Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 74 (5 milliseconds)
English
Persian
boundaries
کرانه کرانی
boundary
کرانه کرانی
Other Matches
extreme
کرانی
boundary condition
شرط کرانی
method of limits
روش کرانی
limits method
روش کرانی
extreme values
مقادیر کرانی
contour
نمای کرانی
boundary value
ازرش کرانی
limicoline
کرانه زی
coasts
کرانه
strand
کرانه
martello
دژ کرانه
strands
کرانه
littoral
کرانه
coast
کرانه
near shore
کرانه
mete
کرانه
shore
کرانه
strandline
خط کرانه
shores
کرانه
rivage
کرانه
sea coast
کرانه دریا
groin
کرانه دار
bounds register
ثبات کرانه ها
coast guard
گارد کرانه
the means and the extremes
دو میان و دو کرانه
in shore
در اب نزدیک کرانه
on shore
سوی کرانه
beached
پلاژ کرانه
medoterranean
دور از کرانه
to push off
از کرانه دریادورشدن
shore patrol
کرانه پاسدار
sea shore
کرانه دریا
off shore
دور از کرانه
backshore beach
کرانه جزر و مد
beach
پلاژ کرانه
sandbanks
کرانه ماسه
sandbank
کرانه ماسه
banks
کرانه دیواری
strands
کرانه بندرگاه
strand
کرانه بندرگاه
seaboard
کرانه دریا
bank
کرانه دیواری
sand
شن کرانه دریا
shores
کرانه ساحل
beach
کرانه شنی
shore
کرانه ساحل
backshore
کرانه جزر و مد
back beach
کرانه جزر و مد
beaches
کرانه شنی
seaboards
کرانه دریا
beaches
پلاژ کرانه
beached
کرانه شنی
groins
کرانه دار
groin
کرانه دار
sands
شن کرانه دریا
redshank
مرغ پا قرمز کرانه زی
limicoline
وابسته به مرغان کرانه زی
off shore fisheries
شیلات دوراز کرانه
coast guard officer
افسر گارد کرانه
landding
کرانه رسمی فرودگاه
to set in
سوی کرانه روان شدن
lower limit
[of the integral]
کرانه پائین
[انتگرال]
[ریاضی]
land swell
خیزاب یا غلت اب نزدیک کرانه
upper limit
[of the integral]
کرانه بالا
[انتگرال]
[ریاضی]
the nile overflows its banks
نیل طغیان کرده کرانه خودرافرامیگیرد
lagune
جای کم گود در دریا نزدیک به کرانه
ionian
وابسته به مستعمره یونانی در کرانه باختر اسیای صغیر
long shoreman
گماشته بارگیری و بار خالی کنی در بندریا ماهی گیری در کرانه
inshore
نزدیک کرانه نزدیک ساحل
interiors
دور از مرز دور از کرانه
riverain
کرانه نشین ساحل نشین
interior
دور از مرز دور از کرانه
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com