هم گذاری کردن
disposure
درمعرض گذاری
structuralization
بنیان گذاری
synthesises
هم گذاری کردن
synthesising
هم گذاری کردن
capitalization
سرمایه گذاری
undervaluation
کم ارزش گذاری
masking
نقاب گذاری
demomination
نام گذاری
signallzation
علامت گذاری
impressions
نشان گذاری
impression
نشان گذاری
spacing
فاصله گذاری
juxtaposition
پهلوی هم گذاری
lettering
حروف گذاری
hypothecation
گرو گذاری
hyphenation
خط تیره گذاری
synthesizing
هم گذاری کردن
sequencing
ترتیب گذاری
sedimentation
رسوب گذاری
sedimentation
لایه گذاری
wicking
فتیله گذاری
aggradation
ابرفت گذاری
cupellation
قال گذاری
scale factor
مقیاس گذاری
mining
مین گذاری
coronations
تاج گذاری
prefixture
پیش گذاری
exposure
درمعرض گذاری
exposures
درمعرض گذاری
prefixion
سرواژه گذاری
lodgement
ودیعه گذاری
prefixion
جلو گذاری
prefixion
پیش گذاری
lodgment
ودیعه گذاری
scoring
نمره گذاری
pagination
صفحه گذاری
grading
نمره گذاری
headings
عنوان گذاری
heading
عنوان گذاری
frustrations
عقیم گذاری
prefixture
جلو گذاری
investments
سرمایه گذاری
inunction
مرهم گذاری
coronation
تاج گذاری
prefixture
سرواژه گذاری
legislation
قانون گذاری
load
فشنگ گذاری
notations
نشان گذاری
notation
نشان گذاری
loads
فشنگ گذاری
lable
جهت گذاری
prochronism
جلوترتاریخ گذاری
preterition
فرو گذاری
limit of load
حد بار گذاری
filling
لایی گذاری
frustration
عقیم گذاری
enterprises
سرمایه گذاری
fillings
لایی گذاری
nomenclauture
نام گذاری
nomographer
قانون گذاری
nomography
فن قانون گذاری
discrimination
فرق گذاری
financing
سرمایه گذاری
finances
سرمایه گذاری
ovulations
تخمک گذاری ها
financed
سرمایه گذاری
indexing
شاخص گذاری
pointing
نقطه گذاری
enterprise
سرمایه گذاری
collocation
باهم گذاری
invest
سرمایه گذاری
earmarking
علامت گذاری
invested
سرمایه گذاری
mark sensing
نشان گذاری
investing
سرمایه گذاری
invests
سرمایه گذاری
insulation
عایق گذاری
minelaying
مین گذاری
petarder
مامورخرج گذاری پل
settings
کار گذاری
setting
کار گذاری
finance
سرمایه گذاری
ingravescence
رو بشدت گذاری
scaling
مقیاس گذاری
puncuation
نقطه گذاری
marks
علامت گذاری
costing
هزینه گذاری
indent
دندانه گذاری
indenting
دندانه گذاری
interposition
پا میان گذاری
padding
لایی گذاری
investment
سرمایه گذاری
marking
علامت گذاری
ovulation
تخمک گذاری
sanding
ماسه گذاری
costing
قیمت گذاری
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com