Dictiornary-Farsi | کراسوس : پادشاه یونان | Persian/Farsi English Dictionary انگلیسی فارسی

Total search result: 151 (8 milliseconds)

English	Persian
croesus	کراسوس : پادشاه یونان


Other Matches

aeolus	پادشاه تسالی یونان
Ancient Greece	یونان باستانی [یونان جهان باستان]
king dom	کشوری که پادشاه داشته باشد قلمرو یک پادشاه
ionic	وابسته به یون الکتریکی یکنوع حروف سیاه چاپخانه زبان قدیمی مردم ایونی یونان سرستون ساخته شده بسبک ایونی یونان
philhellene	یونان
hellas	یونان
philhellenic	یونان
philhellene	دوست یونان
Hellenic	مربوط به یونان
hellene	یونان باستان
hellene	تبعه یونان
Greece	کشور یونان
philhellenic	دوست یونان
Bassae Order	[معماری یونی یونان]
homeric	شاعر نابینای یونان
pythian	اهل دلفی یونان
hellenist	متخصص فرهنگ یونان
laconian	ولایتی از یونان باستان
Orinthian Order	معماری کلاسیک [در یونان و رم]
bouleuterion	[مجلس سنا در یونان]
heraclidae	اولادهرکول پهلوان نامی یونان
mercury	یکی از خدایان یونان قدیم
achaean	اهل شهراخائیه در یونان باستان
delphian	ساکن معبد دلف یونان
agonistic	وابسته به مسابقات باستانی یونان
agonistical	وابسته به مسابقههای باستانی یونان
greco	پیشوند بمعنی یونان و یونانی
doric	بسبک معماری قدیم یونان
delphic	ساکن معبد دلف یونان
classicism	پیروی از سبکهای یونان وروم
romaika	رقص ملی یونان امروز
drachmae	پول نقره یونان باستان
drachmas	پول نقره یونان باستان
drachma	پول نقره یونان باستان
melpomene	الهه شعر وتراژدی یونان
achaian	اهل شهراخائیه در یونان باستان
romaic	زبان بومی یونان امروز
constitutional monarch	پادشاه
head of state	پادشاه
rex	پادشاه
queenconsort	زن پادشاه
our sovereingn	پادشاه
o king	ای پادشاه
kingless	بی پادشاه
Shah	پادشاه
monarchs	پادشاه
potentate	پادشاه
sovereigns	پادشاه
kings	پادشاه
queens	زن پادشاه
queen	زن پادشاه
Shahs	پادشاه
king	پادشاه
potentates	پادشاه
sovereign	پادشاه
monarch	پادشاه
doric	وابسته بمردم دوریس یونان قدیم
peloponnesian	وابسته به شبه جزیره جنوبی یونان
trireme	کشتی جنگی روم و یونان باستان
nectar	شراب لذیذ خدایان یونان شهد
pallium	ردای چارگوش که فیلسوفان یونان می پوشیدند
naos	ضریع یا محل استقراربت در معابد یونان
mycenian	اهل شهر "مسین " قدیم یونان
Dryopic	[مربوط به دوره دراوپی یونان باستان]
mycenaean	اهل شهر "مسین " قدیم یونان
hoplite	سرباز پیاده مسلح یونان قدیم
agora	[فضای باز عمومی در یونان باستان]
sign manual	امضا پادشاه
kings palace	قصر پادشاه
lese majestyodhkj &odhkj fvqn	پادشاه یا دولت
kingling	پادشاه کوچک
oberon	پادشاه پریان
king of england	پادشاه انگلستان
rial	پادشاه ملکه
regicide	قتل پادشاه
regicides	قتل پادشاه
kings palace	کاخ پادشاه
fit for a king	لایق پادشاه
olympiad	جشن ها ومسابقات قدیم یونان مسابقات المپیک
pyrrhic dance	یکجور رقص نظامی یا جنگی در یونان باستان
klepht	یونانی ای که پس ازفتح یونان ....نگاه میداشت راهزن
uncial	وابسته بحروف الفبای قدیم یونان و روم
corinthian	اهل قرنت یکی ازشهرهای باستانی یونان
tiresias	غیب گوی نابینای شهر تبس در یونان
cyzicene hall	[تالار بزرگ در خانه های یونان باستان]
his britannic majesty	اعلیحضرت پادشاه انگلستان
royal prerogative	حق امتیاز ویژه پادشاه
princess of the blood	دختر یا نوه پادشاه
raja or rajah	راجه-امیریا پادشاه
privy seal	مهر شخصی پادشاه
king of birds	پادشاه مرغان :دال
regents	نماینده پادشاه رئیس
king's counsel	قاضی دادگاه پادشاه
regent	نماینده پادشاه رئیس
lord lieutenant	نماینده پادشاه در ایالات
obol	سکه سیم در یونان باستان که نزدیک بود با یک pennyونیم
privy purse	اعتبارمخصوص هزینههای خصوصی پادشاه
sovereignty	اقتدار و برتری قلمرو پادشاه
regius professor	استاد منصوب ازطرف پادشاه
the u states	کشوری که پادشاه داشته باشد
they attended the king	ایشان درخدمت پادشاه بودند
the u kingdom	کشوری که پادشاه داشته باشد
princessroyal	بزرگترین دختر پادشاه انگلیس
prince royal	پسر ارشد پادشاه انگلیس
kinglet	پادشاه کوچک و بی اهمیت امیر
dauphiness	عروس پادشاه فرانسه ازپسرارشدش
herod	هبرودیس :نام پادشاه یهودیه
gordian	وابسته به پادشاه فریجیه لاینحل
HMS	مخفف در خدمت پادشاه انگلیس
phratry	درتاریخ یونان واحد قومیت یکی از تقسیمات سه گانه قبیله
humanist	دانشجوی رشته انسانیت یا ادبیات و اثار باستانی یونان و روم
parnassian	نام کوهی در یونان مرکزی که اختصاص داشت به الهه شعر
dauphin	عنوان پسر ارشد پادشاه فرانسه
monarchical	وابسته به یا همانند پادشاه یا نظام پادشاهی
household troops	هیئت محافظ پادشاه یا نجیب زاده
the code of justinian	مجموعه قوانین ژوستی نین پادشاه رم
priam	پریام پادشاه تروا وپدر هکتور
dais	سایبان یااسمانه بالای تخت پادشاه
royalty	حق تالیف امتیازات و مزایای مخصوص پادشاه
royalties	حق تالیف امتیازات و مزایای مخصوص پادشاه
infanta	دختر پادشاه و ملکه اسپانیا یاپرتقال
theoric	وجوهی که در یونان باستان جمع میکردند ...رفتن به تماشاخانه هاکمک کنند
yeoman of the guard	گارد سلطنتی محافظ جان پادشاه انگلیس
jacobite	طرفدارسلطنت جیمز اول پادشاه مخلوع انگلیس
infante	جوانترین پسر پادشاه و ملکه اسپانیا و پرتقال
queen dowager	زنی که شوهرش پادشاه بوده ومرده است
eminent domain	مالکیت مطلق دولت یا پادشاه یا رئیس مملکت
monarch	پادشاه یا ملکهای که تنها درکشوری سلطنت میکند
monarchs	پادشاه یا ملکهای که تنها درکشوری سلطنت میکند
kingmaker	کسی که درانتخاب پادشاه یا رئیس موثر است
iconostasis	[پرده ای بین جایگاه مقدس و فضای اصلی در کلیساهای ارتدکس یونان و روسیه]
empires	امپراتوری چند کشور که دردست یک پادشاه باشد فرمانروایی
empire	امپراتوری چند کشور که دردست یک پادشاه باشد فرمانروایی
Georgian architecture	معماری جرجی [در زمان پادشاه جرج اول تا چهارم انگلستان]
Desornamentado	[سبک معماری رنسانس در اسپانیا در دوره ی حکومت پادشاه فیلیس]
homage	اعلام رسمی بیعت از طرف متحد یا متفقی نسبت به پادشاه
order of council	تصمیم هیات مشاورین سلطنتی در غیاب یا بیماری پادشاه یا ملکه
romulus	رمولوس برادررموس نخستین پادشاه بنیادگذار داستانی شهر روم
letters missive	نامه رسمی پادشاه که در ان کسی برای اسقفی گماشته شده است
to kiss hands	دست پادشاه بزرگی راهنگام رفتن به ماموریت بعنوان بدرود بوسیدن
agamemnon	اگاممنون پادشاه مایسنا که منازعهء او با اشیل مقدمهء داستان حماسی ایلیاد است
procedendo	حکم پادشاه در مورد تسریع دادرسی به قاضی یی که صدور رای را به تاخیرانداخته است
koh i noor	کوه نور:الماس نامی هندوستان که اکنون جزودارایی پادشاه انگلیس است
lord chancellor	بزرگترین لرد انگلیس که بامورقضایی رسیدگی کرده ومهردارسلطنتی ومشاورمخصوص پادشاه ورئیس مجلس اعیان میباشد
classic	ادبیات باستانی یونان و روم باستانی
classics	ادبیات باستانی یونان و روم باستانی
magna charta	فرمان کبیر یا فرمان ازادی صادره از طرف جان پادشاه انگلیس در سال 5121
magna carta	فرمان کبیر یا فرمان ازادی صادره از طرف جان پادشاه انگلیس در سال 5121
escheat	حق تصرف دارایی متوفی ازطرف دولت یا پادشاه درموردی که متوفی بی وارث یابی وصیت مرده باشد مصادره کردن
Ionic Order	[معماری یونی یا سبک بالشی از سبک های معماری کلاسیک در یونان و رم]